گرههای کور صنعت نساجی
صنعت نساجی در ایران با تاریخچهای غنی و پیشینهای طولانی، بهعنوان یکی از بخشهای اصلی اقتصاد کشور شناخته میشود.
این صنعت نهتنها در ایجاد اشتغال مؤثر است، بلکه بهدلیل تنوع محصولات و قابلیت صادرات، میتواند نقش مهمی در تامین نیازهای داخلی و ارزآوری ایفا کند. با این حال در سالهای اخیر، این صنعت با چالشهای متعددی مواجه شده که بر عملکرد و رشد آن تاثیر منفی گذاشته است. وضعیت نابسامان اقتصاد کشور به همراه مشکلاتی مانند کمبود مواد اولیه، نوسانات ارزی و قاچاق کالا، فشارهای زیادی بر صنعت نساجی وارد کرده است. این مشکلات بهعلاوه، عدمحمایتهای مالی کافی از سوی دولت و بانکها باعث شده بسیاری از تولیدکنندگان این صنعت روزهای سختی را سپری کنند و نتوانند بهراحتی به تامین نیازهای خود بپردازند و تجهیزاتشان را نوسازی و بازسازی کنند. صمت در این گزارش در گفتوگویی با کارشناسان و فعالان صنعت نساجی از وضعیت این صنعت جویا شده که در ادامه میخوانید.
صنعتی اشتغالزا در محاصره مشکلات
سجاد نباتچیان، فعال صنعت نساجی و عضو خانه صنعت، معدن و تجارت ایران درباره وضعیت کنونی صنعت نساجی کشور با اشاره به اینکه تولیدکنندگان در تمام بخشها با مشکلات مشابه و عدیدهای دستوپنجه نرم میکنند در ادامه به صمت گفت: صنعت نساجی باوجود توانمندی و ظرفیت بالایی که دارد و همچنین نقش پررنگی که در کاهش بیکاری همواره ایفا کرده، اما روزهای سختی را سپری میکند. بخش بزرگی از مشکلات این صنعت به فرسودگی ماشینآلات و تجهیزات خطوط تولید آن برمیگردد. صنعتگران ما در این حوزه بهدلیل تحریمها و نداشتن نقدینگی کافی، امکان بروزرسانی تجهیزاتشان را ندارند. این موضوع با توجه به اینکه صنعت نساجی در جهان در حال حاضر از فناوریهای نوین و تکنولوژی روز بهره میبرد، راندمان تولید در این صنعت را کاهش داده و هزینه تمامشده را بهشدت بالا برده است. بهعنوان نمونه، واحد بزرگ نساجی داریم که به مرحله تولید رسیده، اما بهدلیل کمبود نقدینگی برای تامین مواد اولیه همچنان راهاندازی نشده و تلاشهای آنها برای گرفتن حمایت مالی هم بیفایده بوده است. این در حالی است که در سالهایی که بهنام تولید نام گرفته، انتظار این است که بیشتر حمایت از تولید و صنعت کشور انجام شود. واقعیت این است که بسیاری از کارخانهها بهدلیل کمبود منابع مالی، قادر به نوسازی تجهیزات خود نیستند. این کمبود سرمایهگذاری باعث میشود ماشینآلات فرسوده نتوانند نیازهای تولید را برآورده کنند.
درهای بسته بانکها به روی صنعت نساجی
نباتچیان عدمدسترسی به مواد اولیه را دومین مشکل عمده صنعت نساجی دانست و افزود: واحدهای تولیدی ما در این بخش طی چند سال اخیر همواره دغدغه تامین مواد اولیه را داشتهاند و در این میان، عدمتخصیص ارز نیز مشکلساز شده است. اگرچه فعالان این صنعت وضعیت کلان اقتصاد و کشور را درک میکنند و میدانند که در حال حاضر با کمبود درآمدهای ارزی مواجه هستیم، با این حال انتظار دارند دولت نیز آنها را درک کرده و با حمایت از این صنعت اشتغالزا، بخشی از مشکلات آنها را کاهش دهد.
فعال صنعت نساجی در ادامه به عدمهمراهی بانکها با تولید اشاره کرد و گفت: متاسفانه کانال حمایتهای بانکی با آوردن دلایل و بهانههای گوناگون بسته شده است. این مسیر یکی از راههای حمایت دولت از صنعت است که متاسفانه همین روزنه نیز به روی فعالان صنعت نساجی بسته است. صنعت نساجی روزهای سختی را سپری میکند؛ از اینرو انتظار داریم دولت جدید نگاه ویژهای به فعالان این بخش داشته باشد و نگذارد این صنعت بزرگ رو به افول برود.
قوانین گمرکی ضدتولید صادراتمحور
عضو خانه صنعت، معدن و تجارت ایران در ادامه به مشکلات گمرکی برای صادرات محصولات صنعت نساجی اشاره کرد و گفت: در حالیکه با سختی در این صنعت به تولید صادراتمحور میرسیم، اما بعضا دولت با قرار دادن تعرفههای چند صد درصدی راه را بر صادرات میبندد اما در ادامه شاهد ورود راحت و در حجم بالای پوشاک و منسوجات از ترکیه به ایران هستیم. ایجاد این مسیر سخت ناشی از مدیریت اشتباه و سیاستگذاریهای غلط است و چون هدف نهایی در راستای حمایت واقعی از تولید نیست، بهشدت آسیبزاست و اولین آسیب آن در قالب کاهش ظرفیت و تعطیلی واحدهای نساجی بروز و ظهور پیدا خواهد کرد. این در حالی است که با پرداخت به موقع یارانههای صادراتی و کاهش مالیات میتوان به رفع مشکلات مالی تولیدکنندگان کمک کرده و انگیزهای برای صادرات بیشتر ایجاد کرد. البته در این بخش با توجه به آسیبهایی که صنعت نساجی از واردات بیرویه و قاچاق دیده، کنترل مرزها برای جلوگیری از ورود کالاهای قاچاق و غیرقانونی ضروری است تا بازار داخلی حمایت شود و تولیدکنندگان بتوانند با قیمتهای رقابتیتر فعالیت کنند.
باز هم پای تحریمها در میان است
نباتچیان در ادامه به عوامل اصلی ایجاد مشکلات در صنعت نساجی اشاره کرد و گفت: قطعا تحریمها اصلیترین عامل ایجاد محدودیت در صنعت نساجی و مشکلات عدیده آن است. در این شرایط با مشکلات مدیریتی داخلی و بهنوعی تحریمهای داخلی نیز روبهرو میشویم که مسیر سخت تولید را برای تولیدکننده سختتر میکند. در این میان شاهد اخذ مالیاتهای سنگین هم هستیم که خود نشان میدهد سیاستگذار توجه چندانی به تولید داخل ندارد و اینگونه به نظر میرسد که فقط به فکر درآمدزایی و تامین کسری بودجه به راحتترین شکل ممکن است. در این شرایط، بخش قابلتوجهی از منابع مالی هم در جاهایی غیر از تولید بهعنوان نمونه واردات خودرو هزینه میشود که سود و الزام چندانی هم برای صنعت کشور ندارد.
وی در پایان ضمن اینکه خواستار حمایت واقعی دولت و بانکها شد، تاکید کرد: تا زمانی که حمایت از تولید و صنعت واقعی نباشد، مشکلات ادامهدار خواهد بود. سیاستگذاران و دولتمردان ما باید بدانند که دادن تسهیلات از هر نوعی به تولید تورمزا نیست. البته اگر درست و در سازکار مناسب و به موقع ارائه شوند. در شرایط کنونی روز به روز احوال صنعت اشتغالزای نساجی بدتر میشود و تولیدکننده را در مضیقه قرار میدهد؛ بنابراین تا فرصت باقی است به داد این صنعت برسید.
حمایت نامرئی از صنعت نساجی!
علیرضا حائری، کارشناس صنعت نساجی در ارزیابی خود از وضعیت کنونی این صنعت به صمت گفت: واقعیت این است که در حالحاضر، نهتنها صنعت نساجی، بلکه بهواسطه وضعیت اقتصادی و شرایط خاصی که در آن قرار داریم، تمامی صنایع دچار مشکلات مشابهی مانند کمبود مواد اولیه، مشکلات ارزی، قاچاق، کمبود نقدینگی و... هستند. وقتی اقتصاد درسطح کلان نابسامان بوده و دچار چالشهای گوناگون است، تمام بخشها از خودرو گرفته تا نساجی و لوازم خانگی از این وضعیت تاثیر میپذیرند. البته باز هم به نسبت وضعیت صنعت نساجی خوب است.
عضو انجمن صنایع نساجی ایران افزود: اینکه عدهای صنعت نساجی را دچار افول بعد از رونق میدانند را قبول ندارم و نمیپذیرم. حدود ۱۰۰ سال پیش بعد از صنعت نفت، نخستین صنعتی که وارد کشور شد، نساجی بود. نخست صنایع ریسندگی و بعد صنعت پارچهبافی که عمده آنها در شهرهای کاشان، اصفهان، مازندران و تهران بود در این حوزه در کشورمان فعال شدند. همانطور که میدانید انقلاب صنعتی در دنیا با صنعت نساجی آغاز شد و کارخانجات پارچهبافی در انگلیس نخستین کارخانجاتی بودند که در دوران انقلاب صنعتی ماشینی شدند. این کارخانجات همچنین جزو نخستین صنایعی بودند که متاثر از انقلاب صنعتی در کشور ما فعال شدند. بهدلیل وضعیت اقتصادی نامناسب در هر شهری که کارخانه ریسندگی یا بافندگی ایجاد میشد، بسیار مورد توجه و استقبال قرار میگرفت، چراکه هم از لحاظ نیاز جمعیتی و هم اقتصادی بهنوعی نقطه عطفی برای ایجاد تغییر و تحولات در آن شهر میشد. کمکم این کارخانجات به نماد آن شهرها تبدیل شدند. چیتسازی بهشهر، جهانچیت کرج، چیتسازی تهران، مخمل ابریشم کاشان و وطن اصفهان نمونههایی از واحدهای نساجی در این دوران بودند که میتوان به آنها اشاره کرد. متاثر از انقلاب صنعتی به مرور کارخانجات دیگری مانند فولاد، سیمان، خودروسازی پتروشیمی تاسیس شدند و وزن آنها افزایش یافت، نه اینکه وزن صنعت نساجی کاهش پیدا کند. اینروند طبیعی انقلاب صنعتی به معنای کاهش ارزش و اهمیت صنعت نساجی و افول این صنعت نیست.
این کارشناس صنعت نساجی ادامه داد: این کارخانجات که بعضا قدمت ۵۰ تا ۶۰ ساله داشتند، بعد از انقلاب تحت مدیریت دولتی قرار گرفتند. البته برخی از آنها منحل و تعطیل شدند و واحدهای جدیدی جای آنها را گرفتند. اینروند منجر به این نتیجهگیری اشتباه شد که برخی عنوان کردند صنعت نساجی دچار افول شده است. بهعنوان نمونه واحد نساجی کاشان منحل شد، اما تولید فرشهای ماشینی در این شهر رونق گرفت که در صادرات نیز حرفهایی برای گفتن دارد. برخی از واحدهای نساجی معروف مانند نساجی مازندران، چیتسازی تهران، چیتسازی ری و... تعطیل شدند، اما به جای آنها کارخانجات دیگری جایگزین شدند. پس نمیتوان این تغییر و تحولات ناگزیر را ورشکستگی صنعت نساجی تعبیر کرد. صنعت نساجی در حالحاضر دربرگیرنده رشتههای متعددی است و توانمندی و ظرفیت بسیار مناسبی برای رشد و توسعه دارد. این صنعت بهعنوان نمونه در بخشهایی مانند تولید فرش ماشینی و صنایع ریسندگی الیاف بلند، توسعه و رونق داشته است.
