دلیل اصلی کمآبی
علی بیتالهی - عضو هیاتعلمی مرکز تحقیقات راهوشهرسازی
پرداختن به موضوع آب بدون توجه به توسعه کشور میتواند به نتایج نادرستی منجر شود. توسعهای که براساس مسائل زیستمحیطی نباشد، بهعنوان توسعه ناپایدار شناخته میشود. اگر اقداماتی که انجام میشود، با ویژگیهای جغرافیایی، طبیعی و اقلیمی یک منطقه همخوانی نداشته باشد، بهعنوان توسعه ناپایدار تلقی میشود، زیرا این عدمتوازن با شرایط محیطی در آینده میتواند نظم طبیعت را مختل کرده و وضعیت ناپایدار و شکنندهای ایجاد کند.
واقعیت این است که سیستمها و نیازهای آبی کشور و مدیریت منابع آبی نشان میدهد که ما از الگوی توسعه پایدار بهطورکامل فاصله گرفتهایم. این انحراف از الگو در اواسط دهه ۵۰ و همزمان با افزایش جمعیت آغاز شد و عواملی مانند مکانیابی نادرست صنایع، توسعه ناموزون شیوههای کشاورزی و روشهای نادرست کشاورزی به توسعه ناپایدار منجر شد. بههمیندلیل، در شرایط بحرانی، تغییرات در میزان بارندگی یا وضعیت اقلیمی تاثیر قابلتوجهی بر پایداری روابط انسان و طبیعت خواهد داشت.
تامین آب یکی از نیازهای اساسی و بدیهی انسان است و هرگاه این نیاز برآورده نشود، چالشهای جدیدی بهوجود میآید، همانطور که در استانهای مختلف کشور مشاهده میشود.
علت اصلی کمبود آب و قطعی آن، برنامهریزیهای توسعهای است که با شرایط اقلیمی سازگار نیستند. ما براساس الگوهای توسعه ناپایدار، اقداماتی نظیر ساخت تاسیسات و سازهها را انجام دادهایم که در حال حاضر نیازهایی را ایجاد کردهاند. این نیازها باید باتوجه به شرایط اقلیمی فعلی، پاسخ داده شوند. در حال حاضر، عدمپاسخگویی به این نیازها منجر به بروز بحرانهایی شده است.
بهعنوانمثال، با ساخت سدهای متعدد، منابع آبی در بالادست دشت خوزستان ایجاد میشود و این آب بهعنوان یک منبع بزرگ در ذهن ما باقی میماند. در پاییندست، فعالیتهایی مانند کاشت نیشکر و توسعههای مشابه آغاز میشود. البته این وضعیت مختص خوزستان نیست و در سایر استانها نیز به شکلهای مختلفی خود را نشان میدهد. نتیجه چنین اقداماتی کمبود آب است. البته تا زمانی که منابع آبی موجود باشند، این نیازها نیز برطرف میشوند و مشکلی احساس نمیشود.
زمانی که قادر به تامین این نیازها نباشیم، شرایط به بحران میانجامد و مشکلات متعددی بروز میکند. این موضوع بهویژه در زمینه آب شرب در شهرها و استانهای مختلفی مانند شهرکرد، همدان، ارومیه و خوزستان و حتی در مناطقی که از نظر بارندگی وضعیت بهتری دارند، مشهود است. متاسفانه، سیاستهای مدیریتی نامناسب و بیتوجهی به ظرفیتهای اقلیمی ما، اقداماتی نظیر افزایش جمعیت، برداشتهای بیرویه از منابع آب زیرزمینی، توسعه کشاورزی و تولید محصولاتی که نیاز استراتژیک ما نیستند، به توسعه ناپایدار منجر شده است.
استفاده از منابع زیرزمینی برای کشاورزی باعث شده است که بخش زیادی از ذخایر آبی ما صرف این نوع محصولات شود و در عین حال، نیاز به آب شرب که اصلیترین نیاز ما است، با چالش مواجه شود. بهعنوانمثال، ما حدود ۱۴۰کیلومتر مکعب آب زیرزمینی در برخی مخازن شناسایی کردهایم.
از اواسط دهه ۵۰، بهویژه از اوایل دهه ۷۰ تاکنون، کسری مخزن و کاهش فشار آب زیرزمینی عمدتا در بخش کشاورزی مشاهده میشود. این وضعیت بهدلیل توسعه بیرویه و بیتوجهی به سازگاری این توسعه با شرایط اقلیمی منابع غنی و بهداشتی آب رخ داده است. ما این منابع را صرف تولید محصولاتی میکنیم که حدود ۳۰ درصد از آنها هدر میرود.
برای تولید هر کیلوگرم از این محصولات، چندین ده لیتر آب مصرف میشود، در حالی که برای تامین آب موردنیاز با چالشهای زیادی مواجهیم. عدمتطابق توسعه پایدار با شرایط اقلیمی و زیستمحیطی کشور، که به آن توسعه ناپایدار گفته میشود، منجر به بروز چالشهایی شده که در شهرها و استانهای مختلف بهصورتقطعی آب خود را نشان میدهد. این ناهمگونی و عدمهماهنگی با شرایط زیستمحیطی بهوضوح قابلمشاهده است.