خواب سنگین انرژی
اقتصاد انرژی در ایران با چندین نیاز، مشکلات و چالشهایی مهم مواجه است. بیش از همه نیازمند سرمایهگذاریهای بزرگ در صنعت انرژی هستیم تا بتوانیم با افزایش تقاضا و بهرهوری انرژی، مشکلات را حل کنیم. این سرمایهگذاریها شامل توسعه زیرساختهای موجود، ساخت نیروگاههای جدید و بهبود کارآیی و اثربخشی سیستمهای انتقال و توزیع انرژی است. علاوه بر این، نیاز به تامین مالی برای پروژههای بزرگ انرژی، از جمله ساخت نیروگاههای جدید و توسعه انرژیهای تجدیدپذیر نیز از دیگر مواردی است که باید به آن توجه شود. تامین مالی این پروژهها نیازمند اقدامات مالی و اقتصادی مناسب، از جمله جذب سرمایهگذاریهای خارجی و استفاده از منابع مالی داخلی است. از سوی دیگر، اقتصاد انرژی در کشور ما با چالشهایی مانند تحریمهای بینالمللی، قیمتهای نفت و گاز در بازارهای جهانی و تغییرات سیاسی مواجه است که بارها در روزنامه صمت به آن پرداختهایم. . صمت در این گزارش نیز به موضوع اهمیت توسعه اقتصاد انرژی در کشور پرداخته و نظر کارشناسان این حوزه را جویا شده است.
![خواب سنگین انرژی](https://cdn.smtnews.ir/thumbnail/k10jxYwMRWmB/fJBfE8dTGbE4HHxQ1surQAAo85Q3yFplKfjrrTQJMQIu9sN4r9RSWLdDc_gqXxaunxyyV3rTkJi_niTI-m-HYIbM1YRotaae2FmherOtrVhLhQY52DtYZZp9Ne021cORJd9c9JjpwXZ1pDykkO_Tmw,,/%D8%A7%D9%86%D8%B1%DA%98%DB%8C.jpg)
با بحران تصمیمگیری روبهرو هستیم
هاشم اورعی، کارشناس و تحلیلگر اقتصاد انرژی درباره چالشهای توسعه انرژی در ایران به صمت توضیح داد: متاسفانه انرژی تنها چرخی نیست که در اقتصاد ما لنگ میزند. ما باید ببینیم که تنها مشکل ما بحث انرژی است یا انرژی متاثر از وضعیت اقتصادی کشور آسیب دیده، چراکه جواب هرکدام از این دو سوال میتواند راهحل متفاوتی داشته باشد. اینکه ما ذهن خود را تنها معطوف به حل مشکل انرژی کنیم، درست نیست، زیرا در شرایط فعلی کاستیهای زیادی در کشور ما وجود دارد که نیاز به حلوفصل دارد. موضوع انرژی در کنار بحران آب، کسری بودجه صندوقهای بازنشستگی، بدهیهای دولت به بخش خصوصی، نبود زیرساخت برای تجهیز تجدیدپذیرها و دهها مشکل ریز و درشت دیگر به یک بحران کلی تبدیل شده و ما باید یک اصلاح اقتصادی بزرگ در اینباره انجام دهیم. مسئله این است که تمام چالشهایی که در حوزه انرژی مطرح میشود «معلول» هستند و بهتر است بهدنبال «علت» بگردیم.
وی در ادامه خاطرنشان کرد: بهاعتقاد بنده، علت ناترازی فعلی، سیاستهای کلی کشور در برخورد با مشکلات است. بنده معتقدم با بحران تصمیمگیری در کشور روبهرو هستیم و انرژی تنها بخش کوچکی از این ماجرا است. ما نباید صورتمسئله را گم کنیم. من بهشخصه و با شرایط فعلی، کمترین اسمی که بتوانم برای انرژی در کشور در نظر بگیرم، بحران است. ما ضعف مدیریتی شدید داریم و تا این معضل رفع نشود، چیزی درست نمیشود. در این چندساله اتفاقاتی در کشور رخ داده که نهتنها بحران ایجاد کرده، بلکه بسیار عجیب است. برای مثال سوخت بنزین و گازوئیلی که بهصورت قاچاق از کشور خارج میشود، روزانه بیش از ۶۲میلیارد تومان است؛ این یعنی دقیقهای یک میلیارد تومان سرمایه ملی از کشور خارج میشود. این را هم در نظر بگیرید که اعداد، حداقل سود این قاچاق هستند. با این اوصاف این دیگر قاچاق نیست و یک تجارت پرسود در حال شکلگیری است.
