-
صمت جهش ۲۰ درصدی ارزش ریال به‌دنبال مذاکرات تهران و واشنگتن را بررسی کرد

دلار سقوط کرد؛ ریال تقویت شد

افزایش خوش‌بینی به آینده توافق، تقاضا برای دلار را کاهش داد

رشد ۲۰ درصدی ارزش ریال در مدت ۶ روز، آن هم به‌دنبال انتشار اخبار مثبت مذاکرات ایران و امریکا، موضوع مهمی است که نیاز به تحلیل دقیق‌تر و البته زمان دارد تا ریشه‌های ثبات این رشد مشخص شود.

دلار سقوط کرد؛ ریال تقویت شد

به‌اعتقاد کارشناسان اقتصادی، رشد ارزش ریال به‌طورمستقیم با انتظارات مثبت بازار از آینده اقتصاد ارتباط دارد و الزاما بهبود واقعی و فوری در متغیرهای اقتصادی و سیاست‌گذاری‌های پولی رخ نداده است. تجربه سال‌های گذشته نشان داده هرگاه خبر مثبتی درباره مذاکرات یا توافق منتشر می‌شود، بازار در وضعیت انتظار و توقع کاهش تحریم‌ها مستقر می‌شود که البته این رشد ارزش ریال بیشتر حاصل جو روانی و انتظارات بازار است تا یک تغییر ساختاری یا بنیادی در کلیت اقتصاد. کارشناسان تاکید دارند زمانی می‌توان تحلیلی کارشناسانه و همراستا با دانش اقتصاد از رشد ارائه داد که آورده واقعی مذاکرات یا توافق طبق متغیرها و شاخص‌های اقتصادی ثبت شود؛ مانند تسهیل دسترسی به منابع ارزی بلوکه‌شده یا افزایش صادرات نفت که در نهایت، ورود ارز منجر به کاهش یا کنترل نرخ دلار شود. در این صورت افت نرخ دلار تاثیر صددرصدی بر افزایش ارزش ریال خواهد داشت. کاهش نرخ دلار در بازار آزاد یا رسمی، به‌طورمستقیم باعث می‌شود ارزش ریال نسبت به دیگر ارزها افزایش پیدا کند. به‌عنوان‌مثال اگر نرخ دلار از ۶۰ هزار تومان به ۴۸ هزار تومان (یعنی حدود ۲۰درصد افت) برسد، در عمل یعنی ریال ۲۰ درصد تقویت شده و این دقیقا همان عددی است که در اخبار به آن اشاره شده، بنابراین این رشد در واقع معادل کاهش نرخ دلار است. اما پرسش اصلی این است که آیا این رشد پایدار خواهد بود؟ آیا در حال‌ حاضر که سیگنال‌های مذاکرات، به‌طورمستقیم باعث افزایش ارزش ریال شده، بانک مرکزی و سیاست‌گذار پولی، ابزاری برای حفظ همین رشد نسبی ارزش ریال خواهد داشت؟

صمت در رابطه با افت و خیز ارزش ریال در برابر سیگنال‌های خبری و جایگاه آن در اقتصاد با تحلیلگران اقتصادی و البته سیاسی گفت‌وگویی داشته که در ادامه می‌خوانید.

