-
کد خبر: 111684
تاریخ انتشار: 1403/03/27 04:23
اهداف دیپلماسی انرژی در دولت‌های ایران

تعاملات اقتصادی چگونه شکل گرفت؟

دیپلماسی انرژی ایران در تمام دولت‌ها، نقاط مثبت و منفی داشت و هر دولت نسبت به توانایی که داشت، اقداماتی را در راستای برقراری ارتباط اقتصادی با سایر کشورها انجام داد.
تعاملات اقتصادی چگونه شکل گرفت؟

دوران‌ طلایی بسیاری در بحث دیپلماسی انرژی وجود داشت که در دولت‌های بعد از آن توجه چندانی به پروژه‌ها و تعاملات نشد. در ارتباط با بحث دیپلماسی ایران در دولت‌ها و همچنین دولت آینده گفت‌وگویی با محمود خاقانی، مدیرکل پیشین امور خزر و آسیای میانه وزارت نفت داشتیم. در ادامه همراه ما باشید.

دیپلماسی انرژی در دولت سیزدهم را باید زیر منها دانست. البته این موضوع تنها مربوط به دولت سیزدهم نیست و موضوع از دولت دوازدهم آغاز شد. در دولت پنجم و ششم (مرحوم هاشمی رفسنجانی) به‌طورکل دیپلماسی انرژی و روابط با کشورهای آسیای مرکزی مانند قفقاز و حوزه دریای خزر اهمیت ویژه‌ای پیدا کرد که این موضوع بعد از فروپاشی شوروی سابق در سال ۱۹۹۱ میلادی بود. شخصی به نام حسین کاظم‌پوراردبیلی که دیپلمات برجسته‌ای بود و در وزارت خارجه فعالیت می‌کرد، بعد از دولت رفسنجانی در وزارت نفت فعالیت خود را در دوره زنگنه آغاز و دیپلماسی انرژی را تعریف کرد. کشورهای حوزه خزر جز روسیه، در این دوران توسط حسین کاظم‌پور اردبیلی عضو سازمان همکاری اقتصادی اکو شدند.

سازمان اکو تنها سازمان بین‌المللی است که مقر آن در ایران است و در حال‌حاضر فعالیت چندانی در مقایسه با مقرهای خارج از ایران ندارد. مذاکرات بسیاری در دریای خزر انجام گرفت و تلاش کردیم تا بتوانیم عضو یک کنسرسیوم نفتی مهم شویم. بنده در آن زمان مذاکرات بسیاری انجام دادم و شرکت‌های نماینده درخواست داشتند تا نام این شرکت را تغییر دهند. این کنسرسیوم بعد از کودتای ۲۸مرداد در ایران فعال شد. مشابه این کنسرسیوم‌ها در جمهوری‌آذربایجان و در شرق دریای مدیترانه فعال است و جنگ نوار غزه بیشتر به‌دلیل تسلط بر منابع نفت و گاز است که دریای مدیترانه را درگیر آشوب کرده است. مصر و کشورهای عربی حاشیه خلیج‌فارس و حتی چین و روسیه هم با آنها شریک هستند. این کشورها در جاهایی که از نظر انرژی به‌نفع‌شان باشد، با هم شریک هستند. چین در خاورمیانه نقش بسیار مهمی دارد و می‌تواند جلوی بحران را بگیرد، البته پشت‌پرده با امریکا شریک است تا نرخ نفت را کنترل کنند.

در دولت‌های بعد این دیپلماسی انرژی چگونه رقم خورد؟

خاقانی به صمت گفت: دیپلماسی انرژی که در دولت آقای رفسنجانی تعریف شد، در دولت هفتم و هشتم به اوج خود رسید و ما مطالعات بسیاری را درباره شرکت‌های تولیدکننده نفت انجام دادیم. خط لوله‌ای در آن زمان از میدان کشگان که در شمال دریای خزر وجود دارد که بزرگ‌ترین میدان کشف شده بود، کشیده شد که گاز ایران را به قزاقستان و ترکمنستان از طریق عمان و خلیج می‌رساند. مطالعات بسیاری انجام شد و برای شرکت‌های غربی هزینه‌های بالایی داشت و این همکاری با مشارکت شرکت ملی و مهندسی ساختمان نفت ایران انجام شد. خط لوله‌ای دیگری برای گاز در نظر گرفته شد که بتوانیم از ترکمنستان به ایران گاز وارد کنیم. خط دیگری نیز به مناطق مرزی کشیده شد. روسیه در بسیاری از مقاطع چوب لای چرخ این مراودات گذاشت که منجر شد تا ترکمنستان گاز خود را در زمستان قطع کند.

