مسئولیت معادن در قبال محیطزیست
سعید برزگر، کارشناس صنایعمعدنی در گفتوگو با اظهار کرد: معدن و صنایعمعدنی یکی از دلایل اصلی رشد و توسعه اقتصادی بهشمار میروند. ازآنجاکه ایران از ظرفیتهای غنی معدنی برخوردار است، در طول سالهای گذشته اقدامات موثری برای بهرهمندی از این ظرفیتها اجرایی شده است. همزمان صنایعمعدنی نیز در کشور احداث شده و توسعه یافتهاند. وی افزود: بهرهمندی از ظرفیتهای معدنی بهمنزله توسعه صنعتی و اقتصادی در کشور است و موقعیتهای شغلی متعددی را ایجاد میکند. در همین حال زمینه ارتقای سطح زندگی مردم بومی را فراهم میکند؛ بنابراین نمیتوان فعالیتهای معدنی و احداث صنایعمعدنی وابسته به آن را متوقف کرد. بااینوجود نباید نسبت به چالشهای محیطزیستی ناشی از این روند توسعه بیتفاوت بود.
بهعنوانمثال فرآوری مواد معدنی به انباشت باطله منجر میشود. باطلههایی که عموما سطح بالایی از انواع مواد آسیبزننده به محیطزیست را بههمراه دارند. در مواردی این باطلهها بدون توجه به نکات ایمنی و محیطزیستی بهشکل سد باطله رها میشوند. این مواد میتوانند زمینه آلودگی گیاهان و خاک را فراهم و حتی محیطزیست را تا کیلومترها تهدید کنند. بااینوجود راهکارهایی برای مقابله با این شرایط و بهحداقل رساندن آسیبهای محیطزیستی ناشی از فعالیتهای معدنی و صنعتی وجود دارد. برزگر گفت: در واقع انتظار میرود همزمان با توسعه فعالیتهای معدنی، تلاش بیشتری برای حفاظت از طبیعت انجام شود.
وی افزود: بسیاری از صنایعمعدنی کشور با تکیه بر ظرفیتهای معدنی احداث شده و توسعه یافتهاند، اما در روند احداث این صنایع، به اصول محیطزیستی توجه کافی نشده است. در حالی که مباحث مربوط به آمایش سرزمین در کشور ما در طول دهههای گذشته انجام شده، اما در اجرا و روند احداث صنایع به این مطالعات توجه کافی نشده است.
برزگر گفت: در برنامههای آمایش سرزمین، تعامل انسان و محیطزیست بهعنوان رکنی اساسی در تامین اهداف توسعه، مورد کنکاش قرار میگیرد. در همین حال استعدادها و ظرفیتهای هر منطقه سنجش و با تکیه بر آن، مسیر صحیح توسعه شناسایی و معرفی میشود. مطالعات آمایش سرزمین در کشور ما در دهه ۵۰ آغاز شده، بااینوجود در موارد متعددی مسیر توسعه در خلاف جهت نتایج این مطالعات بوده است. بهعنوانمثال در مواردی نظرات سیاسی در احداث صنایع غالب بودهاند. در چنین شرایطی، شاهد احداث بسیاری از واحدهای صنعتی کشور با جانمایی اشتباه بودهایم. در واقع این صنایع تنها با تکیه بر جهتگیریهای سیاسی و جلب آرای مردمی ایجاد میشوند و توسعه مییابند. باید اعتراف کرد که توسعه در این مسیر اشتباهترین اقدام ممکن است و حتی بهمرورزمان پایدار نخواهد بود.
وی گفت: در طول دهههای اخیر واحدهای فولادی متعددی در مناطق کویری و خشک کشور احداث شدند. البته همواره توجیهاتی همچون دسترسی آسان به مواد اولیه و نزدیکی به ذخایر معدنی برای احداث این واحدها مطرح میشود. بااینوجود در طول سالهای اخیر و با شدت گرفتن چالشهای کمآبی، دیگر اشتباه عملکردی سیاستگذاران در احداث این صنایع بر کسی پوشیده نیست، بنابراین تجدیدنظر در روند توسعه یادشده ضروری بهنظر میرسد.
برزگر گفت: در پایان باید خاطرنشان کرد صنایع از وظایف ویژهای در قبال محیطزیست برخوردار هستند. این صنایع میتوانند با صرف هزینه، اقداماتی را برای مقابله با بیانزایی اجرایی کنند. از جمله مهمترین این اقدامات میتوان به کاشت درختان و گیاهان مقاوم و متناسب با مناطق خشک، کاشت گیاهان ویژه مقابله با بیابانزایی و بهرهگیری از روشهای کارآمد در انباشتن آب باران اشاره کرد.
بازگشت از مسیر اشتباه، هزینهبر است
عادل ابراهیمزاده، کارشناس اقتصادی در گفتوگو با اظهار کرد: ارزیابی عوامل طبیعی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و… در مناطق مختلف با هدف شناسایی ظرفیتها و برطرف کردن نیازهای جامعه در سایه طرحهای آمایش سرزمین اجرایی میشود. طرح آمایش سرزمین نخستینبار در سال ۱۳۵۴ در کشور موردتوجه قرار گرفت. باوجود گذشت حدود نیمقرن از مطرح شدن مباحث مربوط به آمایش سرزمین، هنوز یک سند جامع و کامل آمایش سرزمین تدوین نشده است. در چنین فضایی و در نبود توجه به المانهای محیطزیستی، در عمل طبیعت از میان خواهد رفت.
وی افزود: این نبود وفاق و اجماعنظر موجب شده است، همچنان شاهد نابرابریهای منطقهای و ناکامی در سیاستهای توسعهای باشیم. تکیه اقتصاد کشور به نفت، سنتی بودن نظام برنامهریزی و اقتصاد رانتی را باید از مهمترین عوامل عدمموفقیت در این مسیر نام برد و تاکید کرد همچنان راه طولانی برای تکیه بر اهداف آمایش سرزمین در مسیر توسعه در پیش است. در ادامه باید خاطرنشان کرد ایران از ظرفیتهای غنی معدنی برخوردار است؛ ظرفیتهایی که هر از چندگاهی از آنها با عنوان الزامی در مسیر توسعه اقتصادی نام برده میشود.
این کارشناس حوزه معدن گفت: منابعمعدنی اساس شکلگیری صنایعمعدنی هستند، اما در تمام این سالها انتخاب مکان مناسب برای احداث صنایعمعدنی موردبحث و اختلافنظر بوده است. احداث این صنایع در هر منطقهای نوید رشد و توسعه زیرساختها را میدهد، در نتیجه اغلب کشمکشهای سیاسی برای احداث واحدهای صنایعمعدنی میان سیاستگذاران و افراد بانفوذ شکل میگیرد. برندگان نیز امتیاز احداث این صنایع را در استان یا شهر موردنظر خود بدون توجه به ظرفیتهای منطقهای کسب میکنند.
وی افزود: کمااینکه در سالهای گذشته شاهد بودیم که واحدهای متعدد فولادی در مناطق کویری و خشک کشور احداث شدند. البته همواره توجیهاتی مانند دسترسی آسان به مواد اولیه و نزدیکی به ذخایر معدنی برای احداث این واحدها مطرح میشود، اما بهباور اغلب فعالان فولادی، احداث صنعتی آببر در منطقهای خشک فاقد توجیه است، چراکه حتی اگر بنا به انتقال آب هم باشد، تامین نیاز شرب مردم در اولویت قرار دارد. بهعلاوه آنکه این بحران روزبهروز و با گسترش خشکسالی احتمالی در سالهای آینده جدیتر میشود.
