فرصتسازی با انتخاب هوشمندانه
در هفتههای اخیر و بعد از شروع مذاکرات بین ایران و امریکا همهجا تحلیلها درباره سناریوهای گوناگونی است که اقتصاد ایران با آنها روبهرو خواهد بود. در این گزارش نگاهی داریم به فرصتهایی که در صورت توافق احتمالا برای صنعت خودرو ما ایجاد خواهد شد. در این میان همانطور که میدانید انتخاب شریک تجاری برای شرکتهای خودروسازی به یکی از تصمیمات راهبردی و تعیینکننده بدل شده است؛ تصمیمی که صرفا به شهرت یا اندازه برند محدود نمیشود و تحتتاثیر تحولات سریع بازار، فناوریهای نوین و تغییرات ژئوپلتیک قرار دارد. پویاییهای جدید صنعت خودرو، از جمله پیشرفت در سامانههای پیشرانه و فناوریهای پیشرفته کمکراننده، ضرورت بازنگری در معیارها و رویکردهای همکاری را بیش از پیش آشکار ساخته است. در چنین فضایی، شفافیت در اهداف و معیارهای انتخاب شریک، اهمیت ویژهای یافته و طول مدت شراکت نیز به یک پارامتر متغیر بدل شده است. این تحولات، پیامدهای عمیقی بر توسعه محصول، راهبردهای ورود به بازار و رشد کسبوکار خودروسازان دارد. در این زمینه صمت گفتوگویی داشته با علی میرزاییسیسان، پژوهشگر حوزه خودرو مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید.

صمت ضمن بررسی ابعاد تخصصی و تجربی شرکای بالقوه برای صنعت خودرو، تاثیر تغییرات احتمالی در شرایط سیاسی و اقتصادی ایران، مخصوصا با احتمال موفقیت مذاکرات هستهای و برداشته شدن تحریمها، روند انتخاب شرکای آینده صنعت خودرو را تحلیل میکند.
اگر توافقی برقرار شود و محدودیتهای ناشی از تحریمها برداشته شود، در صنعت خودرو شراکت با خودروسازان بزرگ بهعنوان یک فرصت دیده میشود. تحلیل شما از این فرصت چیست؟
انتخاب شریک تجاری مناسب، تصمیمی راهبردی و حیاتی برای تمامی خودروسازان صرفنظر از اندازه یا قدرت برند، بهشمار میرود، زیرا شرایط بازار به سرعت در حال تحول است و شرکتها برای دسترسی به بازارهای جدید، ارتقاء فناوری و سازگاری با تغییرات سریع، از جمله تحولات سامانههای پیشرانه و سامانههای پیشرفته کمکراننده (ADAS)، ناگزیر به بازنگری در رویکردهای خود هستند. با توجه به شتاب تغییرات، شراکتها باید با اهداف مشخص و بلندمدت و معیارهای انتخاب شفاف شکل بگیرند، چراکه همکاریهای کوتاهمدت در فضای متغیر فناوری و ژئوپلتیک، شکنندهتر از گذشته خواهند بود. از سوی دیگر، همکاریهای بلندمدت نیز ممکن است بهدلیل تغییر تواناییها و دینامیک بازار، توجیه خود را از دست بدهند. بنابراین، طول زمان شراکت نیز به پارامتری متغیر تبدیل شده است. پیامدهای یک شراکت، تصمیمی بسیار اثرگذار است که توسعه محصول، راهبردهای ورود به بازار و رشد کسبوکار را بهطور چشمگیری تحتتاثیر قرار میدهد. براساس تحلیلهای متنوع صنعت، تبیین مهمترین عواملی که تولیدکنندگان باید در انتخاب شرکای تجاری در فضای رقابتی امروز مدنظر قرار دهند، بسیار مهم است.
