توسعه با راهکارهای اقتصاد محیطزیست
سیدعمران طباطبایی-کارشناس عمران و محیطزیست
باتوجه به محدود بودن ثروت منابع طبیعی، بیشک استفاده درست از آنها، منجر به افزایش مدت زمان بهرهبرداری میشود یا موجبات تجدید برخی از آنها را فراهم میکند. این در حالی است که بیتوجهی به نحوه مصرف این ثروتهای خدادادی و استفاده بیرویه از آنها، نهتنها سبب محرومیت نسلهای آینده و حتی نسل فعلی میشود بلکه تخریب محیطزیست را بهدنبال دارد.در دوران کنونی کمتر مسئلهای مانند محیطزیست بر رفتار مصرف کنندگان، راهبرد شرکتها و سیاستگذاریهای عمومی چنین اثرگذار بوده است. در گذشته، ما شاهد تغییراتی در برنامه تولید، سرمایهگذاریها، سیاستگذاریهای مالیاتی، بستهبندی تولید و فناوری بودهایم. در زمینه کالاها و خدمات زیستمحیطی صنایع نوینی پدیدار شدهاند و مصرفکنندگان و تولیدکنندگان تعهد به حفاظت از محیطزیست را ترجیح میدهند. به همین دلیل سیاستگذاریهای ملی و بینالمللی در راستای حفاظت از منابع طبیعی و بومسامانهها گسترش زیادی یافتهاند. شرکتها در راستای عمل به مقررات جدید و تقاضاهای در حال تغییر برای بهرهگیری محتاطانهتر از محیطزیست، راهبردهای کاری خود را بازبینی کردهاند. باید به این تشخیص برسیم که فعالیت اقتصادی و محیطزیست طبیعی بهگونهای اجتنابناپذیر به هم پیوند خوردهاند و این پیوند ژرف نقطه مشترک محیطزیست، اقتصاد و مدیریت است. چشمانداز روشنی از رابطه میان فعالیت بازار و محیطزیست نمایان است. رویکرد مسئولان مربوطه باید بهگونهای باشد که یک ابزار تحلیل اقتصادی برای ارزیابی مشکلات زیستمحیطی و ارزشیابی راهکارهای سیاستگذاری مطرح و به کار گرفته شود.
تئوریهای اقتصادی میتوانند برای همه منابع به کار گرفته شوند. همچنین اقتصاد بررسی میکند که چگونه انگیزهها میتواند روی رفتار مردم تاثیر بگذارد. اقتصاد محیطزیست حوزهای از علم اقتصاد است که اثرات مالی سیاستهای محیطزیستی را مطالعه میکند و فعالان این عرصه پژوهشهایی را برای تعیین اثرات تئوریکی و تجربی سیاستهای محیطزیستی بر اقتصاد انجام میدهند؛ بهعبارت روشنتر به کاربرد قوانینی از اقتصاد اشاره دارد که به مطالعه چگونگی توسعه و مدیریت منابع محیطزیستی و طبیعی میپردازد. این موضوع به کاربران کمک میکند تا سیاستهای محیطزیستی مناسب را طراحی و اثرات و مزایای سیاستهای موجود یا پیشنهادی را تحلیل کنند. خوب میدانیم که منابع محیطزیستی که بهوسیله طبیعت ایجاد میشوند، قابلتقسیم بین افراد نیستند و بهعنوان نهاده در سیستم اقتصادی بکار گرفته میشوند و تحت تاثیر سیستم قرار میگیرند. مهمترین موضوعی که توسط اقتصاد محیطزیست حمایت میشود، هزینههای محیطزیستی موجود در رشد اقتصادی است. اقتصاد محیطزیست به فهم برخی موضوعات مهم و چالشبرانگیز کمک میکند. یکی از ویژگیهای اقتصاد محیطزیست رویکرد فراملی آن است. در اقتصاد محیطزیست کارآیی در مقابل برابری قرار میگیرد. تئوریهای مهم اقتصاد رفاه درباره توزیع منابع بهصورت یک راهحل، کارآیی و سخنی ندارد. محیطزیست تمیزتر با هزینههای اقتصادی معقولتر مناسب و لازم است. خاطرنشان میسازم موضوعاتی همچون کارآیی و تحلیل هزینه، فایده، مدیریت منابع طبیعی، جهانیشدن، اختلافهای محیطی، رشد جمعیت و ارتباط موارد فوق با اقتصاد و محیطزیست باید مورد بحث و بررسی قرار گیرد. نسبت به گذشته، تمرکز سیاستهای زیستمحیطی بر تغییر روشها و برنامههای جدید در اقتصاد محیطزیست استوار بوده و توسعه چشمگیری یافته است. برای تبیین بهتر اقتصاد و حقوق محیطزیست، بیشک مرور روش کار حقوقی و اقتصادی که توسط حقوقدانان و سیاستگذاران محیطزیست توسعه یافته و به کار گرفته شده، امری واجب است.
بر همین اساس اندیشمندان نشان میدهند که چگونه این رویکرد میتواند از تقسیمات سیاسی در بافت حقوق بینالملل محیط زیست، فراتر رود. در این مسیر راهحلهای حقوق خصوصی و رویکردهای قانونگذاری عمومی از جمله مقررات سنتی دستور و کنترل بازار نیز باید موردبررسی قرار بگیرد. بهاعتقاد بسیاری از نظریهپردازان در شرایط فعلی تنها چارچوب حقوقی-اقتصادی میتواند برای حفاظت از محیطزیست استفاده شود و این فرآیند در ارتباط با فدرالیسم محیطزیستی و تاثیر حقوق محیطزیست در توسعه اقتصادی تاثیرگذار است. باید مسئولان ذیربط در زمینههای حقوق کیفری محیطزیستی، قوانین مربوط به خسارات و بیمه و تحلیل اقتصادی حقوق تصادفات مسلط باشند. جذابیت این رویکرد روشمند، حقوق محیطزیست را گسترده میکند. بهگفته پژوهشگران، حقوق و اقتصاد میتواند برای ارتقای ماهیت و اهداف حقوق محیطزیست یعنی برای محافظت، پرورش و دفاع از محیطزیست استفاده شود. حقوقدانان محیط زیست، پژوهشگران و سیاستگذاران میتوانند بهراحتی از دیدگاه حقوقی و اقتصادی، برای ساختن جعبه ابزارشان در جهت وضع قواعد قانونی و سیاستهای موثر محیطزیستی استفاده کنند. باید تا حد امکان تلاش شود قابلیت کاربرد نگاه اقتصادی در موضوعات زیستمحیطی بروز داده شود و مفاهیمی مانند شکست بازار و ابزارهای اقتصادی و غیربازاری برای مقابله با مشکلات زیستمحیطی بهخوبی تعریف شوند.