حمایت از تولید ملی در مقاومسازی اقتصاد
شهرام شیرکوند پژوهشگر صنعت
تولید ملی، اولویت محوری و اصلی کشور است و حمایت از تولید در توسعه رفاه اجتماعی، بهبود معیشت و اشتغال نقش مهمی ایفا میکند.
از اینرو برای تامین نیازهای مختلف کشور میبایست به سرمایهگذاری در حوزههای تولیدات صنعتی، کشاورزی، معدنی و مسکن توجه داشت.
توسعه و تقویت ظرفیتهای تولیدی موجود با ظرفیتسازی در سایر بخشهای تولیدی منجر به ایجاد درآمد و مقامسازی اقتصاد خواهد شد و کشور را از صادرات نفت بینیاز خواهد کرد.
همینطور درصد بالایی از اشتغال، درآمد و ارزشافزوده کشور به حوزه تولید اختصاص مییابد و علاوه بر ایجاد فرصتهای شغلی، بهبود معیشت و افزایش رفاه اجتماعی، این باور را تقویت میکند که تولید داخلی از ارکان اصلی اقتصاد و تجارت کشور است.
در بسیاری از کشورهای توسعهیافته و پیشرفته، صنعت و کشاورزی از اجزای مهم اقتصاد ملی بهشمار میروند و از عوامل اصلی توسعه اقتصادی و از اساسیترین شاخصهای توسعه اجتماعی کشورها هستند. بنابراین در این کشورها بهموازات سرمایهگذاری در بخشهای مهم اقتصادی، به توسعه و بهبود صنعت و کشاورزی نیز توجه شده و بهطور مستقیم و غیرمستقیم (صنایع مرتبط) در آنها سرمایهگذاری میشود.
بخش مهمی از موفقیتهای راهبردی در زمینه توسعه اقتصادی و کسبوکار کشور، بهواسطه سرمایهگذاری در حوزه تولیدات داخلی و توسعه فعالیتهای پژوهشی در این بخشها بوده و این بدانمعناست که میبایست ضمن استفاده از ظرفیت فعلی واحدهای تولیدی، از ایجاد ظرفیتهای جدید تولید در قالب طرحهای توسعهای که منجر به افزایش بهرهوری و اشتغالزایی میشود نیز حمایت شود. همینطور برای توسعه کسبوکار، بهبود معیشت و اشتغال پایدار و تحقق رشد تولید، توجه به سرمایهگذاری در تمامی حوزههای تولید ضرورت دارد.
بدون تردید اشتغال، معلول توسعهیافتگی است و تا سرمایهگذاری در حوزههای تولیدی انجام نگیرد، فرصت شغلی ایجاد نخواهد شد. البته سرمایهگذاری نیز در درجه نخست نیاز به امنیت اقتصادی دارد. تجربیات موجود در زمینه ایجاد اشتغال و فرصتهای شغلی در کشور بیانگر این واقعیت است که تنها با تکیه بر سرمایهگذاری مالی و حمایت دولت از کارآفرینان نمیتوان مشکل بیکاری را کاهش داد، بلکه با توسعه و رشد تولید در بنگاههایی که در حال حاضر ظرفیت تولید و نیروی کار خود را حفظ کردهاند، میتوان زیرساختهایی فراهم کرد که تولید در این بنگاههای تولیدی روان شود و مشکلات اقتصادی کمتری داشته باشند.
بهمنظور تقویت زیرساختهای تولید، ایجاد اشتغال مولد، توسعه فرصتهای شغلی در جامعه میتوان به برخی پیشنهادها و راهحلهایی به این شرح توجه کرد:
۱- توسعه بخش خصوصی،
۲- آموزش متناسب با نیاز بازار کار،
۳- توجه به ویژگیهای بازار کار در سیاستگذاری و تخصیص منابع در زمینه اشتغال،
۴- کاهش هزینههای تولید و توجه به صنایع کوچک و کارآ،
۵- افزایش فرهنگ کار و انگیزه کار در کشور، احترام به سرمایهگذاران و ایجادکنندگان شغل و فرصتهای شغلی،
۶-تبلیغ برای ممنوعیت استفاده از کالاهای خارجی مصرفی.
