شنیدن کی بود مانند خواندن
مهدی زارع-پژوهشگر زلزلهشناسی
بسیاری از خسارت های جانی هنگام وقوع زلزله، حاصل عملکرد اشتباه افراد است که اگر تصحیح شود، درصد فوت و آسیب روحی و روانی کاهش بسیاری پیدا می کند. اینکه در هنگام زلزله بدانید کجا بروید و چه رفتاری داشته باشید، باعث کاهش صدمات جسمی می شود. بسیاری از مطالعات نشان داده است که پس از زلزله، افراد زیادی به شدت دچار ترس و استرس می شوند و بیشتر این ترس ها ناشی از اطلاعات نادرست است که توهمی بیش نیست. مردم از زلزله آگاهی دارند، اما این میزان آگاهی نه کافی و نه مبتنی بر علم است، چرا که دانش به دست آمده، حاصل شنیده هایی است که از سوی خود مردم دهان به دهان چرخیده و بیشتر برمبنای مشاهدات و تجربیات آنها است. این روند حتی برای کارشناسان هم مصداق پیدا می کند؛ بسیاری از کارشناسان این حوزه هم اطلاعات صددرصد علمی ندارند.از سوی دیگر، فرآیند نشر اطلاعات در زمینه افزایش آگاهی بخشی در کشور استاندارد نیست و بیشتر به صورت پراکنده انجام می گیرد. حتی شماری از مردم تلاشی برای کسب آگاهی نمی کنند و اگر تلاش هم کنند، روند دسترسی به اطلاعات و کسب آگاهی دشوار است و به طورمعمول با یک سری محتوای تکراری مواجه می شوند.
این در حالی است که برگزاری کلاس ها یا رویدادهای آموزش محور می تواند نقش مهمی در یادگیری افراد برای کاهش خسارت های زلزله باشد، همچنین بپذیریم که صنعت نشر پویایی نداریم و کتاب هایی هم که در این عرصه نوشته و تدوین می شوند، فروش خوبی ندارند. دولت نقش مهمی در اشاعه اطلاعات دارد، از تبلیغ های تلویزیونی گرفته تا حمایت از نهادها و سازمان های مربوطه و انتشار کتاب های درخور افراد با هر رده سنی. نکته مهم در زمینه انتشار محتوای مربوط به زلزله این است که بیشتر مردم برای آگاهی از این مسئله به طورمعمول به دنبال افرادی هستند که ظرف مدت زمان کوتاهی نکات آموزشی را انتقال دهند. کمبود اطلاعات در زلزله چه در حوزه عمومی که آحاد جامعه را شامل می شود و چه درباره افرادی که فعالیت شان به زلزله مرتبط می شود، نظیر ساختمان سازها، مهندسان عمران و... به دلیل اینکه اطلاعات کافی ندارند، در برخورد با زلزله به شکل واقعی یا نشر برخی محتواها، دچار هراس یا باورهای غلط می شوند. به اعتقاد من، نباید بگذاریم کار از کار بگذرد و بعد از برخورد با حوادث طبیعی، تازه به یاد این بیفتیم که آموزش بدهیم. اکنون فرصت خوبی است که عموم مردم درباره زلزله و نحوه برخورد با آن، اطلاعات دقیق تری کسب کنند.آموزش باید با سلیقه جامعه همراه باشد، متاسفانه میان جامعه علمی و مردم شکاف عمیقی افتاده است. در این شرایط است که هر فردی نمی تواند اطلاعات غلط را ترویج کند و از چیزی که نمی داند، سخن بگوید.حال اینکه چه نوع آموزشی درباره زلزله ارجحیت دارد؟ آموزش وابسته به نیاز مردم است. اینکه مردم چه چیزی را می خواهند از زلزله بدانند، ارتباط مستقیمی به میزان تحصیلات و سطح سواد مردم دارد. برخی محتواها در این زمینه جنبه اطلاع رسانی عمومی دارد و برخی دیگر برای گروه های خاص مردم تالیف می شود. برای نمونه، یک کارشناس نفت می خواهد بداند که در صورت رخداد زلزله چه آسیبی به منابع نفتی زیرزمینی وارد می شود یا چه آسیبی به پالایشگاه های نفتی می زند؛ در این شرایط فرد می خواهد اطلاعات موردعلاقه اش را دنبال کند. از طرف دیگر، برخی اطلاعات باید به مردم داده شود تا مردم با ادبیات زلزله آشنا شوند. برای مثال، باید بدانند که اصولا گسل چیست یا وقتی می گوییم گسلی در پوسته زمین فعال است، این به چه معنا است؛ بنابراین با ۲ دسته اطلاعات و محتوا مواجهیم. یکی از کتاب هایی که برای اطلاعات اولیه مردم تالیف می شود و دیگری کتاب هایی که علاوه بر مباحث اولیه زلزله، شناختی از دیگر آسیب های آن متناسب با دیگر ساختارها ارائه می دهد. بی شک شرکت های دانش بنیان می توانند افزون بر ساخت دستگاه ها و ابزارها مرتبط با کاهش خسارت های زلزله و ایمن سازی در برابر آن در زمینه اطلاع رسانی هم تاثیر جدی داشته باشند؛ نظیر بازی های رایانه ای و پلتفرم هایی که در نهایت منجر به آگاهی بخش عموم مردم می شوند.