قیمت آش و حلیم هم از دست در رفت
ناصر بزرگمهر-روزنامه نگار
حسینآقا اعلام کرده صنف آشوحلیمفروش نرخ را افزایش ندادهاند و تلاش میکنند که قیمتها را کنترل کنند.
حسنآقا میگوید قیمت را نسبت به کی و کجا و چه وقتی و چگونه و چطور و چرا افزایش ندادهاند؟
یعنی حسنآقا در جواب حسینآقا، همان شش اصل خبری ما روزنامهنگاران را مطرح میکند تا شاید به یک جواب مناسب دست پیدا کند.
(what) چه چیزی را گران کردهاند؟
(when) کی، چه وقت، چه زمانی این گرانی اتفاق افتاده است؟
(who) چه کسی، چه شخص یا اشخاصی گرانفروشی کردهاند؟
(where) کجا، چه محلی این گرانی رخ داده است؟
(why)چرا این گرانی روی داده است؟
(how) چگونه این گرانی بهوجود آمده است؟
خب سعی میکنم که در این یادداشت بخشی از مشکلات آشوحلیم مملکت را حل کنم؛ البته بهشرط آنکه اول، بعد از سالها بالاخره بفهمیم که حلیم را با ح حمالی بنویسیم و به حمالی خودمان در این روزگار بخندیم یا با ه هندوانه بنویسیم و به هندوانههای ترشیده احتکارشده انبارداران در شب یلدای هر سال این مردم گریه کنیم؟
این موضوع که فعلا تا بیانیه فارسی را پاس بداریم، حل نمیشود؛ پس برویم سراغ شش اصل خبری هر موضوع که شاید بخشی از گرفتاری آش و حلیم برطرف شود.
سوال یک: چه چیزی را گران کردهاند؟
پاسخ: آش و حلیم را گران کردهاند. گندم را در آب میریزند و میپزند و بعد هم در یک سطل برایت میریزند و کمی گوشت که نمیدانی چی هست با کمی دارچین و کنجد و آت و آشغال دیگر روی آن میریزند و کیلویی 100هزار تومان ناقابل و گاهی هم بیشتر و گاهی کمی کمتر با مشتری حساب میکنند. آن سطل هم میافتد کیلویی ۱۰۰ هزار تومان، مثل مقوای شیرینیفروشان که کیلویی ۳۰۰، ۴۰۰ هزار تومان محاسبه میشود یا قیمتهای نجومی خشکشوییها که تازه برای نشستن، این وجه ناقابل را میگیرند.
سوال دوم: کی، چه وقت، چه زمانی این گرانی اتفاق افتاده است؟
پاسخ: سالهاست که گرانی اتفاق افتاده، اما این سه چهار سال اخیر بهویژه بعد از ارز جهانگیری، دیگر حساب و کتاب از دست همه خارج شده و ظاهرا نظارتی بر هیچ چیز، ازجمله آش و حلیم نمانده و اتحادیه و اتاق اصناف و اتاق مبارزه با گرانفروشی و اتاق حمایت از مصرفکننده و دهها اتاق دیگر همگی تبدیل به اتاق صبحانهخوری و رابطه و ارزگیری و رانتخواری شدهاند.
سوال سوم: چه کسی، چه شخص یا اشخاصی گرانفروشی کردهاند؟
پاسخ: حتما خریداران و مشتریها گرانفروشی کردهاند و بهزور و با اصرار به صاحبان مغازهها و اصناف مختلف، ازجمله آش و حلیمفروشان پول اضافه میدهند تا اسم آنها هم مطرح شود. آخر این چه سوالی است؟ یعنی واقعا نمیدانید که چه کسی یا کسانی گرانفروشی میکنند؟
خب معلوم است، همان کسانی که جنسی را عرضه میکنند؛ همین حلیمفروشان که آش یک مملکت را بار گذاشتهاند؛ همین اتحادیهها، همین بعضیها، بعضی از همین اعضای هیاتمدیرههای اتحادیهها که خودشان صاحبان مغازهها هستند و نقش اساسی در این گرانیها و سودآوری غیرمنصفانه بازی میکنند و بعد هم مردم باید برای شکایت نزد خودشان بروند.
سوال چهارم: کجا، چه محلی این گرانی رخ داده است؟
پاسخ: در محدوده شهرها و شهرداریها، در کوچه و خیابان، در هر محله و منطقه، در هر مغازه و بازار، در هر کافه و رستوران، در هر جای بانام، در هر جای بینام، در جای خوشنام، در جای بدنام، اصلا در هر کویوبرزن، حتی سرگردنهها، توی پیچهای هزارخم، سر کوه توچال، توی قله قاف، توی بیابانها، توی خیابانها، همه جا شده محل عرضه گرانی و حاجیارزونی سالهاست که از شهرها رخت بربسته و رفته است.
سوال پنجم: چرا این گرانی روی داده است؟
پاسخ: چون دولتها با اقتدار کامل دستور میدهند؛ چون پول ملی هر روز قویتر میشود؛ چون بین تحریم و برجام و رفتوآمد به وین و هواپیمای دربستی و حق ماموریت ارزی دهها کارشناس و وزیر و وکیل گیر کردهایم؛ چون رابطه با غرب خوب نیست؛ چون کاسب حبیب خدا نیست؛ چون انصاف از اصناف رفته است؛ چون درآمد اداره مالیات کم شده است؛ چون سازمان تامین اجتماعی خرجش زیاد است؛ چون فرشته عدالت چشمهایش بسته است؛ چون انسان گم شده است؛ چون اخلاق به فنا رفته است.
سوال ششم: چگونه این گرانی بهوجود آمده است؟
پاسخ: هر روز با رشد مدیریتهای کوتوله و لیلیپوتها، با مدیریت فامیلی و رفاقتی، خرید گوجه و خیار از میوهفروش دم خانه ما و انداختن قصور به گردن این و آن و راهنمایی اقتصاد دانهای معدل نوزده ونودونهصدم و خالی شدن صندوق ارزی توسعه کشور و هورت کشیدن چای دبش و مزه مزه کردن سهمیه ارزی اعضای اتاقهای صبحانه رفاقتی بازرگانی و شرکا و علاقهمندی خود مردم به گران شدن خانه و ماشین پراید و موتورسیکلت و دوچرخه و سهچرخهشان و چند علت بیاهمیت دیگر مثل عدم رابطه با کافرها و استفاده نکردن از دانش اساتید و سواد باتجربهها و امثالهم که البته خیلی هم جدی نیست، این گرانیها بهوجود آمده است. البته منظور فقط گرانی آش و حلیم است، وگرنه بقیه چیزها که گران نشده است؛ رشد کرده است و همه با هم خوشحالیم که قیمت پراید و قالی و کاسه و بشقاب خانهمان هزار برابر شده است.
خداوند آخر و عاقبتمان را با این رشد، ختم به خیر کند و آش و حلیم را برایمان ارزان کند.