این کارشناس اقتصادی در ادامه تاکید کرد: متاسفانه سیاستگذاران به احداث صنایع فولاد در مناطق خشک کشور هم بسنده نکرده و با علم به کمبود آب اقدام به احداث خط لولهای از خلیجفارس تا این مناطق کردهاند؛ طرحی که فاز نخست آن فارغ از توجیهپذیری اقتصادی بهبهرهبرداری رسیده است و فازهای دیگر آن در دست اجرا قرار دارند. متولیان امر نیز با افتخار و بدون توجه به هزینه تمامشده انتقال آب و پیامدهای محیطزیستی آن، از این پروژهها با عنوان افتخار ملی یاد میکنند. حال باید به تمام این چالشها، محدود بودن عمر معادن در مقایسه با عمر صنعت فولاد هم اشاره کرد؛ یعنی در آینده نهچندان دور و با اتمام ذخایر سنگآهن در استانهای موردبحث دیگر فعالیت واحدهای فولادی در این مناطق هیچ توجیه اقتصادی نخواهد داشت.
ابراهیمزاده گفت: بیتدبیری در مسیر احداث صنایع تنها به فولاد بازنمیگردد، بلکه در موارد دیگری نیز شاهد اعمالنفوذ و مکانیابی اشتباه برای احداث صنایع مس و بیتوجه به خطرات محیطزیستی ناشی از آن بودهایم. این بیتدبیری در صنایع سرب، روی و آلومینیوم رنگ و بوی دیگری به خود گرفته و شاهد احداث واحدهایی با ظرفیتهای بهمراتب پایینتر از مقیاسهای جهانی هستیم.
این کارشناس اقتصادی گفت: اشتباهات یادشده علاوه بر آسیبهایی که به محیطزیست وارد میکند، از رقابتپذیری این صنایع در سطح بینالمللی نیز میکاهد؛ در نتیجه با کوچکترین تکانهای در اقتصاد جهان، شاهد وارد شدن آسیبهای جدی به عملکرد فعالان صنایع معدنی کشور هستیم.
وی افزود: احداث صنایع یادشده، زمینه اشتغالزایی و رفع محرومیت را از مناطق مختلف فراهم میکند، اما صنعتی که رقابتپذیر نیست، عمر چندان طولانی ندارد و نباید به تداوم فعالیت این صنایع امید بست. متاسفانه در طول سالهای گذشته ظرفیتهای قابلتوجهی از این صنایع بهاشتباه احداث شدهاند. بازگشت از این مسیر اشتباه یا ادامه آن، هردو متضمن پرداخت هزینههای سنگینی خواهد بود.
سخن پایانی
ایران، کشوری با ۱۶۴ میلیون هکتار مساحت است. اقلیم خشک سطح گستردهای از مساحت کشور را در برمیگیرد. تا جاییکه ۳۲ میلیون هکتار از مساحت کشور، محدوده بیابانی است. در همین حال هرساله حدود ۱۰۰ هزار هکتار به بیابانهای کشور افزوده میشود. بدینترتیب اصلاح الگوی عملکرد صنایع برای مقابله با بیابانزایی ضروری بهنظر میرسد. یعنی از یکسو این صنایع موظف به اقدامات حمایتی از محیطزیست شوند و از سوی دیگر نیز، در روند احداث و توسعه صنایع، محیطزیست و موضوعات آمایش سرزمین در اولویت باشند. توجه به این نکته ضروری بهنظر میرسد که احداث صنایعمعدنی بهمنزله توسعه صنعتی و اقتصادی است و بهدنبال آن موقعیتهای شغلی متعددی نیز در کشور ایجاد میشود، اما برای احداث صنایع باید فاکتورهای دیگری نیز موردتوجه قرار گیرند تا تداوم تولید در صنایع تضمین شود.
بههمیندلیل نیز در مطالعات آمایش سرزمین، بهرهمندی از ذخایر معدنی و حتی احداث صنایع وابسته به معدن با هدف فرآوری این ذخایر و زنجیرههای بعدی تولید محصولات صنایعمعدنی موردتوجه قرار گرفته، بااینوجود مطالعات یادشده هیچگاه در اولویت سیاستگذاران نبوده است و اصلاح شرایط یادشده ضروری بهنظر میرسد.