-

چالش‌های بهره‌وری نیروی انسانی در اقتصاد

غلامعلی رموی-کارشناس اقتصاد

چالش‌های بهره‌وری نیروی انسانی در اقتصاد

یکی از مهم‌ترین عوامل موثر در توسعه بنگاه اقتصادی، توجه به موضوع بهره‌وری و شیوه‌های ارتقای آن به‌عنوان مولفه مهم تعالی بنگاه اقتصادی برای حضور در تولید رقابتی است. یکی از ارکان مهم بهره‌وری، عامل نیروی انسانی است. بهره‌وری نیروی انسانی به توانایی نیروی کار برای ایجاد نتایج ملموس و قابل‌ ‎ ارزیابی نسبت به منابع تمرکز دارد. در این چرخه سطح بازده تولیدشده با در نظر گرفتن عواملی مانند زمان، مهارت‌ها و کیفیت کار اندازه‌گیری می‌شود. بهره‌وری نیروی انسانی می‌تواند در صنایع مختلف و شرایط شغلی متفاوت، متغیر باشد و همین اصل، بهره‌وری را به شاخصی منعطف تبدیل کرده است که به‌تناسب شرایط و ویژگی‌های خاص هر ساختار یا بنگاه طراحی و اجرایی می‌شود. بهره‌وری بالا رقابت‌پذیری را افزایش داده و کالا با نرخ و کیفیت رقابتی ارائه می‌شود. از این منظر، جایگاه نیروی انسانی در سیستم‌های ارزیابی به مغزافزار هم تعبیر می‌شود؛ منابع انسانی، باارزش‌ترین و مهم‌ترین عامل توسعه برای هر کشوری محسوب می‌شوند که به‌عنوان نیروی محرکه اصلی تولید عمل می‌کنند و می‌توانند فرآیند توسعه را کندتر یا تندتر از پیش‌بینی‌ها کنند.این شاخص در بنگاه‌های اقتصادی کشورهای توسعه‌یافته یا کشورهای دارای تولید ناخالص ملی بالا از چنان اهمیت و اعتباری برخوردار است که عالی‌ترین مدیران هر سیستم مامور شناسایی و فعال‌سازی این حوزه می‌شوند. ارزیابی کارشناسان حوزه بهره‌وری موفقیت در این بخش نیازمند رضایتمندی هر 2 بخش نیروی کار و کارفرما است که در نهایت منجر به افزایش رقابت‌پذیری بنگاه می‌شود. همین اصل، نقطه افتراق بین بنگاه‌های توسعه‌گرا براساس معیار بهره‌وری نیروی انسانی و ساختارهای ایستا و ساکن است که به‌طبع نتیجه کار در اولی هزینه ـ فایده و در دومی هزینه ـ هزینه خواهد بود. نتیجه هزینه ـ هزینه استهلاک سخت‌افزاری و نرم‌افزاری سیستم اعم از تجهیزات و منابع است.

نیروی کار بهره‌ور در ساختار موردعلاقه و متناسب خود، همواره در حال خلاقیت و تعالی است، چراکه بخش مهمی از علایق و توانمندی خود را در تخصص تحت تصدی و تعالی در آن حوزه جست‌وجو می‌کند،اما به‌عکس یک نیروی غیرمولد یا غیرمتخصص، محیط شغلی خود را یک نه یک هدف، بلکه یک وسیله برای گذران عمر یا زندگی می‌بیند و در این فضا، ارتقای توانمندی و خلاقیت، افزایش تولید و خدمت به‌اصطلاح خفه می‌شود. ارزیابی‌های انجام‌شده در بسیاری از بنگاه‌های اقتصادی و خدماتی کشور نشان می‌دهد که استفاده بهینه از منابع انسانی یا به‌اصلاح بهره‌وری نیروی انسانی در بنگاه‌های اقتصادی دولتی یا وابسته به دولت در شرایط مطلوبی نیست و بسیاری از پست‌های تخصصی توسط نیروهای غیرمتخصص اشغال شده‌اند که عموما این افراد نمی‌توانند ارزش‌آفرینی مناسب از بهره‌وری برای سیستم داشته باشند؛ این افراد در سطوح مدیران ارشد و میانی موجب انحراف سیستم از اهداف و برنامه‌ها و در سطوح پایین‌تر می‌شوند. موضوعی که در شرایط تحریمی می‌تواند صدمات دوچندانی بر چرخه اقتصاد کشور تحمیل کند. امروز روند تولید در برخی بنگاه‌های اقتصادی مهم و استراتژیک وابسته به دولت به دلایل متعدد از جمله بی‌توجهی به شاخص بهره‌وری در شرایط هزینه ـ هزینه قرار دارد که با کمترین نشانی از حضور در اقتصاد جهانی باید حضور آنها را در بازار داخلی هم تمام‌شده دانست.

به‌همین‌دلیل، ضرورت وجود یک نهضت جدی در چیدمان نیروهای بهره‌ور در تخصص‌های مرتبط باید با جدیت دنبال شود.با نگاهی به روند تکامل مغزافزار بسیاری از دستگاه‌های اجرایی و بنگاه‌های اقتصادی در کشورهای توسعه‌یافته و پیشرو، مغزافزارها بخشی از چرخه تولید و جزئی همرنگ و همسان با فرآیند تولید تلقی می‌شوند و در نتیجه، ارتقای رضایتمندی مصرف‌کننده و رقابت‌پذیر بنگاه در سطح ملی، منطقه‌ای و جهانی حاصل می‌شود.یکی از مهم‌ترین چالش ‎ های موجود در سیستم اجرایی اعم از بخش خصوصی و عمومی و دولتی، بی‌توجهی به این مقوله به‌عنوان زیربنای تعالی و توسعه است. این در حالی است که در بسیاری از دستگاه‌ها شاهد سمفونی ناهمسازی در حوزه تولید و خدمت‌رسانی هستیم. در نتیجه بسیاری از نیروهای کار نسبت به شغل و مسئولیت خود احساس رضایت درونی ندارند و با کمترین تغییری در منافع مادی و شغلی خودآگاه یا ناخودآگاه علیه شرایط جاری دچار عصیان درونی یا بیرونی می‌شوند و همین امر، تحمیل هزینه را بر دستگاه‌ها دوچندان می‌کند.مطالعات انجام‌شده در موضوع بهره‌وری در برخی ساختارهای اجرایی و برخی بنگاه‌های اقتصادی دولتی و شبه‌دولتی حکایت از وجود بی‌توجهی عظیمی نسبت به استفاده و بکارگیری مغزافزار در ساختار بنگاه‌ها بوده که هزینه بهروری در امور را بالا برده است. بنابراین عموما این ساختارها راکد، منفعل و زیانده محسوب می‌شوند. بنابراین همه‌روزه شاهد تغییرچارت سازمانی در دستگاه‌های اداری با هدف افزایش بهره‌وری هستیم. این در حالی است که تنها با سازماندهی مطلوب نیروها در ساختار می‌توان به نتیجه مطلوب رسید و ارتقای بهره‌وری نیز، تنها طریقی است که با آن تخصصی‌سازی مشاغل به‌شکل واقعی محقق خواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*