-

کنترل ترازنامه بانک‌ها؛ اقدام مثبت بانک مرکزی

محمدتقی فیاضی - کارشناس پولی و بانکی

 

فیاضی ۱

 وجود سلطه مالی در اقتصاد ایران چیزی نیست که بتوان از آن چشم‌پوشی کرد. در دولت‌ها و سنوات گذشته همواره با کسری بودجه مواجه بوده‌ایم که بیشتر هم از طریق استقراض مستقیم و غیرمستقیم از بانک مرکزی بوده است. شرکت‌هایی که توانایی محدود دارند، برای گرفتن تسهیلات به بانک‌ها مراجعه می‌کنند و از آنجا که نمی‌توانند تسهیلات خود را بازپرداخت کنند، این بدهی‌ها به بدهی دولت تبدیل شده‌اند و در نهایت با بدهی بانک‌ها به بانک مرکزی تهاتر می‌شود که همین امر منجر به افزایش پایه پولی می‌شود. در کنار این معضل مزمن، ناترازی بانک‌ها باید به‌طورجدی بررسی و مدیریت شود. یکی از راه‌های کنترل انتظارات تورمی، افزایش اعتبار دولت و بانک مرکزی است. افزایش اعتبار دولت به‌معنای تهیه یک بودجه پایدار و عدم‌کسری در بلندمدت است.

اعتبار بانک مرکزی به این معناست که هیچ‌گاه بیش از نیاز واقعی اقتصاد، پول چاپ نکند. پیش‌شرط تثبیت انتظارات تورمی، اعتبار و استقلال هر دو نهاد، یعنی دولت و بانک مرکزی است. البته استقلال و شهرت بانک مرکزی نیز بسیار مهم است و بخشی از آن تابع قوانین و ساختار سیاسی ـ اقتصادی کشورهاست. در کشور ما، استقلال بانک مرکزی به‌طورکامل به‌رسمیت شناخته نشده است.

در این شرایط، حفظ استقلال بانک مرکزی و مقاومت در برابر نیازهای دولت و الزامات بودجه‌ای بسیار دشوار است. با این حال، تجربه کشورهای مختلف نشان داده، اعتبار دولت به این معنا که کسری بودجه نداشته باشد یا اگر کسری وجود دارد، آن کسری از طریق مازاد بودجه سال‌های بعد جبران شود و از طریق بانک مرکزی پولی نشود، بسیار حائزاهمیت است.

همچنین، بانک مرکزی باید از چاپ پول بیش از نیاز اقتصاد خودداری کند، زیرا چاپ پول اضافی منجر به تضعیف پول ملی و افزایش تورم می‌شود. این امر می‌تواند به بی‌اعتمادی مردم نسبت به بانک مرکزی و کاهش شأن و اعتبار آن منجر شود که در نهایت نمی‌تواند به تثبیت انتظارات تورمی کمک کند.

در این زمینه می‌توان گفت که کنترل ترازنامه بانک‌ها و تعیین‌تکلیف بانک‌های ناتراز، اقدامی مثبت بوده است، یعنی کارهایی که انتظار می‌رفت و باید از مدت‌ها قبل با شدت و حدت بیشتری انجام می‌شد در مقاطعی، سهل‌انگاری‌هایی رخ داد و موسسات اعتباری زیادی تاسیس شدند که مشکلات زیادی برای اقتصاد ایجاد کردند.

آثار این مشکلات را در حال ‌حاضر مشاهده می‌کنید، از جمله مختل شدن فعالیت‌های اقتصادی، نارضایتی مردم و تاثیر منفی بر نقدینگی. با این حال، اقداماتی که در این دو سال انجام شد، از جمله ساماندهی برخی بانک‌ها، مثبت بوده است. با این وجود، به‌نظر می‌رسد، این اقدامات می‌توانست با قدرت بیشتری انجام شود، زیرا هنوز یک یا 2 بانک دیگر وجود دارند که باید تعیین‌تکلیف شوند. به‌طورکلی، به‌نظر می‌رسد بانک مرکزی در بخش کنترل ترازنامه بانک‌ها می‌تواند نمره قبولی بگیرد، اما نیاز به ادامه و تقویت این روند دارد تا از بروز مشکلات مشابه در آینده جلوگیری و ثبات بیشتری در نظام بانکی ایجاد کند. کنترل ترازنامه بانک‌ها یکی از اقداماتی است که می‌تواند ادامه پیدا کند و نیازمند توجه ویژه است.

یکی از اولویت‌های بانک مرکزی، افزایش حضور فعالانه در بازارهای مالی به‌منظور کاهش نرخ تورم و بهبود چشم‌انداز اقتصادی است. کنترل تورم یکی از چالش‌های جدی اقتصادی است که کشور ما در سال‌های اخیر با آن مواجه بوده و متاسفانه نرخ‌های بالای تورم به یکی از دغدغه‌های اصلی سیاست‌گذاران تبدیل شده است. در این راستا، بانک مرکزی به‌عنوان نهاد مسئول سیاست‌گذاری پولی، ابزارهای مختلفی را برای مقابله با تورم در اختیار دارد.

یکی از رویکردهای اصلی بانک مرکزی در کنترل تورم، استفاده از سیاست‌های انقباضی است. بانک مرکزی در دوره اخیر در قالب سیاست تثبیت، برنامه کنترل مقداری ترازنامه بانک‌ها را در دستور کار قرار داد و توانست نرخ رشد نقدینگی را از بالای ۴۰ درصد به کانال ۲۰ درصد برساند به این ترتیب بانک مرکزی با کنترل رشد نقدینگی تلاش کرده تا تقاضای کل را کاهش دهد. کاهش نرخ رشد نقدینگی به‌نوبه خود می‌تواند به کاهش فشارهای تورمی کمک و ثبات بیشتری را در بازارها ایجاد کند. علاوه بر این، بانک مرکزی از ابزارهای غیرمستقیم نیز بهره می‌برد.

برای درک ابزارهای بانک مرکزی در کنترل تورم، ابتدا باید به منبع تورم توجه کنیم. اگر منبع تورم ناشی از تقاضا باشد، در این صورت باید به تورم ناشی از تقاضای کل اقتصاد توجه کنیم. بانک‌های مرکزی برای کنترل این نوع تورم از سیاست‌های پولی انقباضی استفاده می‌کنند. در این روش، بانک مرکزی نرخ بهره را افزایش می‌دهد. با افزایش نرخ سود سپرده‌ها و تسهیلات، خانوارها تمایل کمتری به مصرف دارند، زیرا شرایط وام‌گیری سخت‌تر می‌شود. همچنین، بنگاه‌ها نیز به‌دلیل کاهش بازدهی طرح‌های اقتصادی خود در پی افزایش نرخ‌ها، از سرمایه‌گذاری منصرف می‌شوند. این عوامل منجر به کاهش تقاضای کل در اقتصاد، کاهش خرید کالا و خدمات و در نهایت کاهش نرخ تورم می‌شود. از سال ۱۳۹۹ به بعد، بانک مرکزی ایران علاوه بر اجرای سیاست‌های پولی مستقیم، مانند تعیین نرخ و نحوه توزیع منابع بانکی، از ابزارهای غیرمستقیم نیز استفاده می‌کند، این ابزارها شامل عملیات بازار باز و مدیریت نرخ در بازار بین‌بانکی است.

 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین