شرایط صنعت خودروسازی در اقتصاد ملی
غلامعلی رموی کارشناس اقتصاد
صنعت خودروسازی یکی از مهمترین محرکهای اقتصادی در هر کشوری بهشمار میآید.
این صنعت بهدلیل نقش کلیدیاش در تامین نیازهای داخلی و تحریک حوزههای مختلف اقتصادی، از جمله صنایع وابسته، جایگاه ویژهای در اقتصاد ملی دارد.
اهمیت این صنعت نهتنها در تامین اشتغال و گردش سرمایههای کلان، بلکه در توسعه فناوری و نوآوریهای صنعتی نیز مشهود است.
در سطح بینالمللی، صنعت خودروسازی بهعنوان یکی از صنایع پیشرو و تاثیرگذار بر اقتصاد جهانی تلقی میشود. این تاثیر بهویژه در شرکتهای بزرگ خودروسازی که دارای برندهای متعددی تحتمالکیت خود هستند، بیشتر نمایان میشود.
بهعنوانمثال، گروه فولکسواگن با مالکیت برندهایی مانند آئودی، پورشه، بنتلی و لامبورگینی در تولید انواع خودروها از اقتصادی تا لوکس و اسپرت فعالیت دارد. این گروه با حضور قدرتمند در بازارهای بزرگ اروپا و چین، نقش بسزایی در هدایت و تعیین روندهای اقتصادی این مناطق دارد.
یکی از عوامل کلیدی در موفقیت شرکتهای خودروسازی، توانایی آنها در رقابت با همتایان جهانی خود است.
این رقابت باعث شده است که شرکتها بر تولید خودروهای باکیفیت، ایمن و اقتصادی که پاسخگوی سلیقه مشتریان است، تمرکز کنند. بههمیندلیل، تمامی بخشهای یک شرکت خودروسازی بهشکل هماهنگ در راستای این اهداف حرکت میکنند؛،زیرا بقای آنها در این صنعت به موفقیت در این رقابت وابسته است.
در سالهای اخیر، خودروسازان چینی با تمرکز بر بازارهای بزرگ اروپا و امریکا بهدنبال تثبیت جایگاه خود در این صنعت بودهاند. این شرکتها با سیاستهای حسابشده و تلاشهای مستمر توانستهاند سهمی از بازارهای مهم را بهدست آورند.
خرید برندهای بزرگ جهانی، مانند خرید ولوو توسط خودروسازان چینی، نمونهای از این تلاشهاست که نشاندهنده استراتژی بلندمدت چین در این حوزه است.
در مقایسه با دیگر کشورهای پیشرو در صنعت خودرو، صنعت خودروسازی ایران با مشکلات جدی مواجه است.
باوجود قدمت این صنعت در ایران، نبود رقابتپذیری و تکیه بر حمایتهای انحصاری باعث شده است که این صنعت نتواند همپای همتایان جهانی خود رشد کند.
در واقع، حمایتهای نادرست و غیرموثر از صنعت خودرو بهجای تقویت آن، همانند یک «تنفس مصنوعی» عمل و بقای این صنعت را بهشکل مصنوعی تضمین کرده است.
اگرچه تلاشهای زیادی توسط کارشناسان این صنعت انجام گرفته، اما نبود استراتژی مناسب و عدمرقابتپذیری، صنعت خودروسازی ایران را از دستیابی به اهداف بزرگ توسعهای بازداشته است.
بسیاری از صنایع پیشرو کشور توانستهاند در بازارهای بینالمللی به موفقیت برسند و برندهای ایرانی را به افتخاری برای کشور تبدیل کنند، اما در صنعت خودرو، بهدلیل نگاههای کوتاهمدت و سیاستهای نادرست، این اتفاق نیفتاده است.
صنعت خودروسازی ایران بهدلیل وابستگی بیش از حد به حمایتهای دولتی و انحصار در تولید، از پویایی لازم برای رقابت در سطح جهانی برخوردار نیست.
این انحصار، اگرچه ممکن است در کوتاهمدت برای برخی افراد منافع محدودیت ایجاد کند، اما در بلندمدت صنعت خودرو را از مسیر موفقیت دور میکند.
همچنین، وابستگی این صنعت به سیاستهای دولتی و عدمانعطافپذیری در مواجهه با تغییرات جهانی، آن را به یک صنعت غیرمولد و ناکارآمد تبدیل کرده است.
در مجموع، بهنظر میرسد سیاستهای فعلی حاکم بر صنعت خودروسازی ایران نهتنها به رشد و توسعه این صنعت کمک نمیکند، بلکه آن را از دستیابی به فناوریهای نوین و رقابت جهانی دور میسازد.
استمرار حمایتهای انحصاری و تمرکز بر تولید داخلی بهشکلی غیرمولد، در نهایت بهضرر اقتصاد ملی خواهد بود و این صنعت را به مسیری بیبازگشت از ناکامی سوق خواهد داد.
برای بقای واقعی و پیشرفت این صنعت، نیاز به اصلاحات جدی و استراتژیهای بلندمدت مبتنی بر رقابت و نوآوری وجود دارد.