فرصتهای طلایی را از دست دادهایم
حوزه حملونقل در کشور بهعنوان یکی از اصلیترین زیرساختهای توسعه و پیشرفت، سالها است در پیچ و خم مسائل بسیار که بیشتر آنها مربوط به دیپلماسی سیاسی و اقتصادی است، گرفتار شده است. امروز بسیاری از تجار و بازرگانان وقتی از نابودی مشاغل مرتبط با این بخش بنیادی اقتصاد سخن میگویند، اشاره نخستین آنها به از بین رفتن کریدورها و مسیرهای تجاری است و آن زمان که صحبت از حذف مسیرهای تجاری است، در واقع صحبت از قطع ارتباط است. اصل اول توسعه یعنی ارتباطات که در این میان از بین رفته است و بهدنبال آن بسیاری از مبادلات تجاری، فرهنگی، اجتماعی و آموزشی حذف شدهاند. برای آن عده از تجار، بازرگانان، دانشجویان و جامعه پزشکان و پژوهشگران و حتی مردم و شهروندان عادی، این اتفاق نوعی مصیبت است. چه رکنی مهمتر از بخش زنجیره لجستیک که بخش تامین، تغذیه، رفاه، بهداشت، اطلاعات و آموزش را در یک محور حیاتی به چرخه درآورده است.بهاعتقاد کارشناسان، بسیاری از طرحهای عمرانی و زیرساختی که میتوانستند در هدررفت سرمایه و توسعه کشور نقش داشته باشند، دههها است بایگانی شدهاند. ایجاد شبکههای آزادراهی و راهآهنهای تندرو از ابرپروژههایی بودند که دههها روی آنها کار کارشناسی انجام شده است، اما در نهایت باوجود آنکه تاکید شده بود تا بهشکل فوریتی اجرا شوند، در بروکراسی ناقص فراموش و لابهلای هزاران پرونده پیگیری پروژههای عمرانی بایگانی شدهاند.
سالانه بخش قابلتوجهی از بودجه به پروژهها و طرحهای عمرانی تعلق میگیرد. چطور است که همچنان در این بخشها شاهد بیکفایتی و ضعف هستیم! در میان بخشهای مختلف حوزه حملونقل، حملونقل هوایی نیز در دهه اخیر با مشکلاتی مواجه شده که کارکرد حملونقل هوایی در بخش اقتصادی، تجاری، فرهنگی و گردشگری را مختل کرده است.
صمت در گفتوگو با امیر عبدیپور، فعال تجاری و مدیر بنیاد ملل نوروز، ابعاد آسیبدیده بخش تجارت هوایی را بررسی کرده که در ادامه میخوانید.
ضربهای را که در دهههای اخیر متوجه صنعت هواپیمایی کشور و بخش تجارت هوایی بوده، بیشتر میتوان در کدام بخش از نظام مدیریتی کشور جستوجو کرد؟
در ابتدا تاکید میکنم حوزه حملونقل فقط مربوط به بخش اشتغال و تولید نیست. حوزه هوایی و صنعت هواپیمایی کشور، امروز گامهای بزرگی برداشته و وارد حوزه تمدن شده است؛ بخشی که هم صنعت گردشگری، هم تولید و هم صنعت و فرهنگ را بهعنوان یک امتیاز با خود بههمراه دارد. ایران میتوانست در زمینه گردشگری، هاب منطقه باشد که چنین نشد. در حال حاضر در رابطه با برنامه و طرحها در حوزه حملونقل هوایی، خیلی بیش از آنچه فکرش را بکنیم، عقب هستیم. نه فقط به دلایل فرسودگی ناوگان هوایی یا استفاده از تکنولوژی بهروز نشده و ۵۰ سال گذشته، بلکه به این دلیل که فرصتهای طلایی را از دست دادهایم. بهتر بود از ابتدا چنین مشکلاتی ایجاد نمیشد، چراکه اکنون حل و فصل این مشکلات ریشهدارتر و عمیقتر شده است. مشکلاتی که بیشتر آنها ریشه در مسائل سیاسی دارد. ما حتی امکان موارد متداول مانند قراردادهای اجاره هواپیما را هم نداریم.
با این اوصاف آیا میتوان همچنان به احیای صنعت هواپیمایی کشور امیدوار بود؟
اگر ایران بهدنبال آن است که در کمترین فرصت ممکن، یک پیروزی فوقالعاده در صنعت حملونقل و بهویژه صنعت هواپیمایی و تجارت هوایی بهدست بیاورد، باید روی سرمایهگذاری ایرانیان خارج از کشور متمرکز شود. اگر روی همین بخش متمرکز شویم که در حال حاضر بیشتر این افراد هم در اروپا و امریکا هستند، نهتنها آورده چندین میلیارد دلاری برای کشور و مردم خواهد داشت، بلکه میتوان از این فرصت برای جذب سرمایههای خارجی ایرانیان خارج از کشور هم استفاده کرد. در کنار این، ظرفیت بسیاری هم فراهم خواهد شد که بهواسطه آن، صنعت دارو، حملونقل، گردشگری و صنایع متصل به این بخشها و زیرساختهای ملی نیز منتفع خواهند شد.
بهعنوان یک فعال تجاری در بخش هوایی، صدمهای که در این سالها به کسبوکار شما وارد شد، بیشتر کدامیک از ابعاد فعالیت شما را مختل کرد؟
ما در بخش صنایعغذایی، فعالیت تجاری داشتیم، اما در کنار ما گروهی از افراد بودند که صادرکننده گل و گیاه بودند و بهدلیل حساسیت در نگهداری برای انتقال، نیاز به سرعت حملونقل داشتند که خلأ در این بخش باعث صدمه جبرانناپذیری به این بخش شد. در نهایت این قشر فعالان تجاری از صنعت گل و گیاه و صادرات آن، دور شدند.
مشکلات بسیاری در حوزه ترافیک پارکینگ گمرکات وجود داشت که بهدلیل عدمتخصص و توانایی در مدیریت بود و بخش مهمی از واردات و صادرات ما به منطقه در بخش صنایعغذایی را از بین برد. بسیاری از شرکتها از جمله شرکت ما نابود شدند و از دست رفتند. دلایل آن هم این بود که نهتنها ناوگان هوایی خوبی نداشتیم، بلکه در مدیریت راهبردی جریان حملونقل هم، ضعف سیستماتیک داشتیم.
مشکلی که در حوزه دریایی و نگهداری و سردخانهها داریم، مسئله بزرگی است که متاسفانه نادیده انگاشته شده و هزینه آن را بخش تجارت هوایی پرداخته است. ما حتی درباره مسائل ابتدایی مانند مخازن یخچالدار بسیار ضعیف هستیم. ضعف در بخش تکنولوژی، در مدیریت و عملیات میدانی و گمرکات مواضع جدی بودند که بسیاری از فعالان این بخش را از بین بردند؛ از جمله صادرات گل و گیاه از کشور ما به کشورهای اطراف که ارزآوری خوبی داشت.
عمده دلایل کاهش چشمگیر صادرات صنایع غذایی به کشورهای اطراف را بیشتر بهدلیل فرسودگی ناوگان هوایی میدانید یا کاستیهای دیگر هم نقش داشتند؟
اقتصاد ایران متهم است به ناتوانی. مسئله جدی این است که کموکاستیها مربوط به مدیریت داخلی است. بخش مهم آن، همانطور که اشاره کردم، مربوط میشود به ناتوانی در بخش گمرکات و نداشتن انضباط در معامله با تجار.
مشکل صادرات، حملونقل و تجارت در کشور ما در یک بعد خلاصه نمیشود. اما بخش بیشتر آن مربوط به دیپلماسی سیاسی است که نتوانست بهدرستی از بخش تجارت حمایت کند. دیپلماسی سیاسی ما باعث شد کشور از نظر داشتن یک سیستم حملونقل داخلی حتی شمال به جنوب کشور هم محروم باشد. از نظر حملونقل زمینی در داخل کشور مشکلات بسیاری داریم، از نظر حملونقل دیگر مواد اولیه مانند انتقال انرژی و ... هم، همین مشکل وجود دارد.
اگر بخش حملونقل را بخواهیم بررسی کنیم، در بعد کلان آن، مسئله سیاسی است و در بعد دیگر، مدیریتهای ملی وجود دارند و بخش سوم هم فرسودگی ناوگان قرار دارد، در بخش چهارم ناتوانی بخش گمرکات و کموکاستیهایی که میتواند هم از طرف صادرکننده و هم دولت در کنار هم باشند؛ در واقع در تمام بخشهای حملونقل با بحران مواجه هستیم.
آینده صنعت حملونقل هوایی را چطور میبینید؟
اتفاق خوب زمانی میافتد که تغییر در شرایط حملونقل هوایی کشور ایجاد شود و تا موانع و کموکاستیها برطرف نشود، وضعیت بههمین شکلخواهد بود؛ چه در بخش داخلی و چه در بخش خارجی؛ در تمام بخشهای حملونقل، مشکلات بسیار است. در بخش خارجی، دیپلماسی سیاسی و در بخش داخلی، مدیریت ضعیف صنعت حملونقل، ما را به اینجا کشانده است.
امروز همانطور که گفتم، حملونقل نقش حوزه تمدن را بازی میکند. اما متاسفانه مسئولان ما در قبال این مسئله کوتاهی کرده و هیچگاه از این زاویه به صنعت حملونقل نگاه نکردهاند.
وزارت حملونقل بهعنوان متولی این مسئله تاکنون چه کرده؟ وزارت صنعت، معدن، تجارت تا به حال در این حوزه چه گامی برداشته است؟ در حالی که یکی از بخشهای مهم اقتصادی ما حملونقل است. بخش مهمی از جامعه ما از یک راننده تاکسی و اتوبوس گرفته تا ناوگان هوایی ما همه با مشکل مواجهند و استانداردهای بسیاری در این زمینه موردغفلت واقع شده است. کالبدشکافی درون مرکزی، اقتصاد حملونقل ما را متوجه چالههای عمیقی خواهد کرد. در صورتی که اگر بخشهای مسئول و متولی روی همین یک مورد یعنی جذب سرمایهگذاران ایرانی خارج از کشور تمرکز میکردند، بسیاری از خلأهای موجود در بخش تجارت هوایی قابلحلوفصل بود. پیشنهاد من و بسیاری از فعالان بخش تجارت هوایی این است که دولت میتواند یک بانک اختصاصی در بخش حملونقل ایجاد کند و از نظر مالی، منابع و دارایی آن جامعه هدف را که در بخش تجارت هوایی و صادرات و واردات هوایی فعالیت سودده دارند، حمایت کند؛ اما چنین اتفاقی تاکنون رخ نداده است.
فکر میکنم برای بخش برونمرزی و رقبای ما باید فکر جدی شود. رقبای ما بهصورت باورنکردنی در حال کنار زدن بخش تجاری کشورمان هستند؛ چه در حوزه صادرات انرژی و چه در حوزه صادرات مواد غذایی و دیگر اقلام باید همه سیستم و نظام حملونقل را نظمدهی و آن نظم را اقتصادی کنیم. باید یکی از شاخصههای فرهنگ توسعه پایدار را بر این مبنا استوار کنیم که تمام بخشها را بهسمت اقتصادی شدن ببریم.