در ایران، ریال ارز پایه اما دلار ارز مظنه است

به‌اعتقاد تحلیلگران اقتصادی، تجربه سال‌های گذشته نشان داده است تا وقتی نتیجه عملی مذاکرات مشخص نشود (مثل توافق، آزادسازی پول‌های بلوکه‌شده یا لغو تحریم‌ها)، این رشد موقتی خواهد بود. از سویی اگر مذاکرات شکست بخورد یا اخبار منفی منتشر شود، بازار به‌سرعت واکنش معکوس نشان داده و دلار ممکن است جهش پیدا کند. از این‌رو رشد ۲۰ درصدی ریال در ۶ روز ناشی از افت دلار و انتظارات مثبت مذاکراتی است. این رشد در حال حاضر روانی و موقتی است، نه ناشی از تغییرات اقتصادی واقعی و پایداری آن هم بستگی به نتایج عملی مذاکرات دارد. وقتی خبرهای مثبتی از مذاکرات به بیرون درز می‌کند، بازار ارز (و به‌ویژه دلار) در ایران بلافاصله واکنش نشان می‌دهد. این نوع اخبار باعث ایجاد توقع فعالان بازار نسبت به کاهش تحریم‌ها، افزایش صادرات نفت یا تسهیل در انتقال منابع مالی ایران می‌شود. در نتیجه، تقاضای سفته‌بازانه برای دلار کاهش پیدا می‌کند و مردم تمایل دارند ارزهای خود را به ریال تبدیل کنند.

اثر روانی اخبار

بسیاری از نوسانات نرخ ارز در ایران، در کوتاه‌مدت بیشتر تحت‌تاثیر جو روانی بازار است تا عرضه و تقاضای واقعی. با ایجاد جو خوش‌بینی، حتی بدون وقوع تغییر عملی در وضعیت تحریم‌ها، تقاضا برای دلار کاهش و عرضه در بازار غیررسمی افزایش پیدا می‌کند. این جو روانی باعث افزایش ارزش ریال خواهد شد.

پیش‌بینی کارشناسان از پایداری رشد ریال

در کوتاه‌مدت، ممکن است ریال اندکی دیگر تقویت شود، به‌آن شرط که اخبار مثبت ادامه پیدا کند. اما در بلندمدت، اگر این اخبار به نتایج عملی نرسد (توافقی امضا نشود یا آزادسازی منابع انجام نشود)، بازار می‌تواند دوباره به‌سمت دلار برگردد. همچنین، بانک مرکزی ایران در برخی موارد ممکن است با تزریق ارز یا اقدامات سیاسی به این نوسان دامن بزند یا آن را کنترل کند. هرچند در مورد اخیر بانک مرکزی و سیاست‌گذار پولی، اقدامی به‌منظور عرضه ارز نداشته است و تا لحظه تهیه این گزارش تنها اخبار مثبت سیاسی، کاهش نرخ دلار و جو روانی بازار به‌نوعی افزایش موقتی ریال را در پی داشته است. در چنین شرایطی، محقق نشدن اقدام عملی می‌تواند احتمال بازگشت روند قبلی را به‌دنبال داشته باشد.

گام لرزان اقتصاد نتیجه سیاست خارجه ناتوان است

علی بیگدلی، کارشناس مسائل بین‌الملل؛ باید ابتدا این گزاره را در نظر داشته باشید که اقتصاد تابعی از سیاست است. یعنی هر نوسانی در سیاست به‌طورمستقیم بر شرایط اقتصادی جامعه تاثیر می‌گذارد. بنابراین اقتصاد ما اگر در حال ‌حاضر گام لرزانی دارد، به‌دلیل ناتوانی سیاست خارجه بوده که بر اقتصاد هم تاثیر گذاشته است.

