چادر عشایر بر سر گردشگران
تنوع اقلیمی ایران موجب تنوع قومیتی در کشور شده است؛ عشایر کشور ، قومی که بیهیچ چشمداشت و با بهرهمندی از کمترین امکانات، به زندگی و تولید و گاه پاسداری از مرزهای کشور میپردازند، بخشی از این تنوع هستند؛ بر همین اساس توسعه طرحهای عمرانی و گردشگری در مناطق عشایری میتواند بهعنوان یکی از مولفههای حمایتی از این بخش جامعه مطرح باشد. باتوجه به مشکلات و خشکسالیها و کمبودها در نحوه زندگی اقوام در روستاها یا مناطق عشایری، شاید گردشگری بتواند جز منافعی که دارد، از نظر اقتصادی هم کمککننده باشد.

طرح گردشگری عشایر از طرحهای چهارگانه سازمان امور عشایر ایران با هدف تنوعبخشی به اشتغال پایدار، افزایش درآمد، توانمندسازی و حفظ فرهنگ اصیل عشایر است که بهعنوان یک صنعت سبز و صنعتی که میتواند درآمد مستقیمی برای جوامع محلی داشته باشد، مطرح است.
هر چادر عشایر جایی برای گردشگری و بومگردی
جهانبخش میرزاوند، رئیس سازمان امور عشایر ایران در گفتوگو با روزنامه صمت، گفت: تبدیل چادر عشایر به جزئی از بومگردی و رونق گردشگری داخلی و خارجی، یکی از آرزوهای ما بود که میتواند ارز را به داخل کشور وارد کند. باتوجه به طرح گردشگری عشایر این اتفاق در حال رخ دادن است.
وی بااشاره به ظرفیتهای گردشگری دستنخورده عشایر، گفت: جامعه عشایری دارای ظرفیتهای بسیار خوب و بالقوه در زنجیره تولید گوشت قرمز، صنایعدستی، گردشگری، گیاهان دارویی و صیانت از مرزهای کشور است که باید از این ظرفیتها بهنحو مطلوبی بهرهبرداری و حفاظت شود. زندگی غنی عشایری یکی از جاذبههای گردشگری و جذابیت و سبک زندگی آن بهعنوان میراث ملی و معنوی مطرح است. بر همین اساس بهدلیل مغفول ماندن صنعت گردشگری در مناطق عشایری، احیا و افزایش شاخصهای گردشگری عشایر، از برنامههای سازمان امور عشایر کشور قرار گرفته است.
وی بااشاره به قابلیتهای جامعه عشایری کشور در حوزه گردشگری، گفت: در این راستا، بومگردیهای عشایری و نوروزگاهها در ایام نوروز در سراسر کشور راهاندازی شدهاند و ادامه مییابند تا با تنوعبخشی به اشتغال جامعه عشایری، از این ظرفیتها برای ارتقای درآمد و بهبود معیشت زندگی عشایری استفاده شود.
میرزاوند، جامعه عشایری را نماد هویت ایرانی ـ اسلامی و ظرفیت مهمی برای گردشگری بکر و صنایعدستی ایران دانست و گفت: عشایر علاوه بر تولید غذا و پروتئین، ظرفیت عظیمی در حوزه گردشگری فرهنگی و طبیعی دارند. صنایعدستی عشایر، هویتبخش فرهنگ ایرانی است و یکی از پایههای اقتصاد بدون نفت بهشمار میرود.
باکس
محمد میرمتقیان، مسئول میز گردشگری جامع بنیاد و مشاور امور جوانان و نخبگان در گفتوگو با صمت گفت: در طول سالها تغییرات اقلیمی و فرهنگی که در کشور رخ داده، تبدیل به الگوی زیست عشایر شده و در زندگی عشایر این میراث بهصورت پایدار باقی مانده است.
مسئول میز گردشگری جامع بنیاد ادامه داد: رویکرد اصلی سازمان بهسمت تنوع بخشی به الگوی زیست و معیشت عشایر رفته است که یکی از پروژههای عملیاتی برای پوشش این راهبرد موضوع گردشگری عشایری است که در سازمان عشایر با رویکرد جامع بنیاد مطرح است؛ یعنی در این طرح هرچه انجام خواهد شد، بهدست عشایر بوده و عایدی آن نیز برای عشایر خواهد بود. در این بین سازمان امور عشایر وظیفه تسهیلگری، ارائه آموزشهای لازم و.. را ارائه خواهد داد.