یک شریک تجاری مناسب در شرایط کنونی چه تخصص و قابلیتهایی باید داشته باشد؟
در شرایط فعلی تحولات جهانی، ارزیابی دقیق تجربه و دانش شریک بالقوه در حوزههای نوین، امری چالشبرانگیز شده است. دیگر صرفا اروپایی یا ژاپنی و حتی آلمانی بودن یک خودروساز، مزیت قطعی در دنیای امروز بهشمار نمیرود. بهعنوان مثال، همکاریهای اخیر میان خودروسازان آلمانی و چینی که تا چند سال پیش غیرقابل تصور بود، نشاندهنده تغییرات بنیادین صنعت است. بسیاری از برندهای مطرح با چالشهای جدی ناشی از رقابت شرکتهای چینی و عدمقطعیتهای تجاری و تغییر مدلهای حملونقل جهانی روبهرو شدهاند. بنابراین، تقریبا همه خودروسازان حتی آلمانیها به شراکتهای راهبردی نیاز دارند. البته شریک مناسب برای بنز با فولکسواگن یا نیسان متفاوت خواهد بود و این شراکتها به زنجیره تامین نیز گسترش یافته است. شراکت میتواند برای پلتفرم جدید یا فناوری خاصی مانند هوش مصنوعی، HMI، اتصال به شبکه یا باتری باشد. شرکایی که تخصص اثباتشده در بخش مربوطه دارند، بینشهای ارزشمندی ارائه میدهند که مسیر ورود به بازار را تسریع میکند. این تجربه به درک دقیق بازار، پیشبینی چالشها و ارائه راهحلهای عملی منجر میشود. برای انتقال دانش، زیرساخت تحقیق و توسعه قوی باید با دقت بررسی شود. تولیدکنندگان باید درباره قابلیت اطمینان و گستردگی تجربه شریک در پروژههای مشابه تحقیق کنند، حتی اگر فناوریها جدید باشند و سابقه طولانی نداشته باشند. همچنین، توانایی شریک در ارائه راهحلهای متناسب با روندهای بازار هدف و مهارت در بکارگیری فناوریهای نوآورانه اهمیت دارد. تخصص در تجاریسازی و ارزیابی هزینه و فایده انتخاب شرکا، مزیت مهمی ایجاد میکند و باید با تمرکز بر اهداف تجاری و همافزایی، اثربخشی راهبردهای ورود به بازار را افزایش داد. شریک توانمند باید همافزایی واقعی برای عبور از چالشهای تجاریسازی، قراردادهای تامین، مواد جدید و زنجیره تامین نوین مانند باتری خودروهای برقی و خودرانها در آینده (۱۰ سال بعد) را داشته باشد و بروزرسانی فناوریها را در شراکت ممکن سازد. این تخصص تضمین میکند که فناوریها و راهحلهای مورد نیاز برای توسعه و عرضه موفق محصولات نوآورانه فراهم باشد.
همچنین با توجه به شتاب تغییرات فناوری، شراکتها باید با اهداف مشخص و بلندمدت و معیارهای انتخاب شفاف شکل بگیرند، چراکه همکاریهای کوتاهمدت در فضای متغیر فناوری و ژئوپلتیک، شکنندهتر از گذشته خواهند بود. از سوی دیگر، همکاری بلندمدت نیز شاید توجیه نداشته باشد، چون تواناییها و دینامیک بازار در حال تغییر است. پس طول زمان شراکت هم پارامتر متغیری شده است. بهعنوان مثال، برخی همکاریهای اخیر میان شرکتهای بزرگ اروپایی با شرکای آسیایی، نشان داده است که حتی برندهای باسابقه نیز نیازمند بازنگری در مدلهای همکاری خود در اسرع وقت هستند. تابآوری و انعطافپذیری نیز در انتخاب شریک اهمیت دارد، زیرا تغییرات ناگهانی در بازار، فناوری یا سیاستهای بینالمللی میتواند مسیر همکاری را بهطور اساسی تغییر دهد. شرکای موفق باید قابلیت سازگاری سریع با شرایط جدید، مدیریت ریسکهای ناشی از تحولات بازار و بهروزرسانی راهبردها را داشته باشند تا بتوانند در فضای پرنوسان و غیرقابل پیشبینی صنعت خودرو، بقای خود را تضمین کنند.
همسویی اهداف تجاری هم در انتخاب شریک مهم است. در این باره نظر شما چیست؟
پیامدهای یک شراکت، تصمیمی بسیار اثرگذار است که توسعه محصول، راهبردهای ورود به بازار و رشد کسبوکار را بهطور چشمگیری تحتتاثیر قرار میدهد. همافزایی راهبردی میان طرفین، بهویژه در حوزه توسعه محصول، ورود به بازارهای جدید و رشد کسبوکار، نقش تعیینکنندهای دارد. بهعنوان مثال، شراکتهای راهبردی میان شرکتهای آلمانی و چینی، یا حتی میان خودروسازان اروپایی و چینی، نشان دادهاند که همافزایی و همسویی اهداف تجاری، میتواند سرعت نوآوری و موفقیت در بازار را افزایش دهد. همکاری اثربخش، زمانی تحقق مییابد که هر دو طرف با تمرکز بر منافع مشترک و بهرهگیری از نقاط قوت یکدیگر، به تحقق اهداف تجاری و افزایش سهم بازار دست یابند. همسویی چشماندازها، ارزشها و انتظارات طرفین، باید بهدقت موردبررسی قرار گیرد تا شراکت بتواند در بلندمدت به موفقیت منجر شود.
در انتخاب شریک تجاری، بررسی قابلیتهای عملیاتی و زنجیره تامین از اهمیت بالایی برخوردار است. چگونه میتوان در این بخش انتخاب درستی داشت؟
شراکتها میتوانند حوزههایی همچون پلتفرمهای جدید، فناوریهای خاص یا زنجیره تامین را دربرگیرند. شریک مناسب باید درک جامعی از چالشهای تجاریسازی، قراردادهای تامین، مدیریت مواد جدید و الزامات زنجیره تامین نوین، بهویژه در زمینه خودروهای برقی، داشته باشد. بهعنوان مثال، بسیاری از شرکتهای چینی با توسعه زنجیره تامین باتری و پردازش مواد اولیه، توانستهاند جایگاه خود را در بازار جهانی خودروهای برقی تثبیت کنند. ارزیابی قابلیت اطمینان، گستردگی تجربه و توانایی در ارائه راهحلهای متناسب با نیازهای بازار هدف، از جمله معیارهای حیاتی است. همچنین، وجود زیرساخت تحقیق و توسعه قوی و توانایی در انتقال دانش به زنجیره تامین داخلی، میتواند مزیت رقابتی مهمی ایجاد کند. این ارزیابی جامع، تضمین میکند که فناوریها و راهکارهای موردنیاز برای توسعه و عرضه موفق محصولات نوآورانه، بهطور مستمر و پایدار در اختیار شرکت قرار گیرد.
بعد از رفع تحریمها؟
تاکید اینروزهای فرانسه پس از دور اول مذاکرات ایران و امریکا مبنی بر اینکه این مذاکرات باید با منافع اروپا منطبق باشد، نشاندهنده رویکردی است که بیشتر بر اولویتهای یکجانبه اروپاییها تکیه دارد تا منافع مشترک و متوازن. این نگاه، سابقه تاریخی استعمارگری اروپا در ایران را به ذهن یادآوری میکند؛ تجربهای تلخ که کشور ما هیچگاه از آن نفعی نبرده و همواره متضرر شده است. در شرایط جنگ تجاری جهانی، اروپا، نگاه ویژهای به منابع سایر کشورها دارند و این مسئله ضرورت هوشیاری ایران در انتخاب شرکای اقتصادی را دوچندان میکند. یکی از اهدافی که فرانسه در این میان دنبال میکند، بازگشت به بازارهای خودروسازی و صنایع انرژی ایران است؛ حوزههایی که پیشتر برای این کشور بسیار سودآور بوده، اما کمتر به توسعه پایدار و منافع متقابل ایران توجه شده است. از اینرو ایران باید با درایت و آیندهنگری، میان زیادهخواهی امریکا و رویکردهای استعماری اروپا، منافع اقتصادی و صنعتی خود را در اولویت قرار دهد تا هم از فشار تحریمها رهایی یابد و هم گرفتار بازیهای قدرتهای استعماری نشود. با رفع تحریمها، فرصتهای گستردهای برای همکاری با شرکای خارجی بهتر مانند ژاپن، کره جنوبی، چین و حتی امریکا فراهم خواهد شد که میتوانند گزینههایی مناسبتر و مدرنتر نسبت به فرانسه باشند. در این شرایط، ایران نباید از رد همکاری با خودروسازی فرانسه واهمه داشته باشد.
شاید رد همکاری با اروپا تصمیمی منطقی و استراتژیک باشد که به آن فکر نکرده، چراکه صرفنظر از موقعیت صنعتی، کشورهای اروپایی همچنان با ذهنیتهای استعماری قرن نوزدهم بهدنبال منافع خود است و ایران گزینههای بهتری برای انتخاب شریک خارجی در اختیار دارد و باید درایت به خرج دهد.
با فرض رفع تحریمها و فراهمشدن امکان انتخاب آزادانه شریک تجاری، این پرسش اساسی مطرح میشود که آیا ایران باید همچنان به سنت گذشته، چشم به اروپا بدوزد یا با رویکردی آیندهنگرانه و بر پایه مطالعات راهبردی، گزینهای نوین و کارآمدتر برگزیند؟
برای دستیابی به تحولی بنیادین در صنعت خودرو ایران، زمان آن فرا رسیده که با نگاهی نو و بدون تکرار برای انتخاب به شرکای جدید برای گشودن افقهای تازهای را پیش روی این صنعت کشور عزیزمان بگشاییم. تجربه همکاریهای چندینساله با فرانسه، اگرچه در برهههایی دستاوردهایی به همراه داشته، اما امروز نشانههای آشکاری از افول جایگاه این کشور در صنعت خودرو جهان به چشم میخورد. کافی است به رفتار سیاسی اخیر فرانسه بنگریم؛ کشوری که نهتنها در بزنگاههای حساس، بیشترین کارشکنیها را در مذاکرات به نمایش گذاشت، بلکه همواره سیاستهای اقتصادی و صنعتی خود را بر منافع کوتاهمدت و باجخواهی استوار کرده است. اروپاییان، امروز زیر فشارهای اقتصادی و عقبماندگی فناورانه از سمت امریکا وچین، بیش از هر زمان دیگری بهدنبال شکار فرصتهای سودآور هستند و بازار ایران را طعمهای وسوسهانگیز میدانند.
واقعیت این است که فرانسه و سایر کشورهای اروپایی، بهویژه در حوزه انتقال فناوری و نوآوری، دیگر آن جایگاه پیشتاز گذشته را ندارند. وابستگی آنها به زنجیره تامین جهانی، بهویژه چین، و نیز رکود اقتصادی و سیاسی، آنها را به شرکایی ناپایدار بدل ساخته است. استدلالهایی نظیر «عادت صنعت خودرو ایران به فرانسه» نهتنها فاقد پشتوانه علمی است، بلکه استمرار این وابستگی، مانعی جدی بر سر راه پیشرفت و تحول واقعی صنعت خواهد بود.
ایران برای جهش و نوسازی صنعت خودرو خود، بیش از هر چیز نیازمند شریکی است که فناوریهای نوین، دانش روز و سرمایهگذاری هدفمند را به ارمغان آورد؛ ویژگیهایی که امروز در فرانسه و اغلب کشورهای اروپایی کمتر یافت میشود. در این میان، چرا ژاپن را مدنظر قرار ندهیم؟ کشوری که نهتنها در رتبهبندی جهانی تولید خودرو جایگاهی ممتاز دارد، بلکه محصولاتش ازنظر کیفیت، تنوع و رقابتپذیری، زبانزد بازارهای بینالمللی است. ژاپن با سرمایهگذاری گسترده در تحقیق و توسعه، پیشگام فناوریهای پیشرفتهای همچون سیستمهای هیبریدی، هوش مصنوعی و نرمافزارهای خودرو است و با زنجیره تامین قدرتمند و بومی، ثبات و امنیت همکاری بلندمدت را تضمین میکند.
از سوی دیگر، چین بهعنوان قدرتی نوظهور، طی سالهای اخیر جایگاهی ویژه در صنعت خودرو جهان یافته است. هرچند همکاریهای پراکندهای با ایران داشته، اما هیچگاه قراردادهای راهبردی مفید برای هر دو کشور منعقد نشده است. چین با سلطه بر زنجیره تامین باتریها، مواد اولیه و پیشرانهها، به یکی از ستونهای اصلی تولید خودروهای برقی و هوشمند بدل شده و شتاب خیرهکنندهای در نوآوری و توسعه فناوریهای نوین از خود نشان داده است. همچنین، توانمندی چین در حوزه رباتیک و هوش مصنوعی، میتواند مسیر هوشمندسازی صنعت خودرو ایران را هموار سازد و با مزیتهای هزینهای، امکان عرضه خودروهای باکیفیت و بهصرفه را فراهم آورد.
در کنار این دو گزینه، کشورهایی چون کره جنوبی و حتی ایالات متحده نیز میتوانند بهعنوان شرکای بالقوه موردبررسی قرار گیرند. هدف، نه حذف یا برتری مطلق یک کشور بر دیگری، بلکه عبور از رویکرد آزمونوخطا و حرکت بهسوی انتخابی هوشمندانه و مبتنی بر تحلیل ژئوپلتیکی و اقتصادی است. ایران باید با تسلط بر دانش کسبوکار بینالملل و بهرهگیری از مهارتهای مذاکره، شرکایی را برگزیند که نهتنها کیفیت محصولات داخلی را ارتقا دهند، بلکه جایگاه ایران را در بازارهای جهانی مستحکم سازند.
و سخن پایانی....
در نهایت، تحول واقعی صنعت خودرو ایران در گرو انتخاب شرکایی است که بتوانند فناوریهای روز، نوآوریهای بنیادین و سرمایهگذاری پایدار را به ارمغان آورند؛ شرکایی که آیندهنگر باشند و ایران را نه صرفا بهعنوان بازاری برای فروش، بلکه بهعنوان همکار و شریک راهبردی در توسعه صنعت خودرو ببینند. اکنون زمان آن فرارسیده که با نگاهی ژرف و انتخابی مدبرانه، مسیر آینده صنعت خودرو کشور را رقم بزنیم. باید به سیاستمداران و صنعتگران کشورمان یادآور شویم که انتخاب شریک تجاری در صنعت خودرو آینده، تغییر کرده، معیارها تکامل پیدا کرده است که نیازمند ارزیابی دقیق و جامع براساس معیارهای فوق، با توجه به شرایط متغیر بازار و فناوری و همچنین تحولات سیاسی و اقتصادی جهانی است.