-
پژوهشگر حوزه خودرو در گفت‌وگو با صمت عنوان کرد

سناریوهای صنعت خودرو در عصر ترامپ

تجربه دوره نخست ریاست جمهوری ترامپ نشان داد حضور مجدد او در کاخ سفید، تاثیرات عمیق و گسترده‌ای بر بازار خودرو ایران و جهان خواهد داشت. یکی از بارزترین تاثیرات حضور ترامپ در دوره پیشین ریاست‌جمهوری او، خروج امریکا از توافق هسته‌ای و بازگشت تحریم‌ها بود که به‌شدت صنعت خودرو ایران را تحت‌تاثیر قرار داد. این تحریم‌ها دسترسی خودروسازان ایرانی به قطعات و فناوری‌های روز را محدود کرد و در مقطعی باعث کاهش تولید، افت کیفیت محصولات و افزایش قیمت‌ها شد. درحال‌حاضر هم سیاست‌های ترامپ در سطح جهانی، به‌ویژه در حوزه تعرفه‌ها و جنگ تجاری با چین بر بازار خودرو تاثیر خواهد گذاشت. به گفته کارشناسان افزایش تعرفه‌ها بر واردات خودرو و قطعات، منجر به تغییر در زنجیره تامین جهانی شده و خودروسازان را به سمت تنوع‌بخشی به منابع تامین سوق خواهد داد. شکی نیست که تصمیمات خودرویی ترامپ، نه‌تنها ساختار بازار خودرو، بلکه روندهای جهانی آن را نیز دستخوش تغییر خواهد کرد و ضرورت همکاری‌های بین‌المللی را بیش‌ازپیش نمایان خواهد ساخت. صمت در این زمینه با علی میرزایی‌سیسان، پژوهشگر حوزه برقی‌سازی گفت‌وگویی داشته که در ادامه می‌خوانید.

سناریوهای صنعت خودرو در عصر ترامپ

در ابتدا درباره تاثیر حضور دوباره ترامپ در کاخ سفید بر وضعیت بازار خودرو برای ما بگویید.

شکی نیست که حضور دونالد ترامپ در عرصه سیاست‌های اقتصادی و تجاری ایالات متحده، تاثیرات قابل‌توجهی بر صنعت خودرو خواهد داشت. تلاش‌های او برای احیای تولید داخلی و بازگرداندن مشاغل به امریکا، در شرایطی صورت می‌گیرد که رقابت این کشور با چین به‌عنوان یک قدرت صنعتی و تکنولوژیک در حال افزایش است. این کشمکش نه‌تنها موضوعات اقتصادی جهان، بلکه مسائل ژئوپلتیک را نیز متحول خواهد کرد. ترامپ به‌دنبال تقویت موقعیت اقتصادی امریکا در برابر چین است، اگرچه به نظر می‌رسد رقابت با این کشور برای او دشوار باشد. در این میان، بازار امریکا برای چین از اهمیت بالایی برخوردار است و هر دو کشور به‌دنبال حفظ منافع خود در این بازار هستند. درحالی‌که فناوری‌های پیشرفته‌ای در اختیار ایالات متحده قرار دارد، تحولات اخیر در حوزه هوش مصنوعی نشان‌دهنده چالش‌هایی است که ممکن است بر بازار بورس و اقتصاد امریکا تاثیر بگذارد. تنش‌های موجود بین امریکا و چین بر سایر کشورها مانند کره جنوبی، ژاپن و کشورهای اروپایی نیز تاثیر خواهد گذاشت و ایران هم از این تحولات جهانی بی‌نصیب نخواهد ماند.

در این میان چین چه نقشی دارد؟

چین به‌عنوان یکی از پیشروان صنعت خودرو در جهان، خودروهایی با کیفیت‌های مختلف تولید می‌کند. با این حال، به‌دلیل تحریم‌ها و مشکلات تجاری، ایران هرگز نتوانسته با خودروسازان درجه یک چینی همکاری کند. در صورت خصوصی‌سازی صنعت خودرو، احتمالا همکاری‌ها محدود به شرکت‌های درجه دو چینی خواهد بود. این در حالی است که چین نیز به همکاری با ایران به‌عنوان یک اولویت نگاه نمی‌کند و این وضعیت، خبرهای خوشی برای صنعت خودرو و مصرف‌کننده ایرانی به همراه نخواهد داشت.

درباره تصمیمات خودرویی رئیس‌جمهور جدید امریکا بفرمایید، آیا حذف یارانه خودروهای برقی بر روند این بخش از صنعت خودرو امریکا و به تبع جهان تاثیرگذار خواهد بود یا خیر؟

تصمیم دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور ایالات متحده، برای حذف یارانه‌های فدرال خودروهای برقی پیامدهای گسترده‌ای برای صنعت خودرو داخلی و رقابت جهانی به همراه دارد. این اقدام که شامل پایان اعتبار مالیاتی برای خریداران خودروهای برقی و کاهش بودجه زیرساخت‌های شارژ است، نه‌تنها مسیر بازار خودروهای برقی ایالات متحده را تغییر می‌دهد، بلکه جایگاه این کشور در رقابت با چین را نیز تحت‌تاثیر قرار خواهد داد.

افزون بر این، این تصمیم پرسش‌هایی درباره آینده تسلا و استراتژی‌های ایلان ماسک مطرح می‌کند. در اینجا لازم است به سه سناریوی احتمالی ناشی از این تصمیم اشاره کرده و پیامدها و احتمال وقوع هر یک شرح دهم. در نخستین سناریو، دولت ایالات متحده فرض می‌کند که صنعت خودروهای برقی داخلی به سطحی از بلوغ رسیده که می‌تواند بدون حمایت مالی دولت به فعالیت خود ادامه دهد. در این حالت، شرکت‌هایی مانند تسلا باید بدون کمک یارانه‌ای در بازاری رقابتی عمل کنند. پیامد فوری این تصمیم، افزایش هزینه‌های اولیه برای مصرف‌کنندگان خواهد بود که ممکن است تقاضا برای خودروهای برقی را در کوتاه‌مدت کاهش دهد. تجربه کشورهایی مانند آلمان نشان داده که کاهش ناگهانی یارانه‌ها معمولا باعث افت موقتی فروش خودروهای برقی می‌شود تا زمانی که بازار به شرایط جدید عادت کند. بااین‌حال، شرکت‌های بزرگ‌تر مانند تسلا که از مزیت مقیاس و هزینه‌های تولید پایین‌تر برخوردارند، احتمالا بهتر از رقبای کوچک‌تر با این چالش‌ها کنار خواهند آمد. اما این وضعیت ممکن است نوآوری را محدود کرده و رقابت درون صنعت را کاهش دهد. افزون بر آن، حذف یارانه‌ها می‌تواند توانایی خودروسازان امریکایی را برای رقابت با تولیدکنندگان چینی که از حمایت گسترده دولتی برخوردارند، کاهش دهد. چین نه‌تنها بزرگ‌ترین تولیدکننده خودروهای برقی است، بلکه زنجیره تامین جهانی باتری را نیز تحت کنترل دارد. بنابراین، درحالی‌که بلوغ نسبی صنعت داخلی ممکن است توجیهی برای حذف یارانه‌ها باشد، بازار گسترده‌تر ایالات متحده هنوز ممکن است برای رقابت جهانی آماده نباشد.

در سناریوی دوم، دولت ایالات متحده با هدف مقابله با سلطه چین در بازار جهانی خودروهای برقی، روند پذیرش داخلی این فناوری را به‌طور موقت کُند می‌کند تا فرصت بیشتری برای تقویت پایه صنعتی داخلی فراهم شود. در این حالت، سیاست‌های حمایت‌گرایانه مانند تعرفه‌ها بر واردات چینی و محدودیت‌های زنجیره تامین ممکن است هزینه‌های تولیدکنندگان امریکایی را افزایش دهد. شرکت‌هایی مانند تسلا که به اجزای چینی وابسته‌اند، ممکن است مجبور شوند تولید خود را بیشتر بومی‌سازی کنند که این امر هزینه‌های عملیاتی آنها را افزایش خواهد داد. افزون بر آن، چنین سیاست‌هایی می‌تواند واکنش چین را به‌دنبال داشته باشد؛ کشوری که ممکن است محدودیت‌هایی بر فعالیت‌های تسلا در خاک خود اعمال کند. این موضوع چالشی جدی برای تسلا خواهد بود، زیرا کارخانه گیگافکتوری شانگهای، یکی از تولیدی‌ترین تأسیسات آن در سطح جهان است و چین همچنان یکی از بزرگ‌ترین بازارهای آن به‌شمار می‌رود. از سوی دیگر، کُند شدن روند پذیرش خودروهای برقی ممکن است به خودروسازان سنتی زمان بیشتری بدهد تا از وسایل نقلیه با موتور احتراق داخلی به مدل‌های رقابتی خودروهای برقی گذر کنند. اما چنین تأخیری خطر واگذاری بیشتر میدان به رقبای بین‌المللی را دارد که قبلا پیشرفت قابل‌توجهی در حوزه خودروهای برقی داشته‌اند.

سناریوی سوم به بازتنظیم راهبردی ایلان ماسک اشاره دارد؛ جایی که او چالش‌های فزاینده در چین، بزرگ‌ترین مرکز تولید تسلا و یکی از بازارهای کلیدی آن، را پیش‌بینی کرده و آینده تسلا را به‌گونه‌ای تنظیم می‌کند که بیشتر با منافع ایالات متحده همسو باشد. در این سناریو، ماسک ممکن است تلاش کند وابستگی تسلا به چین را کاهش دهد؛ مثلا با گسترش ظرفیت تولید در مناطقی مانند تگزاس. اگرچه چنین تغییری نیازمند سرمایه‌گذاری قابل‌توجه و زمان خواهد بود، اما می‌تواند خطرات ناشی از وابستگی بیش‌ازحد به تأسیسات چینی را کاهش دهد. ولی شاید مهم‌ترین نشانه در درک رفتاری ماسک است. سابقه کارآفرینی ماسک نشان می‌دهد که او ممکن است به‌راحتی از فناوری به فناوری دیگر حرکت می‌کند، بدون دلبستگی خاصی. ماسک احتمالا توجه خود را به سمت مرزهای جدید فناوری مانند هوش مصنوعی یا اکتشافات فضایی معطوف کند و دخالت مستقیم او در عملیات روزمره تسلا کاهش یابد یا کلا از خیر تسلا به نفع امریکا بگذرد.

از دست رفتن زنجیره تامین چین برای تسلا چه پیامدهایی را به‌دنبال خواهد داشت؟

اگر تسلا دسترسی خود به بازار یا زنجیره تامین چین را از دست بدهد، حاشیه سود و مسیر رشد آن به‌شدت تحت تاثیر قرار خواهد گرفت و نیازمند تنظیمات راهبردی برای حفظ رقابت‌پذیری جهانی خواهد بود. درنهایت، لغو یارانه‌های فدرال خودروهای برقی بازتاب‌دهنده اولویت‌های راهبردی گسترده‌تر مرتبط با سیاست صنعتی داخلی و رقابت ژئوپلتیکی با چین است. هر یک از سناریوهایی که گفته شد پیامدها و چالش‌های خاص خود را دارند؛ از خطر کُند شدن پذیرش عمومی خودروهای برقی گرفته تا تشدید تنش‌های ژئوپلتیکی یا بازتعریف راهبردهای تسلا توسط ایلان ماسک.

براساس آنچه مطرح شد محتمل‌ترین سناریو در این بین کدام است؟

محتمل‌ترین سناریو، ترکیبی از سناریوی دوم و سوم خواهد بود، رویکرد حمایت‌گرایانه‌ای که هدف آن تقویت صنایع داخلی است همراه با تلاش‌های ماسک برای تنوع‌بخشی جغرافیایی و فناورانه عملیات تسلا.