زمینههای موجود برای ایجاد اشتغال عبارتند از: صنعت خودروسازی، بخش مسکن، صنعت گردشگری و... البته برای توسعه اشتغال و کاهش بیکاری در کشور، در مرحله نخست میتوان برای کوتاهمدت، فعالیتهای تولیدی و عمرانی بهویژه توسعه صنایع خودروسازی و ساخت مسکن را بهعنوان محورهای ایجاد اشتغال در پیش گرفت، زیرا بخشهای مرتبط با این حوزهها، مشاغل بسیار متنوعی را در اقصی نقاط کشور ایجاد میکند و محصولاتشان متقاضیان زیادی دارد.
همچنین بسیاری از کارشناسان اعتقاد دارند، اگر رشد تولید در کشور اتفاق بیفتد، علاوه بر ایجاد اشتغال و آسایش سبب تولید محصولات رقابتی باکیفیت میشود. البته توأم با رشد تولید میبایست توسعه ظرفیت بازار مصرف در کشور و توسعه صادرات نیز در دستور کار قرار گیرد، از اینرو با مدیریت اقتضایی در حوزه تجارت و اقتصاد میتوانیم علاوه بر تولید کالاهای موردنیاز کشور، با تولید مازاد نسبت به تامین کالاهای موردنیاز کشورهای دیگر نیز اقدام کنیم تا همزمان در بخش تولید و صادرات، اشتغال ایجاد شود.
از «رشد تولید» میتوان بهعنوان راهبرد گذر از مشکلات اقتصادی نام برد، در این راستا نکته کلیدی این است که مهمترین الزام «رشد تولید» دانشمحور کردن تولید و ارتباط موثر میان بخشهای صنعتی با شرکتهای دانشبنیان، تحقیقاتی و اهمیت راهبردی ارتباطات در جهش تولید و توسعه بازار در جوامع فعلی ارتباطات یکی از اصلیترین ابزارهای تبلیغات پیشبردی محسوب میشود و عاملی برای ایجاد تعاملات و مناسبات مطلوب با اقشار و جوامع مختلفی که با سازمان یا شرکت سروکار دارند، بهشمار میآید، از اینرو نمیتوان از نقش استراتژیک ارتباطات در ارتقا و توسعه برند غافل شد. ارتباطات و روابطعمومی، علمی درباره ارتقای برند و خوشنامی سازمان است. اگر روابطعمومی سازمان، رقابت را جدی نگیرد، بهتدریج از محیط کسبوکار حذف میشود. روابطعمومی نتیجه تحولات جوامع و سیستمها و نظامهای ارتباطی سازمانهاست که در 2 بعد درونسازمانی و برونسازمانی اتفاق میافتد تا اعتماد میان افراد در محیط کار و جامعه نسبت به آنچه از سوی سازمان انجام میشود، بهدست آید.
همچنین در عرصه کسبوکار، روابطعمومی بهعنوان یک تکنیک حمایت از جهش تولید و توسعه بازار شناختهشده است. هر سازمانی در یک دوره مشخص باید گزارش عملکرد و فعالیتهای خود را به سهامداران و سایر ذینفعان ارائه کرده، میزان موفقیت خود را در بازاریابی اعلام کند. به این منظور، نقشآفرینی روابطعمومی در جذب سهامداران ناراضی در مجامع شرکتها حیاتی است و موجب اطلاعرسانی مناسب درباره فعالیتهای انجامشده در راستای منافع ذینفعان و ایجاد آرامش نسبی در بین آنها میشود. در هر صنفی رقبا همواره تلاش میکنند برنامههای سازمان رقیب را بررسی و خوشنامی آن را در جامعه خدشهدار کنند. هرچند این نوع رفتارها در کسبوکار سالم با اخلاق حرفهای منافات دارد، اما روابطعمومی در راستای مقابله با تهدیدات و ایجاد فرصتها، در پیشگیری از این موارد نقش بسیار موثری خواهد داشت. سازمانها و شرکتهایی که از وجود ارتباطات و توانمندیهای روابطعمومی برای حمایت از سازمان و توسعه فروش که منجر به جهش تولید خواهد شد، بهره نمیگیرند، در واقع سازمانشان را تضعیف کرده و ریسک خطرات مختلف در زمینه حفظ تصویر مناسب و مثبت سازمان در جامعه و بین رقبا را پذیرفتهاند. نقش روابطعمومیها هم تاکتیکی و هم استراتژیک است و از اینرو با برنامهریزی میتوانند در معرفی توانمندیهای بنگاههای اقتصادی، جهش تولید و توسعه کسب و کار موثر باشند.