صعود با سیگنال سیاسی!
بورس برگشت، امید دوباره یا سراب حمایتی؟بازار سرمایه هفته گذشته زیر فشار ابهامات اقتصادی، سیاسی و نگرانیهای ناشی از وضعیت جهانی و تنشهای منطقهای روند نزولی قابلتوجهی را تجربه کرد؛ نزولی که منتهی به خروج بخشی از سرمایهگذاران و ایجاد صفهای فروش سنگین شد. اما روز گذشته با ابلاغ پیامهایی مثبت و تقویت انتظارات، بخش مهمی از این جو منفی متعادل شد و در نهایت شاخص کل بورس در شروع معاملات با رشد ۲۷ هزار و ۳۲۱ واحدی به ۲ میلیون و ۷۱۸ هزار واحد رسید. این جهش در شرایطی اتفاق افتاد که کنشگران بازار سرمایه در فضایی پر از عدمقطعیت بهسر میبردند و انتظارات حول آینده بورس، سردرگم بود. اما انتشار خبرهای مربوط به بسته تثبیت بازار، کاهش تنشهای منطقهای و نمایان شدن نشانههایی از بازنگری در سیاستگذاری اقتصادی، موتور صعود را روشن کرد. بسیاری معتقدند این بازگشت رویه، بیش از آنکه ریشه در وضعیت بنیادی بازار سرمایه داشته باشد، متاثر از «انتظارات مثبت روانی» ناشی از حمایت دولت و تغییرات محیط سیاسی ـ اقتصادی است. اما آیا میتوان بازگشت بورس پس از 7 روز نزول را امیدی دوباره برای بازار سرمایه دانست؟ صمت در گزارش پیشرو، ضمن واکاوی عوامل دقیق پشت این رشد، بررسی کرده است که آیا این صعود میتواند مسیر خود را ادامه دهد و تداوم داشته باشد یا خیر.

چگونه سهگانه تحول، بازار سرمایه را متاثر کرد
بسته تثبیت بازار، ثبات منطقهای و حضور چهره اقتصادی جدید بهعنوان وزیر اقتصاد تبدیل به سهضلعی شده است که میتواند ظرف چندین ماه، زمینه افزایش پایدار شاخص را فراهم کند. اما هرگونه بهمریختگی، بیتوجهی به بخش عمدهای از ابزار یا بازگشت سیاستهای انقباضی، میتواند چرخه مثبت روز گذشته بازار سرمایه را مختل کند. اما آیا این رشد تداوم خواهد داشت؟ بهاعتقاد اغلب کارشناسان بازار سرمایه، شرایط برای رشد وجود دارد. تجربه بسته ۱۰بندی آبان ۱۴۰۱ نشان داد که اگر بستهها ادامهدار باشند، بازار وارد روندی پایدار میشود. وضعیت ارز و تورم در کوتاهمدت تحتکنترل است و ممکن است جذابیت سهام ارزنده تقویت شود. اما پیشنیاز استمرار چیست؟ استمرار بسته حمایتی، بهویژه در حفظ نقدینگی صندوق تثبیت و تزریق مداوم، شفافیت و اصلاح مقررات بازار تا سهامداران خرد احساس همراهی کنند، اعتماد عمومی به تیم اقتصادی جدید تا واکنشهای بازار بهجای روانی، ملموس و مبتنی بر ابزار باشند.
اما حمایت از بورس محدود به بسته داخلی نیست؛ تحولات منطقهای نیز اثرگذار بوده است. اخبار مربوط به کاهش تنشها و گشایش دیپلماتیک در منطقه باعث شده است نرخ ارز و انتظارات تورمی کمی مهار شود. این کاهش انتظارات تورمی، خوراک تقویت اعتماد سرمایهگذاران را فراهم کرده است. از سوی دیگر، چهره اقتصادی جدید و اخباری درباره رویکرد هوشمندانهتر، بازاریمحور و معتدلتر بهجای سیاستهای انقباضی شدید، سیگنالهای مثبتی از بازنگری در تیم اقتصادی دولت داشته که بازار سرمایه را نیز متاثر کرده است؛ سیگنالی که نوید یک دوره جدید «همراهی با بازار» را میدهد، نه برخورد تقابلی که در گذشته باعث تشکیل صفهای فروش و بیامیدی بود.
اما از سویی، تهدیدهایی مانند تنشهای سیاسی یا بازگشت سیاستهای انقباضی میتواند روند کنونی را معکوس کند و ریسک خروج سرمایه خرد بهدلیل عقبنشینی دوباره اعتماد، هنوز بالا است.
تاثیر آسیبشناسی 2 هفته تعطیلی بازار در تصمیمات آینده
همایون دارابی، کارشناس بازار سرمایه؛ ما منتظر مثبت شدن شاخص بودیم؛ باتوجه به اینکه روز گذشته، ۴۵درصد نمادها مثبت شدند، اما بازار از یکسو بهدلیل ۴روز تعطیلی و از سوی دیگر به این دلیل که منتظر نتیجه تحولات بود، تاحدودی احتیاط کرد. تحولات روز گذشته در بورس مثبت رقم خورد. حضور مقام معظم رهبری در مراسم عاشورا تبدیل به نمادی از کاهش تنشهای سیاسی شد. بازگشایی سفارت سوئیس نیز سیگنالهای سیاسی مثبتی برای بازار بود. حمایتی هم که از بازار صورت گرفت، زمینه بازگشت قیمتها بعد از افت ۱۰درصدی که بیشتر نمادها داشتند را فراهم کرد. اما باید همچنان مراقب بازار بود و باوجود اینکه بازار در حال تجربه شرایط نسبتا خوبی میباشد و بهتعادل نسبی هم رسیده است،اما باید به حمایت از آن ادامه داد و باید ضعفها و اشتباهات و مسائلی که در این مدت پیش آمد، برطرف شود. بازارگردانها و زیرساختهای الکترونیک بازار باید تقویت شوند. تعطیلی دوهفتهای اخیر به بخشی از بازار آسیب زده است و مدتی طول میکشد تا این آسیبها برطرف شود.
باتوجه به تعادل نسبی که اکنون در بازار وجود دارد، پیشبینی میشود بازار تا 2 هفته دیگر در این وضعیت قرار بگیرد. ترافیک سنگینی از مجامع شرکتها پیشرو است؛ و این ترافیک باعث میشود که بازار روند خاصی نداشته باشد. امیدواریم که بازار متعادل بماند تا فصل مجامع بگذرد. بسیاری از مجامع در دوهفتهای که کشور درگیر تنشهای نظامی بود، لغو شد. ممکن است در این 2 هفته پیشرو، ترافیکی از باز و بسته شدن نمادها را تجربه کنیم که بسیار برای بازار مهم است، چراکه بیشتر فعالان بازار درگیر مجامع خواهند بود. بهنظر میرسد، اگر بازار بخواهد مثبت باشد و بخواهد ثبت ۳ میلیون واحدی را پس بگیرد، نیاز به این دارد که مرداد آرامی را پشتسر بگذارد و بعد از فصل مجامع حرکت کند.
سیاستهای وزیر اقتصاد هم مهم است. در حال حاضر درباره ارز و قیمتگذاری دستوری، سختگیریها افزایش پیدا کرده است که این مسئله به شرکتها آسیب میزند. امیدوارم وزیر اقتصاد هم در مسئله ارز، قیمتگذاری دستوری و نرخ بهره حساس باشند، چراکه این 3 عامل در کنار عوامل سیاسی، میتواند به بازار ضربه بزند.
مهمترین مسئلهای که ما باید در رابطه با رفتارهایی که ناشی از واکنشهای سیاسی در معاملهگران است، در نظر بگیریم، بحث بازارگردانها است؛ 2 بازارگردان دولتی ما یعنی صندوق توسعه و صندوق تثبیت بههمراه بازارگردانهای خصوصی باید در بازار حضور داشته باشند و تقویت شوند. اتفاقی که درباره تجاوز رژیمصهیونیستی به کشور رخ داد، مسئلهای نبود که بازار سرمایه در 40 سال گذشته تجربه کرده باشد. بازارها هم مانند افراد به اخبار بد عادت میکنند، اما در آینده باید توجه ویژهای به بازارگردانی و نقدینگی فعال در بازار داشت. حتی باید آسیبشناسی از این 2 هفته تعطیلی بازار انجام شود و نتیجه آن را در تصمیمات آینده لحاظ کنیم. معمولا رشد و توسعه و ترقی و یا بهبود فرآیندها از همین بازنگریها و درس گرفتن از تجربیات و اعمال نتایج آن در بازار رخ میدهد که در آینده مجدد به این مشکل دچار نشویم.
خلاف عدهای که معتقدند شوکهای کنونی فرصت مناسبی برای انجام اصلاحاتی برای مثال در حجم مبنا و دامنه نوسان باشد، بعید میدانم در وضعیت کنونی با اصلاح ساختارها بتوان کار خاصی را انجام داد. اما میتوان اقدامات دیگری بهویژه درباره زیرساختهای الکترونیک بازار داشت تا اگر بازار با مشکل ناامنی مواجه شد، سیاستگذار مجبور نشود بازار را تعطیل کند و از طریق الکترونیک بتوان بازار را حفظ کرد. راهکارها برای نقدشوندگی که اگر افراد در شرایط بحرانی نیاز به پول داشتند، چگونه بتوانند اوراق بهادار خود را نقد کنند. همچنین لازم است دولت برای مسئله بازارگردانها و جبران خسارت شرکتهایی که در این مدت آسیبهای کسبوکاری دیدند، فکری بیندیشد تا تبعات این بحران برای شرکتها و بنگاهها کمتر شود.
حمایت مستقیم نظام بانکی از بازار سرمایه
محمد شیریجیان؛ معاون سیاستگذاری پولی بانک مرکزی؛ بانک مرکزی تصمیمات خوبی را برای حمایت از بازار سرمایه گرفته که در حال اجرای آن است. بانک مرکزی و سازمان بورس اوراق بهادار طی 2 هفته اخیر در جلسات مستمری که در سطوح کارشناسی و مدیریتی داشتند و طی جلساتی که بین رئیسکل بانک مرکزی، رئیس سازمان بورس و وزیر اقتصاد برگزار شد، تصمیمات خوبی برای حمایت از بازار سرمایه اتخاذ کردهاند.
بخشی از حمایتی که نظام بانکی از بازار سرمایه در حال حاضر انجام میدهد، بهصورت حمایت مستقیمی است که نظام بانکی در قالب بازارگردانی سهام بانکها و گروههای زیرمجموعه بانکها انجام میدهد. شرکتهایی که زیرمجموعه گروههای بانکی هستند، نقش سازندهای در شاخصسازی بازار سرمایه دارند. این حمایت مستقیم از سوی نظام بانکی و بهویژه بانکهای اصل ۴۴ انجام میشود.
این حمایتها در قالب بسته ۶۰ همتی انجام میشود که تصویب شده است. این بسته در قالب تامین مالی صندوق تثبیت، صندوق توسعه و تامین مالی سازمان بورس، تامین مالی اعتباری بازار سرمایه و خرید اوراق تبعی بازار سرمایه میتواند نقش بسیار ارزندهای را در بازارسازی و بازارگردانی اوراق دولتی و سهام بازار سرمایه ایجاد کند.
