سردرگمی در برقیسازی حملو نقل
در شرایطی که به نظر میرسد صنایع و نهادهای تاثیرگذار ایران به تغییرات مهم و قریبالوقوع در صنعت خودرو جهانی بیتوجهی میکنند، شرکتهای پیشرو در شرق و غرب بهطور فعالانه آینده حملونقل را شکل میدهند.
در چین، تنوع گستردهای از گزینههای حملونقل به مصرفکنندگان ارائه میشود، در حالیکه خودروسازان غربی با چالشهای سیاسی و اقتصادی متعددی مواجه هستند. ظهور خودروهای پاک و برقی بهعنوان یکی از نتایج نوآوریهای فناوری، پارادایم جدیدی را برای صنعت خودرو ایجاد کرده است. با این حال، به گفته علی میرزایی سیسان، پژوهشگر حوزه خودرو سرعت گذار به محصولات برقی بستگی به آمادگی منطقهای و بلوغ سازمانها دارد. بازار خودرو جهان بهشدت رقابتی است و مصرفکنندگان در کشورهای توسعهیافته خواستار وسایل نقلیهای هستند که سازگار با محیطزیست و متصل به اینترنت باشند. این کشورها نهتنها بر پیشرفتهای فناوری تمرکز دارند، بلکه تغییرات قانونی و نظارتی را نیز برای کاهش اتکا به سوختهای فسیلی هدایت میکنند. در این میان، صنعت خودرو ایران با چالشهای جدی روبهرو است و باوجود برخی آمار افزایش تولید خودرو، نشانههایی از عدمپیشرفت فنی و وابستگی روزافزون صنعت خودرو ما به چین مشاهده میشود. منابع انسانی در صنعت خودرو کشور نیازمند آموزش و نوآوری هستند تا بتوانند با تحولات جهانی همگام شوند. در ادامه گفتوگوی با علی میرزاییسیسان، پژوهشگر صنعت خودرو درباره وضعیت خودرو جهان و رویکرد صنعت خودرو ایران را میخوانید. با صمت همراه باشید.
در شرایطی که به نظر میرسد صنایع و نهادهای تاثیرگذار ایران، تغییرات مهم در صنعت خودرو جهانی را نادیده میگیرند، صنعت خودرو در جهان چه سمت و سویی دارد و صنعت خودرو ما در چه وضعیتی است؟
درحالیکه صنایع و نهادهای تاثیرگذار ایران یا تغییرات مهم قریبالوقوع در صنعت خودرو جهانی را نادیده میگیرند یا انگیزه لازم برای سازگاری را تغییرات جهانی ندارند، شرکتهای پیشرو در شرق و غرب فعالانه آینده حملونقل را شکل میدهند. در چین، طیف گستردهای از گزینههای جدید به مصرفکنندگان حملونقل ارائه میشود و درحالیکه خودروسازان غربی با چالشهای سیاسی و اقتصادی متعددی روبهرو هستند، اما دینامیک و تحولات شرق را در خودروسازی قبول کردهاند. ظهور حملونقل بسیار متفاوت براساس تقاضا و نوآوریها، پارادایم جدیدی را برای صنعت خودرو جهان ایجاد کرده که خودروهای پاک و برقی در خط مقدم این تحولات قرار دارند. با اینحال، سرعت گذار به محصولات برقی بسته به آمادگی منطقهای و بلوغ سازمانها و سیستمهای و درون سیستمهای متنوع آن جامعه متفاوت است.
بازار خودرو جهانی بسیار رقابتی است و مرزی برای نفوذ نمیشناسد. مصرفکنندگان در کشورهای توسعهیافته بهطور فزایندهای خواستار وسایل نقلیهای هستند که سازگار با محیطزیست، متصل به اینترنت و پیشرفته باشند. این کشورها نهتنها بر پیشرفتهای فناوری متمرکز شدهاند، بلکه تغییرات قانونی و نظارتی با هدف کاهش اتکا به سوختهای فسیلی و کاهش انتشار گازهای گلخانهای را نیز هدایت میکنند. در وسایل نقلیه جدید تجربیات دیجیتال کاربر بسیار شخصیسازی شده مثل موبایل که با تحلیل دادههای بزرگ ارائه میشود دارای نوآوریهای منحصربهفردی است که با فناوریهای هوش مصنوعی پیشرانده میشود. وسایل نقلیه آینده بسیار بیشتر از وظیفه حملونقل امکانات فراهم میکنند. آنها تحرک را از طریق خدمات پلتفرم، تحویل محتوا، شبکههای اجتماعی، و ترجیحات شخصی مشتری بازتعریف کردهاند.
آینده جهان در چه پارادایمی رقم میخورد و به نظر شما صنعت با چه رویکردی به این مرحله ورود خواهد کرد؟
آینده جهانی را میتوان بهعنوان سلسلهمراتبی از سیستمهای بههمپیوسته درک کرد، با کشورهایی که گستردهترین لایه را تشکیل میدهند و هر کشوری گسترهای از صنایع متنوع را در برمیگیرد. در این صنایع، شرکتها به واحدهای تجاری تقسیم میشوند که بیشتر از تیمها و در نهایت منابع انسانی تشکیل شده است. برای بهبود جهان، از هر نظری مانند محیطزیست، هر ملتی باید احساس وظیفه کند و فعالانه مشارکت داشته باشد. بهطور مشابه، برای رونق یک جغرافیا، هر کشوری که در آن منطقه قرار دارد باید فعالانه راهبردهای کلان بروز شده داشته باشد. در یک صنعت موفق در یک کشور، هر رویداد در آن کشور اثر کنش و واکنشی فوری و بلندمدت دارد. البته ممکن است اختلالات موقتی رخ دهد، اما پیشرفت پایدار از طریق تلاش مداوم و برنامهریزی استراتژیک بهدست میآید که نمونه بارز آن ظهور ژاپن در خودروسازی بوده است و بعد ظهور کره و حال ظهور چین. اگر با فلسفه این چارچوب طبقهبندیشده موافقیم، قبول میکنیم حفظ رشد و نوآوری بلندمدت در کشوری با یک اقتصاد کلان ناپایدار برای یک صنعت غیرممکن است. به همین ترتیب، منابع انسانی که فداکاری حرفهای نمیکنند و زحمت نمیکشند نمیتوانند مجموعهای را درست کنند که بهطور خودبهخود محصولات باکیفیت مانند محصولات BMW یا Apple تولید کند.
در این شرایط کدام صنایع موفق خواهند بود چگونه میتوان از پیامدهای منفی تغییر و تحولات مصون ماند؟
حتی شرکتهای موفق ازنظر نوآوری و تجارت جهانی مانند BMW و Apple و هزاران شرکت دیگر نیز از اختلالات ناشی از شرکتهای نوظهور که نوآوری و کوشش بیشتری نشان میدهند، مصون نیستند. در دنیای معاصر، صنایع نمیتوانند در انزوای ملی فعالیت کنند و انتظار موفقیت داشته باشند. دستیابی به موفقیت صنعتی نیازمند افراد متعهد است که بهنوبه خود به رهبری الهامبخش سازمانی و وزارتخانهای و قانونگذاری نیاز دارند. برای اینکه مدیریت روحیه تلاش مضاعف داشته باشد و تاثیر قابلتوجهی بگذارد، باید چشمانداز و مأموریت روشنی از حاکمیت داشته باشد. البته حاکمیت نیز باید پتانسیل یک صنعت برای منافع ملی و فایده و هزینه اقتصادی اجتماعی آن را تخمین بزند. صنعت خودرو جهانی نمونهای از این واقعیت است که با رقابت شدید در حال تحول است. هر کشوری که بخواهد در این میدان بازی کند، اما نتواند وضعیت منحصربهفردی را برای خود مجسم کرده و برنامهریزی و تلاش کند توسط رقبای بزرگتر سریعتر منسوخ میشود و از میدان بیرون رانده میشود.
با توجه به آنچه در صنعت خودرو کشور شاهد آن هستیم، آیا ایران پتانسیل لازم برای رشد صنعت خودرو را دارد؟
باوجود برخی آمار افزایشی تولید خودرو در ایران، نشانههایی از عدمپیشرفت فنی در بخش صنعت ایران بسیار قابلمشاهده میشود. صنایع خودروسازی ما روزبهروز به چین وابستهتر میشوند. نرخ رشد تولید صنعتی واقعی بهدلیل تحریمها و عدماشتیاق جاده مخصوص به نوآوری که انتقال و خلق فناوری را محدود کرده، بسیار قابلتوجه است.
صنعت خودرو ما با مشکلات عدیده اقتصادی روبهرو است، چون منابع انسانی ما در رأس هرم احساس ضرورت تغییر بااراده خود نمیکنند و در بهترین حالت منتظرند ببینند خارجیها به کدام مسیر رفتهاند و سعی کنند مسیر آن را مهندسی معکوس کنند. این اغراق نیست اگر بگوییم ایران همه پتانسیلی که کره و ژاپن برای شروع داشت را دارد. ایران سرشار از منابع از منابع طبیعی تا منابع انسانی تحصیلکرده است که با استفاده از آنها میتواند صنایع خود را متحول کند. صنعت خودرو ما میتواند دگرگون شود، اما تنها روشی که خودروسازان مونتاژی و تولیدی ما در حال حاضر انتخاب کردهاند «واردات قهقرایی و بدون برنامه» است. در حال حاضر صنعت خودرو ما ضرورتی برای تغییر حس نمیکند و همانطور که در اول گفته شد برای موفقیت هر جغرافیا تلاش سلسلهمراتبش در کل هرم یک کشور لازم است. سیستمها و زیرسیستمها در یک کشور بر هم تاثیر میگذارند و این بهم تنیدگی غیرقابلانکار است. فشار برای تغییر در جهت بهبودی در صنعت و نهادهای وابسته ما حس نشده، درحالیکه دنیا بهسرعت در فناوریهای دوستدار محیطزیست در حال حرکت است.
هیچ نشانهای از صنعتی شدن ایران و تولید خودرو احتراقی پیشرفته یا برقی و هیچ دلیلی «برای عدمکنترل بازار ایران توسط چین» با روند فعلی وجود ندارد. به اعتقاد من در کوتاهمدت هرجومرج واردات و خدمات ناقص پس از فروش و در بلندمدت کنترل کامل بازار مونتاژی خودرو (برقی و غیربرقی) توسط شرکتهای چینی بسیار محتمل است.
حال اگر فرض کنیم اگر صنعتزدایی جاده مخصوص را با تمام فجایع اقتصادی و اجتماعی آن قبول کردیم و مونتاژکاری گسترده را جایگزین تولید کردیم، آیا حداقل با واگذاری خودروسازی برقی به چینیها، چه با واردات و چه با مونتاژکاری و چه با واردات قطعات و درج ساخت ایران! وضعیت آبوهوای شهرهای ما بهتر میشود؟ در جواب باید بگویم متأسفانه گمان نمیکنم بهبودی در سی سال آینده در این زمینه و حتی در تراز انرژی مشاهده شود، چون هیچ مطالعه گسترده علمی در این زمینه ادعای بهبودی هوا براساس واقعیتهای شهرهای ما با مشکلات متنوع فعلی را پشتیبانی نمیکند. تسلا، وقتی تسلا میشود که مدیرش چند ماه در کیسهخواب شب و روز خود را در کارخانه تسلا بگذراند و مشکلات را از نزدیک حل کند! مشکل خودروسازی ما پیشرانه نیست، بلکه نداشتن انگیزه منابع انسانیمان در «خلق ارزش» است. و شما زمانی میتوانید بگویید که صنعت رو به رشد است که ببینید مسئولان از شدت اضطراب تحولات صنعت هرروز در جاده مخصوص باشند، نه پشت میز ریاست. در مجموع ایران صنعت خودروسازی فعلی خود را خوب شروع کرد، اما با بیتجربگی ادامه داد. حال ایران برقیسازی حملونقل خود را بسیار سردرگم و بیبرنامه شروع و آینده مبهمی را در این حوزه برای خود ترسیم کرده است.
بیشک فناوری دیجیتال نقش بسیار مهمی در برنامههای استراتژیک خودروسازان موفق آینده ایفا خواهد کرد و نرمافزار مهمتر از سختافزار خواهد بود. برای مصرفکنندگان در کشورهای در حال توسعه، آگاهی از روندهای جهانی تمایل به استفاده از محصولات محلی قدیمی را خواهد کاست و رقابت را دوچندان خواهد کرد، این چالشهای بزرگ برای خودروسازان ایران نیز مطرح است.
در نهایت اگر در جمعبندی مواردی را لازم میدانید، مطرح بفرمایید؟
در حال حاضر، به نظر میرسد سیستمها و نهادهای اقتصادی ایران به بلوغ لازم نرسیدهاند و این موضوع به صورت متقابل بر یکدیگر تاثیر میگذارد. بعید است در کشوری با اقتصاد ضعیف، صنعتی بتواند به طور مؤثر عمل کند. برای پیشرفت صنعت، وجود یک اقتصاد قوی ملی ضروری است. بهعنوان مثال، چگونه میتوان انتظار داشت که در صنعت خودرو، پرسنلی که سالهاست آموزش ندیدهاند و بودجه تحقیق و توسعه آنها تقریبا صفر است، بتوانند نوآوریهایی در سطح بینالمللی انجام دهند؟ این امر نیازمند آن است که کشورها و صنایع خودروسازی بهعنوان مجموعههای پیچیدهای عمل کنند که برای پیشرفت خود نیاز دارند تا تمامی اجزای آنها به صورت همزمان پیشرفت کنند. هیچ کشوری وجود ندارد که بهطور ناگهانی در زمینهای پیشرفت کرده باشد در حالی که دچار آسیبهای جدی شده باشد.