-

نقش صنعت خودرو در تخریب محیط‌زیست

امیرحسن کاکایی_عضو هیات‌علمی دانشگاه علم و صنعت

صنعت خودرو یکی از صنایعی است که از دو جنبه باعث تخریب محیط‌زیست می‌شود؛ از یک سو در تولید آن حدود ۵۰ صنعت گوناگون همکاری می‌کنند. پس به‌عبارتی اگر صنعت خودرو نبود، این ۵۰ صنعت نیز کمتر به محیط‌زیست آسیب می‌زدند. از سوی دیگر،خودروها خود منشأ آلودگی هستند و از این منظر هم منجر به تخریب محیط‌زیست می‌شوند. خودرو از مواد گوناگونی ساخته می‌شود که در کنار آلودگی هوا، آلودگی آب‌وخاک را به‌دنبال دارد. به‌عنوان‌مثال، مواد ترکیبی مانند سرامیک‌ها، پلیمرها و به‌ویژه کامپوزیت‌ها، به‌شدت آلوده‌کننده هستند. به‌تازگی هم موضوع خودروهای برقی مطرح است که نیاز به باتری و انواع ترکیبات پلیمری یا فلزات ترکیبی را بالا خواهد برد که می‌تواند برای محیط‌زیست خطرناک باشد. البته در سال‌های اخیر کارهای بسیاری انجام‌شده تا ضربه کمتری به محیط‌زیست وارد شود. مثلا سال‌هاست از آزبست استفاده نمی‌شود و کار با کلروفلورو کربن‌ها هم متوقف شده است. استفاده از تترااتیل سرب هم در بنزین ممنوع شده است و در رنگ‌ خودرو به‌جای پایه‌های روغنی از پایه‌های آبی استفاده می‌کنند.

اما واقعیت چیز دیگری است. به‌هر حال زندگی قرن بیست‌ویکمی بدون صنعت خودرو معنی ندارد. بیاییم برعکس نگاه کنیم. اولا اگر اصولا بخواهیم صنعت خودرو را حذف کنیم که معنی ندارد. به‌هرحال انواع محصولات صنعت خودرو، از خودروهای سواری گرفته تا سنگین باربری، مزایای زیادی برای بشر دارند. در سال‌های اخیر در صنعت خودرو مانند بسیاری از صنایع کارهای زیادی انجام ‌شده تا اثرات زیست‌محیطی منفی آن کم شود و از آنجا که صنعت خودرو یک صنعت منسجم و بزرگ است، در جهان بسیاری از تحقیقات زیست‌محیطی توسط این صنعت انجام و هزینه‌های آن تامین می‌شود. اما اینکه بتوانیم از صنعت خودرو به نحو احسن استفاده کنیم تا اثرات منفی کمتری بر محیط‌زیست داشته باشد و به‌ویژه کمتر موجب تغییرات آب‌وهوایی و در نتیجه بیابان‌زایی شود، موضوع مهمی است که در ایران مغفول مانده است. صنعت خودرو یک صنعت آب‌بر است، پس باید در نزدیک منابع آبی مناسب قرار بگیرد که در این زمینه سیاست‌گذاران ما کمترین توجه را دارند. البته این موضوع مختص صنعت خودرو نیست و در صنعت فولاد، سیمان و بسیاری از صنایع انرژی‌بر آب‌بر، همین اشتباه را کرده‌ایم. می‌توانم ادعا کنم در سیاست‌گذاری‌های توسعه‌ای تنها موضوعی که در ۱۰۰ سال گذشته مهم نبوده، موضوع محیط‌زیست و کمبود آب بوده است. نتیجه این نحوه چیدمان کارخانجات و صنایع، وضعیت کنونی زیست‌محیطی کشور است. از این که بگذاریم. البته امیدوارم دیگران در مقالات دیگر به این جنبه از صنایع بیشتر بپردازند، می‌خواهم به موضوع دیگری که مختص صنعت خودرو است، اشاره کنم. محصولات صنعت خودرو متنوع است و اینکه یک کشور چگونه از کدام محصولات استفاده کند، موضوعی است که به‌شدت روی آلودگی محیط‌زیست اثر می‌گذارد.

