آتش بر پیکر حیاتی ۴۰ میلیون ساله
آتشسوزی گسترده در جنگلهای صعبالعبور الیت چالوس که از دهم آبانماه آغاز شده بود، پس از هفتهها تلاش مستمر نیروهای داخلی و سازماندهی کمکهای بینالمللی، به مرحله حساس مهار رسیده است. مدیرکل منابع طبیعی مازندران ـ نوشهر، با تایید مهار بخشهای زیادی از حریق در ارتفاعات، از تداوم عملیات لکهگیری برای جلوگیری از شعلهور شدن مجدد درختان خبر داد و اعلام کرد؛ اعزام مجدد هواپیمای ایلوشین و استقرار نیروها تا پایان هفته ادامه خواهد یافت.
بنا بر گزارشها، پیچیدگی این عملیات ناشی از شیبهای تند صخرهای و صعبالعبور بودن منطقه بود که حمل تجهیزات زمینی را با چالش جدی مواجه ساخت و عملا مهار را منوط به استفاده از توان هوایی کرد. در همین راستا، علاوه بر بکارگیری ۶ فروند بالگرد و هواپیماهای آبپاش سپاه و ارتش، معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان حفاظت محیطزیست از رایزنیهای موفق بینالمللی برای جلب کمک خبر داد. در پی این رایزنیها، قرار است ۲ فروند هواپیما و یک هلیکوپتر اطفای حریق از کشور ترکیه به همراه ۸ نیروی متخصص وارد عمل شوند؛ همچنین کشور بلاروس نیز آمادگی خود را برای کمک اعلام کرده، با این وجود، ناکارآمدی ساختاری موجود، پررنگتر شده است. از نظر کارشناسان، فقدان سیستمهای هشدار سریع و فرسودگی تجهیزات، عامل اصلی گسترش آتش بود. این ضعف در برنامهریزی، هزینهای سنگین بر «موزه زنده» هیرکانی تحمیل کرد. گفته میشود حدود ۹۰درصد این آتشسوزیها منشأ انسانی داشته است. این آتش، «موزه زنده» هیرکانی با قدمت بیش از ۲۰ میلیون سال را تهدید و آسیبهای جبرانناپذیری به خاک، جوانهها و تنوع زیستی منطقه وارد کرده است.
اطفای حریق با تجهیزات فرسوده
شایان صارمی، کارشناس اطفای حریق، در گفتوگو با صمت اظهار کرد: واقعیت این است که آتشسوزیهای اخیر در جنگلهای هیرکانی چالوس، یک زنگ خطر جدی برای ما بهشمار میآید و باید به مسئله تغییر اقلیم در کشور توجه بیشتری داشته باشیم. این موضوع نیازمند برنامهریزی جدی است، زیرا ادامهدار بودن این روند میتواند عواقب سنگینی برای مناطق مختلف، از جمله زاگرس، شمالغرب ایران، جنگلهای آذربایجان و جنگلهای هیرکانی، بههمراه داشته باشد.
وی افزود: عوامل اصلی این آتشسوزیها شامل خشکسالی مستمر و کاهش بارشها در سالهای اخیر است. امسال کمترین میزان بارش در منطقه ثبت شده و این خشکسالی نتیجه مدیریت نادرست منابع آب، بهویژه در بخش کشاورزی و صنعت و تغییر کاربری زمینها به بهانههای مختلف است. همچنین، گرمایش جهانی و کاهش انتقال رطوبت مدیترانهای به شمال ایران نیز احتمال بروز حریق را افزایش داده است. بهطورکل، از مهمترین علل بروز آتشسوزیهای جنگلی ایران، میتوان به تصرف تدریجی اراضی محیطزیست و نزدیک شدن فضای مسکونی و فعالیتهای انسانی به جنگل، نبود قوانین و نظارت صحیح بر حضور و فعالیتهای دامداران در اراضی محیطزیست و همینطور عدمآموزش صحیح در ارتباط با پیشگیری و مقابله با حریق به گردشگران و فعالان کمپینگ در مناطق جنگلی اشاره کرد.
وی بااشاره به اینکه جنگلهای هیرکانی بهدلیل ساختار خاص خود، مستعد آتشسوزیهای گسترده است، گفت: گونههای درختی این مناطق عمدتا پهنبرگ هستند و در فصل پاییز حجم زیادی از برگهای خشک را تولید میکنند که ماده سوختنی مناسبی برای آتشسوزیها بهشمار میروند. اگر میزان رطوبت هوا پایین باشد، احتمال وقوع حریق بسیار بالا میرود. علاوه بر این، جنگلهای هیرکانی بهدلیل شیب تند دامنه کوهها، نسبت به جنگلهای مسطح، سریعتر تحتتاثیر آتش قرار میگیرند. گسترش حریق در این مناطق بهدلیل جریان حرارتی که ایجاد میشود، با سرعت بیشتری صورت میگیرد.
صارمی در پاسخ به این سوال که چرا اقدامات موثری از شروع آتشسوزی انجام نشد، گفت: یکی از بزرگترین مشکلات ما در اطفای حریق جنگلّها، فقدان سیستمهای هشدار سریع و مانیتورینگ است. این موضوع بارها در نشریات و نشستهای مختلف مطرح شده، اما متاسفانه هیچ اقدام موثری در این زمینه انجام نگرفته است. بستر لازم برای پیادهسازی این سیستمها در کشور موجود است؛ بهعنوانمثال، استفاده از پهپادهای مجهز به دوربینهای مادون قرمز میتواند به شناسایی سریع نقاط داغ و آغاز حریق کمک کند. صارمی ادامه داد: متاسفانه، زمانی متوجه وقوع آتشسوزی میشویم که آنقدر گسترده شده است که تجهیزات فعلی ما قادر به مدیریت آن نیستند. همچنین، بودجه پایین برای خرید و تجهیز سیستمهای اطفای حریق، یکی دیگر از چالشهای اصلی ماست. تجهیزات فعلی ما، ابتدایی و فرسوده هستند و نمیتوانند نیازهای عملیاتی ما را برآورده کنند. مناطق زاگرس و البرز هر دو شیبدار هستند و نیازمند تجهیزات خاص خود برای مقابله با آتشسوزیها هستند. بنابراین، باید به این مسائل توجه بیشتری داشته باشیم تا بتوانیم از جنگلهای ارزشمند کشور محافظت کنیم.
آموزش نیروهای متخصص و انتقال سریع تجهیزات
این کارشناس اطفای حریق گفت: بهدلیل خشکسالی و کاهش رطوبت، با چالشهای بیشتری در زمینه آتشسوزی مواجه خواهیم بود. بنابراین، ضروری است که بهسرعت در این زمینه اقدام کرده و تجهیزات را بهروز کنیم. استفاده از تجهیزات جدید و مطابق با دانش روز دنیا، بهویژه در زمینه اطفای حریق هوایی، بسیار اهمیت دارد. هلیکوپترها و هواپیماها از مهمترین ابزارهای اطفای حریق در جنگلهای شیبدار هستند، اما این موضوع بههیچوجه بهمعنای نادیده گرفتن تجهیزات اطفای زمینی نیست.
صارمی تصریح کرد: تجهیزات اطفای زمینی، بهویژه روشهای اطفای حریق کوهستان که معمولا توسط افراد انجام میشود، نیازمند توجه ویژهای هستند. ما در آموزش این روشها، بهویژه روشهای آتشبَر (Firebreak)، ضعف داریم. این روشها بهسرعت خطوطی را ایجاد میکنند که بخشهای آتشسوزی را از مناطق مستعد سوختن جدا میسازند. همچنین، تجهیزات امدادرسانی مناسب برای اطفای حریق در مناطق کوهستانی باید شامل ماشینآلاتی باشد که توانایی حرکت در شیبهای تند را داشته باشند و بتوانند حجم زیادی از آب و مواد مناسب برای اطفای حریق مانند فومهای پروتئینی را منتقل کنند.
وی در ادامه بیان کرد: یکی دیگر از نکات مهم، نبود امکانات واکنش سریع در مراکز محیطبانان و ایستگاههای جنگلبانی است. نمیتوانیم از آتشنشانی شهری انتظار داشته باشیم که با تجهیزات و نیروهایی که آشنایی کافی با شرایط جنگلی ندارند، به این مسئله رسیدگی کند. بنابراین، باید ایستگاههای مستقر در جنگلها را تجهیز کنیم و نیروهای متخصص را آموزش دهیم تا بتوانند در کمترین زمان ممکن تجهیزات را به محل حادثه منتقل کنند. متاسفانه، هیچیک از مواردی که اشاره کردم، بهطورموثر وجود نداشته است و امکانات موجود، بسیار ابتدایی و محدود بودهاند. بهتازگی رایزنیهایی برای تامین هلیکوپتر و هواپیما از کشورهایی مانند ترکیه انجام شده، اما این تنها یک بخش از راهکارهای لازم است. برای مقابله با آتشسوزیهای جنگل، نیاز به یک برنامه منسجم داریم که شامل جنبههای مختلف اطفای زمینی، هوایی و کنترل حریق باشد.
۹۰ درصد حریقها ناشی از عوامل انسانی است
سیاوش یالپانیان، کارشناس حیاتوحش در گفتوگو با صمت اظهار کرد: آتشسوزیهای جنگلی در مناطق هیرکانی و زاگرس به یکی از بحرانهای جدی محیطزیستی تبدیل شده است. بررسیها نشان میدهد که حدود ۹۰ درصد این آتشسوزیها ناشی از عوامل انسانی است. این عوامل میتوانند شامل حواسپرتی، روشن کردن آتش برای تفریح یا حتی فعالیتهای تعمدی برای تغییر کاربری زمین باشند. در بسیاری از موارد، آتشسوزیها بهدلیل سهلانگاری افراد یا بهمنظور ایجاد زمین برای ساخت ویلاها و کشت درختان جدید رخ میدهند.
