-
نویسنده<!-- -->:<!-- --> <!-- -->وحید جعفریان

شرایط فوق‌بحرانی فرسایش خاک

وحید جعفریان ـ مدیرکل دفتر امور بیابان سازمان منابع‌طبیعی و آبخیزداری کشور

شرایط فوق‌بحرانی فرسایش خاک

در ادبیات علمی همواره عبارت «مقابله با تخریب سرزمین» در کنار بیابانزایی درج شده، چرا که به ‌ طورعمده پدیده تخریب سرزمین ناشی از عوامل طبیعی و انسانی است که در بیشتر موارد در مناطق خشک اتفاق می ‌ افتد. یکی از مهم ‌ ترین پیامدهای این نوع تخریب، افزایش شدت فرسایش و توفان ‌ های ماسه ‌ ای است که آثار آن را می ‌ توان به ‌ وضوح در هجوم ماسه ‌ های روان به منابع زیست انسانی دید. گفتنی است، راه ‌ های جاده ‌ ای، ریل ‌ های قطار، تاسیسات صنعتی و پالایشگاهی، همچنین اراضی کشاورزی و مسکونی به ‌ شدت تحت ‌ تاثیر فرسایش توفان ‌ های خاکی و ماسه ‌ ای قرار می ‌ گیرند. براساس آخرین آمارهای موجود، ۳۰ میلیون هکتار از عرصه ‌ های بیابانی تحت ‌ تاثیر فرسایش بادی هستند که از ۱۴ میلیون هکتار آن به ‌ عنوان کانون ‌ های بحرانی فرسایش بادی یاد می ‌ کنند. فرسایش بادی در این میزان خسارت زیادی به منابع زیست انسانی وارد می ‌ کند.جز بخشی از نوار شمالی کشور، تمام مناطق ایران در معرض چنین تخریبی قرار دارند، چرا که شرایط تغییر اقلیم تفاوت جدی در تخریب سرزمینی نسبت به دهه ‌ های قبل ایجاد کرده است. برخی حوزه ‌ ها در شرایط فوق ‌ بحرانی به ‌ سر می ‌ برند؛ نظیر سرخس، زابل، خوزستان و دریاچه ارومیه. از طرفی، بیابان ‌ هایی هم هستند که آسیب کمتری را متحمل شده ‌ اند، اما به ‌ لحاظ واقع شدن در حاشیه مراکز جمعیتی باید به آنها توجه بیشتری شود، نظیر مراتع تخریب ‌ یافته اطراف مناطق جنوبی استان تهران و مناطقی از استان البرز، قزوین و... که دیگر کارکرد مرتعی ندارند و نیازمند حفاظت جدی هستند.

خشکسالی یکی از عوامل طبیعی تخریب سرزمینی است که متاسفانه در کشورمان شاهد استمرار و افزایش طولانی ‌ مدت آن بوده ‌ ایم. این عامل به ‌ شدت زمینه را برای شکل ‌ گیری توفان ‌ های ماسه ‌ ای فراهم و خاک را نسبت به فرسایش آسیب ‌ پذیرتر می ‌ کند. براساس آماری که از سوی سازمان جهانی هواشناسی اعلام شد و در کنوانسیون مقابله با بیابانزایی هم مورداستناد قرار گرفت، در دهه اخیر، میزان شدت و فراوانی خشکسالی ‌ ها در کشور نسبت به ۲ دهه قبل، ۲۷ درصد افزایش پیدا کرده است. با در نظر گرفتن این حجم از بیابان در کشور و استمرار خشکسالی، می ‌ توان این ‌ گونه نتیجه ‌ گیری کرد که زنگ خطر بیابان ‌ های کشور به ‌ عنوان منبع بسیار وسیعی از تولید گردوغبار و توفان ‌ های ماسه ‌ ای به ‌ صدا درآمده است و این مناطق، هم ‌ اکنون به ‌ عنوان یک تهدید و عاملی در تخریب سرزمینی شناخته می ‌ شوند.اطراف تهران، کرج و قزوین بیابان ‌ هایی وجود دارند که امروز می ‌ توان از آنها به ‌ عنوان بمب ‌ های خاموشی یاد کرد که بیخ گوش مناطق جمعیتی کشور قرار دارند.فرسایش بادی نه ‌ تنها خاک سطحی و حاصلخیز اراضی کشاورزی را تحت ‌ تاثیر قرار می ‌ دهد، بلکه وقوع توفان ‌ های ماسه ‌ ای به کاهش قابل ‌ توجه کیفیت محصولات کشاورزی می ‌ انجامد، همچنین اثرات گردوغبار در فرآیندهای زیستی مکان ‌ ها امری شناخته ‌ شده است. گردوغبار، گیاهان مناطق را نسبت به آفات و امراض آسیب ‌ پذیرتر می ‌ کند و به ‌ همین تناسب، میزان تاب ‌ آوری پوشش گیاهی کاهش می ‌ یابد.

براساس برآوردها، ۸۸ درصد کشور متاثر از پدیده تخریب سرزمین است. سالانه حدود یک میلیون هکتار از اکوسیستم ‌ های زمینی کشور تحت ‌ تاثیر عواملی نظیر تغییر کاربری قرار می ‌ گیرند و دچار تخریب سرزمینی می ‌ شوند،به ‌ شکلی ‌ که این عوامل منجر به کاهش حاصلخیزی و قابلیت بیولوژیکی شده ‌ اند. این شرایط در حالی است که در بهترین اوضاع ممکن کشور در طول برنامه ششم توسعه، تمامی فعالیت ‌ های اجرایی به ‌ منظور مهار و کنترل پدیده تخریب سرزمین در مناطق بیابانی، بیش از ۳۰۰ هزار هکتار در سال نبوده است و ۷۰۰ هزار هکتار باقیمانده، از دسترس انسان خارج می ‌ شود.به ‌ منظور کاهش روند تخریب سرزمینی، سازمان منابع ‌ طبیعی کشور سندی را به ‌ عنوان «ایران بدون تخریب سرزمین» طراحی کرده که هدف آن متعادل کردن میزان احیا و تخریب سرزمینی با منظور به ‌ صفر رساندن بیلان این ۲ پارامتر است، در واقع برنامه ‌ ای تنظیم شده است که در یک اقدام ضربتی و در صورت تامین منابع، ۳ میلیون هکتار از کانون ‌ های بحرانی کنترل شوند و موردارزیابی قرار گیرند. فعالیت ‌ های اجرایی در این زمینه مبتنی بر اقدامات پیشگیرانه و تعدیل اثرات تخریب سرزمین با رویکرد بازگرداندن اراضی آسیب ‌ دیده و تخریب ‌ یافته است.این طرح امسال در سومین نشست کارگروه ملی مقابله با بیابانزایی موردتاکید وزیر جهاد کشاورزی قرار گرفت که در همین راستا، برنامه ‌ هایی برای تامین منابع و ایجاد زیرساخت ‌ های حقوقی و قانونی در دستور کار است. پیش ‌ بینی می ‌ شود، در برنامه هفتم توسعه و هم در برنامه ۱۴۰۲ ، شاهد یک تحول در مدیریت سرزمین به ‌ ویژه در منابع بیابانی باشیم. همچنین قرار است این برنامه با مشارکت فراگیر جوامع محلی و با بهره ‌ گیری از ظرفیت سرمایه ‌ گذاری بخش خصوصی در مناطق مختلف کشور به مرحله اجرایی دربیاید. مناطق بیابانی کشور از نظر چشم ‌ انداز و ظرفیت ‌ های گردشگری ارزش فراوانی دارند، همین ‌ طور در زمینه تولید گیاهان دارویی و تامین انرژی ‌ های پاک از درجه اهمیت بالایی برخوردار هستند.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین