قانون در آلودگی نفس نمیکشد
فرشاد اسماعیلی حقوقدان و پژوهشگر حوزه کار
در بحث آلودگی هوا که زیرمجموعهای از مسائل محیطزیستی، حقوق محیطزیست و بهویژه «زیستکارگر» یا «محیطزیست کارگری» محسوب میشود، پیوند مستقیمی میان سلامت کارگر و حقوق او وجود دارد. اگر بخواهیم از مباحث صرفا نظری فاصله بگیریم و به مسائل میدانی و ملموس کارگران در مواجهه با آلودگی هوا بپردازیم، باید به نکاتی توجه کنیم که معمولا بیصدا و نادیده باقی مانده است. واقعیت این است که در زمینه آلودگی هوا، هم دولت و هم کارفرما، چه بهصورت فردی و چه مشترک، وظایف مشخصی در قبال کارگران دارند.
مطابق قانون کار، کارفرما موظف است در محیط کار و فضای شغلی اقدامات مشخصی را انجام دهد؛ از جمله ایجاد سامانه سنجش آلایندهها و پایش مداوم کیفیت هوا. این اقدامات گاهی در سطح عمومی شهر و گاهی در سطح منطقه یا کارگاه باید انجام گیرد. قانون، وظایف کارفرما را در چند مرحله تعریف کرده؛ پیشگیری از مواجهه با هوای آلوده، مدیریت شرایط هنگام آلودگی و جبران خسارتهای احتمالی پس از بروز بیماری.
این وظایف شامل تهیه تجهیزات ایمنی، رعایت آییننامههای بهداشتی و انجام مراقبتهای لازم از کارگر است. بیماریهای ناشی از آلودگی هوا یکی از بحرانهای آینده است؛ زیرا اکنون با فقر جدی آماری در این زمینه روبهرو هستیم. خلاف حوادث شغلی که تاحدی آمار آنها ثبت میشود، در زمینه بیماریهای شغلی ناشی از آلودگی، بهدلیل ابهامات متعدد، نه داده دقیقی وجود دارد و نه اقدامات موثری انجام گرفته است، همچنین مشخص نیست در روند بازرسیها، تا چه میزان به این مسئله پرداخته شده است یا در شناسایی محیطهای کار زیانآور چقدر پیشرفت داشتهایم.
در بعد عمومیتر، مسئولیت دولت پررنگتر است؛ بهویژه درباره تصمیمگیریهایی که به فضای شهری و زندگی عمومی کارگران مربوط میشود. دولت وظیفه دارد برای کارگرانی که بهعنوان شهروند در فضای باز مشغول کار هستند، تدابیر حمایتی اتخاذ کند. اما مسئله اصلی، وضعیت گروه خاصی از کارگران است که در فضای باز و محیط شهری فعالیت دارند. این کارگران شامل کارگران فضای سبز شهرداریها، کارگران ساختمانی و رانندگان حملونقل عمومی شهری هستند.
در استانهایی چون خوزستان و در میان مشاغلی که بهشدت در معرض آسیب قرار دارند، مستنداتی وجود دارد که نشان میدهد در روزهایی با شاخص آلودگی بالای ۱۸۰، کار تعطیل نشده است و حتی برخی کارگران دچار ایست قلبی شدهاند. با اینکه شکایت صورت گرفته، اما رأی صادرشده به مرحله اجرا نرسیده است. بنابراین در چنین شرایطی امکان شکایت وجود دارد، اما بهدلیل پیچیدگی مسئولیتها که میان دولت و کارفرما تقسیم شده، اغلب بهنتیجه نمیرسد. در عین حال، قصور دولت از وظایف خود، کارفرما را از مسئولیت معاف نمیکند و او همچنان موظف است اقدامات لازم را انجام دهد.
برخی از این اقدامات، جنبه فنی و اجرایی دارند؛ مانند تهیه ماسک در روزهای بسیار آلوده طبق دستورالعملهای بهداشتی، کاهش ساعات کاری یا جلوگیری از انجام فعالیتهای سنگین. این اقدامات باید برای کارگرانی که در فضای عمومی فعالیت میکنند، اجرا شود. در شهرهایی مانند تهران، مشهد، کرمانشاه و اهواز، 3 گروه از کارگران، یعنی رانندگان حملونقل عمومی، کارگران ساختمانی و کارگران فضای سبز، بیشترین میزان آسیبپذیری را دارند.
آمارهای مربوط به بیماریهای شغلی این 3 گروه در روزهای آلوده بهمراتب بیشتر از سایرین است. بنابراین بهنظر میرسد، لازم است در روزهایی با آلودگی بالا، برای این دسته از کارگران، مقرراتی ویژه وضع شود؛ مقرراتی فراتر از مصوبات عمومی بهداشتی که اغلب پاسخگوی نیاز آنها نیست. کارفرمایان نیز باید آزادیعمل بیشتری در اتخاذ تصمیمات حمایتی داشته باشند.
برای جمعبندی باید گفت؛ 3 گروه از کارگران ـ کارگران ساختمانی، رانندگان حملونقل عمومی شهری و کارگران فضای سبز ـ در شرایط آلودگی هوا، در معرض بیشترین آسیب هستند. آمار ابتلا به بیماریهای مرتبط با آلودگی در میان این افراد قابلتوجه است. بنابراین، ضرورت دارد مقررات مشخص و الزامآور برای روزهای آلوده تصویب و اجرا شود. استانداریها، فرمانداریها و دیگر نهادهای تصمیمگیر باید بتوانند برای تعطیلی، کاهش ساعت کاری یا اعمال تمهیدات ویژه برای این گروهها تصمیمگیری کنند، چراکه سلامت آنها در معرض تهدیدی جدی است و تجربه نشان داده است؛ بیشترین آمار بیماری و حوادث مربوط به آلودگی هوا به این گروهها اختصاص دارد. سابقه موارد بیماری و حادثه نیز نشان میدهد که این موضوع نیازمند رسیدگی فوری، ساختاری و حقوقی است.