مسیر توسعه از صنعت میگذرد
این تحلیلگر مسائل اقتصادی خاطرنشان کرد: بهنظر من تلاش بیهوده است که تا این اندازه به موضوع ناترازی انرژی و تجدیدپذیرها میپردازیم. شاید اگر روزی کشوری مثل سوئیس با بحران ناترازی روبهرو شود، بتوانیم با صحبتهای اینچنینی و تشکیل میزگردهای مدیریتی، آن بحران را حل کنیم؛ اما متاسفانه در کشور ما کار از این صحبتها گذشته و مشکل جای دیگری است. میرزاده عشقی شعری دارد که مصداق بارز این روزهای کشور ما است. من بیش از هر چیزی، نگران وضعیت صنعت در کشور هستم. در شرایط فعلی توسعه مهمترین بحث است و مسیر توسعه از صنعت میگذرد. من به این دلیل نگران توسعه صنعتی هستم که آینده کشور را تضمین میکند. زمانی که شوروی فروپاشید، به دلیل نداشتن موشک زیاد نبود، بلکه بهدلیل کمبود ملزومات اولیه زندگی شهروندان بود که باید ساعتها مقابل فروشگاهها در صف میایستادند، از اینرو زمانی که مردم با کمبود کالا مواجه شدند، آغاز فروپاشی شوروی رقم خورد. مثال دیگرش کشور سوریه است که در چند ماه اخیر تحولات زیادی را تجربه کرد. در سال ۲۰۱۱ GDP سوریه ۶۷ میلیارد دلار بوده و آخرین آمار رسمی منعکسشده از سال ۲۰۳۲ نشان میدهد که این عدد به ۸.۹ میلیارد دلار نزول کرده است. این مسائل را که در کنار هم میگذاریم، این نگرانی ایجاد میشود که ماجرای انرژی، نحوه مدیریت و در نهایت توسعه اقتصادی کشور ما را در مسیرهای انحرافی قرار دهد. البته با تمام وجود، ما به آینده امید داریم و مطمئن هستیم که با کمک و همدلی تمام مردم و مسئولان بتوانیم از این بحرانها عبور کنیم و شاهد رشد اقتصادی کشور عزیزمان باشیم.
نباید تفکر جزیرهای در کشور رواج یابد
حسن مرادی، کارشناس حوزه انرژی به صمت گفت: کشورهایی که در زمینه توسعه انرژی با تغییر دولتها همچنان انسجام خود را حفظ کرده و به روند خود ادامه میدهند، بهترین عملکرد را دارند. تغییر دولتها براساس قانون اساسی امری طبیعی است، اما دولتها نباید تمام مشکلات را به گردن دولتهای قبلی بیندازند و پروژههای ناتمام را به دولت بعدی منتقل کنند. متاسفانه این مسائل باعث شدهاند که تفکر جزیرهای در کشور رواج یابد و دولتها با ارائه آمار و ارقام مختلف، سعی در توجیه وضعیت موجود داشته باشند. بدون شک، این نوع تفکر کشور را به مسیر درستی هدایت نخواهد کرد و ما را هر روز بیشتر از هدف توسعه دور میکند.
این کارشناس حوزه انرژی تاکید کرد، در برنامههای توسعه انرژی که قرار بود بهصورت مرحلهای اجرا شوند، نواقص و کمبودهای زیادی وجود دارد. بههمیندلیل، احتمال دارد برنامههای آینده نیز از این وضعیت مستثنا نباشند و این روند ادامه یابد.
بهگفته او، متاسفانه دولتهایی مانند مثل دولت سیزدهم، باوجود احترامی که برای آنها قائل هستیم، بهنوعی دولتهای بستهای بودهاند. سیاست این دولتها بهگونهای بوده که اجازه ورود به سرمایهگذاریهای خارجی را نمیدادند و این نگرش غالب شده بود. بهطوریکه برای مثال اگر کسی میخواست بهطورمختصر در یک پالایشگاه سرمایهگذاری کند، بهدلیل وجود روابط ناسالم اداری، آنقدر در پیچ و خم بروکراسی گرفتار میشد تا از تصمیم خود پشیمان شود و دیگر به آن بازنگردد.
حتی دولت چهاردهم باوجود کوششهای مسعود پزشکیان، نتوانسته است این مشکل را برطرف کند و این معضل همچنان باقی مانده است. یکی از بزرگترین موانع، بروکراسی پیچیده و نامناسب است که مانع فعالیت سرمایهگذاران میشود؛ بنابراین تا زمانی که این موانع از سر راه سرمایهگذاران و ورود سرمایهگذاری برداشته نشود، بهموفقیت نخواهیم رسید.
نیاز به ثبات اقتصادی و برنامهریزی دقیق داریم
وی بیان کرد: ما به ثبات اقتصادی و برنامهریزی دقیق نیاز داریم تا بتوانیم برنامههای خود را نهتنها در حوزه انرژی، بلکه در تمامی بخشهای حیاتی کشور بهطورموثر اجرا کنیم. متاسفانه بهدلیل تورم و مشکلات غیرقابلپیشبینی، دولتها نمیتوانند بهطورکامل به اهداف خود دست یابند و تلاش میکنند عملکرد خود را مثبت نشان دهند.
مرادی در پایان تاکید کرد: بدون شک طرحهای نیمهتمام بار مالی زیادی بر دوش کشور میگذارند و توان دولت را کاهش میدهند. برای دستیابی به ثبات اقتصادی در حوزههای کلان مانند انرژی، دولت باید متقاعد شود که با تحلیل و اندازهگیری دقیق، اهداف خود را بهاجرا درآورد. اگر سازمان برنامهریزی انسجام بیشتری داشت، میتوانست بهعنوان یک موتور محرک، این مسائل را در دورههای مختلف مدیریت کند؛ اما متاسفانه این سازمان نیز دستخوش تغییرات زیادی شد و نتوانست اقدامات قابلتوجهی در این زمینه انجام دهد. شاید اگر قرار بود طبق برنامه پیش برویم، باید سازمان برنامه را مستقل میکردیم تا تحتتاثیر تغییرات دولتها قرار نگیرد.
سخن پایانی
انرژی بهعنوان قلب تپنده اقتصاد ایران، نیازمند توجه و سرمایهگذاری ویژه است. از توسعه انرژیهای تجدیدپذیر تا بهبود زیرساختهای فعلی، این اقدامات میتواند آیندهای پایدارتر برای نسلهای بعدی ایران فراهم کند. با تلاشهای همهجانبه در این زمینه، میتوانیم نهتنها نیازهای انرژی کشور را تامین کنیم، بلکه به حفاظت از محیطزیست و کاهش وابستگی به منابع فسیلی نیز کمک کنیم. همکاری و همدلی در این مسیر، رمز موفقیت و پیشرفت خواهد بود.
بدون تردید، ایران با داشتن منابع فراوان انرژی، از ظرفیت بزرگی برای تامین نیازهای داخلی و همچنین صادرات به دیگر کشورها برخوردار است. با این حال، بهرهبرداری کارآمد و پایدار از این منابع، نیازمند مدیریت هوشمندانه و سیاستهای اقتصادی مناسب است. سرمایهگذاری در زمینههای مختلف انرژی، از جمله انرژیهای تجدیدپذیر، میتواند به کاهش وابستگی به نفت و گاز و تقویت پایداری اقتصادی کشور کمک کند.
بهبود زیرساختها و فناوریهای جدید میتواند به افزایش بهرهوری و کاهش تلفات انرژی منجر شود. این امر نهتنها به تامین نیازهای داخلی کمک میکند، بلکه میتواند جایگاه ایران را در بازارهای جهانی انرژی تقویت کند. همکاری و تعهد جمعی در این مسیر، کلید موفقیت و پیشرفت است. اگر بخواهیم به اهداف بلندمدت اقتصادی و زیستمحیطی دست یابیم، نیازمند برنامهریزی دقیق و اجرای موثر هستیم.