-

جزیره تنهایی آبادان و وظایف نمایندگان

ناصر بزرگمهر_ مدیر مسئول

به نام او که هرچه بخواهد همان می‌شود

آی بچه‌ها، با من می‌آیْد؟

می‌خوام برم به سرزمین کودکی

به کوچه‌های خاطره

با من می‌آیْد؟

آی بچه‌های پاپتی

صدا میاد، از لین داغ کودکی...

حدیث گنگ کودکی

نرم و سبک نزدیک میاد

صدا میگه، یادت میاد؟

اما دریغ

بچگی‌ها مثل نفتای تو لوله‌ها

بخار شد و پرپر زنون، رفت به هوا...

بچه‌های خوب جنوب

میدونن که چی میگم...

ای‌ آبادان

ای شهر دود و خاک و باد

ای بچه‌های پیرشده

زیر فشار زندگی

ای لحظه‌های گم‌شده...

جرم امروز آبادان، آبادانی دیروز اوست.

تولد و ‌نوجوانی من در شهری گذشت که امروز آبادان نیست.

حسادت تا بن ریشه فرهنگ شرقی جریان دارد و این به نادانی تاریخی ربط دارد.

آبادان جزیره تنهایی است، در سال‌های نه‌چندان دور که هنوز ایران، ویران بود و از دست قاجاریه حرمسراباز به فرهنگ غربی وانهاده شد و جنگ توده‌ای و ملی‌گرا در جریان بود، آبادان به دست مردان و زنانی که‌ می‌توانستند گرمای ۵۰ درجه را طاقت بیاورند و با شرجی ۹۵درصدی، عرق بریزند، ساخته شد.

لوله‌های نفت به کمک انگلیس پیر استعمارگر، در دل زمین تفتیده جنوب از مسجدسلیمان تا نفتون و اهواز، از آغاجاری تا ماهشهر و آبادان کاشته شد.

انگلیسی‌ها، هندی‌ها، امریکایی‌ها و خیلی‌های دیگر آمدند و رد پایی گذاشتند و رفتند، اما آبادانی‌ها ماندند، خوزستانی‌های غیور ماندند و بزرگ‌ترین پالایشگاه نفت جهان در دهه 30 و 40 و 50 را با خون و عرق جبین خود حفظ کردند.

خانه‌‌ها و ساختمان‌های آجرانگلیسی که خشت‌خشت برهم نهاده شده بود را هم حفظ کردند.

بوارده و بریم و جمشیدآباد و احمدآباد و کفیشه و بهمنشیر و سده و ایستگاه یک تا دوازده و شهر و منطقه نفتی را حفظ کردند.

سینمانفت و باشگاه و امیری و زند و گمرک و نخل و خارک و شمشاد و بیعار راحفظ کردند.

اما مگر می‌توانستند، مغزعلیل، مهجور و عقب‌مانده آنهایی که رشک و حسادت را سال‌ها در ذهن خود حمل می‌کردند را هم حفظ یا پاک کنند.

سینمارکس آن‌سوی چهارراه امیری در ۲۸ مرداد ۱۳۵۷ با ۶۷۷ نفر کشته و سوخته، داغی بر دل ملتی شد که اگر همه ایران فراموش کنند، آبادان در دل و روح خود آن را حفظ خواهد کرد.

سینمامتروپل این‌سوی چهارراه امیری در ۲خرداد ۱۴۰۱داغ دیگری بر دل شهری است که مردمانش امروز فریاد زدند، آبادان صاحب عزاست امروز.

ایران به آبادان و آبادانی‌ها و خوزستان و خوزستانی‌ها در صدسال اخیر مدیون است.

از سحرگاه پنجم خرداد ۱۲۸۷ که نفت در چاه شماره یک مسجدسلیمان فوران زد تا امروز که ۱۱۴ سال می‌گذرد، بزرگ‌ترین سرمایه کشور از جنوب ایران، به همه ایران تزریق شده است.

۳۱شهریور ۱۳۵۸ شلیک اولین تهاجم دشمن عراقی به ایران را مردم آبادان و خرمشهر با از دست دادن برومندترین فرزندانشان حس کردند.

سوم خرداد ۱۳۶۱ را مردم همه ایران شادمانی کردند، اما آبادان، همچنان زیرگلوله مقاومت می‌کرد.

۳۳سال از جنگ ناجوانمردانه و ویرانی یکی از زیباترین و به یادماندنی‌ترین شهرهای ایران که آغازگر بسیاری از اولین‌های این سرزمین بوده است، می‌گذرد، اما به اندازه ۳۳ روز کار عمرانی و پیشرفت و آثار ماندنی در این شهر به اصطلاح آبادان که نمونه مقاومت در جنگ ۸ ساله بود، انجام نشده است. متاسفانه آن مردم دلسوز و یار یکدیگر هم به شهر خود رحم نکردند و یکی از بی‌قواره‌ترین معماری‌های شهری را بر خوش‌لباس‌ترین شهر کشور دوختند.

حالا آبادان بازهم عزادار است.

متروپل فرو ریخته است، مالک آن زنده یا مرده، همدستان او شهردار فعلی یا قبلی، مافیای قدرت فامیل او یا حامی او در کشته و مجروح شدن ده‌ها نفر همشهری و هموطن ما چه فرقی می‌کند؟ قوه قضاییه و قانون به شرایط اتفاق افتاده حتما رسیدگی خواهد کرد.

ساختمان پلاسکو تهران که فرو می‌ریزد، سیمای ملی، چهار شبانه‌روز، به‌طور مستقیم پخش می‌کند.

ساختمان متروپل که فرو می‌ریزد بنا به گفته رئیس سیمای ملی، می‌گویند پخش نکنید.

نمایندگان آبادان در مجلس شورای اسلامی را نمی‌شناسم، اما صدایی از آنها در این چند روز نشنیدم، ظاهرا در سکوت فرورفته‌اند. آیا آنها هم حامی این بساز و بفروش‌ها بوده‌اند؟

نمایندگان خرمشهر، اهواز، دزفول، شوشتر، مسجد سلیمان، ماهشهر، آغاجاری، اندیمشک و همه خوزستان، چرا سکوت کرده‌اند؟

منطقه آزاد اروند چه می‌کند؟ چرا تحقیق و تفحصی نسبت به عملکرد این منطقه از آغاز تا امروز شکل نمی‌گیرد؟

اصلا چرا همه نمایندگان ایران در مجلس شورای اسلامی، برای آبادان که در آبادانی هر شهر و دیار و دهکده و روستایی در این کشور نقش‌آفرینی کرده، فکر جمعی نمی‌کنند و به منافع ملی که با نفت و پالایشگاه آبادان و امنیت مرزها و اروندرود و کارون و بهمنشیر و جراحی و خلیج‌فارس گره‌ خورده، نمی‌اندیشند و کاری اساسی انجام نمی‌دهند؟

نمایندگان مجلس در برابر ملت و قانون اساسی، مسئولیت همه ایران را به عهده گرفته‌اند، آنها باید در مسائل ملی، به منافع ملی بیندیشند و فراتر از قوم و قبیله و شهر و روستای خود به هر جای ایران بیندیشند که سرای آنهاست.

رهبر معظم انقلاب فرموده‌اند: «حادثه تاسف‌بار آبادان علاوه بر نیاز به سرعت عمل و استفاده از همه ظرفیت‌ها برای کاستن از تلفات که اکنون در درجه اول اهمیت است، وظیفه پیگرد مقصران حادثه و مجازات عبرت‌آموز آنان با همکاری قوه‌قضائیه و نیز تلاش گسترده برای جلوگیری از تکرار آن در همه نقاط کشور بر عهده همه ما مسئولان کشور است، لازم می‌دانم پیگیری و جدیت کامل در این‌باره را مطالبه

نماییم.»

این بیانات، یعنی وظیفه دولت و نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی هم هست که برای آبادان مقاوم که ۸ سال در برابر بعثی‌های متجاوز جنگید و مقاومت کرد، فکری اساسی بکنند.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین