تراژدی فرار سرمایه
هایپراستار، یکی از بزرگترین و شناختهشدهترین زنجیرههای فروشگاهی در ایران است که از زمان ورود به ایران، تاثیر عمیقی بر صنعت خردهفروشی و رفتار مصرفکنندگان ایرانی گذاشت. این برند که با هدف مدرنیزاسیون فرآیند خرید و ارائه خدماتی متمایز فعالیت خود را آغاز کرد، توانست بهسرعت جایگاهی ویژه در بازار ایران پیدا کند. با این حال، تازگیها، با افزایش چالشهای اقتصادی و سیاسی، اخبار متعدد و متناقضی از احتمال خروج این فروشگاه از بازار ایران مطرح شده که نگرانیهایی را در میان مصرفکنندگان و تحلیلگران اقتصادی برانگیخته است؛ نگرانی از خطر توسعه محدودیتهای تحریمی با شروع بهکار دوباره ترامپ و اعمال محدودیت بیشتر بر اقتصاد ایران. صمت در این گزارش، به بررسی تاریخچه ورود، نقش اقتصادی، چالشها و دلایل احتمالی خروج هایپراستار از ایران پرداخته و پیامدهای این رخداد احتمالی را تحلیل کرده است.
اعتمادسازی برای جذب سرمایه خارجی
خروج هایپراستار از ایران در حالی مطرح است که دولت چهاردهم نیز مانند دولتهای پیشین بر جذب سرمایهگذاری خارجی در اقتصاد ایران تاکید دارد. در حالی که خروج این برند میتواند به کاهش اعتماد سرمایهگذاران و کاهش ورود سرمایههای جدید به ایران منجر شود. بنابراین میتوان با بررسی دقیق دلایل و مزیتها و معایب حضور مالهای بزرگ با سرمایههای خارجی، نسبت به واکنشهای لازم تصمیمگیری کرد. در حال حاضر نیز برای جلوگیری از پیامدهای منفی احتمالی خروج هایپراستار، لازم است که سیاستگذاران اقتصادی و مدیران دولتی اقدامات موثری انجام دهند. این اقدامات میتواند شامل ارائه مشوقهای مالی، کاهش موانع قانونی و ایجاد تسهیلات برای سرمایهگذاران خارجی باشد. همچنین، تقویت زیرساختهای داخلی و حمایت از زنجیرههای فروشگاهی بومی میتواند به حفظ تعادل در بازار کمک کند.
تاثیرات اقتصادی و اجتماعی ورود هایپراستارها به ایران
هایپراستار تاثیرات چندجانبهای بر اقتصاد ایران گذاشت. این تاثیرات از سطح خرد، مانند تغییر رفتار مصرفکنندگان، تا سطح کلان، مانند تقویت رقابت در بازار خردهفروشی، قابلمشاهده بود.
پیش از ورود هایپراستار، الگوهای خرید در ایران عمدتا مبتنی بر فروشگاههای سنتی و بازارهای محلی بود. هایپراستار با معرفی مفاهیمی نظیر فروشگاههای بزرگ و زنجیرهای، تخفیفهای دورهای و خدمات مشتریمدار، تحولاتی عمیق در فرهنگ خرید ایجاد کرد. این فروشگاهها تجربهای نوین از خرید را ارائه دادند که شامل امکانات رفاهی نظیر پارکینگ، رستوران و خدمات آنلاین بود.
همچنین فعالیت این فروشگاه زنجیره بهسرعت در کشور الگوسازی شد و منجر به ایجاد هزاران شغل مستقیم و غیرمستقیم شد. این شغلها نهتنها در شعب فروشگاهی، بلکه در بخشهای پشتیبانی، حملونقل و تامین کالا نیز ایجاد شدند. علاوه بر این، هایپراستار با تامین کالا از تولیدکنندگان داخلی، به شکلگیری شغلهای جدید در صنایع مرتبط کمک کرد؛ دقیقا الگویی که امروز در مالهای بزرگ پیاده میشود.
هرچند توسعه مالها با انتقاد جدی اصناف و خردهفروشیها همراه بوده و هست، اما به هر روی با توسعه تکنولوژی و ضرورت هماهنگی با جامعه جهانی، گریزی از این الزام نیست.
بسیاری از مدافعان توسعه این بازار معتقدند، ورود هایپراستارها باعث شد تا فروشگاههای سنتی و سایر زنجیرههای فروشگاهی مجبور به بازنگری در مدل کسبوکار خود شوند. در این بین، رقابت بر سر نرخ و کیفیت خدمات بهنفع مصرفکنندگان تمام شد و دسترسی به کالاهای متنوع با نرخ مناسب افزایش یافت. این در حالی است که بسیاری از اصناف هم معتقدند، گسترش بیش از حد فروشگاههای زنجیرهای کمر خردهفروشان بهویژه خردهفروشان کمسرمایه را شکسته است و باید سازکار دقیقتری برای توسعه این مالها با نگاه به حفظ کسب خردهفروشان تدوین و پیاده شود.
ضرورت اصلاح گام به گام خردهفروشیها
آنچه مسلم است، تجارتهای خرد در ایران هنوز زندگی بسیاری از خانوادهها را تامین میکنند؛ تغییرات در سیستم فروش هم باید در بلندمدت انجام گیرد و نمیتوان از فردی که ۴۰ سال است که در محلهای قدیمی یک سوپرمارکت کوچک دارد، انتظار داشت که یکباره به سر کار دیگری برود.
صمتسعید درخشان، رئیس پیشیین اتحادیه دارندگان سوپرمارکت و مواد پروتئینی در ارتباط با ضربه فروشگاههای زنجیرهای بر خردهفروشان گفت: در حال حاضر این فروشگاهها بهسرعت در حال گسترش هستند و واحدهای صنفی کوچک مانند سوپرمارکتها از این امر آسیب فراوانی میبینند، زیرا با احداث یک فروشگاه زنجیرهای تعداد زیادی از این واحدها مجبور به تعطیلی میشوند.
درخشان ضمن بیان این مطلب تاکید دارد؛ اگر این فروشگاهها بهصورت هدفمند احداث میشدند، مفید بودند اما در حال حاضر چنین نیست.
رانت موجود در فروشگاههای زنجیرهای
صمتبهمن آرمان، کارشناس اقتصادی با انتقاد از رانت موجود در فروشگاههای زنجیرهای به صمت گفت: امروزه در کشورهای پیشرفته صنعتی، هزینه خردهفروشی تنها ۲ تا ۳ درصد است، زیرا اغلب خریدها از فروشگاههای بزرگ انجام میشود که بهدلیل خرید عمده آنها از کارخانهها، هزینه کمتری توسط مصرفکننده پرداخت میشود. براساس برآوردهایی که حدود ۱۰ سال پیش در تهران صورت گرفت، هر ۴ خانواده تهرانی، هزینه یک سوپرمارکت را تامین میکنند. با ایجاد فروشگاههای زنجیرهای نیز تفاوت چندانی را بین نرخ آنها و خردهفروشان احساس نمیکنیم.
تخفیفات فروشگاههای زنجیرهای
صمتهمچنین در ادامه هادی ابوی، فعال کارگری با تاکید بر ضرورت کوتاه کردن زنجیره توزیع به صمت گفت: اکنون سودهای نامتعارفی شامل حال کالا در زنجیره تولید تا مصرف میشود که در نهایت نرخ مصرفکننده را افزایش میدهد. در سطح شهر شاهد تخفیفات ۲۰ تا ۳۰ درصدی در برخی از فروشگاهها هستیم که ناشی از اتصال زنجیره تولید به مصرفکننده است. تعاونیها نیز آمادگی این را دارند که کالاهای تولیدی را با حذف بنکدار و واسطهها بهدست مصرفکننده برسانند. اگر هر واحد تولیدی ۲۰ درصد تولید خود را با همین روش در اختیار تعاونیها قرار دهد، بیشک معیشت بسیاری از اقشار متوسط جامعه تامین خواهد شد و حقوق مصرفکننده نیز نادیده گرفته نمیشود.
این فعال کارگری بااشاره به نقش بانکها در این زنجیره گفت: امروزه اگر تولیدکننده بخواهد کالای خود را بیواسطه در اختیار مصرفکننده قرار دهد، تنها دغدغهاش بازگشت پول است که بانکها در این قسمت باید پشت تعاونیها باشند. البته تعاونیها آمادگی این را نیز دارند که از دستگاه پز تولیدکننده برای تسویهحساب استفاده کنند تا این عرضه مستقیم انجام گیرد.
دلایل خروج احتمالی
ورود هایپراستار به ایران به سال ۱۳۸۸ بازمیگردد، زمانی که نخستین شعبه این زنجیره با سرمایهگذاری مشترک گروه اماراتی «ماجد الفطیم» و شرکای ایرانی در غرب تهران افتتاح شد. این پروژه که بخشی از زنجیره جهانی کارفور (Carrefour) بهشمار میرفت، با هدف ارائه تجربه خرید مدرن به مصرفکنندگان ایرانی و تامین کالاهای متنوع با قیمتهای رقابتی آغاز به کار کرد.
هایپراستار در مدت کوتاهی پس از افتتاح نخستین شعبه، استراتژی توسعه خود را با سرعت ادامه داد. این برند شعبات متعددی در شهرهای مهم ایران از جمله شیراز، اصفهان، کرج و مشهد تاسیس کرد. این فروشگاهها با ارائه طیف وسیعی از محصولات، از مواد غذایی تا پوشاک و لوازمخانگی، توانستند پاسخگوی نیازهای متنوع مشتریان باشند و تجربهای جدید از خرید را به جامعه ایرانی معرفی کنند.
ماجراهای روزهای اخیر هایپراستار از بدهی شهرداری به بانک شهر شروع شد.
شهرداری تهران با مذاکرات و چانهزنیها قبول کرده که ۸۰ هزار میلیارد تومان باید بابت بدهیهای خود به بانک شهر بپردازد. پیشنهاد شهرداری این بوده که فضای پروژه هایپراستار اتوبان باکری را با نرخ ۱۱هزار و ۷۵۰ میلیارد تومان به بانک شهر بفروشد تا بخشی از این بدهی، جبران شود.فرضیه اول درباره معامله هایپراستار این است که قرارداد ۲۰ساله هایپراستار بهزودی به پایان میرسد، اما شایعه این بوده که هایپراستار تصمیم به خروج از کشور گرفته است. بررسی اخبار نشان میدهد که فرضیه اول بیشتر به واقعیت نزدیک است. فروشگاه هایپراستار اتوبان باکری اگرچه سال ۱۳۸۸ افتتاح شده، اما قرارداد آن سال ۱۳۸۵ ثبت شده است. شهرداری میگوید، این معامله را زود جوش دادهاند؛ چراکه بعد از اتمام همکاری با هایپراستار بهسختی میشد، این واگذاری را انجام داد. توضیح معاون شهردار هم این بوده که 2 سال آینده قرار است هایپراستار باکری، فضای خود را تحویل دهد و بهجای آن «شهروند» تاسیس شود. بهنظر غیرعادلانه میآید؟
قرارداد 2 دهه پیش آنها با تهران همین بوده که هایپراستار، عرصه را از شهرداری بگیرد،اما شهرداری مالک اصلی و کارفرما باشد. هایپراستار هم بعد احداث و بهرهبرداری پروژه موردنظر، کلیه ساختمان و امتیازهای آن را به مالک اصلی یعنی شهرداری تهران برگرداند. قراردادی که در اصطلاح مهندسی به آن میگویند: قرارداد «بساز، بهرهبرداری کن، برگردان.»
از سوی دیگر، دلایل دیگری نیز برای خروج احتمالی هایپراستار از ایران مطرح است. نوسانات شدید اقتصادی، کاهش قدرت خرید مصرفکنندگان و مشکلات مربوط به تامین کالا، سودآوری این برند را تحتتاثیر قرار داده و بهدنبال کاهش تقاضا و افزایش هزینهها، چالشهای جدی برای این بنگاه اقتصادی ایجاد کرده است.
از طرفی هم، برخی کارشناسان نیز در بررسی دلایل این خروج احتمالی به تحریمهای بینالمللی و محدودیتهای بانکی اشاره میکنند که توانایی هایپراستار را در انتقال سرمایه به خارج از کشور کاهش داده و عملیات مالی این برند را پیچیده کرده است. این گروه مشکلات یادشده را از جمله عوامل کلیدی خروج احتمالی این برند از اقتصاد ایران میدانند.
برخی دیگر نیز ظهور زنجیرههای فروشگاهی داخلی و توسعه فروشگاههای آنلاین مانند دیجیکالا را عاملی دیگر بر این تصیمیمگیری دانسته و بهزعم آنها این اتفاق، رقابت را برای هایپراستار سختتر کرده است. شواهد بازار و آمار خریدهای آنلاین نیز حاکی از آن است که این رقبا با استفاده از زیرساختهای محلی و کاهش هزینهها، توانستهاند سهم بازار قابلتوجهی از هایپراستار بگیرند.
و در نهایت برخی کارشناسان بر فشارهای سیاسی و دیپلماتیک اشاره دارند و معتقدند، شاید فشارهای سیاسی ناشی از تنشهای منطقهای میان ایران و اماراتمتحدهعربی، باعث شده باشد که گروه «ماجد الفطیم» تمایلی به ادامه سرمایهگذاری در ایران نداشته باشد.
سخن پایانی
هایپراستار بهعنوان یکی از پیشگامان صنعت خردهفروشی مدرن در ایران، نقش مهمی در تغییر و تحول بازار داشته است. با این حال، چالشهای اقتصادی و سیاسی اخیر، آینده فعالیت این برند را در ایران با ابهام روبهرو کرده است. تصمیم نهایی درباره ادامه یا توقف فعالیت هایپراستار، بر بازار خردهفروشی، اشتغال و اقتصاد کلان کشور موثر خواهد بود.
از اینرو، لازم است با دقت بیشتری به بررسی موضوع پرداخته و راهکارهایی عملی برای حفظ و تقویت سرمایهگذاریهای خارجی ارائه شود.