یک نمره منفی برای دولت
ناصر چمنی ـ رئیس سابق کانونعالی انجمنهای صنفی کارگران
اکثریت جامعه و بهویژه قشر کمدرآمد، توانایی خرید مسکن را ندارند. ریشه اصلی رکود موجود در بازار مسکن و گرفتاریهای مردم برای تهیه خانه را باید در عدممدیریت اصولی دولتمردان جستوجو کرد.دولت باید از زاویه بهتری به قضایا نگاه کند و دست از خودفریبی بردارد. بهخاطر تصمیمات اشتباه دولت فعلی و همینطور دولتهای گذشته، قدرت خرید مردم تا ۷۰ درصد با کاهش مواجه شده و در عالم رویا هم قادر به تهیه خانه نیستند. مردم پولی برای خانهدار شدن ندارند و ثبات قیمتها بهخاطر رکود هم، تفاوتی در اصل قضیه ایجاد نمیکند. رکود از ناتوانی مردم در خرید ناشی میشود و این موضوع تنها مختص کشور ما نیست.در هر جامعهای، کاهش قدرت خرید مردم میتواند منجر به ایجاد رکود شود که پیامدهای بد و سختی را نیز بهدنبال دارد. کاهش قدرت خرید مردم ایران در حوزه مسکن، یک امر نگرانکننده محسوب میشود و دولت بهجای چارهاندیشی، به این وضعیت افتخار میکند!
ثبات موقت قیمتها بهدلیل رکود نهتنها دستاورد نیست، بلکه یک نمره منفی برای دولت بهشمار میرود. نرخ مسکن بهحدی دچار افزایش شده است که حالا یک کارگر برای خرید خانه باید ۱۲۰ سال کار کند. دولتها در سالهای اخیر، نقشی جز کاهش قدرت خرید مردم نداشتند و نمیتوان این واقعیت را کتمان کرد.اینکه به چه صورت رکود بخش مسکن به کاهش نرخ تورمی مرتبط میشود، واقعا عجیب است و باید مسئولان ذیربط به مردم هم بگویند که چطور و با چه فرمولی به این نتیجه رسیدهاند. مسلما صحبت از این جور مسائل، شرایط را بدتر میکند. کاهش نرخ مسکن بهعلت فعالیت یا سیاستگذاری دولت و وزارت راه و شهرسازی نیست. بلکه بهدلیل رکود معاملات بخش مسکن است، چراکه خرید یا حتی اجاره، از توان مردم خارج و یک رکود بیسابقه در بازار مسکن در حال تجربه شدن است.رکود با رکود تورمی، ۲ مبحث جدا هستند که نباید با یکدیگر اشتباه گرفته شوند، بهویژه در بحث مسکن، رکود ایجادشده بههمراه افزایش قیمتها باعث شده است تا نرخ رشد مسکن، شیب نزولی بگیرد، زیرا بیشتر ساختوسازهای انجامگرفته غیردولتی هستند و سازندگان با انباشت سرمایههای خود روبهرو شدهاند. در این شرایط، تمایل برای تولید مسکن کاهش یافته است و این بازار همانند سالهای قبل برای سازندگان سوددهی مناسبی ندارد. کاهش نرخ مسکن در شرایط فعلی دردی را دوا نمیکند و مشکلات بهنوبه خود باقی مانده است. نرخ مسکن در سالهای اخیر افسار گسیخته و رشد غیرقابلکنترلی داشته است. در ۵ سال اخیر، مسکن بیش از هزار درصد رشد قیمتی را تجربه کرده است. با پولی که الان بهعنوان پول پیش خانه برای اجارهها پرداخت میشود، در ۵ سال قبل میتوانستید مسکن خریداری کنید. بنابراین اعتقاد دارم، مدیریتها و تصمیمگیریهای غلط در کشور سبب شده است تا مسکن تا این حد و اندازه گران شود.آقای رئیسی در مناظرههای انتخاباتی خود از ساخت یک میلیون مسکن و طرحهای مهم برای بهبود شرایط مسکن و کمک به مردم در این بخش سخن بهمیان آورد. شعارهایی از این قبیل مطرح شد که بیشتر صاحبنظران درباره اجراییسازی آن، تردیدهای جدی داشتند و پرسشهای زیادی هم در ذهن همگان ایجاد شد که هنوز هم پاسخی برای آنها ارائه نشده است.
در همه عرصهها، این نوع شعارها داده میشود و بعد از آن، خبری از عملیاتی شدن آن وعدههای بزرگ نیست. متاسفانه مطالبهگری خوبی هم در اینباره انجام نمیگیرد و شعارهای بزرگ مسئولان بهدست فراموشی سپرده میشود. دولت پس از وعده ساخت یک میلیون مسکن، خیلی زود از ناتوانی خود سخن گفت و حتی محمد مخبر، معاون اول رئیسجمهوری نیز تلویحا روی این موضوع صحه گذاشت.در صورت موفقیت یک درصدی در طرحهایی نظیر نهضت ملی، دولت بهسرعت در تربیونهای مختلف، اقدام به بزرگنمایی در رسانهها میکرد. حالا خبری از تحویل خانه به مردم نیست و پیشرفت خاصی نیز در پیشرفت طرح نهضت ملی گزارش نشده است. مشکلات زیادی در این پروژه مهم وجود دارد که دولت برای حل آنها هیچ اقدامی نمیکند و این مسئله موجب گلایهمندیهای گسترده مردم شده است.موفقیت یا عدمموفقیت قطعی طرحی مانند مسکن ملی را، نتیجه نهایی مشخص میکند؛ به این معنا که ۱۰۰هزار نفر کلید خانههای خود را تحویل گرفته و رسما صاحب مسکن شوند. در غیر اینصورت، در عمل هیچ اتفاق مثبت و روشنی در این زمینه رخ نمیدهد و توفیقی هم حاصل نخواهد شد. عدمموفقیت طرحهای اینچنینی، بازار مسکن را ملتهب میکند و بهجای کمکرسانی به اقشار نیازمند، مشکلی بر مشکلات آنها افزوده خواهد شد.