روی اروپا بهعنوان شریک فناوری حساب نکنید!
ایران برای حرکت در مسیر توسعه همهجانبه نیازمند اصلاحات جدی در زیرساختهاست و با تمرکز بر فناوریهای نوظهور و انتخاب درست شرکای فناورانه میتواند به پیشرفتهای چشمگیری دست یابد. واقعیت این است که تنها با اقدامهای فوری و انتخابهای هدفمند، ایران قادر خواهد بود جایگاه شایستهای در میان قهرمانان جهانی فناوری پیدا کند و بهعنوان یک بازیگر مؤثر در این عرصه ظاهر شود. از جمله کشورهایی که به نظر میرسد میتوانند شرکای خوبی در این بخش باشند، کشورهای اروپایی هستند که در ادامهصمت در گفتوگویی با علی میرزاییسیسان به جوانب گوناگون این همکاری و شراکت میپردازد. به گفته این پژوهشگر حوزه برقیسازی، مشکلات اقتصادی، سیاسی و ساختاری، اروپا را در رقابت با اقتصادهای چین و امریکا تضعیف کرده و به همین دلیل نمیتوان اتحادیه اروپا را یک شریک فناوری قابلاعتماد برای ایران دانست.
نخست درباره وضعیت ایران در حوزههای روز فناوری برای ما بگویید؟
ایران در عرصه فناوری، بهویژه در حوزههایی مانند هوش مصنوعی (AI) و مهندسی و علوم پایه (STEM)، به پیشرفتهای چشمگیری دست یافته است. با این حال، این دستاوردها عمدتا در زمینه تولید دانش نظری و تربیت نیروی انسانی متخصص متمرکز بوده و توسعه زیرساختهای عملی همچنان با کاستیهای قابلتوجهی روبهرو است. اگرچه از نظر تعداد مقالات علمی و پژوهشهای مرتبط، مانند شبکههای عصبی مصنوعی و هوش مصنوعی، ایران در میان کشورهای پیشرو قرار دارد و براساس آمارها، ایران از نظر تولید مقالات علمی رتبه چهاردهم جهان را داراست و در زمینه مشارکتهای آکادمیک نیز به رتبه هفدهم دست یافته، با این وجود، در شاخصهای مرتبط با آمادگی زیرساختی و استراتژیهای هوش مصنوعی، همچنان جایگاه نود و چهارم را دارد و از نظر پیادهسازی عملیاتی نیز در رتبه هفتادم است. این آمارها نشان میدهد با وجود برخورداری از ظرفیت بالای علمی و نیروی انسانی متخصص، ایران تاکنون نتوانسته از این ظرفیت برای توسعه زیرساختهای پیشرفته بهرهبرداری کند. این وضعیت فاصله عمیق ایران با کشورهای پیشرو جهان را نشان میدهد؛ کشورهایی که توانستهاند دانش خود را به صورت کاربردی در صنایع کلیدی به کار گیرند. کشورهایی مانند چین و ایالات متحده نهتنها از زیرساختهای قدرتمند برخوردارند، بلکه با سرمایهگذاریهای عظیم و ایجاد اکوسیستمهای نوآوری توسعهیافته، جایگاه خود را در صدر فناوری جهان تثبیت کردهاند. اتحادیه اروپا نیز بهتازگی تلاشهایی برای تقویت موقعیت خود آغاز کرده، اما همچنان فاصله زیادی با دو ابرقدرت جهانی دارد.
برای رقابت در سطح جهانی، ایران با چالشهای متعددی روبهرو است و نیازمند همکاری بینالمللی برای توسعه زیرساختهاست. اما پرسش کلیدی این است که بهترین شریک فناورانه برای آینده ایران کدام کشور میتواند باشد؟
تحریمهای بینالمللی یکی از موانع اصلی در انتخاب شریک بهشمار میرود، زیرا این محدودیتها دسترسی به فناوریهای پیشرفته، جذب سرمایهگذاری خارجی و همکاری با رهبران جهانی را دشوار کرده است. علاوه بر این، کمبود مراکز دادهکاوی پرظرفیت نیز بر چالشها افزودهاند.