سیاستهای پولی بانک مرکزی تاثیر قابلتوجهی در عمق بازار بینبانکی داشته است. بهطوریکه حجم عمق بازار بینبانکی از حدود ۸۳ همت انتهای سال گذشته به ۳۲۱ افزایش پیدا کرد که حاکی از افزایش حدود 4برابری است. این اتفاق نقش خیلی موثری بر کنترل نرخ سود بازار بینبانکی و نرخ سود اوراق دولتی میتواند داشته باشد و از این طریق کمک قابلتوجهی به بازار سرمایه میشود. بنابراین بانک مرکزی و بانکها هم در قالب سهم قابلتوجهی که در بازارگردانی سهام بازار سرمایه داشتند و از طرفی در قالب بسته ۶۰ همتی که بهصورت تامین مالی اعتباری صندوق تثبیت، صندوق توسعه و تامین مالی سازمان بورس و همچنین از طریق سیاستهای پولی اعتباری که بانک مرکزی اتخاذ میکند، از بازار سرمایه حمایت میکنند.
سخن پایانی
رشد ۲۷هزار واحدی شاخص کل بورس تهران پس از 7 روز ریزش متوالی، نهفقط یک تحول عددی در تابلوی معاملات، بلکه نمادی از بازگشت «امید» به بازار سرمایهای است که در ماههای اخیر از حیث روانی، نقدینگی و سیاستگذاری در تنگنایی تاریخی گرفتار شده بود. جهش روز گذشته بازار، محصول همافزایی چند عامل همزمان است؛ اعلام رسمی نهاییشدن بسته تثبیت بازار، پیامهای مثبت از عرصه سیاست خارجی و منطقهای و سیگنالهای قابلتوجه از تغییر در تیم اقتصادی و جهتگیریهای اجرایی کشور. با اینحال پرسش اصلی همچنان پابرجاست؛ آیا این بازگشت، آغاز یک روند پایدار و ساختاری است یا فقط یک جهش مقطعی و ناشی از تزریق روانی انتظارات مثبت؟ آیا سیاستگذار، درسهای ریزشهای پیشین را درک کرده و بهسوی ساختن اعتماد پایدار در بازار سرمایه گام برمیدارد یا اینکه بار دیگر به دنبال نسخههای کوتاهمدت تثبیتی است. نسخه جدید بسته تثبیت، اگر صرفا به خرید سهام توسط صندوق توسعه و اجرای چند ابزار مشتقه محدود بماند، نمیتواند پاسخگوی بحران عمیقتر بیاعتمادی باشد که بازار سرمایه درگیر آن است. سهامدار خرد امروز بیش از هر چیز، نیاز به «اطمینان» دارد؛ اطمینان از اینکه سیاستگذار در میانه راه عقبنشینی نخواهد کرد، مقررات با ثبات باقی خواهند ماند، نرخ سود بانکی یکشبه جهش نخواهد یافت و ریسکهای سیاسی بدون تحلیل بر سر بازار آوار نمیشوند. بهبیان دیگر، بسته حمایتی باید فقط آغاز یک مسیر باشد، نه پایان آن.
تا زمانی که فعالان بازار احساس کنند، قواعد بازی بهصورت ناگهانی تغییر میکند، هیچ بسته حمایتی، حتی اگر هزار هزار میلیارد تومان منابع در آن تزریق شود، نمیتواند موج پایداری از اعتماد خلق کند. رشد روز گذشته بازار سرمایه، فرصت بازسازی اعتماد است؛ فرصتی که اگر با تصمیمهای شتابزده، عدمشفافیت و بازگشت به مداخلهگری تخریب شود، دیگر بهسادگی تکرار نخواهد شد. بازار سرمایه، نهفقط آیینه اقتصاد کشور، بلکه قطبنمای انتظارات عمومی از حکمرانی اقتصادی است.
اگر دولت و نهادهای تصمیمگیر بتوانند از این فرصت بهدرستی استفاده کنند، شاهد دورهای از رشد متعادل، توسعه ابزارهای مالی، بازگشت نقدینگی سرگردان به بورس و در نهایت تقویت تامین مالی تولید از بازار سرمایه خواهیم بود، وگرنه بازار بار دیگر در چالهای از بیاعتمادی، رفتارهای هیجانی، خروج سرمایه و تکرار دور باطل تثبیت ـ ریزش گرفتار خواهد شد.