چالش تسهیلات برای صنعت فولاد
سیدمحمدمهدی عمادی - دکتری مدیریت تحقیق در عملیات
با افزایش هزینههای دریافت تسهیلات، شرکتهای استفادهکننده از این منابع مالی، بهویژه شرکتهای کوچک و متوسط (SMEs) در بخش فولاد، با چالشهای بیسابقهای روبهرو شدهاند. در حالی که پیشبینی جدید فولادساز روسی Severstal مبنی بر کاهش ۵ تا ۷ درصدی تقاضای فولاد به برخی مشکلات در بازار جهانی اشاره میکند، صنعت فولاد ایران وضعیت متفاوتی را بهنمایش میگذارد. ایران، بهعنوان یکی از بزرگترین تولیدکنندگان فولاد در خاورمیانه، شبکهای پیچیده از شرکتهای کوچک و متوسط دارد که در فرآیندها و تولیدات پاییندستی و همچنین توزیع محصولات فولادی فعالیت میکنند. بااینحال، تورم پایدار، دسترسی محدود به تامین مالی و نرخ بالای بهره داخلی، موانع قابلتوجهی را برای این شرکتها بهوجود آورده است که پیامدهای عمیقی بر بازار فولاد ایران در سال ۲۰۲۵ خواهد داشت.
شرکتهای کوچک و متوسط فولادی در ایران با مشکلات پیچیدهای در سیستم مالی داخلی مواجهند. بهدلیل تحریمها و محدودیتهای اقتصادی، این شرکتها عملا به منابع مالی بینالمللی دسترسی ندارند و ناچار به استفاده از تسهیلات داخلی با نرخهای بهره بالا هستند. این نرخهای بهره که تحتتاثیر تورم مزمن افزایش یافتهاند، فشار مالی سنگینی بر این شرکتها وارد میکنند. این شرایط باعث میشود شرکتهای کوچک و متوسط برای تامین سرمایه لازم برای حفظ عملیات، نوسازی تجهیزات و توسعه ظرفیت تولید خود با محدودیتهای شدیدی روبهرو شوند و ادامه این وضعیت تا سال ۲۰۲۵ میتواند تهدیدی برای رشد و پایداری آنها در بازار فولاد ایران باشد.
این شرایط، توانایی این شرکتها را برای سرمایهگذاریهای ضروری محدود کرده و بسیاری از آنها را وادار به تعویق یا لغو برنامههای توسعه و نوسازی کرده است. بدون سرمایهای کافی برای مدرنسازی، این شرکتها با ریسک رکود روبهرو میشوند و توان تولیدی آنها کاهش مییابد و در نتیجه، تقاضا برای فولاد خام نیز کمتر خواهد شد. زنجیرهای از اتفاقات میتواند به کاهش مصرف کلی فولاد در ایران منجر شود و توسعه صنایع وابسته را تا سال ۲۰۲۵ کند نماید.
با محدودیت گزینههای تامین مالی، شرکتهای کوچک و متوسط در ایران مجبور به کاهش حجم خرید و اتخاذ رویکردهای محتاطانهتر در تولید شدهاند. این احتیاط به ایجاد الگوی تقاضای نامنظم در بازار فولاد ایران منجر شده است که بهتبع آن، زنجیرههای تامین را مختل و تولیدکنندگان بزرگ فولاد را مجبور به تعدیل تولیدات خود کرده است. چنین تقاضای نامنظمی میتواند ناکارآمدیهای تولید و تعدیل قیمتها را در سراسر زنجیره تامین فولاد افزایش دهد. برای تامینکنندگان و توزیعکنندگانی که به سفارشهای منظم تکیه دارند، نوسانات تقاضا از سوی شرکتهای کوچک و متوسط چالشهای بزرگی را برای حفظ سودآوری و مدیریت موجودی ایجاد میکند. در صورتیکه هزینههای تسهیلات در سال ۲۰۲۵ همچنان بالا بماند، این نوسانات ممکن است شدت بگیرد و ارتباط میان تامینکنندگان و شرکتهای کوچکتر را بیشازپیش تحتفشار قرار دهد.