وی ادامه داد: یکی از پیامدهای اصلی آتشسوزیها، آسیب به خاک و از بین رفتن جوانههای گیاهی است. تصور کنید که جنگلی با درختان کهنسال وجود دارد؛ این جنگل ممکن است زیبا بهنظر برسد، اما اگر فاقد تنوع گیاهی باشد، نمیتواند بهعنوان یک اکوسیستم پایدار عمل کند. یک جنگل سالم باید شامل انواع مختلف درختان و نهالها باشد تا بتواند حیات وحش را پشتیبانی کند. آتشسوزیها بهسرعت این پوشش گیاهی را نابود کرده و به زایایی جنگل آسیب میزنند.
این کارشناس حیات وحش گفت: در حال حاضر، جنگلهای ما نیاز به احیا دارند. هر درخت کهنسال باید چندین نهال داشته باشد تا بتواند نسل بعدی را تولید کند. وقتی آتشسوزی آغاز میشود، این نهالها و جوانهها تحتفشار قرار میگیرند و این مسئله بر حیات وحش نیز تاثیر میگذارد. تغییرات اقلیمی، خشکسالی و شکار غیرقانونی نیز به مشکلات موجود اضافه شدهاند و بهشدت بر جمعیت جانوران تاثیر میگذارند.
یالپانیان تصریح کرد: جنگلهای هیرکانی که باقیماندهای از دوران یخبندان هستند، بهعنوان «موزه زنده» شناخته میشوند. این جنگلها قدمتی بین ۲۰ تا ۳۰ میلیون سال دارند و شامل گونههای منحصر به فردی هستند که تنها در ایران یافت میشوند، مانند درختان انجیلی و راش. آتشسوزیهای اخیر این درختان ارزشمند را تهدید کرده و باعث کاهش تنوع زیستی در این مناطق شده است. جانورانی مانند مرال، سمور و انواع پرندگان نیز تحتتاثیر این آتشسوزیها قرار دارند.
وی بااشاره به اینکه احیای جنگلها پس از آتشسوزی کار سادهای نیست، گفت: در برخی سیستمهای طبیعی، آتشسوزی میتواند منجر به رشد دوباره گیاهان شود، زیرا برگها و مواد سوخته به خاک مواد مغذی اضافه میکنند. اما در شرایط ایران، بهویژه در مناطق هیرکانی، این روند پیچیدهتر است. وی اضافه کرد: یکی از مشکلات اصلی پس از آتشسوزی، آسیب به خاک است. وقتی پوشش گیاهی از بین میرود، خاک نیز زایایی خود را از دست میدهد. بنابراین، خاک نیاز دارد تا مدتی فرصت داشته باشد تا دوباره عناصر مغذی لازم را جذب کند و آماده پذیرش گیاهان جدید شود. اگر این فرآیند نادیده گرفته شود، خاک بهشدت آسیب خواهد دید و توانایی آن برای حمایت از گیاهان جدید، کاهش خواهد یافت.
سخن پایانی
کارشناسان اعلام میکنند؛ فقدان سیستمهای هشدار سریع و مانیتورینگ مدرن، در کنار وابستگی به تجهیزات ابتدایی و فرسوده و ضعف در آموزش روشهای اطفای حریق زمینی، عملا توان عملیاتی کشور را در مقابله با آتشهای کوهستانی بهشدت کاهش داده است. گسترش حریق در مناطق شیبدار، نتیجه مستقیم این ضعف در برنامهریزی و تخصیص بودجه است که برای حفاظت از گنجینهای ۲۰ میلیون ساله، کافی نبوده است.
فاجعه زمانی عمیقتر میشود که مشخص میشود منشأ حدود ۹۰ درصد این آتشسوزیها، عوامل انسانی، اعم از سهلانگاری یا تعمد برای تغییر کاربری، بوده است. مدیریت جنگلها نهتنها در حوزه فنی ضعیف عمل کرده، بلکه در اعمال قانون و نظارت بر تخلفات محیطزیستی نیز موفق نبوده است. حفاظت از جنگلهای هیرکانی و جلوگیری از آسیبهای جبرانناپذیر به خاک و تنوع زیستی، نیازمند یک برنامه منسجم و فوری برای نوسازی تجهیزات، تقویت آموزشهای تخصصی و ایجاد ایستگاههای واکنش سریع است؛ برنامهای که باید فراتر از رایزنیهای لحظه آخری برای تامین هواپیما باشد.