مذاکرات کنونی در دور نخست خوب پیش رفته و توانسته است رضایت هر دوطرف را جلب کند،همچنین توانسته با تاثیری که بر اخبار داشته تاحدودی جناح راست تندرو داخلی را هم آرام کند تا دست به واکنش‌های تند و تیز نزنند. این مذاکره از نظر سیاسی مانور خوبی بوده، هرچند آثار اقتصادی آن هنوز در حد شوک و جو روانی اخبار بوده است. هنوز توافق اقتصادی و رفع محدودیت مطرح نشده است و باید در دور بعدی روی مبانی و اصولی تمرکز شود که پایداری و تداوم داشته باشد. مسئله اصلی توافق ایران بر سر مسائل هسته‌ای است که به‌دنبال تاکید و تایید بر درصد مشخصی از غنی‌سازی است که در برجام هم مطرح شده بود. به‌نظر می‌رسد ایران اینها را پذیرفته است. هیچ راه دیگری جز این مذاکرات وجود نداشت و ایران باید سیاست منعطف بیشتری از خود نشان می‌داد. رویدادهای منطقه دیگر به‌نفع منافع و قدرت ما نیست. پیش‌بینی من این است که در دور دوم مذاکرات، قدم بلندتری بر خواهیم داشت و معامله‌ای انجام خواهد گرفت که پله پله می‌توان مسائل هسته‌ای را حل کرد. ورود گروسی و گزارش وی هم می‌تواند سیگنال مثبتی را به امریکا بدهد. داوری گروسی می‌تواند باعث پیشرفت روند مذاکرات باشد. امیدواریم در قبال امتیازهایی که ایران می‌دهد، بتواند امتیازهایی هم از طرف امریکایی دریافت کند، بخشی از تحریم‌ها رفع و پول‌های بلوکه‌شده در قطر هم آزاد شود.

در دور دوم مذاکرات به‌احتمال زیاد آزادسازی پول‌های بلوکه‌شده مطرح خواهد شد. اگرچه اتحادیه اروپا در حال ‌حاضر مدعی شده است مذاکرات ایران و امریکا باید در راستای منافع اتحادیه اروپا هم باشد. اروپایی‌ها از قافله مذاکره با ایران که امریکا راه‌انداخت، جا ماندند و اروپایی‌ها در حال فشار به فرانسه هستند تا اقدامی انجام گیرد که ایران به تعهدات خود عمل کند. خود اروپا هم در اکنون در حال فشار به ایران است تا مسائل هسته‌ای خود را حل کنند. ما چندان مشکلی با اروپایی‌ها نداریم، اما باید آن مسئله اسنپ بک که در دست اروپایی‌ها است را از طریق گروسی حل و فصل کنیم. از این‌رو گزارش گروسی در حل مسئله اسنپ بک و رهایی کشور از این مسئله هم اهمیت دارد. پازلی اکنون از جناح اتحادیه اروپا، ایران و امریکا روی میز مذاکرات بین‌المللی است که باید در آن بسیار دقیق رفتار کرد. امیدواریم گزارش آقای گروسی در حدی رضایت‌بخش باشد که منافع ما را تامین کند.

تلاش برای افزایش حقیقی ارزش پول

وحید محمودی، اقتصاددان؛ کاهش ارزش پول ملی را از دو نگاه می‌توان بررسی کرد؛ از نظر طرفداران اقتصاد پولی، رشد بی‌رویه نقدینگی عامل اصلی افت ارزش پول ملی است. رشد بالای نقدینگی باعث می‌شود تا تورم افزایش پیدا کند و روی رشد نرخ ارز و سایر متغیرهای اقتصادی هم تاثیر بگذارد.

اما عوامل کاهش ارزش پول ملی را می‌توان هم در عرصه داخلی و هم بین‌المللی مشاهده کرد. در واقع مقایسه قدرت خرید پول ملی نسبت به دوره‌های قبل نشان‌دهنده افت ارزش پول در داخل است و ارتباطی به نرخ ارز ندارد، بلکه به‌واسطه تورم این اتفاق می‌افتد. در عرصه بین‌المللی هم افزایش نرخ ارز و تفاضل نرخ تورم با سایر اقتصادها، عامل تضعیف ارزش پول ملی است.

اگر عامل اصلی افت ارزش پول ملی را نقدینگی بدانیم، باید با یک برنامه‌ریزی دقیق خلق نقدینگی را مهار کنیم.

اما از نگاه نهادی و ساختاری، در افت ارزش پول ملی مشکل تنها به طرف تقاضا مربوط نمی‌شود و ضعف طرف عرضه و تولید مهم‌ترین نقش را در افت ارزش پول دارد، به‌طوری‌که اگر طرف عرضه و تولید ظرفیت بالایی داشته باشد، می‌تواند با جذب نقدینگی موجود در اقتصاد نه‌تنها از تورم جلوگیری کند، بلکه موجب افزایش نرخ رشد اقتصادی شود تا در میان‌مدت به تعادل متغیرهای اقتصادی کمک کند. این در حالی است که بخش تولید و عرضه در اقتصاد ایران با مشکلات بسیاری روبه‌روست و توان جذب ندارد. از سوی دیگر در اقتصاد ایران هزینه مبادله بسیار بالاست، به‌گونه‌ای‌که ۳۵ تا ۴۰ درصد از این ناحیه به بخش تولید هزینه تحمیل می‌شود. علاوه بر این، به‌دلیل تحریم‌ها در مبادلات جهانی و جذب سرمایه‌گذاری نیز با محدودیت‌های شدیدی مواجه هستیم.

برای افزایش ارزش پول ملی باید به‌صورت سیستمی به اقتصاد نگاه کنیم و برای تمام حوزه‌های اقتصادی برنامه مشخصی داشته باشیم تا عدم‌تعادل‌ها در اقتصاد کاهش یابد. این در شرایطی است که هم هماوندی و نیز هم‌آیندی را در چالش‌های اقتصادی داریم که نتیجه آن افت شدید ارزش پول ملی شده است. تنها با تغییر در مدیریت بخش اقتصاد نمی‌توانیم این چالش‌ها را برطرف کنیم و مدیریت کلان در بخش سیاسی نیز تاثیر بسیار زیادی دارد.

اینکه گفته می‌شود سیاست خارجی اقتصادمحور خواهد شد، اهمیت بسیار زیادی دارد. بدین‌ترتیب برنامه‌های وزارتخانه‌های امور خارجه و اقتصاد باید با هم تلفیق شود تا پشتوانه‌ای برای افزایش ارزش پول ملی شود.

اگر راه ورود سرمایه‌گذاری خارجی به کشور باز شود، در کنار کمک به رونق تولید، تعادل به اقتصاد بازمی‌گردد. امروزه اقتصاد ایران از نظر جذابیت سرمایه‌گذاری با بازدهی بیش از ۲۰ درصدی، یکی از جذاب‌ترین مقاصد سرمایه‌گذاران محسوب می‌شود، اما آنچه مانع ورود سرمایه می‌شود، مجموعه‌ای از ریسک‌های اقتصادی و سیاسی است که باید از بین برود. در صورتی که میلیاردها دلار پروژه اقتصادی کشور به منابع مالی خارج دسترسی پیدا کند، علاوه بر رشد اقتصادی، اشتغال نیز افزایش می‌یابد.

سخن پایانی

به‌اعتقاد کارشناسان اقتصادی و تحلیلگران مسائل بین‌الملل رشد ۲۰ درصدی ارزش ریال در مدت کوتاه، نتیجه ترکیبی از اخبار مثبت مذاکرات و اقدامات بانک مرکزی بوده است با این حال، پایداری این روند به عوامل متعددی بستگی داد. در صورت پیشرفت مذاکرات و دستیابی به توافقات عملی و رفع تحریم‌ها، ممکن است شاهد تقویت بیشتر ریال باشیم. تداوم سیاست‌های بانک مرکزی و ادامه اقدامات موثر بانک مرکزی در کنترل بازار ارز می‌تواند به تثبیت نرخ دلار کمک کند. تحولات اقتصادی داخلی و خارجی، عوامل اقتصادی مانند نرخ تورم، رشد اقتصادی و تغییرات در بازارهای جهانی نیز بر نرخ ارز تاثیرگذار خواهند بود. در مجموع، اگرچه افزایش اخیر ارزش ریال امیدوارکننده است، اما برای پایداری این روند، نیاز به اقدامات مستمر و موثر از سوی دولت و بانک مرکزی وجود دارد.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین