-
در گفت‌وگوی صمت با یک کارشناس تجاری نمایان شد

نگاه دیروز، پاسخگوی مشکلات امروز نیست

تجارت خارجی یکی از نیازهای مهم برای رشد و توسعه اقتصادی یک کشور است.

نگاه دیروز، پاسخگوی مشکلات امروز نیست

حال باتوجه به اقتصاد بیمار ایران، باید تلاش‌های بسیاری در راستای بهبود روابط بین‌الملل و تنوع بازارهای صادراتی داشت، چراکه صادرات از ارکان مهم اقتصاد است که علاوه بر رشد اقتصادی موجب افزایش تولید، امنیت تجاری و فروش خواهد شد. طی سال به بررسی چالش‌های بسیاری در حوزه تجارت پرداختیم که بخش زیادی از آن به چالش‌های تمام‌نشدنی صادرات ختم می‌شد؛ از افزایش هزینه تمام‌شده تولید تا برگشت ارز حاصل از صادرات.

حال باز هم به‌مناسبت روز ملی صادرات در گفت‌وگو با محمدرضا مودودی، کارشناس تجاری به بررسی چالش‌های صنعت پرداختیم؛ چالش‌هایی که هر بار فقط بیان می‌شود، اما گوش شنوایی برای آنها وجود ندارد. اما باز هم امیدواریم دولت چهاردهم نگاهی جدید به حوزه تجارت داشته و حامی صادرکنندگان کشور باشد.

هر سال اهداف مشخصی برای صادرات به بازارهای جهانی تعیین می‌شود که متاسفانه هیچ‌گاه نمی‌توان به آن دست یافت و گاهی شاهد اعداد و ارقام عجیبی از تراز تجاری منفی خواهیم بود. به‌نظر شما دلیل این ناکامی هر ساله چیست؟

ما در ۳ سطح دارای مشکلات اساسی هستیم که بخش مهم تجارت خارجی ایران به آن مبتلا است. در سطح بین‌الملل متاسفانه روابط ما بسیار محدود و پرتنش است که حال افزایش تنش در منطقه نیز به آن اضافه شده که هر یک از اینها ضربه‌ای محکم برای تجارت خارجی و مانعی برای تحقق برنامه‌های صادراتی و تجاری شده است. به‌همین‌دلیل تنش‌زدایی بین‌المللی که امروزه در حوزه سیاسی مطرح است، از جمله مسائل مهمی است که در صورت عدم‌تحقق آن بسیار بعید است که روابط خود را در بازارهای هدف خارجی گسترش دهیم. از سوی دیگر، مشکلات پولی و بانکی که بارها مورد اعتراض بخش فعال اقتصادی بوده نیز، مطرح است. سال‌هاست که ایران به شیوه‌هایی غیر از روش‌هایی که در دنیا رایج است و با هزینه بالاتر به تجارت می‌پردازد و تجار پول را از طریق کانال‌های غیرشفاف جابه‌جا می‌کنند که این موضوع سبب افزایش هزینه مبادلات و ریسک تجارت خواهد شد.

همچنین در سطح داخلی نیز مشکلاتی بیش از خارج وجود دارد. برخی از این مشکلات شامل سیاست‌گذاری‌های داخلی، سیاست‌های ارزی غالب بر سیاست‌های تجاری که معمولا از سوی بانک مرکزی بدون نگاه به بحث توسعه تجارت مطرح می‌شود و نبود فرماندهی واحد که منجر به اتخاذ تصمیمات جداگانه هر دستگاه و وزارتخانه برای تجارت خارجی می‌شود از مشکلات اساسی داخلی است.

