ثبت دانش بومی؛ بازیگردان حفاظت تالابها
نمایندگان جمهوری اسلامی ایران در پانزدهمین اجلاس جهانی کنوانسیون رامسر 15COPکه از اول تا نهم مردادماه در ویکتوریا فالز، زیمبابوه برگزار شد، حضور داشتند. احمدرضا لاهیجانزاده، معاون محیطزیست دریایی و تالابها، همراه با نمایندگان وزارت امور خارجه در این اجلاس شرکت کردند و در سطوح تصمیمگیری بینالمللی فعالیتهایی داشتند. ایران به عضویت کمیته دائمی کنوانسیون رامسر درآمد که شامل ۱۸کشور است و مسئول تصمیمگیریهای راهبردی بین 2 اجلاس اصلی کنوانسیون است. همچنین ایران بهعنوان نایبرئیس اجلاس انتخاب شد و ریاست مشترک تدوین برنامه استراتژیک کنوانسیون رامسر را برعهده گرفت. فعالیت مرکز منطقهای رامسر در ایران برای 3 سال دیگر تمدید شد و دبیرکل کنوانسیون، حمایت دبیرخانه از این مرکز را اعلام کرد. در حاشیه اجلاس، شهردار بابل به نمایندگی از 3 شهر تالابی ایران، گواهینامه «شهر تالابی» دریافت کرد و ایران به عضویت کمیته ارزیابی شهرهای تالابی جهان درآمد.

در این نشست ایمان ابراهیمی، مدیرعامل انجمن حفاظت پرندگان آوای بوم از ایران، بهعنوان برنده جایزه «قهرمان جوان تالابهای جهان» معرفی شد. این جایزه به پاس یک دهه فعالیت او در حفاظت از پرندگان تالابی و افزایش آگاهی عمومی درباره تالابها اعطا شده است. صمت درباره نشست امسال کنوانسیون رامسر، با ایمان ابراهیمی گفتوگویی داشته که در ادامه میخوانید.
*مسائل اساسی که امسال برای کنوانسیون رامسر اساسی تلقی میشد، چه بود؟
در اجلاسهای کاپ، معمولا بیشترین تمرکز بر بروزرسانی مصوبات و برنامهریزیهای آینده است. این جلسات فرصتی هستند تا کشورها بتوانند درباره تغییرات لازم در برنامههای حفاظت تالابها گفتوگو کنند؛ از جمله حذف یا اضافه کردن بخشهایی به دستور کار، تا سیاستها و راهکارهای حفاظتی بهروز و موثرتر شوند. این جلسات معمولا به نمایندگان رسمی کشورهای عضو اختصاص دارد و افراد غیررسمی یا کارشناسان مستقل عموما امکان حضور در آنها را ندارند. برای حضور در این اجلاسها، هر کشور باید نمایندگان رسمی خود را معرفی کند که این افراد در فرآیند تصمیمگیری و تبادلنظر شرکت کنند.
در این دوره از اجلاس کاپ، تغییرات بنیادی و اساسی زیادی مشاهده نشد و بیشتر اصلاحات انجامشده بهصورت جزئی و بهینهسازیهای کوچک بود. با این حال، یک نکته بسیار مهم در این دوره برجسته شد و آن تاکید بیشتر بر اهمیت دانش بومی در حفاظت از تالابها بود. در سالهای گذشته، بهندرت به نقش و جایگاه دانش بومی توجه میشد و حتی گاهی این نوع دانش با تردید و مخالفت مواجه میشد. علت این مخالفتها این بود که تصور میشد دانش بومی توان رقابت با دانش علمی و دانشگاهی را ندارد و بهتر است جوامع بومی بهسمت مدیریت کلانتر، علمیتر و مدرنتر هدایت شوند.
اما در این دوره از نشستهای کنوانسیون رامسر، شاهد تغییر رویکرد مهمی بودیم. اکنون بهرسمیت شناختن دانش بومی و ثبت و مستندسازی آن بهعنوان یک عنصر حیاتی و کلیدی در حفاظت از تالابها موردتاکید جدی قرار گرفته است. این دانش بومی بهعنوان میراثی ارزشمند شناخته میشود که قرنهاست جوامع محلی که در کنار تالابها زندگی کردهاند، از منابع آن بهرهمند و بهنوعی مانع از تخریب و نابودی این اکوسیستمها شدهاند. بنابراین، اکنون بر ثبت مکتوب این دانش و استفاده از آن در سیاستگذاریها و برنامههای حفاظتی تاکید فراوانی شده است تا بتوان از تجربههای بومی در حفاظت تالابها بهرهبرداری کرد.
