حفاظت از تاریخ به صرف قهوه
کافهنان، کافهکتاب، کافهسینما؛ کافههایی که تنها بهواسطه یک «کانتربار» میزبان رهگذران و عابرانی هستند که قهوهشان را در کمترین فرصت صرف میکنند یا پس از تحویل آن در لیوانهای کاغذی؛ بهاصطلاح «تِیک اِوِی» در خودرو یا محل کار میل میکنند.
کافهها گشوده شدند و با خودشان اصطلاحات، دوستیها و البته فرهنگی تازه را وارد کردند. این خاصیت ورود هر محصول و یا صنعت فرهنگی نو به هر مکانی است؛ فرهنگی به نام کافهگردی. کافهها شهر را قبضه کردند و تبدیل به کسبوکاری شدند که راهاندازی آن، آرزو و ایده بسیاری از جوانها است. کافههایی که مشتریهای دائم و گذری دارند و بهسرعت تبدیل به پاتوق میشوند. برخی که علاقهمند به تاریخ و حفظ آن هستند هم، ذوق به خرج میدهند و حافظه تاریخی را به طعم قهوه گره میزنند تا ماجرای کافهنشینی را از دریچههای بومی و سرزمینی خود نگاه کنند و به نمایش بگذارند. خانههایی با پنجدریها، اورسیها، پلکان، حوض، ایوان، پاگردها و طاقچههای خاص معماری ایرانی که راویان و شاهدان دورانی از تاریخ و تقویم ایرانی هستند. بناهایی که خریداری یا اجاره میشوند، دستی به سرورویشان کشیده میشود و تبدیل میشوند به بخشی از میراث فرهنگی با کاربری کافه و رفتوآمدهای آن دسته از اهالی کافهگردی که علاقهای هم به بافت تاریخی دارند. گزارش تصویری این شماره صمت با موضوع تغییر کاربری خانهها و عمارتهای قدیمی و تبدیل شدن آنها به کافه تهیه شده است. خانهکافهها یا عمارتهایی که به اعتبار تاریخ و تقویم، جان دوباره گرفتند و به صرف قهوه، تبدیل شدند به گذرگاهها و پاتوقهای تاریخی شهر.