-

عزم جزم در مسیر توسعه

محمدرضا نعمت‌زاده

نعمت زاد ۱

 

 

... چند استراتژی و خطوط کلی را به اتفاق همکاران طراحی کردیم و به تصویب هیات‌مدیره شرکت رساندیم؛ یکی اینکه ما اگر بخواهیم پتروشیمی را به رشدی سریع برسانیم به خوراک کافی نیاز داریم. در گذشته مبنای خوراک پتروشیمی‌ها، به استثنای پروژه ایران و ژاپن که درست برنامه‌ریزی شده بود، مواد هیدروکربنی بود که از چاه‌های نفت بیرون می‌آمد. برنامه دیگر واحدهای پتروشیمی استفاده از مواد زاید پالایشگاه‌های کشور بود. روند توسعه پالایشگاه‌ها بسیار کند بود و در عین حال گمان می‌شد به پالایشگاه‌های متعدد نیاز نداریم. دیدم که از این مسیر به جایی نمی‌رسیم؛ با خوراک محدود باید واحدهای پتروشیمی کوچک راه‌اندازی می‌کردیم و همین مانع توسعه سریع بود. به خودم می‌گفتم کشوری که ادعا می‌کند اولین یا دومین تولیدکننده مواد هیدروکربن در جهان است، چرا نباید خوراک مستقل از پالایشگاه‌ها برای صنایع پتروشیمی داشته باشد؟ با عده‌ای از پیشکسوتان صنعت و در رأس آنها مهندس حجازی‌زاده [که وقتی این سطرها را می‌نویسم، 95 ساله است و در حال مطالعه] قراردادی منعقد کردیم برای بررسی و مطالعه در رابطه با خوراک تا بیست‌وپنج سال آینده. نتیجه آن بررسی‌ها این شد که در کشور خوراک کافی برای توسعه صنعت پتروشیمی وجود دارد به‌مراتب برای بیش از بیست‌وپنج سال. با این حال نمی‌توانستیم چندان آینده‌نگر باشیم؛ بیست‌وپنج سال در آن زمان بازه زمانی وسیعی بود. ما اطلاعات مرتبط با طرح «ایران ۱۴۰۰» را مبنا قرار دادیم و بررسی کردیم که در این بازه چه میزان خوراک خواهیم داشت. به این نتیجه رسیدیم که هم از گازهای همراه نفت و هم از گازهای مستقل می‌توان گاز اتان، پروپان و بوتان استحصال کرد. میعانات گازی را هم همراه با گازهای مستقل مانند فازهای پارس‌جنوبی محاسبه کردیم. هر فاز پارس‌جنوبی حدود چهل هزار بشکه در روز، میعانات گازی یا Condensate تولید می‌کرد. بر این اساس، طرح‌هایی بزرگ در کلاس جهانی تعریف کردیم. دو واحد را در ماهشهر ادغام کردیم و به جای تأسیس واحد الفین دویست هزار یا دویست و پنجاه هزار تنی به واحدی بزرگ‌تر رسیدیم و پتروشیمی امیرکبیر با ظرفیت الفین نیم میلیون تن در سال تأسیس شد؛ آن‌قدر بزرگ بود که گمان کردیم در شأن والای امیرکبیر است. سپس به مطالعات درباره خوراک بازگشتیم و دریافتیم که می‌توانیم الفین‌های یک میلیون تنی یا حتی بزرگ‌تر احداث کنیم؛ الفین‌هایی که خودبه‌خود، پلیمرهای یک میلیون تن را بتواند تولید کند. متانول ششصد و شصت هزار تن جزیره خارک را هم به اجرا درآوردیم. واحد بعدی را گفتیم با چه ظرفیت باشد؟ گفتند در جهان متانول یک میلیون تنی هست؛ واحد «فناوران» را که یک میلیون تن است، احداث کردیم. پس از آن به عسلویه با واحدهای ۱.۶۵میلیون تنی (پنج هزار تن در روز) رسیدیم و این در حالی بود که آن روز اولین واحد پنج هزار تن در روز متانول، توسط بریتیش پترولیوم در ترینیداد در دست سرمایه‌گذاری بود و هنوز راه نیفتاده بود و بنابراین ما هیچ تجربه‌ای از تولید روزانه پنج هزار تن نداشتیم. با این حال چون من معتقد بودم شرکت BP جایی بیهوده پول خرج نمی‌کند، به این نتیجه رسیدم که حتما باید این ظرفیت را ایجاد کنیم. ظرفیت‌ها را به چند برابر رساندیم؛ یک و نیم میلیون تن آروماتیک برای عسلویه برنامه‌ریزی کردیم که گمان می‌کنم آن موقع بزرگ‌ترین در جهان محسوب می‌شد. سپس برای پتروشیمی جم سرمایه‌گذاری کردیم که این یکی نیز، بزرگ‌ترین واحد الفین جهان شد. البته امروز پروژه‌های بزرگ‌تری در جهان ایجاد شده؛ ما به علت کم‌کاری یا رکود در سرمایه‌گذاری‌های جدید عقب مانده‌ایم. ما پس از جم پروژه‌ای بزرگ‌تر با نام پتروشیمی خلیج‌فارس را هم تعریف کردیم که حدود ۲ میلیون تن ظرفیت الفین داشت اعم از اتیلن، پروپیلن، بوتیلن. در حال برگزاری مناقصه بودیم که متأسفانه پس از من، با تصمیمی اشتباه، متوقف شد.

 

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین