بورس در حال آنالیز مذاکرات
بازار سرمایه در نخستین روز معاملاتی هفته و تحتتاثیر اخبار مربوط به مذاکرات ایران و امریکا، روند مثبتی را تجربه کرد، هرچند بهعقیده کارشناسان، در مقایسه با دیگر بازارهای موازی مانند دلار و طلا بازار سرمایه همچنان حرفی برای گفتن ندارد، اما با این حال سیگنالهای سیاسی مذاکرات توانسته است تاحدودی موجب تحرک و سبزپوشی بازار سهام شود.

شاخص کل بازار سرمایه روز گذشته ۲۳فروردین با گذشت تنها ۵ دقیقه از آغاز معاملات ۶ هزار و ۹۴۲ واحد رشد کرد و در کانال ۲ میلیون و ۸۳۷ واحدی ایستاد. بیشترین حجم معاملات متعلق به گروه بانکی بوده و دومین رشد حجم معاملات را گروه حملونقل داشته است. بهاعتقاد کارشناسان، وضعیت بازار سرمایه ایران این روزها بیش از هر زمان دیگری تحتتاثیر اخبار سیاسی و بینالملل است. در هفتهای که بازارهای جهانی از تنشهای سیاسی و اقتصادی بینالمللی آسیبپذیر هستند، پیشبینی میشود بورس ایران همچنان متعادل دنبال شود.
در روزهای اخیر، صرف اعلام آغاز گفتوگوهای غیرمستقیم میان تهران و واشنگتن، باعث شده سرمایهگذاران حقیقی دوباره به بازار بازگردند. شاخص کل با رشد قابلتوجهی همراه شد، ارزش معاملات خرد افزایش یافت و نگاهها به آینده کوتاهمدت بورس خوشبینانهتر شد. این در حالی است که در سطح بنیادی، تغییری در وضعیت اقتصادی یا عملکرد شرکتها رخ نداده بود. تجربه گذشته نیز این موضوع را تایید میکند که بازار سرمایه ایران در سالهای اخیر بارها به اخبار مذاکرات، توافقنامهها یا تحریمها واکنش شدید نشان داده و پس از مدتی، این اثرگذاری کمرنگ یا ناپایدار شده است. بهبیان دیگر، سیاستمحوری بورس، آن را مستعد نوسانات هیجانی کرده است. گزارش پیشروی صمت در رابطه با تاثیر اخبار مذاکرات بر سبزپوشی و تعادل نسبی در بازار سرمایه است که در ادامه میخوانید.
سیگنالهای سیاسی، بازیگر نخست بورس تهران
بازار سرمایه ایران، بیش از آنکه به دادههای اقتصادی و سودآوری شرکتها واکنش نشان دهد، با شنیدن صدای سیاست، نبضش تغییر میکند؛ گویی کنترل نوسانات شاخص کل در دست اخبار سیاسی است.
در ساختار اقتصادی نیمهدولتی ایران، بازار سرمایه بهشدت تحتتاثیر سیاستهای کلان و فضای دیپلماتیک است. از مذاکرات برجامی گرفته تا اظهارنظر یک مقام غربی درباره ایران، همه و همه میتوانند نقش «بمب خبری» را بازی کنند، بهویژه در شرایطی که ثبات اقتصادی شکننده است، این سیگنالها اهمیت دوچندانی پیدا میکنند. نمونهاش، چند روز اخیر که تنها با انتشار خبر آغاز دور جدید مذاکرات ایران و امریکا، شاخص کل بورس جهش گرفت و ارزش معاملات خرد افزایش یافت. این در حالی است که هیچ تغییری در وضعیت بنیادی شرکتها یا اقتصاد کلان رخ نداده بود. بازار سهام در ایران اغلب به سیگنالهای سیاسی واکنش لحظهای نشان میدهد، اما اثرات بلندمدت آن معمولا یا فراموش میشود یا کمرنگ. بهبیان دیگر، سیاست نقش یک «محرک احساسی» دارد؛ محرکی که میتواند حتی در خلاف جهت واقعیتهای اقتصادی، بازار را سبز یا قرمز کند.
اگرچه سیگنالهای سیاسی گاهی امید را به بورس تزریق میکنند، اما اتکای بیش از حد به آنها بازار را مستعد هیجانزدگی میکند. سرمایهگذارانی که بهجای تحلیل بنیادی، تنها با شنیدن یک تیتر، تصمیم به خرید یا فروش میگیرند و قربانی همین نوسانات غیرمنطقی میشوند. بهاعتقاد کارشناسان، تا زمانی که شفافیت اقتصادی، ثبات سیاستگذاری و استقلال بازار سرمایه تقویت نشود، بورس تهران همچنان با یک چشم به تلویزیون و خبرگزاریها نگاه میکند و با چشم دیگر به تابلوی معاملات. در چنین فضایی، «رنگ» بازار نه حاصل سودآوری شرکتها، بلکه بازتاب سایه سیاست بر اقتصاد است.
تمامی بازارها در فاز انتظار
همایون دارابی، کارشناس بازار سرمایه؛ در نگاه به بازارهای جهانی مشاهده میشود که شرایط کنونی در اقتصاد جهانی تحتتاثیر جنگ اقتصادی و تعرفهای است که ترامپ بهراه انداخته است. در کشور ما در کنار افت نرخ کامودیتیها که فاکتور مهمی است؛ 2 عامل و ریسک مهم دیگر هم وجود دارد؛ یکی تنش نظامی و دیگری مذاکرات ایران و امریکا و نتایج و تهدیدهای لفظی است که بین تهران و واشنگتن در حال رد و بدل شدن است. از طرفی وضعیت در دیگر بازارها مانند بازار طلا و ارز همراه با نوسان هرروزه است.
در بخش مدیریت کلان اقتصاد متاسفانه پس از استیضاح آقای همتی وزارت اقتصاد بدون وزیر مانده است. اختلاف شدید ارز نیما و آزاد بالا است و بهنظر نمیرسد دولت در حال حاضر تمایلی به اصلاح اقتصادی داشته باشد و اولویتش بیشتر مسائل خارجی است. هنوز فروردین بهپایان نرسیده؛ اما جدول خاموشیها و ناترازی برق را در اخبار شاهد هستیم. تمام این عوامل باعث میشود وضعیت بازار سرمایه وضعیت درستی و ترازی نباشد و همه منتظر هستند تا تکلیف تنشهای سیاسی و نظامی مشخص شود. اگر دولت بخواهد به همین شیوه کنونی به ناترازیها ادامه بدهد، در آینده دچار ناترازیها و مشکلات اقتصادی شدیدتری خواهد شد. در حال حاضر تمامی بازارها در فاز انتظار هستند و باید منتظر نتیجه نهایی مذاکرات و تنشها ماند. از طرفی در فصل مجامع هستیم و جذابیتهای سود نقدی وجود دارد. شرکتهای بورسی، در تدارک برگزاری مجمع عمومی سالانه خود هستند. در این مجامع عموما سود سالانه را تقسیم میکنند، عملکرد مالی شرکت را موردبررسی قرار میدهند و افزایش سرمایه را تصویب میکنند و بازار ثبت سود نقدی دارند.
اما با این احوال و در مواجهه با ریسکها که بازار موازی بسیار داغ و فعال جذب نقدینگی میکند، بازار سهام چندان حرفی برای گفتن ندارد.
اگر بخواهیم ریسکهای تاثیرگذار در بازار سهام را به 2 دسته ریسکهای درونی و بیرونی تقسیم کنیم باید گفت که ۸۰ درصد مشکلات بورس ناشی از ریسکهای داخلی است و مواردی از جمله ارز، نرخگذاری دستوری و نرخ بهره بالا مسئله اساسی هستند و اگر این موارد حل شوند، شاید بسیاری از مسائل در بازار سهام هم حل و فصل شود. در حال حاضر آنچه بیش از هر چیز در بازار بورس تعیینکننده و تاثیرگذار است، تصمیمات داخلی است.
توافق سیاسی، محرک رشد بازار
مجید عبدالحمیدی، کارشناس بازار سرمایه؛ بازار سرمایه ایران در برهه کنونی در موقعیتی ایستاده که میتوان آن را «انتظار برای یک سیگنال تعیینکننده» توصیف کرد.
باوجود فشارهایی همچون نرخ بهره بالا، رکود نسبی در معاملات و تداوم خروج سرمایه از بازار، شاهدیم که بسیاری از سهمها به کفهای قیمتی چند سال اخیر رسیدهاند و نسبتهای ارزشگذاری نظیر P/E در سطوحی قرار گرفته که از منظر تحلیل بنیادی، جذابیت نسبی ایجاد کرده است.
با این حال، آنچه موجب احتیاط فعالان بازار شده، نبود قطعیت در آینده اقتصاد کلان، سیاستگذاری و روابط بینالملل است. در این فضا، آغاز مذاکرات سیاسی و احتمال حصول یک توافق، میتواند نقش نقطه عطف را برای بورس ایفا کند؛ چراکه بازار سهام همواره بهعنوان یک بازار پیشنگر، بیش از سایر بازارها نسبت به تحولات کلان و تغییرات ریسک سیستماتیک واکنش نشان میدهد.
در صورت ارسال سیگنالهای مثبت از روند مذاکرات، انتظار میرود نخستین واکنش بازار در قالب افزایش حجم معاملات، بهبود تقاضا در صنایع صادراتمحور و کاهش فشار فروش در کل بازار شکل بگیرد.
تاثیر چنین تحولاتی را میتوان در 3 بعد اصلی بررسی کرد. نخست، بعد روانی که معمولا با سرعت بیشتری عمل میکند. بازگشت فضای خوشبینی و کاهش نااطمینانی میتواند موجب شود سرمایهگذاران حقیقی که در ماههای اخیر عمدتا در حاشیه بازار قرار داشتهاند، بار دیگر به بازار بازگردند. دوم، بعد بنیادی که در میانمدت خود را نشان میدهد؛ از جمله کاهش نرخ ارز، کاهش هزینههای تامین مالی و واردات مواد اولیه، افزایش فروش شرکتهای صادراتی و بهبود جریان نقدی بنگاهها.
سوم، بعد سیاستگذاری که چنانچه همزمان با روند مذاکرات، سیاستهای حمایتی و هوشمندانه برای تعمیق بازار و افزایش شفافیت بهاجرا درآید، میتوان انتظار داشت که اعتماد عمومی به بورس بازیابی شده و بازار به روندی پایدارتر وارد شود.
افزون بر این، نباید فراموش کرد بازار سرمایه میتواند در صورت کاهش تنشهای بینالمللی، به دروازهای برای جذب سرمایه خارجی نیز تبدیل شود. صنایع بزرگی نظیر پتروشیمی، فلزات اساسی، معادن و بانکها از مزیتهای رقابتی برخوردارند و در صورت عادیسازی روابط تجاری و رفع محدودیتهای بانکی و مالی، بستر برای ورود سرمایهگذاری خارجی فراهم خواهد شد؛ تحولی که میتواند نهتنها بازار سهام، بلکه کلیت اقتصاد کشور را از منظر رشد تولید و اشتغال منتفع سازد.
در مجموع، میتوان گفت که ایران در حال حاضر در آستانه یک فرصت بالقوه قرار دارد. توافق سیاسی میتواند بهمثابه جرقهای عمل کند که موتور رشد بازار را دوباره بهحرکت درآورد؛ اما تحقق پایداری این رشد، مستلزم آن است که در کنار کاهش ریسکهای سیاسی، اصلاحات ساختاری در حوزه سیاستگذاری اقتصادی و بازار سرمایه نیز بهصورت همزمان پیش برود. در غیر این صورت، ممکن است بازار تنها یک رشد کوتاهمدت تجربه کند و دوباره به فاز رکود بازگردد؛ بنابراین اکنون بیش از هر زمان دیگری، هماهنگی میان سیاست خارجی و سیاستهای اقتصادی برای استفاده حداکثری از فرصتهای پیشرو اهمیت دارد.
سخن پایانی
با آغاز دور جدید مذاکرات ایران و امریکا، شاخص کل بورس تهران به مدار صعودی بازگشت و تالار شیشهای، سبزپوش شد. این واکنش مثبت بورس، بار دیگر نقش پررنگ سیگنالهای سیاسی در جهتگیری بازار سرمایه ایران را یادآوری کرد. تحلیلگران معتقدند در شرایط فعلی، اخبار سیاسی و دیپلماتیک بیش از متغیرهای اقتصادی، مسیر حرکتی بورس را تعیین میکنند. بهاعتقاد تحلیلگران بازار سرمایه، آغاز مذاکرات 3 تاثیر روانی، بنیادی و معاملاتی بهدنبال داشته است. ا
ز بعد روانی توانسته فضای خوشبینی را در بازار ایجاد کرده و موجب کاهش نااطمینانی شود. این امر میتواند سرمایهگذاران حقیقی را که در ماههای اخیر در حاشیه بازار بودهاند، به بازگشت ترغیب کند.
تاثیر بنیادی یکی از آثار اخبار مذاکرات است که در صورت پیشرفت، کاهش نرخ ارز، بهبود فروش شرکتهای صادراتمحور و کاهش هزینههای تامین مالی را بهدنبال خواهد داشت که میتواند به بهبود جریان نقدی بنگاهها نیز منجر شود. تاثیر معاملاتی نیز که در واقع همان افزایش حجم معاملات و بهبود تقاضا در صنایع صادراتمحور از نخستین واکنشهای بازار به اخبار مثبت مذاکرات است. با آغاز مذاکرات ایران و امریکا، بورس تهران واکنش مثبتی نشان داده است.
ساختار خاص اقتصاد ایران که در آن بسیاری از شرکتها وابسته به نهادهای حاکمیتی هستند، باعث شده است که بورس بیش از آنکه آیینه اقتصاد باشد، بازتابدهنده فضای سیاسی و روانی کشور باشد. یک تیتر مثبت درباره توافق احتمالی، میتواند موج خرید ایجاد کند و یک اظهارنظر منفی، شوک فروش را رقم بزند. بهگفته کارشناسان، در بازاری که شفافیت اطلاعاتی پایین و اعتماد عمومی شکننده است، قدرت تاثیرگذاری سیگنالهای سیاسی بهمراتب بیشتر از تحلیلهای تکنیکال یا فاندامنتال است. در مجموع، بهنظر میرسد تا زمانیکه اصلاحات اساسی در ساختار بازار سرمایه، نظام سیاستگذاری و شفافیت اطلاعاتی انجام نگیرد، بورس تهران همچنان تحتسیطره سیاست خواهد ماند. در چنین فضایی، رنگ تابلوی بورس نه از عملکرد مالی شرکتها، بلکه از تیتر خبرگزاریها و فضای ژئوپلتیک منطقه تاثیر میگیرد.