در این شرایط چه میتوان کرد؟
برای کاهش فاصله فناورانه با رهبران جهانی، ایران نیازمند اقدامات جدی و هدفمند است. نخستین اولویت باید سرمایهگذاری گسترده روی زیرساختها باشد، چراکه جامعه علمی کشور به بلوغ تولید دانش نظری رسیده، اما در حوزه علم کاربردی همچنان عقبمانده است. ارتقاء شبکههای مخابراتی، توسعه انرژیهای تجدیدپذیر و ایجاد مراکز تحقیقاتی پیشرفته از جمله اقداماتی هستند که میتوانند به تقویت اکوسیستم فناوری کشور کمک کنند. همچنین همکاری راهبردی با کشورهای پیشرفته میتواند گلوگاههایی نظیر تولید سختافزارهای هوش مصنوعی یا بهبود زنجیره تأمین را برطرف کند. تسریع توسعه فناوری نیز برای همگام شدن با سرعت بالای تحولات جهانی ضروری است؛ چراکه عدمتطابق با این سرعت میتواند منجر به عقبماندگی غیرقابل جبران شود.
هوش مصنوعی امروزه زیربنای رشد بسیاری از صنایع مدرن است و صنعت خودرو نیز از این قاعده مستثنا نیست. صنعت خودرو اکنون بیش از هر زمان دیگری بر الکترونیک پیشرفته و نرمافزارهای هوشمند متکی شده است. اگرچه ایران تجربه قابلتوجهی در تولید خودرو دارد، اما از نظر کاربرد فناوری پیشرفته در طراحی و تولید هنوز در مراحل ابتدایی قرار دارد. بنابراین برای انتخاب یک شریک فناورانه مناسب در صنعت خودرو، کشورهایی مانند ژاپن و کره جنوبی گزینههایی بسیار مطلوبتر از اروپا هستند، چراکه اروپا نهتنها عقبتر است، بلکه با مشکلات داخلی متعددی نیز دستوپنجه نرم میکند.
در این چارچوب و در شرح دلایل نظراتی که مطرح شد، درباره وضعیت کلی اتحادیه اروپا برای ما بگویید؟
همانطور که عنوان شد، اعتبار اتحادیه اروپا بهعنوان یک شریک استراتژیک فناوری در مقایسه با چین و امریکا در جهان در حال تضعیف است. اتحادیه اروپا که از دیرباز نقشی کلیدی در امور اقتصادی و فناوری جهانی ایفا کرده، با مجموعهای از چالشهای ساختاری، اقتصادی، جمعیتی و سیاسی مواجه است که جایگاه آن را بهعنوان یک شریک قابلاعتماد در حوزه فناوری کم کرده است. این چالشها شامل رشد اقتصادی کند، وابستگی بیش از حد به تولید خارجی، آسیبپذیریهای انرژی، تغییرات جمعیتی نظیر پیر شدن جمعیت و مهاجرت نخبگان، بیثباتی سیاسی ناشی از رشد جنبشهای راست افراطی و پیچیدگیهای مهاجرت است. علاوه بر این، اتحادیه اروپا در صنایع کلیدی مانند خودروسازی با فشارهای رقابتی روبهرو بوده و در توسعه فناوریهای پیشرفته از ایالات متحده و چین عقب مانده است.
رشد اقتصادی کند یکی از چالشهای اتحادیه اروپاست. واقعیت این است که عملکرد اقتصادی اتحادیه اروپا در مقایسه با سایر اقتصادهای بزرگ جهان ضعیف بوده است. پیشبینی کمیسیون اروپا نشان میدهد نرخ رشد تولید ناخالص داخلی منطقه یورو با چالشهای جدی روبهرو است. حتی قدرتهای صنعتی مانند آلمان نیز با رشد نزدیک به صفر یا منفی مواجهاند که ناشی از کاهش تقاضا و رکود صنعتی است. این روند کند رشد، ظرفیت مالی برای سرمایهگذاریهای گسترده در نوآوری و فناوریهای پیشرفته را محدود کرده و اتحادیه اروپا را نسبت به اقتصادهای پویاتری مانند ایالات متحده و چین در موقعیت نامساعدی قرار میدهد.
از طرف دیگر، اتحادیه اروپا برای تأمین اجزای کلیدی فناوری مانند نیمههادیها، الکترونیک و فناوریهای انرژی تجدیدپذیر بهشدت به کشورهای آسیایی، بهویژه چین، وابسته است. بیش از ۵۰ درصد واردات در چندین بخش استراتژیک از چین تأمین میشود که اتحادیه اروپا را در برابر تنشهای ژئوپلتیکی و اختلالات زنجیره تأمین آسیبپذیر میکند. اگرچه ابتکاراتی مانند «قانون تراشههای اروپایی» برای تقویت تولید داخلی نیمههادیها آغاز شدهاند، اما پیشرفت آنها نابرابر بوده و نسبت به تلاشهای مشابه ایالات متحده عقبتر است.
امنیت انرژی نیز یکی دیگر از آسیبپذیریهای اصلی اتحادیه اروپا باقی مانده است. وابستگی این بلوک به سوختهای فسیلی وارداتی طی بحران انرژی ۲۰۲۲ پس از آغاز جنگ روسیه به اوکراین آشکار شد که عرضه گاز از یکی از بزرگترین تأمینکنندگان انرژی آن را مختل کرد. اگرچه تلاشهایی نظیر «تعهد سبز اروپا» برای گذار به منابع انرژی تجدیدپذیر و افزایش استقلال انرژی انجام شده است، اجرای آنها در میان کشورهای عضو ناهماهنگ بوده و توانایی اتحادیه اروپا را برای حفظ صنایع انرژیبر که برای نوآوری فناوری ضروری هستند، تضعیف کرده است. انرژی ارزان دغدغه کل اروپا شده است.
چالشهای جمعیتی و پیر شدن جمعیتی و بهطور کلی روندهای جمعیتی مانعی جدی برای رقابت بلندمدت اروپا ایجاد کردهاند. تا سال ۲۰۵۰، پیشبینی میشود تقریباً ۳۰ درصد اروپاییها بالای ۶۵ سال باشند که هزینههای عمومی برای مراقبتهای بهداشتی و بازنشستگی را افزایش داده و نیروی کار موجود برای بخشهای مبتنی بر فناوری را کاهش میدهد. کشورهای اروپایی دلیل پیر شدن سریع جمعیت و کاهش نرخ تولد با مشکلات بیشتری روبهرو هستند که کمبود نیروی کار در صنایع پیشرفته را تشدید میکند.
اتحادیه اروپا با پدیده مهاجرت مغزها نیز روبهرو است؛ بسیاری از متخصصان برجسته آن به کشورهایی مهاجرت میکنند که فرصتهای بهتری ارائه میدهند، بهویژه ایالات متحده یا اقتصادهای نوظهور آسیا یا حتی کشورهای حوزه خلیجفارس. طبق تحقیقات شورای تحقیقات اروپایی، تقریباً ۲۰ درصد پژوهشگران برجسته اروپایی خارج از این قاره کار میکنند. عواملی مانند حقوق مالی پایینتر پژوهشگران نسبت به همتایان جهانیشان، بودجه محدود برای پروژههای تحقیقاتی بلندپروازانه، موانع بروکراتیک در دانشگاهها و صنعت، و اکوسیستم کارآفرینی کمتر پویا در این امر نقش دارند. این مهاجرت استعدادها ظرفیت نوآوری اروپا را تضعیف کرده و توانایی آن را برای رقابت جهانی در فناوریهای پیشرفته کاهش میدهد. در این میان، نفوذ فزاینده جنبشهای سیاسی راست افراطی در سراسر اروپا نیز چالشی جدی برای وحدت این بلوک ایجاد کرده است. از فرانسه تا ایتالیا تا آلمان، اغلب سیاستهایی را ترویج میکنند که مخالف جهانیشدن، مهاجرت و همکاری بینالمللی هستند، عواملی که برای ایجاد مشارکتهای فناورانه حیاتیاند. رشد این جنبشها منجر به قطببندی بیشتر در کشورهای عضو شده و روابط میان کشورهایی با ایدئولوژیهای سیاسی متفاوت را متشنج کرده که تصمیمگیری جمعی درباره ابتکارات مهم مرتبط با فناوری را دشوارتر میکند.
در نهایت اینکه مهاجرت باوجود نقشی که میتواند در رفع کمبود نیروی کار ناشی از پیر شدن جمعیت داشته باشد، همچنان مسئلهای بحثبرانگیز در اتحادیه اروپا باقی مانده است. مقاومت سیاسی که اغلب توسط جنبشهای راست افراطی تقویت میشود، سیاستهای مؤثر ادغام مهاجران را مختل کرده است؛ سیاستهایی که برای بهرهگیری از استعداد مهاجران در صنایع پیشرفته ضروری هستند. علاوه بر این، سیاستهای مهاجرتی ضعیف مدیریتشده تنشهای اجتماعی را در برخی کشورهای عضو تشدید کرده و تلاشها برای ایجاد رویکرد واحد جهت توسعه نیروی کار یا همکاری فناورانه را پیچیدهتر کردهاند.
بخش خودروسازی که یکی از ارکان اصلی صنعت اروپاست با رقابت فزایندهای از سوی تولیدکنندگان چینی خودروهای برقی روبهرو شده است. شرکتهای چینی بر اجزای کلیدی مانند باتریها تسلط دارند و از هزینه تولید کمتر ناشی از مقیاس اقتصادی بزرگتر و یارانههای دولتی بهرهمند هستند. در نتیجه، خودروسازان اروپایی سهم بازار خود را چه در داخل چه خارج کاهش دادهاند. علاوه بر این، تنشهای تجاری با چین و تعرفه احتمالی ایالات متحده تهدید بیشتری برای این صنعت حیاتی ایجاد کردهاند.
از سویی هم با وجود پایه صنعتی قوی، اروپا در حوزههایی مانند هوش مصنوعی، محاسبات کوانتومی، نیمههادیها و فناوری سبز نسبت به رهبران جهانی مانند ایالات متحده و چین عقب مانده است. یکی از عوامل مؤثر بر این موضوع سرمایهگذاری محدود در تحقیق و توسعه (R&D) است؛ در حالی که کره جنوبی ۴.۸ درصد تولید ناخالص داخلی خود را صرف تحقیق و توسعه میکند و ایالات متحده بیش از ۳ درصد هزینه میکند، میانگین اتحادیه اروپا حدود ۲ درصد باقی مانده است. علاوه بر این، اولویتبندی پراکنده میان کشورهای عضو پیشرفت ابتکارات مشترکی نظیر Horizon Europe را کُند کرده است.
ساختارهای حکمرانی پراکنده اروپا نیز دردسرساز است. چارچوب حکمرانی اتحادیه اروپا اغلب هنگام مواجهه با چالشهایی بزرگ مانند نوآوری فناورانه یا تابآوری زنجیره تأمین، ناکارآمد عمل میکند. با وجود ۲۷ کشور عضو که اولویتهایی متفاوت براساس شرایط اقتصادی یا چشماندازهای سیاسی منحصربهفرد خود دارند، تصمیمگیری ممکن است کُند یا پراکنده باشد. بهعنوان مثال، برخی کشورها سرمایهگذاری روی تحول دیجیتال یا فناوری انرژی تجدیدپذیر را اولویت قرار دادهاند، اما دیگر کشورها بهدلیل سطوح گوناگون توسعه اقتصادی یا مقاومت سیاسی عقب ماندهاند.
با توجه به مواردی که برشمردید، وضعیت کلی اتحادیه اروپا را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا میتوانیم روی اروپا بهعنوان یک شریک تجاری حساب باز کنیم؟
همانطور که در قالب موضوعات گوناگون عنوان شد اتحادیه اروپا با مجموعهای از چالشهای مرتبط به هم مواجه است که اعتبار آن را بهعنوان یک شریک راهبردی فناوری تضعیف میکند. از رشد اقتصادی کُند گرفته تا وابستگی شدید به تولید آسیایی، تغییرات جمعیتی همچون پیر شدن جمعیت و فرار مغزها، این مسائل توانایی اروپا را برای رقابت با اقتصادهای پویاتری نظیر ایالات متحده یا چین کاهش دادهاند. ضعف ساختاری مذکور با بیثباتی سیاسی ناشی از جنبشهای راست افراطی، پیچیدگیهای مهاجرت، فشار بر صنایع کلیدی همچون خودروسازی، عقبماندگی نوآوری در فناوری نوظهور و ناکارآمدی ناشی از ساختارهای حکمرانی پراکنده تشدید شدهاند.
عقب افتادن بیشتر اروپا از امریکا و چین بهعنوان یک بازیگر رقابتی در حوزه فناوری پیشرفته بسیار جدی است، از اینرو در فهرست شرکای قابل اعتماد برای رفع چالشهای فناوری، اتحادیه اروپا را بهعنوان یک شریک استراتژیک فناوری دیگر نمیتوان دید. اروپا فعلا دنبال کشورهایی است که بدهی مالی خود را با آنها به اشتراک بگذارد و نمیتواند برای ایران شریکی فناوری قابل اعتمادی بهشمار آید.
و سخن آخر...
در نهایت، با وجود محدودیتهایی مانند تحریمها و چالشهای ژئوپلتیکی، ایران میتواند با سرمایهگذاری هدفمند، تقویت زیرساختها و همکاری راهبردی بینالمللی به بازیگری تأثیرگذار در حوزه فناوریهای نوظهور تبدیل شود. باید توجه داشت که زمان مهمترین عامل تعیینکننده در دنیای پرشتاب فناوری امروز است؛ بنابراین تنها با اقدامات فوری و متمرکز بر رفع محدودیتهاست که ایران قادر خواهد بود جایگاهی شایسته میان رهبران جهانی فناوری کسب کند.