شناخت، نخستین قدم برای حفاظت هورالعظیم
یوسف والدی- راهنمای اکوتوریسم و پرندهنگری
آنچه در ابتدا برای یک اکوسیستم ارزشمند (بهویژه تالابها که بسیار شکننده است) نیاز داریم، شناخت است. ما باید بر این اساس اکوسیستمها را پایش کرده، ارزشهایشان را استخراج و آن را به مردم معرفی میکنیم. یکی از بزرگترین مشکلات تالاب هورالعظیم، نبود کمیته مشترک منسجم و هماهنگ بین ایران و عراق است که باعث شده است همکاری تیمی مناسبی شکل نگیرد. از طرف دیگر، حقابه دجله که توسط ترکیه تامین نمیشود، موجب کاهش شدید سطح آب شده و بخشهای وسیعی از تالاب خشک شده است. همانطور که از نام تالاب پیداست ـ هور بزرگ ـ امروزه تنها حدود ۲۵ درصد از حجم واقعی آن باقی مانده است. منطقهای مثل هورالعظیم در گوشهای نگه داشته شده و جوری رفتار میشود که ناشناخته بماند و افراد به آن ورود نکنند. یکی از دشوارترین کارها، بازدید از برخی از این مناطق بسیار ارزشمند است؛ چراکه نیاز به نامهنگاریهای سنگین دارد و گاهی حتی پاسخی دریافت نمیشود. بهطورخاص اگر بخواهم درباره هورالعظیم صحبت کنم، بهدلیل موقعیت خاص آن، که بسیار نزدیک به مرز است و در آن منطقه کاوشها و عملیاتهای نفتی زیادی انجام میشود، دولت بهطورکلی تمایل چندانی به شناخته شدن این منطقه ندارد. یکی از بهانهها این است که هورالعظیم در نقطه صفر مرزی قرار دارد و بخش مهمی از آن نیز در خاک عراق است. اما این نمیتواند بهانهای باشد برای اینکه آنجا را از دسترس مردم خارج کنیم، در حالی که همزمان عملیاتهای نفتی و حفاری در آنجا انجام میشود. هورالعظیم یکی از غنیترین زیستگاههای اکولوژیکی در منطقه غرب آسیا است، زیرا گونههایی در آن زیست میکنند که در هیچ نقطه دیگری از ایران یافت نمیشوند؛ مانند باکلان مارگردن، گونه سسک basra reed warbler یا سسک نیزار بصره و گونه بسیار ارزشمند اردک مرمری. اینها گونههایی هستند که فقط با سفر به این منطقه میتوان آنها را دید. این تالاب از نظر تنوع زیستی بسیار غنی است، اما متاسفانه هم از دسترس مردم خارج شده و هم دولت توجهی به آن نشان نمیدهد. ما میتوانیم از دولت و سازمان محیطزیست درخواست کنیم که همانطور که در بسیاری از نقاط دنیا وجود دارد، برای این منطقه یک زون تفرجگاهی تعریف شود. بیاییم منطقهای مشخص کنیم برای بازدید علاقهمندان به حیاتوحش، بهویژه کسانی که علاقهمند به گونههای شاخص هستند. با باز کردن این مسیر، نگاهها به این تالاب تغییر خواهد کرد. این تالاب دیگر از آن حالت منزوی بودن درمیآید و جلوگیری از بازدید عمومی برداشته میشود و در عوض عکسهای زیادی از گونههای مختلف منتشر و مقالات علمی تهیه خواهد شد و فعالیتهای اکوتوریسم مبتنی بر پرندهنگری در آنجا شکل میگیرد. به این ترتیب، تالاب بیشتر شناخته میشود و نامش در ذهنها میماند. در چنین شرایطی، اگر یک فعالیت صنعتی بزرگ ـ مثل توسعه نفت ـ بخواهد در آنجا انجام شود، بهدلیل آگاهی عمومی، واکنشهایی نسبت به آن شکل میگیرد. اما اگر مردم اصلا آنجا را نشناسند، اسم آن را هم نشنیده باشند و از ارزشها و غنای زیستیاش بیاطلاع باشند، حتی اگر آتشسوزی گسترده یا تخریب سنگینی رخ دهد، هیچ واکنشی در جامعه ایجاد نخواهد شد. از طریق اکوتوریسم و پرندهنگری، راهنماهای محلی، آژانسهای مسافرتی و کسبوکارهای بومی در استان خوزستان میتوانند بهرهمند شوند. این فعالیتها میتواند برای افراد محلی منبع درآمدی پایدار ایجاد کند. در نتیجه، بهجای آنکه به صید و شکار غیرمجاز روی آورند، از راه گردشگری معیشت خود را تامین میکنند. از طرفی چون سرمایهگذار بینالمللی روی مناطق نفتی ما کار نمیکند و کشور عراق از این منطقه، نفت استخراج میکند و ایران نتوانسته مانند همسایهاش بهرهبرداری داشته باشد، حیات این تالاب بهشدت در معرض تهدید است. از نگاه فعالان محیطزیست، بخشی از آتشسوزیهایی که در تالاب هورالعظیم رخ میدهد، عمدی است. برای نمونه، در دهه ۹۰ میلادی در عراق، این روند وجود داشت که مناطق تالابی را به زمینهای کشاورزی تبدیل کنند. بنابراین، این فرض وجود دارد که گاهی آتشسوزیها برای تغییر کاربری منطقه انجام میشوند. در نتیجه چنین آتشسوزیها، تنوع زیستی تالاب عملا از بین میرود. ارزش اکولوژیکی این مناطق در این است که اجزای آن زنجیروار به هم متصل هستند. گاهی لازم است محیط را به حال خود رها کنیم تا بتواند خود را بازسازی کند، اما این دلیل نمیشود که ما درها را ببندیم و هیچ اقدامی نکنیم. بخشی از این تهدیدها منشأ طبیعی دارد، اما بخش قابلتوجهی نیز ناشی از فعالیتهای انسانی، از جمله پروژههای نفتی است. اگر شرایط بازدید در فاز اول برای علاقهمندان به حیاتوحش و پرندهنگری ایرانی باز شود و در نتیجه این تالاب ارزشمند بیشتر شناخته شود، در گام بعدی میتوان پرندهنگرهای اروپایی را به این تالاب آورد، بهخاطر دارا بودن گونههای بسیار جذاب که هیچکدام از آنها متعلق به منطقه جغرافیای زیستی پالهآرکتیک که اروپا در آن قرار دارد، نیستند و این ویژگی ارزشمند بودن این منطقه را چندین برابر میکند. این منطقه نیاز به مدیریت جامع دارد تا بتوانیم این میراثطبیعی را برای نسلهای آینده حفظ کنیم.