صنعتی نساجی نیازمند حمایت دولت
حائری در ادامه با اشاره به ویژگیهای صنعت نساجی اظهار کرد: یکی از مزایا یا به عبارتی خصوصیات صنعت نساجی این است که حدود ۹۵ درصد واحدهای آن متعلق به خصوصی است و فقط ۴ تا ۵ درصد این صنعت دولتی یا وابسته به بانکهاست؛ یعنی این صنعت با نقدینگی بخش خصوصی اداره میشود و بهدلیل محدودیت این بخش در تامین سرمایه و نقدینگی موردنیاز بهشدت نیازمند حمایت مالی دولت است. متاسفانه صنعت نساجی چندان از حمایتهای مالی بانکی و تعرفهای دولت برخوردار نیست.
بهطور کلی میتوان گفت این صنعت روی پای خود ایستاده و دولت هم بهای چندانی به آن نمیدهد. در حالی که شاهد حمایت مالی و تسهیلاتی دولت از صنعت خودرو یا پتروشیمی و... هستیم صنعت نساجی جایی در این حمایتها ندارد. تا زمانیکه دولت نماد صنعتی شدن کشور را رشد و توسعه صنعت خودرو و پتروشیمی و مانند آن میداند طبیعتا فقط به این صنایع میپردازد و بیشتر حمایتهای خود را صرف آنها میکند. با تمام اینها، صنعت نساجی، اگر از صنایع دیگر جلوتر نباشد، عقبتر هم نیست.
صنعت نساجی در اولویت نیست
وی درباره سیاستهای دولت درباره صنعت نساجی اظهار کرد: در کل صنعت نساجی برای دولتها تاکنون صنعتی با اولویت درجه ۲ بوده است؛ یعنی این صنعت را صنعتی ممتاز با اولویت درجه یک نمیشناسند. این موضوع به وضوح در اسناد راهبردی نیز مشخص است. در سند راهبردی درباره صنعت نساجی اینگونه آمده که اگر این صنعت بتواند نیازهای داخلی را تامین کند، انتظار دیگری از آن نداریم؛ به عبارتی، انتظار ارزآوری از آن نداریم و همین که باعث شود ارزی بابت واردات محصولات نساجی از کشور خارج نشود، کفایت میکند. این به وضوح یک نگرش درجه دو است. در مقابل صنعت خودرو بهعنوان نماد صنعتی شدن کشور مدنظر قرار میگیرد و بر همین اساس از آن حمایت میشود. همانطور که شاهد هستیم هر یک از وزرای صنعت در شروع کار خود اولین موضوعی که موردبررسی قرار میدهند و به سیاستهای آن توجه میکنند، صنعت خودرو است. به جرأت میتوان گفت تاکنون نیمی از وقت و توان وزارت صمت برای تصمیمگیری درباره واردات، صادرات، قیمتگذاری و... صرف صنعت خودرو میشده است. صنعت نساجی در اولویت نیست، از حمایت بینصیب است و طبیعتا رشد چندانی هم نخواهد داشت.
سخن پایانی
بنابراین گزارش از یک سو صنعت نساجی صنعتی مهم، اشتغالزا و اصیل است و از سوی دیگر روزگار سختی را میگذراند؛ از اینرو با توجه به چالشها و فرصتهایی که دارد نیازمند حمایت جدی و توجه ویژهای از سوی دولت و سیاستگذاران است. با رفع موانع موجود و ایجاد بسترهای حمایتی مناسب، این صنعت میتواند دوباره رونق یابد و نقشی مؤثرتر در اقتصاد کشور ایفا کند.