بارها در گزارش‌های مختلف به رفع تعهد ارزی اشاره شده که همین موضوع موجب نارضایتی صادرکنندگان بوده است و آنها را مشکلات بسیاری روبه‌رو می‌کند، نظر شما در این رابطه چیست؟

صادرکنندگان برای واردکنندگان سوبسید به دلار پرداخت می‌کنند و در عین حال بخش خصوصی که وابستگی به واردات ندارد، با ارز آزاد مواد اولیه خود را وارد می‌کند. این موضوع که هر سال به بهانه مدیریت ارز بر آن تاکید می‌شود و هیچ‌گاه نیز این مدیریت انجام نشده، در نهایت منجر به بحران در تامین کالاهای صادراتی و افزایش نرخ تمام‌شده کالا برای رقابت با بازارهای جهانی شده است. البته در بازارهای داخل نیز همین موضوع در جریان است و تولیدکنندگان با رقیب خود که یارانه دلاری دریافت می‌کند، امکان رقابت ندارند.

هرچند این موضوع موردتایید بسیاری از فعالان تجاری نیست، اما در سال ۱۴۰۲ اخباری مبنی بر کاهش ۵۵ درصدی تعداد بخشنامه‌های موثر بر تجارت خارجی در رسانه‌ها منتشر شد، از نظر شما تعدد بخشنامه‌ها و قوانین متناقض چقدر در تجارت تاثیرگذار است؟

همچنین تعدد بخشنامه‌ها، دستورالعمل‌ها و قوانین بدون هماهنگی با فعالان اقتصادی که متاسفانه در کشور بسیار رواج دارد، دست به‌دست هم داده تا بخش داخلی و تجار فعال اقتصادی را ناامید کند.

این در حالی است که امروز موضوع تعهدات ارزی مطرح و به‌جد دنبال می‌شود و متاسفانه مدت‌هاست که سیاست امنیتی کردن اقتصاد به‌جای ایجاد امنیت در اقتصاد مطرح است. همه این موضوعات موجب شده که بسیاری از صادرکنندگان خوشنام از بازارها کنار کشیده و با کارت‌های اجاره‌ای فعالیت کنند. تخریب این برند محبوبی که فعالان اقتصادی در خارج از کشور ایجاد کرده بودند و حال از بین رفته، اعتمادسازی بین‌المللی را خدشه‌دار می‌کند که البته در کنار این‌ها تولیدات زیرپله‌ای نیز عاملی برای تخریب این اعتمادسازی هستند. در پی این موارد، یک رقابت منفی در کشورهای هدف تجاری در رابطه با ایران صورت می‌گیرد و برند تجاری ایران در بازارهای هدف، برندی نامطلوب و بی‌کیفیت تلقی شود. همچنین امروز بنگاه‌های ما نه‌تنها با مشکل بهره‌وری مواجهند، بلکه ناترازی‌هایی که در حوزه انرژی داریم نیز دست به‌دست هم دهند تا بخش عمده‌ای از فعالیت اقتصادی مصروف این تعطیلی‌های ناخواسته شود. در نهایت باتوجه به هزینه‌های سربار کارخانه‌ها نرخ تمام‌شده افزایش پیدا می‌کند. ایران نه‌تنها در رقابت‌پذیری بهره‌وری نداشته، بلکه اکنون نرخ تمام‌شده نیز بسیار بالا است.

متاسفانه دولت در سال‌های گذشته نشان داده که فعالیت اقتصادی کارخانجات کمتر از فضای خانگی مردم اهمیت دارد و همین موضوع نشان می‌دهد که دیدگاه اقتصادی مقامات حاکمیتی به‌ویژه در حوزه حکمرانی اقتصادی بسیار غلط بوده و متاسفانه همین نگاه غلط اکنون در مدیریت کلان کشور غالب شده که بیشتر شاخص‌های بین‌المللی به‌ویژه در حوزه رقابت‌پذیری، شفافیت و سرمایه‌گذاری که همه این شاخه‌ها، نشانه رشد و توسعه اقتصادی هستند، ضعیف هستیم.

دولت چهاردهم با شعار بهبود روابط بین‌الملل و دوستی روی کار آمده است. به‌نظر شما چقدر می‌توان به تحقق این شعار امید داشت؟

بسیار بعید است که در دولت چهاردهم تغییر خاصی در روابط بین‌الملل ایجاد شود. آن چیزی که امروزه تعیین‌کننده سیاست‌های آتی یک دولت یا سیستم است، آدم‌هایی هستند که جذب سیستم می‌شوند.

 به‌نظر می‌رسد جز تعدادی اندک از افراد، شاهد چهره جدیدی در دولت نیستیم و اگر در رأس نیز چهره جدیدی آمده، بدنه فرق چندانی نکرده است. بنابراین احتمالا روالی که تا امروز در سطح حکمرانی اقتصادی غالب بوده، بعد از این نیز غالب خواهد بود. در نتیجه بعید به‌نظر می‌رسد سیاستی جدید با اندیشه‌های جدیدی را شاهد باشیم اما به هر صورت همیشه باید به آینده امید داشت. به هر حال دولت جدید با شعارهای خوب و امیدوارکننده‌ای روی کار آمده و هنوز برای قضاوت خیلی زود است.

به علاوه اینکه باتوجه به شرایط روز نیز نباید انتظارات‌مان را از دولت فعلی خیلی بالا ببریم. به‌قول معروف علت مرگ فرهنگ‌ها و تمدن‌ها در طول تاریخ این بوده که برای پرسش‌هایی از جنس امروز، پاسخ‌هایی از جنس دیروز دادند،آن‌هم با انتخاب آدم‌هایی که از جنس دیروز هستند. این روال از جمله مواردی است که کشورها برای تغییر و اصلاح مسیرهای به نتیجه نرسیده قبل، باید اصلاح کنند. تجربه ثابت کرده مسیر گذشته به همان نتایج گذشته هم ختم می‌شود. اگر دولت واقعا قصد تغییر دارد، باید قدرت درک مشکلات امروز را داشته باشد. اندیشه‌های دیروز امکان پاسخ به مشکلات امروز را ندارند.

اگر دولت چهاردهم قصد بهبود وضعیت تجاری ایران را داشته باشد، چه مسیری را پیشنهاد می‌کنید؟

اگر دولت قصد طی مسیری را دارد که منجر به اتفاقات خوبی در اقتصاد شود، مسیر بسیار روشن است. نخستین راه این است که باید به‌دنبال برند ملی که از ایران در دنیا تصویر می‌شود، باشد؛ برندی مبتنی بر ارتباط و تعامل با دنیا و نه تنش. همچنین باید گفت‌وگو را جایگزین درگیری کنیم و بتوانیم کمی اعتماد جهانی را نسبت به ایران و آینده ایران جلب کنیم.

از سوی دیگر با ورود به سازمان‌های رسمی مانند FATFیا سازمان ملل بتوانیم نقش موثرتری در این سازمان‌ها داشته باشیم و فعالیت‌های خود را در حوزه تعاملات سیاسی و اقتصادی گسترش دهیم و سپس بتوانیم هدف‌گذاری برای استفادده از ظرفیت‌های داخلی کشور داشته باشیم.

از طرف دیگر باید در حوزه مگاپروژه‌های صادراتی سرمایه‌گذاری کنیم، اما متاسفانه مگاپروژه‌های صادراتی سال‌هاست که موردتوجه قرار نمی‌گیرند، هرچند مسعود پزشکیان اشاراتی به این موضوع دارند که نشان از علاقه به این حوزه است، اما سال‌هاست که هیچ مگاپروژه‌ای را استارت نزده‌ایم و منابع ما حرام می‌شود.

همچنین شرکت‌ها و بنگاه‌هایی که قرار است پرچم‌دار صادرات غیرنفتی در بازارهای جهانی باشند، باید آموزش ببینند.

در این بخش کاستی‌های بسیاری وجود دارد که تقریبا به فراموشی سپرده شده است. برای مثال شهرک‌های صنعتی می‌سازیم و همچنان از بین ۹۰۰ تا هزار شهرک صنعتی کشور بیش از ۶۰ درصد آنها زیانده هستند و کارآیی لازم را ندارند، اما باز هم اصرار بر ساخت شهرک صنعتی داریم. متاسفانه هیچ نقشه‌ای برای توسعه و بین‌المللی شدن شهرک‌های صنعتی تاکنون نداشتیم. در نتیجه یکی از بخش‌های اصلی توانمندسازی بنگاه‌ها، آشنایی آنها با مفاهیم تجارت جهانی است تا بتوانند اقتصاد را از حالت داخلی درآورده و به‌سمت اقتصاد بین‌المللی رفته و برای کشور تولید ثروت کنند. در این زمینه نیاز است تا افرادی با اندیشه‌های جدید روی کار آمده و با رویکرد تعامل با دنیا بتوانند این بستر و فضا را فراهم کنند. در نهایت متاسفانه برای توانمندسازی بنگاه‌های خود هیچ برنامه‌ای نداریم. همچنین هر سال زیرساخت‌های توسعه تجارت جهانی برای بهبود تجارت را از دست می‌دهیم. از آنجایی که دچار روزمرگی هستیم، تنها با آمارها بازی می‌کنیم و سعی داریم خود را از ضرورت‌های موجود مبرا کنیم.

پیش‌نیاز یک تجارت موفق چیست؟

ایجاد اعتماد و گسترش ارتباطات مبتنی بر تنش‌زدایی، پیش‌نیاز تجارت است. هر اندازه که شرایط تنش‌زا و مبتنی بر روابط خصمانه باشد، بی‌شک تجارت آسیب خواهد دید و از حجم و ارزش تجارت با کشورهای هدف کاسته خواهد شد. به‌همین‌نسبت هر اندازه‌ای که در مناقشات منطقه‌ای و بین‌المللی به‌ویژه در حوزه خاورمیانه احساس شود که ایران نقش مداخله و سهم‌جویی در روابط پرتنش دارد، به‌شدت تجارت خارجی آسیب خواهد دید؛ این آسیب ممکن است پایدار و ماندگار باشد، چراکه با از دست دادن بازارهای هدف، رقبا جای ایران را می‌گیرند و بازپس‌گیری این جایگاه‌ها، بسیار سخت است.

از دیدگاه شما سهم ایران از بازار کشورهای همسایه چقدر است؟

ایران همسایگانی دارد که سالانه بالغ بر هزار میلیارد دلار از دنیا واردات دارند که سهم ما از این بازار بزرگ تقریبا ۲۵میلیارد دلار است، همچنین برای کشورهایی مانند افغانستان که به‌دلیل ناامنی‌های موجود و عدم‌سرمایه‌گذاری به‌دلیل بی‌ثباتی به مبادله با ایران پرداختند، هرچه به‌سمت آرامش و ثبات بروند، امکان حضور برندها و شرکت‌ها بیشتر می‌شود. در صورتی که ثبات سیاسی به این مناطق بازگردد و سرمایه‌گذاری در این کشورها جدی شود، ایران چقدر در این بازارها جا خواهد داشت. واقعیت این است که دنیا منتظر ایران نمی‌ماند و در صورتی که شاهد ورود و استفاده از تکنولوژی‌های خاص از سایر کشورها نباشیم، به‌زودی از همه بازارهای هدف عقب می‌مانیم.

 البته در کوتاه‌مدت، ایران با خطر از دست‌دادن بازارهای عراق، افغانستان و پاکستان مواجه نیست. باتوجه به شرایط فعلی سیاسی ـ اقتصادی کشورهای مذکور، آنها به واردات از ایران نیاز مبرم دارند. همچنین ایران به‌لحاظ تولید صنعتی نسبت به عراق و افغانستان دست بالا را دارد که این مسئله هم کمک می‌کند در کوتاه‌مدت بازار صادرات صنعتی ما در این کشورها حفظ شود.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین