«آب در کوزه و ما تشنهلبان میگردیم»
در سالهای اخیر با آمدن تابستان یک کابوس آرامش را از اقشار گوناگون جامعه، چه مردم عادی و چه صاحبان واحدهای اقتصادی میگیرد و با رسیدن زمستان کابوسی دیگر؛ در تابستان این سالها قطع برق گزارهای است که کشور را گریزی از آن نیست و با سررسیدن زمستان قطع گاز.
در سالهای اخیر با آمدن تابستان یک کابوس آرامش را از اقشار گوناگون جامعه، چه مردم عادی و چه صاحبان واحدهای اقتصادی میگیرد و با رسیدن زمستان کابوسی دیگر؛ در تابستان این سالها قطع برق گزارهای است که کشور را گریزی از آن نیست و با سررسیدن زمستان قطع گاز. در چنین وضعیتی انگار سیاستگذاران اصل را بر پذیرش شرایط ازسوی جامعه گذاردهاند و بر همین مبنا راهکارهای دمدستی موجود را برای کنترل شرایط مناسب میدانند؛ -دستکم در نگاه نخست اینگونه بهنظر میرسد- راهکارهایی چون سوزاندن مازوت که به قیمت تخریب محیطزیست و گاهی حیات جامعه بشری تمام میشود. انرژی در کشور مشترکان متعددی در دستههای گوناگون دارد؛ دستههایی تحت عناوین خانگی، تولید و صنعت، تجاری و... که نبود انرژی در هر کدام از این بخشها خساراتی جبرانناپذیر وارد میآورد؛ از فساد مواد غذایی، خرابی دستگاههای برقی و عدم دسترسی به دمای مطلوب و... در بخش خانگی گرفته تا قطع تولید در واحدهای صنعتی؛ این در حالی است که منابع انرژی در کشور ما بهحدی است که استفاده مطلوب از این منابع نهتنها چالش کمبود انرژی را در کشور ما از هستی ساقط میکند، بلکه میتواند ما را به قطب تامین انرژی دنیا تبدیل کند؛ بهعبارتی آب در کوزه هست و ما تشنهلبان میگردیم.
صمت در گزارش پیش رو وضعیت کلی حوزه انرژی، دلایل ناترازی در این بخش و راهکارهای رفع این مشکل را از کارشناسان جویا شده است.
انباشت بیبرنامگی کار را به وضعیت کنونی کشاند
یک پژوهشگر حوزه انرژی درباره دلایل ایجاد ناترازی در حوزه انرژی بیان کرد: چالشها و مشکلات حوزه انرژی یک روزه و دوروزه بهوجود نیامده و حاصل انباشت بیبرنامگیها و اشتباهات در اقدامات زیربخشهای انرژی است. نداشتن پیشبینی و آیندهنگری دقیق، تصمیمات اشتباه در تولید و توزیع حاملهای انرژی، عدم سرمایهگذاری بهموقع، بیتوجهی به مقوله مهم بهرهوری و بهینهسازی در همه عرصههای تولید و توزیع و مصرف انرژی، نتیجه قهریاش این میشود که متاسفانه شده. بسیاری از دلسوزان، از جمله خود بنده از سالها پیش هشدارهای زیادی درباره اشتباهات داده بودیم که موردتوجه قرار نگرفت و امروز هم برای چندمین بار هشدار میدهم که ادامه این روند ظرف پنج، شش سال آینده ما را به ناترازی کامل در انرژی میرساند؛ مگر اینکه بهطور جدی روند را تغییر دهیم.
غلامحسین حسنتاش، کارشناس ارشد و پژوهشگر حوزه انرژی در گفتوگو با صمت در تشریح عوامل ناترازی انرژی در کشوری چون ایران با ظرفیتهای فراوان انرژی اظهار کرد: از دهه ۱۹۷۰ یعنی حدود ۵۰ سال پیش کشورهای صنعتی جهان متوجه شدند که اولا انرژی مسئله مهمی است که میتواند در شرایطی کل اقتصاد را مختل کند، یعنی بحران انرژی منجر به بحران در اقتصاد شود و دریافتند که این مسئله مهم را نمیتوانند به قضا و قدر و تصمیمات شخصی و حتی به سازکار بازار واگذار یا رها کنند. ثانیا به این نتیجه رسیدند که باید به مسئله انرژی بهصورت جامع و یکپارچه نگاه و یکپارچه سیاستگذاری و برنامهریزی کنند و راهبردهای بلندمدت در زمینه آن داشته باشند و راهبردهایی را تدوین کردند که چنان اساسی بوده که اصول آن بعد از 50 سال تغییر عمدهای نکرده است. در رأس این راهبردها ارتقای دائمی بهروری انرژی قرار دارد و بعد از آن متنوعسازی و غیره، اما متاسفانه ما هنوز فاقد جامعنگری در بخش انرژی و حتی فاقد ستاد حکمرانی و سیاستگذاری یکپارچه انرژی هستیم.
وی در اشاره به دیگر عامل وضعیت کنونی انرژی گفت: استهلاک تجهیزات دیگر عاملی است که ما را در حوزه انرژی دچار مشکل کرده است. سالهاست که نیروگاهها و پالایشگاههای ما بهدلیل تحریم و نداشتن منابع نتوانستهاند تعمیرات و بازسازیهای موردنیاز خود را بهموقع انجام دهند و این در شرایط گرما و فشار بار، مشکل ایجاد میکند.
بدمصرف هستیم
حسنتاش در پاسخ به این سوال صمت که آیا واقعا مصرف در کشور ما نسبت به میانگین جهانی بالاست؟ توضیح داد: خوب است ابتدا توجه داشته باشید که مصرف سرانه انرژی یعنی چه؟ مصرف سرانه یعنی حاصل تقسیم کل انرژی مصرفی در کشور بر تعداد جمعیت. یا مصرف سرانه برق یعنی کل برق مصرفی تقسیم بر تعداد جمعیت. حال تصور کنید کشوری که مولد است، هم صنعتی گسترده دارد و هم تولید و صادرات وسیع کالا و خدمات، طبعا کل مصرف انرژیاش بالاست و وقتی تقسیم بر تعداد جمعیت میشود هم عدد بالایی به دست میآید.
این پژوهشگر حوزه انرژی در این باره ادامه داد: فرض کنید کشوری جمعیت کمی داشته باشد، اما مولد باشد و ظرفیت صنعتی و تولیدی و صادراتی بالایی داشته باشد؛ طبعا مصرف سرانه انرژیاش بالا خواهد بود. بنابراین بالا بودن مصرف سرانه لزوما چیز بدی نیست و قضاوت در مورد آن باید در کنار دیگر شاخصها مانند تولید ناخالص ملی و شاخص شدت انرژی باشد تا اطلاعات درستی به ما بدهد. مصرفکننده تنها خانوار نیست، بلکه صنایع و تولیدکنندگان و بخشهای خدماتی و صادرکنندگان کالاها و خدمات هم مصرفکننده انرژی هستند. لذا اصولا این شاخص خوبی برای قضاوت و تحلیل نیست و شاخص مناسبتر شاخص شدت انرژی است که البته براساس این شاخص میتوانیم بگوییم بدمصرف هستیم.
حسنتاش در بیان راهکارهایی برای غلبه بر چالش ناترازی انرژی در کشور تاکید کرد: اصلیترین اقدام این است که دولت با توجیه مردم و به مشارکت طلبیدن آنها و بخش خصوصی برنامه بهینهای را در زمینه مدیریت مصرف تهیه و تنظیم کند. البته بهشرط اینکه دولت ابتدا مشکلات خود را حل کند. مردم شاید نتوانند بپذیرند که مثلا متوسط راندمان نیروگاهی در تبدیل انرژی (تبدیل انرژی حرارتی اولیه به برق ثانویه) در کشور ۳۵ درصد و بسیار پایینتر از نرم جهانی باشد و فقط از آنها خواسته شود که فشار را تحمل کنند یا تلفات در تبدیل و انتقال بالا باشد یا بخشی از ظرفیت نیروگاهی کشور بهدلیل بدهی دولت به نیروگاههای خصوصی تعطیل باشد و فقط از مردم خواسته شود که کمبود را تاب بیاورند.
وی دیگر راهکار رفع مشکل حوزه انرژی را گام برداشتن به سمت توسعه انرژی تجدیدپذیر دانست و گفت: کشور ما باید به سمت تامین برق از انرژیهای تجدیدپذیر حرکت کند. در حال حاضر با توسعه فناوریها، اقتصاد انرژی در جهان تغییر کرده و بعضی از انرژیها که در گذشته گران بودند ارزانتر شدهاند؛ بهویژه در کشوری مانند کشور ما که بهترین موقعیت را بهلحاظ انرژی خورشیدی دارد. بهنظر من کنده شدن موتور انرژی بادی و خورشیدی از زمین نیاز به حمایت و اقدام جدی دولت دارد. دولت باید با هماهنگ کردن مستمر دستگاههای ذینفع و ذیربط مشکلات و موانع را برطرف کند تا کار روی ریل اصلی قرار بگیرد. در این صورت بخش خصوصی هم تمایل به ورود به این عرصه و آمادگی برای سرمایهگذاری در این بخش را پیدا خواهد کرد.
تمرکز بر بهینهسازی مصرف، راهی ناگزیر
یک کارشناس حوزه انرژی درباره وضعیت حوزه گاز در کشور بیان کرد: ما در زمینه تولید گاز در وضعیت مطلوبی قرار داریم، اما موضوع این است که در بخش مصرف وضعیت چندان مساعد نیست؛ بهگونهای که بالاترین سرانه مصرف گاز جهان مربوط به ایران است.
سید احسان حسینی، کارشناس حوزه انرژی در گفتوگو با صمت تشریح وضعیت تولید گاز در کشور اظهار کرد: در حال حاضر ایران سالانه حدود ۲۵۰ میلیارد مترمکعب گاز تولید میکند که این میزان تولید ما را پس از امریکا و روسیه در رده سوم تولیدکنندگان برتر گاز در جهان قرار داده است.
وی در بیان استدلالی برای مطلوب بودن میزان تولید گاز در کشور به رقابت گازی ایران و قطر در پارس جنوبی اشاره کرد و گفت: قطر برداشت از پارس جنوبی را ۱۰ سال زودتر از ایران شروع کرده و سهم این کشور که بهواسطه ارتباط مطلوب با کشورهای صنعتی به تجهیرات و امکانات برداشت بهروز و نوین دسترسی دارد و غولهای نفتی دنیا را به سمت خود کشانده، از این میدان گازی دو برابر ایران است. با این وجود اگر به میزان برداشت تجمیعی سالانه دو کشور نگاه کنیم متوجه میشویم میزان برداشت ما و قطر بسیار نزدیک به هم است. حتی براساس برخی آمارها ما روزانه حدود ۷۰ میلیون مترمکعب گاز بیشتر از قطر از این میدان برداشت میکنیم.
مصرف ۲ الی ۳ برابری گاز در ایران نسبت به جهان
حسینی در ادامه ناترازی فعلی را محصول عدم مدیریت بهینه مصرف انرژی دانست و تصریح کرد: ما در حال حاضر گاز را بهصورت غیربهینه مصرف میکنیم و شاخصهای بررسی وضعیت مصرف مانند شدت مصرف انرژی و سرانه مصرف و... هم بر این موضوع صحه میگذارند و مصرف انرژی بهویژه گاز را در کشور ما دو الی سه برابر کشورهای دیگر اعلام میکنند.
این کارشناس حوزه انرژی در بیان راهکارهایی برای رفع چالش انرژی در کشور تاکید کرد: طبیعی است که مشکلی که به بحران رسیده باشد، به زمان طولانی برای ریشهکن شدن نیاز دارد و نمیتوان انتظار داشت در طول یک یا دو سال برطرف شود، اما با اجرای برنامههایی میتوان سالانه از شدت مشکل کم کرد و در نهایت مثلا طی ۱۰ سال به شرایط مطلوب رسید.
حسینی ضمن تاکید بر گوناگونی راهکارهای رفع چالش انرژی یکی از مهمترین آن را تعریف پروژههایی برای بهینهسازی مصرف دانست و بیان کرد: برای اجرای پروژههای بهینهسازی مصرف باید برای بخش خصوصی مشوقهایی در نظر گرفت تا آنها در اجرای این پروژهها همراهی و مشارکت بیشتری داشته باشن. مثلا میتوان برای بهینهسازی مصرف انرژی در بخش خانگی که بخشی غیرمولد است سازکاری را تعریف کرد تا مابهازای انرژی صرفهجوییشده در این بخش را به فرد بدهیم تا او آن را در بازاری مانند بورس انرژی به متقاضیان صنعتی بفروشد. چنین پروژههایی در ایران که نرخ انرژی صنعت بسیار بالاتر از بخش خانگی است انگیزه زیادی را برای صرفهجویی مصرف انرژی در بخش خانگی ایجاد میکند. البته گامهایی در این زمینه ازسوی شرکت ملی گاز برداشته شده که امیدواریم به نتیجه برسد.
وی البته پروژههای بهینهسازی را پروژههایی فراوزارتخانهای دانست و تاکید کرد: یک نهاد ذیل وزارتخانه یا حتی خود وزارتخانه متولی انرژی نمیتواند تمام نهادها و وزارتخانهها را برای اجرای پروژههای بهینهسازی به خط کند؛ برهمین مبنا باید مطابق آنچه در برنامه هفتم آمده نهادی مختص مصرف انرژی و بهینهسازی این بخش تعریف شود تا در نهایت بر چالش حوزه ناترازی انرژی فائق بیاییم.
سخن پایانی
حوزه انرژی در کشور دارای ظرفیتهای فراوانی است و اگر از این ظرفیتها بهدرستی استفاده شود بحرانی که هر روز عمیقتر میشود، نای عرض اندام نخواهد داشت. ما کشوری تحت تحریم هستیم که همین امر دسترسی به فناوری روز دنیا و امکان استفاده از آن را برای ما محدود کرده و همین محدودیت امکان بهرهبرداری از ظرفیتهای موجود را به حداقل رسانده است. بر همین مبنا کارشناسان تاکید دارند تلاش برای ارتباط با جامعه جهانی با حفظ ارزشها و شأن جمهوری اسلامی ایران در کنار تمرکز بر مدیریت مصرف میتواند کشور را از شرایط فعلی نجات دهد.