نقدی بر طرحی که اجرا نشد
تابستان سال گذشته بود که وزیر اقتصاد خبر از اجرای طرحی عجیب در رسانههای رسمی کشور داد که در پی آن مقرر شده بود بازاری با عنوان «بورس مسکن و مستغلات» راهاندازی شود اما همانطور که در ادامه دیدیم این طرح نیز مانند سایر برنامههای مشابه آن، وارد قفسه بایگانی پروندههای ناکارآ شد.
البته انتقادهای زیادی از سوی کارشناسان به این طرح سازمان بورس که به پیشنهاد فرهاد دژپسند قرار بود اجرایی شود، وارد شد. بسیاری معتقدند همین انتقادهای شدید باعث شد مسئولان وقت سازمان بورس از موضع راهاندازی بورس مسکن عقبنشینی کرده و بهطورکلی، این طرح عجیب و مندرآوردی را بهدست فراموشی سپردند.
جالب اینجاست که پس از گذشت حدود یک سال و تغییرات گسترده در بدنه سازمان بورس، شاهد اظهارات برخی از مدیران سابق درباره طرحهایی اینچنینی هستیم که ضمن ابراز نارضایتی از مطرحشدن آنها، برنامههای مشابه را خلقالساعه و ناکارآمد میدانند.
اما واکنش سهامداران و تازهواردان پرتعداد بازار سرمایه که چند ماهی از ورودشان به بورس میگذشته نیز بسیار شدید بود، هرچند برخی از اجرای چنین طرحی استقبال کرده بودند اما جو غالب به نفع مخالفان اجرای طرح بورس مسکن بود که عمدتا از بین کارشناسان و تحلیلگران باسابقه بازار بودند. دلایل این عده برای مخالفت با اجرای بورس مسکن نیز بسیار متنوع بود اما همگی حول یک محور مشخص گرد آمده بودند و آنهم خلقالساعه و غیراصولی بودن این طرح بود.
از سویی هم برخی از کارشناسان معتقد بودند با ورود مسکن به بورس جهشهای قیمتی در بازار املاک و مستغلات بیش از آنچه احساس میشد، انجام شود و کار برای اقشار کمدرآمد جامعه بهمراتب دشوارتر از قبل شود. بههرحال اتفاقاتی رخ داد و این طرح به اجرا درنیامد اما رویهم رفته بورس اوراق بهادار در ایران با چنین برنامههایی ناآشنا و غریبه نیست و نبوده است. همانطور که گفته شد در همان دوره که مسئله اجرای بورس مسکن مطرح شد، کارشناسان بازار متفقالقول انتقادهای گستردهای را مطرح کردند و این برنامه را بهطورکلی غیرعملیاتی و نادرست دانستند.
در هیچ بورسی در جهان چنین موضوعی معنا و مفهوم ندارد. ما بهطورکلی عادت داریم طرحهایی مندرآوردی و بیپایه و اساس را مطرح و با آزمونوخطا همهچیز را اجرا کنیم، بعد از مدتی که طرحمان شکست خورد و کلی هزینه از جیب رفت، تازه به این فکر میافتیم که به همان ساختار قبلی بازگردیم.
باید توجه داشت که ذات بازار سرمایه بر رقابت استوار است، چنین طرحهایی مانند آنچه با عنوان بورس مسکن و بورس خودرو مطرح میشوند، بهطورکلی با ذات رقابتپذیری بازار سهام در تعارض است. در بازار خودرو نیز چنین طرحی بیمعنا بود، چون اگر واردات آزاد شود باید از طریق لیزینگ اقدام کنیم، بهگونهای که شرکتها التماس میکنند خودروهایشان را به فروش برسانند و به همین دلیل گفته میشود بورس خودرو توجیهی برای اجرا ندارد.البته برخی از طرحهایی که بهتازگی مطرحشده قابلاجرا و علمی هستند.
تجربه سایر کشورها نیز نشان داده میتوان از برنامههایی مانند بیمه سهام بهره برد. هرچند آنچه با عنوان اوراق تبعی میشناسیم دقیقا همان بیمه سهام است اما عدهای میخواهند نام جدیدی برای آن انتخاب کنند، بههرحال، این رویکرد تغییری در اصل ماجرا ایجاد نمیکند.
اینکه بخواهند قوانینی که در هیچ کشوری تا امروز عملیاتی نشده را بدون بررسیهای دقیق وارد بورس کنند، بهطور قطع میتوان مدعی شد نتیجهای به غیر از شکست نخواهد داشت. البته درباره مسکن میتوانستیم اوراق را در بازار به فروش برسانیم، این اقدام بسیار درستی بود و در سایر بورسهای بزرگ جهان نیز سابقه اجرا داشته و موفقیتآمیز بوده است.
خوشبختانه جلوی اجرای این برنامه را گرفتند، در غیر این صورت، باید شاهد هزینهکرد منابع در زمینهای میبودیم که کوچکترین قرابتی با ذات بازار سرمایه نداشته و فقط هزینه جدیدی برای دولت تراشیده است.