ریشه مشکلات کنونی بازار مسکن را باید در تورم بی‌رویه اقتصادی جست‌وجو کرد. این مسئله به‌تدریج با ناپایداری در عرضه و تقاضای بازار تشدید شده و بازار مسکن را از حالت مصرفی به‌سمت سرمایه‌ای شدن سوق داده است. نوسانات بازار ملک در سال‌های اخیر موجب کاهش سرمایه‌گذاری در این بخش و افزایش خروج سرمایه از آن شده است. از سوی دیگر، افزایش مداوم قیمت‌ها باعث شده است که بخش زیادی از اقشار کم‌درآمد دیگر قادر به خرید خانه نباشند که این امر نیز انگیزه سرمایه‌گذاری در حوزه مسکن را کاهش داده است.

از سوی دیگر، افزایش قابل‌توجه تقاضا در بازار مسکن منجر به بروز تورم در بخش اجاره‌بها شده است، اما متاسفانه هنوز هیچ اقدام موثری برای خروج بازار از این بن‌بست انجام نشده و این وضعیت مشکلات زیادی را به‌همراه داشته است. تا زمانی که عرضه و تقاضا در بازار مسکن به‌تعادل نرسد، نمی‌توان انتظار داشت که وضعیت بازار به‌سمت بهبودی پیش برود. اگرچه عوامل متعددی در نابسامانی بازار مسکن نقش دارند، اما تولید و افزایش ساخت مسکن می‌تواند تاثیر مثبتی داشته باشد، زیرا این امر می‌تواند از انتظارات تورمی بکاهد و سرعت رشد تورم مسکن را کاهش دهد. تولید مسکن تنها به‌معنای ساخت چند ساختمان بدون توجه به اصول شهرسازی و امکانات رفاهی نیست. امروزه در حاشیه بسیاری از شهرهای بزرگ جهان، از جمله نیویورک، پاریس و لندن، شهرک‌هایی وجود دارند که به بهترین امکانات رفاهی و سیستم‌های حمل‌ونقل متصل هستند. در سال‌های اخیر، پروژه مسکن مهر در اطراف تهران اجرا شد، اما به‌دلیل عدم‌اتصال به مترو و کمبود امکانات، نتوانست به موفقیت دست یابد. بنابراین، هرچند تولید مسکن افزایش یافته، اما نه‌تنها به کاهش قیمت‌ها کمک نکرده، بلکه مشکلات متعددی برای ساکنان این مناطق ایجاد کرده است. بازار مسکن ویژگی‌های خاص خود را دارد و هرگز تحت‌تاثیر سایر کالاها و بازارها قرار نگرفته و همواره در بلندمدت از دیگر بازارها پیشی گرفته است. تولید یا وارد کردن مسکن به‌سرعت امکان‌پذیر نیست، زیرا در این حوزه با کمبود قابل‌توجهی مواجهیم که هر سال روی هم انباشته می‌شود. هنگامی که فعالیت‌های ساخت‌وساز کاهش می‌یابد، روند توسعه کند شده و اقتصاد به‌سمت رکود می‌رود. اما زمانی که آمار ساخت‌وساز بهبود می‌یابد، جریان پول به‌سمت رشد حرکت کرده و اقتصاد رونق می‌گیرد.