موضوع مهم دیگر که در این دوره موردتوجه قرار گرفت، مشارکت زنان در حفاظت تالابها بود. این موضوع بهعنوان یکی از محورهای اصلی در بروزرسانی مصوبات کنوانسیون مطرح شد. زنان بهعنوان گروه اجتماعی کلیدی شناخته شدند که میتوانند نقش موثری در ایجاد مشاغل پایدار و توسعه اقتصادی در اطراف تالابها ایفا کنند. بنابراین، در برنامههای آتی کنوانسیون رامسر، نقش زنان در حفاظت از محیطزیست و توسعه مشاغل مرتبط، موردحمایت ویژه قرار خواهد گرفت و توجه بیشتری به مشارکت فعال آنان داده خواهد شد.
بهطورکلی، این تغییرات در رویکرد به دانش بومی و نقش زنان، از جمله نکات مثبت و پیشرو در مسیر حفاظت بهتر از تالابها بهشمار میروند. این تحولات میتوانند به حفظ بهتر تالابها کمک کرده و مشارکت جوامع محلی و زنان را در این زمینه افزایش دهند که خود میتواند به موفقیت بیشتر برنامههای حفاظت محیطزیست منجر شود. بنابراین، این اجلاس فرصتی بود تا تمرکز و اولویتهای حفاظت تالابها بهسمت بهرهگیری از ظرفیتهای بومی و تقویت نقش اجتماعی زنان حرکت کند و در سیاستگذاریهای آینده، جایگاه ویژهای پیدا کند.
*چقدر دانش بومی در ایران ثبت و تدوین و بهکارگرفته شده است؟
از نظر من، یکی از نقاط ضعف کشور ما در حوزه حفاظت از تالابها و محیطزیست، نپرداختن کافی و بهموقع به دانش بومی است. گرچه ایران هم نقاط قوت و هم نقاط ضعفی دارد، اما در استفاده از دانش بومی بهویژه در برنامهریزی و مدیریت منابعطبیعی، هنوز جای کار بسیار زیادی وجود دارد و این موضوع نیازمند توجه و سرمایهگذاری بیشتری است.
مسئلهای که موجب اختلافنظر شده، تفاوت دیدگاهها درباره واژه «مردم بومی» است. جمهوری اسلامی ایران و وزارت خارجه آن ترجیح میدهد، از واژه «مردممحلی» استفاده کند و این تفاوت اصطلاحی، گاهی موجب ایجاد پیچیدگی و چالشهایی در تعاملات بینالمللی شده است. با این حال، چه این واژه «محلی» باشد و چه «بومی»، واقعیت این است که ثبت و برنامهریزی منسجم و ساختاریافته برای بهرهبرداری از دانش بومی در ایران بسیار تازه است و تنها در چند سال اخیر، دفتر و برنامه مشخصی برای این موضوع ایجاد و فعالیتهای مقدماتی در این زمینه آغاز شده است.
در گذشته، حتی موفقترین نمونههای بهرهبرداری از دانش بومی مانند مدیریت آب از طریق قناتها و همکاری ذینفعان محلی بهتدریج رو به کاهش گذاشته است و بهسمت مدیریت کلان و متمرکز حرکت کردهایم. این روند باعث شده است بسیاری از تجارب ارزشمند و دانش بومی مردم که قرنها در کنترل و نگهداری منابعطبیعی نقش موثری داشتند، بهتدریج فراموش یا کنار گذاشته شوند و کمتر موردتوجه قرار گیرند.
با این وجود، ایران در اجلاس کاپ، مخالفتی باتوجه ویژه به دانش بومی نداشت و تنها در برخی جزئیات، بحث و چالشهایی مطرح شد که بهنظر میرسد، قابلحل و رفع باشند. این رویکرد جدید و مثبت، خبر خوبی برای کشور ماست که یکی از چالشهای اساسیاش، کمبود منابع آب شیرین نسبت به جمعیت رو به رشد است و ضرورت دارد راهکارهای پایدارتری را دنبال کند.
در چنین شرایطی، بهرهگیری هوشمندانه و هدفمند از دانش بومی، میتواند نقش راهگشایی موثر را ایفا کند، چراکه مردم بومی هر منطقه در طول تاریخ راهکارهای مفید، بومی و قابلاجرا برای مدیریت منابع محدود و حفاظت از محیطزیست ارائه کردهاند که میتواند امروز نیز بهعنوان یک ظرفیت ارزشمند در برنامههای حفاظت و توسعه پایدار مورداستفاده قرار گیرد.
با بهرسمیت شناختن این دانش و ایجاد سازکارهای لازم برای ثبت و بهرهبرداری از آن، میتوانیم به بهبود وضعیت تالابها و منابعطبیعی کشور کمک کنیم و گام مهمی در راستای توسعه پایدار و حفظ محیطزیست برداریم.
*شما نقش و جایگاه زنان در حفاظت تالابها در ایران را چه میبینید؟
نقش زنان در حفاظت تالابها در ایران بسیار مهم است و میتواند بهعنوان یک فرصت کلیدی در توسعه پایدار شناخته شود. بسیاری از مشاغل پایدار و سنتی در جوامع روستایی، بهویژه تولید صنایعدستی، کشاورزی خرد و ذخیرهسازی مواد غذایی، عمدتا توسط زنان انجام میشود. این فعالیتها نهتنها به معیشت خانوادهها کمک میکند، بلکه میتواند به حفظ منابعطبیعی و تالابها نیز یاری برساند و نقش مهمی در ارتقای کیفیت زندگی محلی ایفا کند.
برعکس، تاکید بیش از حد روی مشاغلی که بهطورسنتی مردانه شناخته شدهاند، مثل دامپروری و کشاورزی گسترده، ممکن است فشار بیشتری روی منابع آبی وارد کند و در نهایت به تخریب تالابها دامن بزند. بنابراین، تغییر جهت حمایتها بهسمت مشاغل زنانهتر، میتواند هم به توسعه اقتصادی و هم به حفاظت از محیطزیست کمک کرده و پایداری بلندمدتتری ایجاد کند. این رویکرد نهتنها باعث حفظ تعادل اکوسیستم میشود، بلکه میتواند موجب تقویت نقش اجتماعی و اقتصادی زنان در جوامع محلی نیز بشود.
این موضوع در کشور ما ظرفیت بالایی دارد و میتواند نقش موثری در حفاظت تالابها و بهبود شرایط زیستمحیطی ایفا کند.
*امکانات و فرصتهای نشست کاپ امسال برای ایران چه بود؟
من بهعنوان کسی که به اجلاس کاپ کنوانسیون دعوت شدم و بیشتر نقش ناظر و مشاهدهگر را داشتهام که البته نماینده رسمی ایران هم نبودم، میتوانم بگویم ایران ظرفیت بسیار بالایی برای ایفای نقش کلیدی در این کنوانسیون دارد. نمایندگان کشورهای مختلف در آنجا احترام ویژهای برای ایران قائل بودند، زیرا کنوانسیون رامسر برای نخستینبار در ایران پایهگذاری شده و این واقعیت برای دیگر اعضا اهمیت خاصی دارد.
این اجلاس فرصتی بود تا جایگاه ایران در عرصه مدیریت تالابها به جهانیان یادآوری شود و همکاریهای جدیدی با دیگر کشورهای عضو شکل بگیرد.
واقعیت این است که هر کشور در مواجهه با کنوانسیونهای بینالمللی، تا حد زیادی حق انتخاب دارد که تا چه اندازه تعهدات خود را اجرا کند و تا چه حد از ظرفیتها و امکانات ارائهشده توسط کنوانسیون بهرهمند شود، بنابراین عضویت در کنوانسیون به خودی خود تضمین نمیکند که الزامات و توصیههای آن بهطورکامل اجرا شود، مگر اینکه کشورها بهطورجدی و عملی به تعهدات خود پایبند باشند.
یکی از نکات مهم درباره کنوانسیون رامسر این است که در طول جلسات کاپ و جلسات اجلاس اعضا، مصوباتی تصویب میشود که البته لازم نیست همه آنها الزاما به مرحله اجرا برسد، مگر اینکه اراده و همکاری تمامی کشورهای عضو بهشکل جدی وجود داشته باشد. این مصوبات 2 بخش عمده دارد؛ بخشی از آنها مربوط به تعهدات کشورهای عضو برای حفاظت از تالابهای بینالمللی است و بخش دیگر بیشتر جنبه راهنمایی و توصیه دارد. برای مثال، توصیههایی درباره کاهش آلودگی پلاستیک در تالابها مطرح میشود، مانند کاهش ۳۰ درصدی آلودگی ورودی به تالابها تا سال ۲۰۳۰. اما اینکه هر کشور تا چه حدی این توصیهها را عملیاتی کند، به خود آن کشور بستگی دارد و اجرای آن الزامآور نیست.
علاوه بر این، کنوانسیون رامسر شرایطی فراهم میکند تا کشورهای عضو بتوانند از کمکهای تخصصی، کارشناسان مجرب و ظرفیتهای علمی و فنی کنوانسیون استفاده کنند. با این وجود، درخواست دریافت این کمکها کاملا داوطلبانه است و برعهده کشور عضو است که از این فرصت بهرهمند شود یا خیر.
سخن پایانی
حضور ایران در اجلاس کنوانسیون رامسر و کسب موقعیتهایی در ساختارهای تصمیمگیری این کنوانسیون، زمینههایی برای مشارکت بیشتر در سیاستگذاریهای بینالمللی تالابها فراهم کرده است. با این حال، تحقق اهداف کنوانسیون وابسته به اقدامات عملی کشورها و پیگیری مستمر تعهدات است. توجه به دانش بومی و نقش زنان در حفاظت از تالابها در دستور کار قرار گرفته است که میتواند در صورت پیگیری، تاثیراتی در مدیریت تالابها داشته باشد.