در بازار جهانی که صنایع فولادی به ارتقای فناوری و پایداری اهمیت بیشتری میدهند، شرکتهای کوچک و متوسط ایرانی بهدلیل محدودیتهای مالی خود، از پیشرفت در این زمینهها باز ماندهاند. با هزینههای بالای تسهیلات، سرمایهگذاری در اتوماسیون، تکنولوژیهای کممصرف انرژی یا فرآیندهای تولید فولاد سبز عملا برای بسیاری از این شرکتها ناممکن شده است. نبود نوسازی در این شرکتها، آنها را از لحاظ رقابتی در سطحی پایینتر قرار میدهد، بهویژه در شرایطی که خریداران بینالمللی ترجیح میدهند تا فولاد خود را از منابعی تهیه کنند که از محیطزیست حمایت میکنند. با تغییر استانداردهای جهانی، بخش فولاد ایران در خطر عقبماندگی قرار دارد و ممکن است سهم آن در بازارهای منطقهای و جهانی تا سال ۲۰۲۵ کاهش یابد. همچنین کمبود سرمایه برای سرمایهگذاریهای پایدار، مشارکت بالقوه ایران در کاهش انتشار آلایندهها را پیچیدهتر میکند.
هزینههای زیاد تامین مالی، بههمراه تحریمهای اقتصادی، پیچیدگیهای منحصربهفردی را برای شرکتهای کوچک و متوسط فولاد ایران، بهویژه آنهایی که در صادرات فعالیت میکنند، بهوجود آورده است. رقابت در بازارهای بینالمللی، باتوجه به هزینههای زیاد تولید، نیازمند کاهش حاشیه سود توسط شرکتهای ایرانی است تا بتوانند رقابتی باقی بمانند. این حساسیت نرخ باعث شده است، توانایی آنها در جذب نوسانات نرخ جهانی فولاد محدود و رقابت در بازارهای جهانی برایشان دشوار شود.
باتوجه به فشارهای مالی، برخی شرکتهای کوچک و متوسط ممکن است بهسمت استفاده از مواد ارزانتر یا بررسی بازارهای جدیدی حرکت کنند که نیازمندیهای استانداردهای کیفیت کمتری دارند. بااینحال، این رویکرد ممکن است در بلندمدت به شهرت صنعت فولاد ایران آسیب بزند و ممکن است جذابیت آن را برای بازارهای باارزش که به کیفیت و پایداری اهمیت میدهند، کاهش دهد. اگر راهحلهای حمایتی در نظر گرفته نشود، این شرکتها ممکن است تا سال ۲۰۲۵ با مشکل در کسب سودآوری روبهرو شوند که به کاهش احتمالی صادرات فولاد ایران و تضعیف جایگاه آن در بازار جهانی کمک خواهد کرد. در سال ۲۰۲۴، کشورهایی مانند هند و اتحادیه اروپا، با ایجاد حمایتهای هدفمند از شرکتهای کوچک و متوسط در بخش فولاد، به مدیریت هزینههای زیاد تسهیلات کمک کردند. در هند، طرح تضمین اعتبار، بیش از ۴۰ میلیارد دلار وام به تولیدکنندگان کوچک ارائه داد و امکان رشد و نوسازی را فراهم کرد. همچنین اتحادیه اروپا با تخصیص یک میلیارد یورو به کمکهای فناورانه و انرژی کارآمد برای شرکتهای کوچک و متوسط، زمینه ارتقای کارآیی ۶۵ درصدی این شرکتها را فراهم کرد. اجرای استراتژیهای مشابه مانند وامهای با پشتوانه دولتی یا مشوقهای ارتقای فناوری میتواند به شرکتهای کوچک و متوسط فولاد ایران کمک کند تا با مدیریت فشارهای مالی، توان رقابتی و انعطافپذیری بیشتری در سالهای آینده داشته باشند.