البته اینها همه احتمالات است. شاید نتیجه نهایی چیزی فراتر از موفقیت یا شکست تسلا باشد. شاید امریکا نتواند پروژه سبزسازی خود را با سرعت لازم پیش ببرد یا حتی تسلا جایگاه پیشرو خود را از دست بدهد، اما اکنون یک چیز روشن است: ایلان ماسک احتمالا بزرگ‌ترین برنده مالی این تغییرات خواهد بود، برنده‌ای شگفت‌آور با جاه‌طلبی‌هایی بزرگ که شاید هزینه سنگینی برای جهان داشته باشد و مطمئنا چین نیز در این میان از امریکا کمتر ضرر خواهد کرد. سال ۲۰۲۵، سال پر چالشی برای دنیای خودروسازی خواهد بود.

در این شرایط صنعت خودرو ما به چه سمت و سویی می‌رود؟ ارزیابی کلی شما از آنچه در انتظار صنعت خودرو ما قرار دارد، چیست؟

شرایط اقتصادی فعلی و افزایش قابل‌توجه نرخ محصولات، فشار زیادی بر مصرف‌کنندگان وارد کرده و در کل، صنعت خودرو ایران در موقعیت نامطلوبی قرار دارد. فقدان سیاست‌گذاری استراتژیک و برنامه‌ریزی مؤثر در این حوزه، موجب بروز چالش‌های متعددی شده است. در این برهه، ضروری است که به بررسی و تحلیل دقیق وضعیت موجود پرداخته شده و راهکارهای مناسبی برای مواجهه با این چالش‌ها ارائه شود. وضعیت کنونی صنعت خودرو ایران به‌شدت بحرانی است. کشور با ناترازی‌های متعدد، به‌ویژه ناترازی انرژی، مواجه است که مزیت‌های انرژی را برای اقتصاد به‌شدت کاهش داده است. نمایشگاه اخیر صنعت خودرو، که با حضور خودروهای ضعیف چینی و محصولات با تیراژ پایین برگزار شد، به‌وضوح نبود یک برنامه کلان و استراتژیک برای این صنعت بزرگ را نمایان کرد. این وضعیت نشان‌دهنده فقدان شواهدی مبنی بر بهبود در بازار و صنعت خودرو ایران است. اگر این روند ادامه یابد، احتمال نابودی صنعت خودرو در بلندمدت و طی یک بازه کوتاه‌مدت به‌شدت افزایش می‌یابد. بی‌توجهی به برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری‌های درست می‌تواند پیامدهای جبران‌ناپذیری برای این صنعت و اقتصاد کشور به همراه داشته باشد. بنابراین، ضروری است که تدابیر لازم برای اصلاح وضعیت موجود اتخاذ شود تا از بروز بحران‌های بیشتر جلوگیری شود.

و سخن آخر...

وضعیت به‌شدت نگران‌کننده صنعت خودرو ایران نیازمند توجه و ارزیابی‌های دقیق است. نادیده گرفتن این شرایط می‌تواند منجر به وخامت بیشتر وضعیت صنعت شود. درحالی‌که شفافیت و گفتمانی در حوزه صنعت وجود ندارد، واردات بی‌برنامه محصولات مختلف توسط شرکت‌های متعدد نشانه‌های از این بحران به‌شمار می‌رود. صنعت خودرو ایران، صرف‌نظر از تحولات سیاسی مانند روابط با ترامپ یا چین، در سراشیبی تندی قرار دارد و روزبه‌روز دشواری‌های بیشتری را تجربه می‌کند. واقعیت این است که عقب‌ماندگی فناوری و اقتصادی صنعت خودرو ایران به حدی است که هیچ مزیتی برای عرضه در بازارهای بین‌المللی ندارد. حتی در صورت وجود روابط مثبت با دیگر کشورها، توجیه اقتصادی برای تولید در داخل کشور وجود ندارد. در این شرایط، واردات بدون برنامه و توجیه می‌تواند وضعیت موجود را بدتر کند و به‌جای بهبود، بحران‌های بیشتری را به همراه داشته باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین