چتر حمایت زیر باران حوادث
داشتن بیمه برای تمام مردم کشور الزامی است. این امر سبب خواهد شد تا در آینده، افراد بتوانند از خدمات بیمهای در دوران بازنشستگی استفاده کنند. همچنین استفاده از خدمات درمانی در دورانی که مشغول فعالیت هستند را هم، برایشان میسر میکند. کارگران معدن، مدت زمان بسیاری است که با مشکلات بیمه، دستوپنجه نرم میکنند و تعدادی از کارفرمایان، بهعلت نیاز مالی کارگران معدن، حقشان را ضایع میکنند و بیمهای را برای آنها در نظر نمیگیرند. این افراد حق دارند تا در دوران فعالیت خود در کارگاههای معدنی، از حق بیمه برخوردار باشند.
صنعت بیمه چیست؟
صنعت بیمه شامل یک شرکت دولتی و مجموعهای از شرکتهای خصوصی سهامی عام و همچنین هزاران نمایندگی بیمه، کارگزاری بیمه، ارزیابان خسارت و سنجشگران بیمه (آکچوئرها) است که همه منابع و گردش مالی آن از محل فعالیت خودش بهدست میآید. بیمه مرکزی جمهوری اسلامی ایران بهعنوان نماینده دولت براساس قانون تاسیس خود بر فعالیت آنها نظارت میکند. بنابراین، نگاه و رفتار دولت با صنعت بیمه نباید مانند یک سازمان زیرمجموعه دولت باشد و آن را موظف به پیروی از دستور و درخواست مقامهای دولتی بداند یا بخواهد از منابع و امکانات آن که پشتوانه پرداخت خسارت به زیاندیدگان است، برای تامین مالی ارگانها و مخارجی که برعهده حاکمیت است، استفاده کند. مهمترین نقشی که دولت باید در قبال صنعت بیمه ایفا کند، تامین فضای مناسب کسبوکار و نظارت کارآمد براساس سازکار قانون تاسیس بیمه مرکزی است. دریافت عوارضهای غیراصولی و دخالتهای فراقانونی، مانع بزرگ رشد و مخل پیشرفت صنعت بیمه است. صنعت بیمه، حرفهای بسیار گسترده، گوناگون و پیچیده است که توانمندی و شایستگی فعالیت و نظارت در آن بیش از همه با تجربه اجرایی بهدست میآید. بدون چنین تجاربی، درک سازکار و الزامات و اقتضائات این صنعت و امکان مدیریت و هدایت آن بسیار دشوار است. پس، مقامها و مسئولان اجرایی و نظارتی آن باید در همین صنعت پرورش یافته باشند تا بتوانند وظایف خود را بهخوبی بشناسند و انجام دهند وگرنه با انتصاب مسئولان ناآشنا و نوآموز در این صنعت، گذراندن دوران کارآموزی آنها، بسیار گران تمام شده و خواهد شد.
سوءاستفاده از شرکتهای بیمهای
کامبیز لعل، کارشناس بیمههای تامیناجتماعی، در ارتباط با وضعیت بیمه کارگران معدن و چالشهای بیمه به صمت گفت: عمده سختگیریهای بیمهای بهعلت آن است که در سالهای گذشته، سوءاستفادههای بسیاری از خدمات حوزه بیمهای و تامیناجتماعی شده است که سبب شد تا این سازمان بیمهگر، بیش از گذشته، نسبت به بیمه شدن کارگران معدن و افراد شاغل در مشاغل سخت و زیانآور، سختگیری کند.
لعل ادامه داد: چنین موضوعی، ناشی از تجربه تلخ سالهای گذشته است که افرادی، بدون آنکه حق لازم و کافی بیمهای داشته باشند، سوءاستفاده هایی را ترتیب دادند و آسیبهایی را به سازمان بیمه وارد کردند. بنابراین، مجموعه بیمه، باتوجه به تجربه سالهای گذشته، سختگیریهایی را انجام میدهد. لازم به ذکر است، عدهای از کارگران معدن که توان و امکان لازم در راستای پیگیری حق و حقوق خود را ندارند، ممکن است آسیبهای جدی ببینند. ریشه اصلی این ماجرا، همان سوءاستفادههایی است که در گذشته از شرکت بیمه صورت گرفته است و عدهای بهواسطه آن، آسیبپذیر شدهاند.
وی گفت: بزرگترین چالشی که صنعت بیمه در ایران با آن مواجه شده، این است که سیاستمداران، دولتمردان و قانونگذاران بیمههای اجتماعی، نگاه ابزاری حمایتی به بیمه دارند و نباید اینچنین باشد. نگاه این افراد باید نگاه واقعی بیمهگذاری باشد تا همهچیز درست و اصولی پیش رود. دولت و مجموعه حکمرانی، این توان و اختیار دارد که برای قشری از مردم، ستادهای حمایتی تعریف کرده و از محل منابع عمومی، حمایتهای خود را به نتیجه رسانده و به گروههای موردنظر برساند. اگر چنین نهاد حمایتی به سازکار بیمهای منتقل شود، سبب خواهد شد تا سازکار بیمهای مختل شود و خدمات موردنظر به افرادی که شایستگی لازم را دارند، نرسد.
مشکلات صندوقهای بیمهای با منابع و مصارف
وی افزود: این موضوع، چندین سال است که در کشور تکرار و سبب شده است تا صندوقهای بیمهای با مشکلاتی مانند منابع و مصارف مواجه شوند. بخشی از خدماتی که شرکتهای بیمهای ارائه میدهند، خدمات بیمهای نیست و عمده آنها خدمات حمایتی است که توسط دولتمردان و قانونگذاران دیکته شده است. این امر، توانسته است سازکار بیمهای را مختل کند و عمده سازمانهای بیمهای را به مرز ورشکستگی برساند که با حمایت دولتی توانستهاند سرپا بمانند. نگاه حمایتی به سازکارهای بیمهای، مشکلاتی را بهوجود آورده که جبران آن اندکی دشوار شده است.
این کارشناس صنعت بیمه درباره عامل اصلی بروز این مشکلات گفت: عامل اصلی این وضعیت، نهاد دولت است. همه دولتها در سالهای گذشته، سیاستهای اجتماعی را با سیاستهای بیمه تامیناجتماعی اشتباه گرفتهاند و بههمیندلیل چنین شرایطی ایجاد شده است. در واقع دولت باید برای خود یک سند رفاهی داشته باشد که تمام حمایتهای خود را در قالب آن اعمال کند و بیمهها نیز با سازکارهای بیمهای خود، کار خودشان را انجام دهند.
با این وجود، هیچگاه این برنامه و سند رفاهی وجود نداشته است. سازکارهای بیمهای و حمایتی با هم متفاوت هستند و دولتها در دنیا این دو را با هم ترکیب نمیکنند. در سازکار بیمهای درست، هیچ حمایتی در کار نیست؛ فرد با حقوق خود مشارکت میکند و این وجوه در یک فرآیند بلندمدت، از محل سپردهگذاری و سرمایهگذاری به خود فرد برمیگردد. با این حال، سیاستهای حمایتی دولتها بهگونه دیگری است. دولت باید یک صندوق حمایت ملی تاسیس و بودجه آن را از محل منابع عمومی تامین کند و از همان طریق، اقشار مختلف جامعه را تحتحمایت قرار دهد.
لعل خاطرنشان کرد: بزرگترین مشکلی که در بحث رفاه اجتماعی و آسایش کارگران معدن وجود دارد، نبود سند جامع رفاهی
است. اگر سند جامع رفاهی، تشکیل شود، هر سازمان و نهادی، وظایف خاص خود را در راستای ساختار رفاهی انجام میدهد. تمام فعالیتها و اقداماتی که تاکنون در راستای رفاه و تامین بیمه کارگران، بهویژه کارگران معدن انجام گرفته، بدون توجه به سند جامع رفاهی بوده و بهعلت نبود چنین سندی، تمام هزینهها، بهسمت صندوقهای بیمههای اجتماعی سرشکن شده است.
امیدوار هستیم که چنین سندی تدوین و در آن، جایگاه هر سازمان و نهادی مشخص شده باشد و هر نهاد وظایف ذاتی خود را انجام دهد.
وی گفت: در ارتباط با چالشهایی که کارگران معدنی با بیمه دارند، نبود پوششهای بیمهای از جنس درمان است که تعهدات کافی در این زمینه برای خدمات درمانی وجود ندارد و گاهی این بیمهها تا ۳۰ درصد هزینههای درآمد را پرداخت میکند.
باوجود آنکه کارگران معدن، فعالیتهای فرسایشی و با ریسک بالا را انجام میدهند، نیاز است یک پوشش بیمهای کامل از جنس درمان داشته باشند تا آرامشخاطر برای خود و خانواده داشته باشند. وجود این امنیتخاطر بهمعنای آن است که فعالیتهای ریسکپذیر معدنی را در گرو امنیت بیمهای انجام دهند.
وی ادامه داد: موضوع خدمات مالی در دوران بازنشستگی کارگران معدن، دارای اهمیت بسیاری است. البته در تمام صنوف، موضوع خدمات بیمه در دوران بازنشستگی اهمیت خواهد داشت. مشاغل سخت مانند معدن که دوران رسیدن به بازنشستگی کمتری نسبت به سایر فعالیتها دارند، نشاندهنده آن هستند که این افراد، دچار فرسایش روحی و جسمی میشوند و شغل بسیار دشواری دارند. با این وجود، افرادی که بعد از چندین سال کار در معدن، بازنشسته میشوند، بهعلت آنکه بیمه، مستمری و مبالغ کافی را برای گذران زندگی پرداخت نمیکند، مجبور میشوند تا شغل دوم را انتخاب کنند و در کنار شغل دوم، فعالیتهای پارهوقت هم داشته باشند.
نقش بیمه در کاهش دغدغه خانوار
حجت بهاریفر، کارشناس و فعال بیمه در ارتباط با اهمیت و نقش بیمه در زندگی مردم اظهار کرد: زندگی سرشار از رویدادهای غیرمنتظره است؛ از حوادث طبیعی مانند زلزله و سیل گرفته تا مشکلات روزمره مانند تصادفات، بیماریها یا مسائل مالی. بیمه، بهعنوان یک حامی قدرتمند در چنین مواقعی وارد عمل میشود و به خانوادهها کمک میکند تا با اطمینان بیشتری از این مشکلات عبور کنند.
بهاریفر با تاکید بر نقش بیمه در کاهش دغدغه خانوادهها در شرایط بحرانی، گفت: زمانی که حادثهای ناخواسته رخ میدهد، خانوادهای که تحتپوشش بیمه قرار دارد، میداند که میتواند روی حمایت یک حامی مطمئن حساب کند. این حامی در روزهای سخت، همراه خانوادهها است و با جبران خسارتهای مالی، آرامش را به زندگی بازمیگرداند.
وی اظهار کرد: تصور کنید حادثهای مانند تصادف یا آتشسوزی برای شما یا خانوادهتان رخ دهد. هزینه جبران این خسارتها ممکن است تمام پسانداز خانواده شما را از بین ببرد یا حتی آنها را دچار مشکلات مالی جدی کند. اما بیمه میتواند در این شرایط از شما حمایت کرده و خسارتهای مالی را جبران کند. بهاریفر گفت: بیمه عمر و زندگی مانند یک قلک بزرگ عمل میکند که در آن خانوادهها با پرداخت حق بیمه، سرمایهای مطمئن برای آینده فرزندان خود فراهم میکنند. این سرمایه میتواند در مواقع ضروری یا برای اهداف مهم مانند تحصیل و ازدواج به کمک شما بیاید.
سخن پایانی
کارگران نیاز دارند تا حق بیمهای درست و اصولی برایشان لحاظ شود تا در آینده، درگیر مشکلات درمانی نشوند. آنطور که در این گزارش خواندید، بسیاری از کارگران شاغل در معادن، بعد از فرارسیدن دوران بازنشستگیشان، شغل دومی را برای خود انتخاب میکنند.
اگر حق بیمه و مستمریهایی که به آنها تعلق میگیرد، براساس نیازمندیهایشان باشد، شاهد رضایتمندی قشر کارگر جامعه بهویژه افراد شاغل در مشاغل سخت خواهیم بود.