مسئول میز گردشگری جامع بنیاد بااشاره به ظرفیتهای عشایری ادامه داد: تمام ظرفیتهایی که در مناطق عشایری وجود دارند؛ از جمله زندگی، خوراک و پوشاک و محل زندگی آنها و آیین و مناسک کوچ، ابزارآلات صنایعدستی و... همه از ظرفیتهای عشایری هستند و حدود ۷۰ عدد از آنها شناسایی شدهاند و باید به محصولات گردشگری عشایری تبدیل شوند.
وی تشریح کرد: این موارد در 4 قالب مسیر محلهای عشایری یا تورهای عشایری، رویدادهای عشایری، خدمات ویژه گردشگری در مناطق عشایری مانند بومگردها، رستورانها و تجهیزات عشایری یا موزههای مردمشناسی عشایری دستهبندی شده است. همه این موارد در چند گام شامل شناسایی ظرفیتها، مناطق و همچنین فعالانی که در این مناطق حضور دارند،است. آموزش این فعالان و ارائه تسهیلات و حمایتها و رفع نیاز آنها؛ ایجاد دستورالعملهایی که بتوانند فارغ از سایر موارد گردشگری، به فعالیت بپردازند، آشنایی با فضای هوشمند و دیجیتالمارکتینگ آنها و برندسازی، سپردن کار به عشایر تا خود در این چرخه قرار گیرند، میباشد.
میرمتقیان بااشاره به عمر دوساله این طرح گفت: گامهای اولیه برای این طرح شناسایی مناطق دارای ظرفیت گردشگری عشایر انجام شده است، اما برای اجرایی شدن آن چند استان از جمله قزوین و اردبیل با محوریت رویدادها، استان فارس و چهارمحال و بختیاری با تاکید بر خدمات گردشگری و کهگیلویه و بویراحمد با تاکید بر مسیر محلهای گردشگری، قزوین رویداد عروسکهای عشایری، اردبیل رویدادهای ورزشهای عشایری از جمله اسبسواری و تیراندازی، کهگیلویه و بویراحمد صنایعدستی و... را بهصورت پایلوت در نظر گرفتهایم. باتوجه به اینکه برخی از استانها از جمله اصفهان، فارس، گیلان، مازندران و ... در بحث گردشگری مطرح هستند، سعی کردهایم تا بهسراغ استانهایی برویم که باوجود داشتن ظرفیتهای فراوان در حوزه گردشگری، شناسایی و معرفی نشدهاند.
مسئول میز گردشگری جامع بنیاد افزود: براساس برنامهریزیهای انجامگرفته در سال بعد، شاهد بهرهمندی از فضای دیجیتال و هوشمندسازی و برندسازی در حوزه گردشگری عشایر خواهیم بود و سپس این مدل کسبوکار را به سایر استانها تعمیم میدهیم.
بهگفته وی؛ گردشگری تجربه محور مبتنی بر کودکان نیز از دیگر برنامه هایی است که در قالب همکاری با آموزش و پرورش در راستای شناسایی زندگی عشایری به دانشآموزان خواهد بود.
میرمتقیان با بیان اینکه بنیاد گردشگری باید علاوه بر جامعه محور بودن تجربهمحور باشد، گفت: تمامی اقلامی که در این رویدادها (گردشگری عشایر) وجود دارد، باید تجربهمحور باشد. اگر در تمام بومگردها و اقامتگاهها وقتی گردشگر وارد میشود، وسایل پذیرایی آماده است، اما در بومگردی عشایر؛ گردشگر یا مسافر، باید کارهای خود از جمله شیردوشی و پخت نان و.... را بهصورت تجربی انجام دهد.
وی با تاکید بر اینکه رویکرد اصلی ما این است که عشایر متولیان اصلی این طرح باشند، گفت: باوجود اینکه عشایر اساتید تولید هستند، اما یکی از چالشهایی که در این راه وجود دارد، این است که به وقت بازاررسانی با شکاف روبهرو میشوند، بنابراین در اینجا باید بخش دولتی و خصوصی یا آژانسهای گردشگری و... وارد عمل شوند و به کمک عشایر بیابند.
مشاور امور جوانان و نخبگان در پاسخ به اینکه آیا این طرح در کشورهای دیگر اجرا شده است، گفت: کشور مغولستان بیشترین گونه گردشگری را در بخش عشایری دارد، اما این مورد بهصورت تصنعی و بسیار محدود و قوم و قبیلهای که اغلب بهصورت دامدار متحرک یا گلهدار هستند و بهصورت سبک زندگی در سیاهچادر به مانند ما نیست، در حالی که زندگی عشایری در کشور ما جاری است.
وی افزود: ما در کشور تقریبا ۱۲سبک سکونتگاهی در سیاهچادرهای مختلف از جمله سیاهچادرهای قشقایی که تابستانه و زمستانه است، سیاهچادر کردها که ارتفاع بلندتر و سبک متفاوتی دارند، سیاهچادرهای تنگسریها در سمنان و یا آلاچیق در شاهسونها و ترکمنها و... داریم که در همه اینها الگوی زندگی زنده حاکم است، در حالی که در عشایر مغولستان و گرجستان، این مورد بهصورت تصنعی و ساختگی است که افراد میتوانند در آن حضور داشته باشند.
میرمتقیان اذعان کرد: مسئلهای که در این کشورها و حتی ترکیه بیشتر موردتوجه قرار گرفته، سرمایهگذاری روی رویدادها در زندگی عشایری است؛ اتفاقی که ما به آن توجه نداریم. المپیک عشایری در کشور ما که هر 2 سال برگزار میشود و دارای تشکیلات خاصی است، مغولستان میزبانی آن را به کشورهای مختلف میدهد و آن کشورها از این مزیت استفاده میکنند.
وی در پایان با تاکید بر اهمیت گردشگری عشایر گفت: پدر کتابهای راهنمای گردشگر ایران کتاب «گردشگری ایران»، بوده و مختص گردشگران خارجی است. به تمام کسانی که تمایل به ورود به ایران دارند، توصیه شده است که بهجای بازدید از کل ایران، ۱۶ مکان خاص ایران که براساس اولویت و بهترتیب آمده است را ببینند و اگر آنها را ببینند، انگار تمام ایران را دیدهاند. جالب است که در این کتاب، اولویت پنجم و ششم مربوط به عشایر ایران است.
گردشگری عشایر، قربانی جاذبههای تاریخی
عشایر طی قرنها اقدام به حفظ سنن و آداب و رسوم گذشته خود کردهاند و این اصالت میتواند به جاذبهای برای صنعت گردشگری تبدیل شود و یکی از شاخههایی است که میتواند منافع خوبی داشته باشد. نوع زندگی، مراسم و آیینها، تولیداتشان ظرفیتهای بسیاری را در جذب گردشگر دارند. اما متاسفانه باوجود ظرفیتهای فراوان گردشگری در مناطق عشایری کشور به این بخش از جامعه کشور توجه چندانی نشده و گاه اغلب آنها را فقط در نمایشگاههای گردشگری مشاهده میکنیم که چادر میزنند، اقدام به پخت غذاهای محلی میکنند یا به اجرای رقص محلی میپردازند. این در حالی است که برای معرفی آنها به جامعه گردشگری تلاش نکردهایم. 2سالی است که سازمان امور عشایر در طرحی میز گردشگری عشایر را ایجاد کرده است تا به این ترتیب، اقدام به معرفی و بهرهمندی از جاذبههای گردشگری عشایر کند.
در این راستا و بهمنظور بهرهمندی از ظرفیتهای گردشگری، نیاز است تا زیرساختهای لازم فراهم شود، هرچند نمیتوان انتظار داشت تا جادههای منتهی به چادر عشایر آسفالته یا دارای اقامتگاهها، هتل یا غذاها متنوع باشد، اما نیاز است تا ظرفیت مناسب و متناسب با آن اقلیم و خانواده و منطقه و حداقل استانداردها وجود داشته باشد. آمادهسازی هتل به تعداد کافی و با استاندارد، اقامتگاه، اتوبوس و مینیبوس و سایر امکانات حملونقل، جاده استاندارد، سرویسهای بهداشتی مناسب، رستوران، کافیشاپ و راهنمایان خوب میتوانند از این موارد باشند. اگر قرار باشد تا به گردشگری عشایر بهعنوان یک صنعت نگاه شود، نیاز است تا با فراهم کردن پیشنیازها، به درآمدزایی در این زمینه رسید، چراکه صرف بنا نهادن زیرساخت، نمیتواند درآمدزایی کند.
از طرف دیگر، نیاز است تا به عشایر نیز آموزشهای لازم درباره توسعه گردشگری عشایر و سواد آکادمیکی گردشگری و نوع برخورد با گردشگران ارائه شود.
سخن پایانی
باوجود ظرفیتهای فراوانی که گردشگری عشایر دارد، اما متاسفانه تعداد کسانی که در این زمینه فعالیت دارند، بسیار اندک است. باوجود تاثیر بسیار عشایر در ماندگاری بیشتر گردشگران و حفظ میراث و تمدن کشور، اما متاسفانه بهدلیل شهرت کشور در زمینه تاریخ و آثار باستانیاش به حوزه معماری شهرگردی باستانشناسی بیشتر از حوزه محیطزیستی، عشایر و اقوام توجه میشود.