متاسفانه دولت‌های ما در ۵۰ سال گذشته توجه‌شان معطوف بر خودروهای سواری بوده و این یک فاجعه زیست‌محیطی و غیرقابل انکار را در کشور به‌وجود آورده است؛ ترافیک سنگین و کاهش شدید بهره‌وری سیستم حمل‌ونقل. امروز کیست ‌نداند که به‌علت سیاست‌گذاری‌های غلط، نظام حمل‌ونقل بار و مسافر ما چه در شهرهای بزرگ و چه در بین شهرها، به‌شدت ناکارآمد است. درباره اثرات این ناکارآمدی بارها صحبت کرده‌ام. اما در کنار وقت تلف‌شده و اقتصاد ناکارآمد، خروجی این نحوه سیاست‌گذاری و ناکارآمدی، مصرف بالای بنزین و گازوییل و اتلاف منابع و البته ایجاد پسماندهای گوناگون از جمله انواع روغن‌ها، جامدات و مایعات دیگر در طبیعت است که قطعا به‌طور مستقیم به محیط‌زیست ضربه وارد می‌کند.

موضوع بعدی که در حیطه سیاست‌گذاری مطرح می‌شود، بی‌توجهی به خودروهای فرسوده است. با گرانی‌های متوالی، تورم و کمبود خودرو، عملا تعداد خودروهای فرسوده در کشورمان رو به افزایش است. این موضوع در کنار افزایش مصرف سوخت، نسبت به میزان مصرف سوخت و ارزش بار و مسافر جابه‌جاشده، میزان آلایندگی و استهلاک را بالا می‌برد. به‌عبارتی، اگر صنعت خودرو، به تولید خوب و به میزان کافی ادامه دهد، می‌تواند به‌ازای یک میزان جابه‌جایی بار و مسافر، خسارت کمتری به محیط‌زیست بزند. این نوع سیاست‌گذاری‌ها باعث‌شده سرعت تخریب محیط‌زیست بیشتر شود.

نکته آخر که می‌خواهم به آن اشاره کنیم، سیاست‌گذاری در سبد مصرف سوخت است که این هم نه در دست سیاست‌گذار است و نه صنعت خودرو. در کشوری زندگی می‌کنیم که یکی از پاک‌ترین سوخت‌های فسیلی، یعنی گاز طبیعی را در اختیار دارد و اگر درست برنامه‌ریزی می‌کردیم، می‌توانستیم یکی از پاک‌ترین ناوگان‌های حمل‌ونقل دنیا را با استفاده از گاز طبیعی داشته باشیم. از این مهم‌تر، اگر همین گاز را تبدیل به برق کنیم، می‌توانیم به روش پاک‌تری این سوخت را به مصرف برسانیم و در ازای جابه‌جایی یک میزان بار و مسافر، میزان کمتری آلودگی ایجاد کنیم. یک مورد دیگر هم می‌توانم در دهه سوم قرن بیست‌ویک به این اضافه کنم و آن استفاده از انرژی خورشیدی یا هیدروژن مستخرج به‌وسیله روش‌های پایدار است. این‌ها مواردی است که مضرات صنعت خودرو را همزمان با حفظ مزایای آن، برای یک کشور بالا می‌برد. اما همه اینها به سیاست‌گذاری و حکمرانی مناسب نیاز دارد. متاسفانه ما در قرن بیست‌ویک، به‌روزی افتاده‌ایم که در صنعت خودرو و حمل‌ونقل، درباره بدیهی‌ترین مسائل هم باید بحث کنیم و همچنان مدیران دولتی ما در کنار وکلای مجلس، مشغول تکرار تجربه‌های تلخ دیگر کشورها هستند، در حالی‌که باید درباره فناوری‌های پیشرفته در این صنعت صحبت کنیم و به‌سرعت روی بهبود فناوری‌ها در صنعت و بهبود سبد سوخت و خودرو در ناوگان کشور سرمایه‌گذاری کنیم، همچنان درباره روش‌های شکست‌خورده قیمت‌گذاری دستوری بحث می‌کنیم و مسئولان هنوز فکر می‌کنند با این روش‌های ضدبازار، می‌توانند صنعت را ارتقا دهند در حالی‌که صنعت روزبه‌روز نسبت به دنیا عقب می‌افتد. اصولا «چشم‌ها را باید شست، جور دیگر باید دید.»

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین