-
کد خبر: 112215
تاریخ انتشار: 1403/04/06 05:56

سرمایه در مسیر سنت یا مدرنیته

حسین خسروی - فعال حوزه سرمایه‌گذاری
سرمایه در مسیر سنت یا مدرنیته

سرمایه‌گذاری خطرپذیر جنس خاصی از سرمایه‌گذاری است که باتوجه به عنوان آن خطراتی هم دارد، اما سوال این است چرا افراد به‌سمت سرمایه‌گذاری‌های خطرپذیر روی می‌آورند؟ باید گفت، دلیلش این است که به امید بازگشت بالای سرمایه به‌نسبت بازارهای موجود، عقلانی به‌نظر می‌رسد. در ایران هم که هرچند دیرتر از دیگر کشورهای پیشرفته شاید با یک فاصله ۲۰ ساله در اوایل دهه ۹۰ شکل گرفت، امروز سرمایه‌گذاری خطرپذیر جا افتاده است. ناتوانی مقطعی در زیست‌بوم برای تکمیل زنجیره باعث شد، آن میزان رشد قابل‌انتظار اتفاق نیفتد و در مقایسه با کشورهای همسایه، عقب بیفتیم، چراکه آنها به هر دلیلی توانستند این زنجیره را تکمیل کنند و در این زمینه از ما جلوتر هستند. ناگفته نماند که در ۲ سال اخیر، حجم سرمایه‌گذاری‌ها در دنیا کاهش پیدا کرد که شاید یک دلیل آن، این است که بسیاری از حوزه‌های سرمایه‌گذاری خطرپذیر اشباع شدند.
متاسفانه کشور ما نتوانست در ۵ سال اخیر رشد لازم را در این زمینه داشته باشد و حجم سرمایه‌گذاری‌ها تا حد زیادی کاهش پیدا کرد و از طرفی سرمایه‌گذارانی که بیشتر هم خصوصی بودند، در مقایسه با دیگر بازارهای مالی به‌دلیل وضعیت نامطلوب اقتصادی نتوانستند سرمایه‌های خود را به بازگشت معادل برسانند، چه برسد به بازگشت چندبرابری که انتظار داشتند. متاسفانه این روند منجر به کمرنگ‌تر شدن فعالیت بازیگران خصوصی در این عرصه شد و فرصت‌های زیادی از دست رفت. زمان سرمایه‌گذاری بر یک استارت‌آپ، وابسته به نوع فعالیت آن است و اینکه از کجا کار خود را شروع کرده است.
برای مثال اگر مدل فعالیت آن شتاب‌دهندگی است، در همان گام نخست باید سرمایه جذب کند و با سرمایه‌گذاران وارد شراکت شود، اما اگر چند مرحله قبل‌تر شروع کرده باشد، در حد امکان با منابع شخصی کار را جلو برده است، شاید نیاز به سرمایه‌گذاری هم نداشته باشد؛ بی‌شک در این زمینه نمی‌توان قاعده کلی ارائه داد.
جهشی که در تعداد شرکت‌ها در چند سال اخیر رخ داد، بخشی از آنها شتاب‌دهنده و فعال در مراکز رشد یا پژوهشگرانی بودند که با جذب حمایت نهادهای گوناگون دانش‌بنیان شدند، بنابراین اغلب این شرکت‌ها، پیشینه قابل‌توجهی از فعالیت‌های‌شان داشتند و اغلب طبق برنامه بلندمدتی که نزدیک به ۲ دهه پیش در کشور آغاز شده بود، فعالیت خود را آغاز کرده بودند. بخش دیگر این شرکت‌ها به‌دلیل حمایت صندوق‌های پژوهش و فناوری رشد کردند و دانش‌بنیان شدند.
معضل اصلی سرمایه‌گذاری در کشور، حجم سرمایه نیست، در واقع معضل کمبود سرمایه نیست؛ گفتنی است، بخش زیادی از سرمایه کشور در اختیار کسانی است که اغلب به روش‌های سنتی تجارت می‌کنند و ترجیح می‌دهند پول خود را در پارکینگ‌های پول در کشور نظیر بازار ملک و طلا و سکه بخوابانند.
 افرادی هم که می‌خواهند در جریان اقتصاد دانش‌بنیان سرمایه‌گذاری کنند، ابزارها و زیرساخت‌های لازم برای فعالیت آنها فراهم نیست. همچنین کمبود کریدورها و دانش هم در این زمینه احساس می‌شود، بنابراین لزوم توسعه دانش و ایجاد ابزارها از سوی دولت بیش از گذشته احساس می‌شود.
از آنجایی که حجم نقدینگی بالاست و چون راه نجات کشور اقتصاد دانش‌بنیان است، به‌اعتقاد من اگر دولت در قامت تسهیلگری به توسعه ابزارها بپردازد و این نقدینگی سرگردان جذب شود، می‌توان نسبت به آینده سرمایه‌گذاری خطرپذیر در ایران امیدوار بود، چراکه باتوجه به تجارب کشورهای توسعه‌یافته، اگر دولت سر جای واقعی خود بایستد و نقش خود را به‌خوبی ایفا کند، می‌تواند از بحران‌های اقتصادی عبور کند و به رشد برسد، اما از نظر سیگنال بازاری، نمی‌توان امید چندانی به این عرصه داشت و سرعت سرمایه‌گذاری بسیار کم است. بی‌شک اگر دولت سرعت کافی به روند سرمایه‌گذاری خطرپذیر بدهد، می‌توان امیدوار بود.
متاسفانه محدود و حذف کردن صندوق‌ها و سرمایه‌گذاران بخش خصوصی و از طرفی، گسترش و تاسیس صندوق‌های سرمایه‌گذاری خطرپذیر متصل به دولت و خصولتی‌ها خطری بود که از ۳ سال پیش توسط کارآفرینان و سرمایه‌گذاران بخش خصوصی گوشزد شد، اما فعالان استارت‌آپی، انجمن‌ها و مسئولان توجهی به آن نکردند. امروزه رشد پله‌ای دلار و تورم، آفتی است که می‌توان به‌عنوان دست‌اندازهای اصلی سرمایه‌گذاری به‌ویژه سرمایه‌گذاری خطرپذیر از آن یاد کرد و به‌گفته کارشناسان، تا زمانی که دولت تسهیل‌کننده نباشد، امیدی به رشد سرمایه‌گذاری در کشور وجود
ندارد.


کپی لینک کوتاه خبر: https://smtnews.ir/d/2obzgv