چین وارد رقابت با ایران شد و حدود ۱۰ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری کرد تا بتواند گاز ترکمنستان را به‌سمت خود هدایت کند تا ایران بی‌نصیب بماند. روسیه هم تمایل چندانی نداشت که ایران محور انرژی در منطقه باشد. از سوی دیگر، بانک توسعه اسلامی با حمایت امریکا و عربستان، خط لوله‌ای جدید را تعریف کردند که برای ترکمنستان، افغانستان و پاکستان بود که به هند می‌رفت و مذاکرات بسیاری با افغانستان انجام گرفت و طالبان نیز از آن حمایت کرده و می‌کند. چین به‌طورمجدد سرمایه‌گذاری خود را در ترکمنستان و تولید گاز آغاز و حدود ۳۰ میلیارد دلار هزینه کرده تا بتواند بازار انرژی منطقه را در دستان خود داشته باشد.

در دیپلماسی انرژی ایران در حال رقابت با طرح‌های بین‌المللی بودیم و خط نکا به ری را تعریف کردیم و در مرحله اول توانستیم روزانه تا ۵۰۰ هزار بشکه نفت خام را استخراج و در پالایشگاه‌های ایران آن را پالایش کنیم. این واردات نفت ما به روزانه به ۳۰۰ هزار بشکه در روز رسیده بود که به‌عنوان معاوضه یا سوآپ شهرت پیدا کرده بود. گاز هم به نیروگاه نکا بردیم تا سوخت مایع به این نیروگاه داده نشود و در نتیجه توانستیم خط لوله را امتداد دهیم تا بخش‌های شمال‌شرقی را تامین کنیم. از طرف دیگر برای گاز جنوب برنامه داشتیم و گاز جنوب را در طرح‌های تبدیل گاز طبیعی به گاز مایع وارد کردیم که در اصطلاح (ال ان جی) نام دارد. در همین حال، یک بورس بین‌المللی نفت خام در جزیره کیش تعریف شد که مورد مطالعات و افتتاح قرار گرفت. هدف افتتاح این بورس بین‌المللی این بود که فرآورده‌های نفتی در بورس و با ریال معامله شوند.

نفت خام سبک ایران در خلیج‌فارس می‌توانست در خلیج‌فارس بسیار شاخص باشد و نفت خام حوزه دریای خزر و آسیای مرکزی با نفت خلیج‌فارس برای قیمت‌گذاری مقایسه می‌شد. تمام این برنامه‌ها در دولت نهم مافیا داشت و این مافیا تمایل نداشت که اقتصاد ایران از وابستگی به دلار و درآمدهای نفتی جدا شود، بنابراین جلوی تمام این فعالیت‌ها گرفته شد و در بهمن ۱۳۸۴ معاون حقوقی رئیس دولت نهم، جلوی اجرای قرارداد کرسنت را گرفت. در قرارداد کرسنت، دیپلماسی انرژی اهدافی را دنبال می‌کرد که مهم‌ترین آن جمع‌آوری گازهای مشعل بود که امارات در آن سرمایه‌گذاری می‌کرد. در آذر ۱۴۰۲ بود که معاون حقوقی ریاست‌جمهوری اعلام کرد که کرسنت قصد دریافت جریمه از ایران را دارد و ما این مبلغ را صفر کردیم، اما چنین موضوعی حقیقت نداشت.

بعد از دوره نهم وضعیت انرژی چگونه بود؟

این کارشناس انرژی تصریح کرد: مشکلات کشور ما از دولت نهم آغاز شد. قبل از آن شاهد رشد اقتصادی و ذخیره ارزی مثبت بودیم، اما دولت نهم نتوانست کاری کند. جز میدان نفتی دارخوین که اجرای آن در سال ۱۳۸۲ شروع شده و بخشی از میدان هنگام که در سال‌های اخیر به‌بهره‌برداری رسیده است، هیچ‌یک از میادین پرشمار نفتی و از جمله میادین مشترک که طرح‌های توسعه آنها واگذار شده، به‌اتمام نرسیده و منجر به تولید نشده است.

در این میان بی‌توجهی به توسعه لایه نفتی میدان گازی پارس‌جنوبی بیش از دیگر موارد به‌چشم می‌خورد. این در حالی است که قطر از این میدان مشترک روزانه ۴۵۰هزار بشکه نفت برداشت می‌کند. حاصل این کار اتلاف منابع به‌دلیل گستردگی پروژه‌ها و عدم‌موفقیت در دستیابی به هدف افزایش ظرفیت از ۴ میلیون و ۱۵هزار بشکه در روز در سال ۱۳۸۴ به ۵ میلیون بشکه در سال ۹۱ بوده است. دولت به‌جای آنکه درآمدهای نفتی را در طرح‌های زیرساختی هزینه کند، اقدامات دیگری را انجام می‌دهد.

ایران در راستای دیپلماسی انرژی، گاز را به ارمنستان صادر و در ازای آن برق گرفت. همچنین گاز جمهوری آذربایجان را وارد کرده و به نخجوان ارسال کردیم. در دولت‌های نهم و دهم این اقدامات فراموش شد و اسرائیل و ترکیه توانستند برنامه‌های خود را اجرایی کنند و اتفاقات قره‌باغ رخ داد که در مرزهای ما نگرانی به‌وجود آمده است. در حال ‌حاضر در جمهوری آذربایجان، اسرائیل و انگلیس بیشترین نفوذ را دارند.

این کارشناس انرژی با اشاره به اینکه در دولت احمدی نژاد قرار بر آن بود که پروژه پارس جنوبی تکمیل شود اما این اتفاق محقق نشد در این زمینه توضیح داد: در دولت احمدی نژاد ۳۵ میلیارد دلار برای تکمیل پارس جنوبی در ۳۵ ماه نقدا پرداخت شد. اما پس از این مدت کسی نپرسید چرا این فازها تکمیل نشده و ۳۵ میلیارد دلار در کجا سرمایه‌گذاری و هزینه شد. نه تنها این موضوع مورد پرسش قرار نگرفت بلکه ما به تولید هم نرسیدیم.

وضعیت در دولت یازدهم چطور بود؟

وی افزود: در دولت یازدهم، آقای میرکاظمی که وزیر نفت، تمام معادلات و اقدامات گذشته در راستای دیپلماسی انرژی را برهم زد و اعلام شد که سوآپ تعطیل است. ایران چند میلیون دلار خسارت داد تا بتواند این قراردادها را به‌صورت یک‌طرفه فسخ کند. این موضوع به‌نفع خط لوله باکو، تفلیس و بندر جیحان در شرق مدیترانه شد. مسائل مربوط به قره‌باغ و سایر موضوعات دیگر برهم خورد، اما بورس بین‌المللی نفت خام که در جزیره کیش در دولت هشتم آماده‌سازی شده بود، میوه آن در دولت نهم رسید و بورس افتتاح شد، اما دست‌های پشت‌پرده این موضوع را تعطیل و بورس انرژی را راه‌اندازی کرد که بتوانند نفت خام را معامله کنند و تمام اهداف بورس بین‌المللی روی هوا رفت. این نکته را هم باید عرض کنم که اعتقاد دارم شهید رئیسی احتمالا به نقطه‌ای رسیده بود که برای سال‌های پایانی دولت سیزدهم، کابینه خودر ا تغییر دهد و وزرای جدید را به مجلس معرفی کند. برجام را باید دربرگیرنده نوعی دیپلماسی انرژی دانست. انرژی هسته‌ای به‌تنهایی نوعی دیپلماسی است و ما الان دیپلماسی نفت و گاز را رها کرده‌ و برای انرژی هسته‌ای تمام توان خود را گذاشته‌ایم.

در صادرات گاز، جایگزین شدن ایران جوک است

خاقانی تاکید کرد: در دولت یازدهم و دوازدهم زمانی که برجام به امضا رسید، قراردادهای جدیدی را تعریف کردند؛ توتال با سینوپک چین در فاز 11 که یکی از فازهای خیلی مشکل از نظر نیاز به تکنولوژی است؛ آمدند و مشارکت کردند، اما زمانی که ترامپ از برجام خارج شد، فاز 11 از توتال بیرون رفت و اوپک چین هم از سرمایه‌گذاری منصرف شد.

وی تاکید کرد: اگر کشور ما بخواهد برای اروپا امیدی درکوتاه‌مدت باشد، به‌مثابه جوک است، زیرا درحال‌حاضر تولید و مصرف ما در کشور به یک میزان است و در صورت رفع کسری گاز و تامین داخلی آن دست کم به ۸۰ هزار دلار سرمایه‌گذاری برای تولید گاز نیاز است.

بنابراین ایران گازی برای صادرات ندارد و در شرایط فعلی نمی تواند روزنه امیدی برای اروپاییان باشد. اما شاید این سوال وجود داشته باشد که چرا اروپا به دنبال به ثمررسیدن برجام است و پیشنهاد‌های جدیدی را ارائه کرده است؟ در شرایط فعلی اروپا به ازای هر مترمکعب گازی که مصرف می‌کند ، مبالغ هنگفتی می‌پردازد.

کشورهای تولیدکننده عمده گاز طبیعی

خاقانی بیان کرد: در گذشته نفت خام و فرآورده‌های آن بر قیمت گاز طبیعی تاثیرگذار بودند، در حالی که اکنون عکس این موضوع در حال رخ دادن است. متاسفانه کشور ما از فناوری‌های جدید بهره مند نیست، به‌همین دلیل هزینه تولید نفت خام نیز به‌همین میزان بالا می‌رود. ضمن آنکه ما در دسته کشورهای تولید کننده عمده گاز قرار نداریم و کشورهایی که تولید کننده عمده گاز نیستند و صادرات به سایر کشورها ندارند، نمی‌توانند توفیقی در فروش نفت نیز داشته باشند.

وی در پایان خاطرنشان کرد: ایران ظرفیتی بیش از ۳میلیون و۸۰۰ هزار بشکه نفت خام در روز را دارد که این عدد به‌راحتی می‌تواند به ۵ میلیون بشکه نفت در روز نیز برسد. در شرایط فعلی کشور ظرفیت تولید 4.5میلیون بشکه نفت در روز را دارد. اما باید به این نکته هم توجه داشت که مصرف داخلی، هم در عرصه گاز و هم بنزین روبه فزونی است.


کپی لینک کوتاه خبر: https://smtnews.ir/d/2l85v6