شاخص سبز در سایه بیاعتمادی مردم
بورس تهران در هفته جاری بار دیگر چهرهای متفاوت از خود به نمایش گذاشت؛ چهرهای که پس از روزهای پرالتهاب ابتدای شهریور، بارقههایی از بازگشت اعتماد و امید را به فعالان این بازار نشان داد. ورود بیش از ۸۵۴ میلیارد تومان پول تازه از سوی سرمایهگذاران حقیقی به معاملات سهام، حقتقدمها و صندوقهای بورسی، نشان داد که در فضای جدید اقتصادی، بخشی از سرمایههای سرگردان دوباره راهی تالار شیشهای شده است. این در حالی است که در هفته نخست شهریورماه فضای بورس کاملاً ملتهب بود و افتهای پیدرپی شاخص کل، بسیاری از معاملهگران را به حاشیه رانده بود.

سینا ستوده؛ در دادوستدهای روز گذشته، شاخص کل بورس با رشد ۱.۰۹ درصدی به سطح دو میلیون و ۵۷۰ هزار واحد رسید و بدین ترتیب برای پنجمین روز متوالی صعود کرد. این رشد پیوسته شاخص کل، در حالی رقم خورد که این نماگر تنها چند روز پیش تا مرز دو میلیون و ۳۰۰ هزار واحد عقبنشینی کرده بود. اکنون اما بورس در آستانه ورود به کانال دو میلیون و ۶۰۰ هزار واحد قرار گرفته و شاخص هموزن نیز با افزایش ۰.۵۲ درصدی، تصویری مثبت از تحولات اخیر ارائه میدهد. بسیاری از کارشناسان بر این باورند که چنین بازگشتی بیش از هر چیز تحتتأثیر پرواز نرخ دلار به سطوح بالای صد هزار تومان و تقویت انتظارات تورمی رخ داده است؛ مسألهای که بارها بهعنوان موتور اصلی تحرک بازار سرمایه در ایران نقشآفرینی کرده است.
ابهام نخست؛ شکاف دلار آزاد و توافقی
با وجود این تحولات مثبت، دو ابهام کلیدی همچنان سایه سنگینی بر سر بازار انداخته است. نخستین ابهام به شکاف قابلتوجه میان نرخ دلار آزاد و توافقی بازمیگردد. در حالیکه دلار آزاد در روزهای اخیر حتی تا سطح ۱۰۶ هزار تومان پیشروی کرده است، نرخ توافقی هنوز از محدوده ۷۰ هزار تومان عبور نکرده و اختلافی بیش از ۴۰ درصد را رقم زده است. این فاصله غیرمعمول برای بسیاری از فعالان بازار به معنای وجود ریسکی پنهان است که میتواند بهسرعت مسیر بازارها را تغییر دهد.
ابهام دوم؛ سرنوشت مذاکرات سیاسی
دومین ابهام نیز به تحولات سیاسی و دیپلماتیک کشور مربوط میشود. آینده مذاکرات هستهای و سطح تنشهای منطقهای، همچنان مهمترین متغیر اثرگذار بر فضای اقتصادی و سرمایهگذاری است. هرچند در روزهای اخیر برخی نشانههای مدیریت بحران دیده میشود، اما چشمانداز این تحولات همچنان مبهم و چندوجهی باقی مانده است.
نقشه آمار معاملات روزانه
آمارهای معاملاتی نیز تصویر دقیقتری از وضعیت بازار به دست میدهند. ارزش معاملات خرد روز گذشته حدود شش هزار و ۱۶۰ میلیارد تومان بود که نسبت به روز قبل کاهش بیستدرصدی را نشان میدهد. در این میان، صندوقهای طلا بیشترین جذابیت را برای سرمایهگذاران حقیقی داشتند و بیش از ۶۰۰ میلیارد تومان ورودی ثبت کردند. پس از آن، صندوقهای سهامی توانستند بیش از ۴۰۰ میلیارد تومان جذب کنند. صنایع شیمیایی و فرآوردههای نفتی نیز به دلیل افزایش نرخ ارز و بهبود کرکاسپرد، در مرکز توجه معاملهگران قرار داشتند. در نقطه مقابل، گروههایی چون انبوهسازی، سیمان و زراعت با کمترین ورود سرمایه مواجه شدند. صندوقهای درآمد ثابت نیز خروج ۷۵۰ میلیارد تومانی را تجربه کردند؛ نشانهای روشن از آنکه بخشی از سرمایهگذاران در جستوجوی بازدهی بیشتر، از فضای امن این صندوقها فاصله گرفتهاند.
آیا صعود بورس پایدار است؟
با وجود بازگشت نسبی بازار، همچنان این پرسش مطرح است که آیا بورس وارد فصل تازهای از رونق شده یا صعود اخیر تنها یک واکنش موقتی به نوسانات ارزی است.
فردین آقابزرگی، کارشناس بازار سرمایه، در تحلیل شرایط کنونی میگوید: «حدود پنج روز کاری است که روند مثبت در بازار مشاهده میشود. شاخص کل از محدوده دو میلیون و ۳۰۰ هزار واحد عبور کرده و اکنون بالای دو میلیون و ۵۰۰ هزار واحد قرار دارد. نسبت قدرت خرید اغلب سهام نشان میدهد که فضای منفی و التهابی هفتههای قبل تا حدودی خنثی شده است. اما تا زمانی که متغیرهای کلان اقتصادی تغییر محسوسی نکنند و متغیرهای سیاسی اثرگذار دستخوش تحول نشوند، نباید انتظار صعود پایدار داشت.»
این کارشناس همچنین با انتقاد از سیاستهای مقطعی دولت یادآور میشود: «وقتی دولت نرخ خوراک پتروشیمیها را تغییر میدهد یا هزینههای تولید شرکتها افزایش مییابد، طبیعی است که سودآوری کاهش یافته و بازار واکنش منفی نشان دهد. رسالت اصلی سازمان بورس باید افزایش شفافیت، ارتقای نقدشوندگی و تجهیز منابع مالی برای صنعت و تولید باشد. اما آنچه امروز مشاهده میکنیم بیشتر بازی با اعداد و تمرکز بر مسائل حاشیهای است.» او هشدار میدهد که بازار سرمایه از سطح ۳۳۰ میلیارد دلار ارزش در سالهای گذشته به کمتر از ۹۰ میلیارد دلار رسیده است؛ آماری که کمتر به آن استناد میشود و نشان میدهد عمق بحران اعتماد تا کجاست.
برنامه تازه دولت برای نجات بورس
در چنین شرایطی، دولت تلاش دارد با ارائه طرحی جدید برای بازار سرمایه ورق را برگرداند. وزارت اقتصاد اعلام کرده است که با طراحی ابزارهای نوین مالی قصد دارد بورس را از حمایتهای مقطعی جدا کند و آن را به بستری شفاف و پایدار برای جذب سرمایههای مردمی و هدایت آن به سمت تولید تبدیل سازد. علی مدنیزاده، وزیر امور اقتصادی و دارایی، در همین راستا از آغاز برنامهای با عنوان «مقابله با شرایط اضطرار اقتصادی» خبر داده است؛ برنامهای که به گفته او در مرحله نخست برای حمایت از صنایع بزرگ و تأمین سرمایه در گردش آنها تدوین شده و در ادامه برای بنگاههای کوچک و متوسط نیز قابلاجرا خواهد بود.
تردید کارشناسان نسبت به وعدههای تازه
با این حال، کارشناسان نسبت به تحقق این وعدهها با تردید مینگرند. ابراهیم سماوی، دیگر تحلیلگر بازار سرمایه، میگوید: «همزمان با رشد شاخص کل، حدود دو هزار میلیارد تومان خروج پول حقیقی ثبت شده است؛ موضوعی که نشاندهنده بیاعتمادی جدی سرمایهگذاران خرد است.» او یادآور میشود که سرمایههای حقیقی در هفتههای اخیر بیشتر به سمت صندوقهای طلا و سکه حرکت کردهاند و این امر نشاندهنده انتظارات تورمی بالا در میان فعالان اقتصادی است.
راه دشوار اعتمادسازی در بازار سرمایه
بازار سرمایه در حالی روزهای مثبتی را تجربه میکند که همچنان سایه ابهام بر سر آن سنگینی میکند. رشد اخیر شاخصها و ورود نسبی سرمایههای تازه اگرچه نشانهای امیدوارکننده است، اما تا زمانی که ریسکهای سیاسی و اقتصادی مهار نشوند، نمیتوان از رونق پایدار سخن گفت. آنچه میتواند بورس را به جایگاه واقعی خود بازگرداند، نه حمایتهای شعاری و موقتی بلکه شفافیت، ثبات سیاستگذاری و پرهیز از مداخلات ناگهانی است. تنها در این صورت است که بورس تهران میتواند بار دیگر به بازاری کارآمد برای تأمین مالی تولید و جذب سرمایههای مردمی تبدیل شود.
پیش بینی آینده بورس
تحولات اخیر بورس تهران را میتوان در یک جمله خلاصه کرد: «بازار در نقطهای ایستاده که میان امید و بیم در نوسان است.» از یکسو، رشد متوالی شاخص کل، ورود نقدینگی تازه و افزایش توجه به صندوقهای طلا و سهامی نشانههایی از بازگشت نسبی سرمایهها را نشان میدهد. افزایش نرخ دلار و تقویت انتظارات تورمی نیز بهعنوان موتور محرک اصلی، فضای جدیدی برای تحرک بازار ایجاد کرده است. این عوامل سبب شدهاند که بورس پس از هفتهای سخت و افتهای پیاپی، بار دیگر رنگ سبز به خود بگیرد و حتی به آستانه کانال دو میلیون و ۶۰۰ هزار واحد نزدیک شود.
اما در سوی دیگر، ابهامات جدی همچنان پابرجاست. فاصله ۴۰ درصدی میان دلار آزاد و توافقی مانند زخمی باز است که هر لحظه میتواند به التهاب تازهای در بازارها منجر شود. آینده مذاکرات سیاسی و تنشهای منطقهای نیز مانند متغیری غیرقابل پیشبینی، بر تصمیم سرمایهگذاران سایه افکنده است. در چنین شرایطی، رشد اخیر شاخصها بیشتر شبیه به واکنشی مقطعی به تحولات ارزی است تا آغاز یک روند پایدار. سرمایهگذاران خرد نیز این وضعیت را بهخوبی درک کردهاند؛ چراکه با وجود صعود شاخص کل، بخشی از آنان سرمایههای خود را به سمت صندوقهای طلا و سکه منتقل کردهاند؛ مسیری که نشانهای روشن از بیاعتمادی و افزایش انتظارات تورمی در جامعه است.
از زاویه دیگر، ضعف سیاستگذاری و تغییرات مداوم قوانین در سالهای اخیر، اعتماد عمومی به بازار سرمایه را بهشدت فرسوده کرده است. افت ارزش دلاری بورس از بیش از ۳۳۰ میلیارد دلار به کمتر از ۹۰ میلیارد دلار خود گویای عمق این بحران است. کارشناسان هشدار میدهند که تداوم سیاستهای مقطعی و حمایتهای شعاری، نهتنها قادر به بازگرداندن اعتماد از دسترفته نیست، بلکه بر بیثباتی میافزاید. بنابراین اگر سازمان بورس و دولت بهدنبال احیای واقعی این بازار هستند، باید به جای بازی با آمار و ارقام، بر شفافیت، تقویت نقدشوندگی و ایجاد ثبات در سیاستگذاری تمرکز کنند.
دولت و وزارت اقتصاد با اعلام برنامهای تازه، وعده دادهاند که بورس به بازاری شفاف و کارآمد برای تأمین مالی بنگاهها و هدایت سرمایههای مردمی به سمت تولید ملی تبدیل خواهد شد. اگرچه این وعدهها روی کاغذ جذاب و امیدوارکننده بهنظر میرسد، اما تجربههای گذشته نشان داده که اجرای آنها بهسادگی امکانپذیر نیست. مسیر اعتمادسازی طولانی است و تنها با تغییر واقعی در رویکردهای سیاستگذار و فاصله گرفتن از مداخلات ناگهانی طی خواهد شد.
جمع بندی
در نهایت، بورس تهران اکنون در نقطهای حساس قرار دارد. هرگونه تحولی در متغیرهای کلان اقتصادی یا تحولات سیاسی میتواند این بازار را به جهتی تازه ببرد. اگر دولت موفق شود اعتماد عمومی را بازگرداند، ثبات نسبی در بازار ارز ایجاد کند و بسترهای قانونی و اجرایی برای شفافیت و نقدشوندگی را فراهم آورد، بازار سرمایه بار دیگر میتواند جایگاه خود را بهعنوان موتور تأمین مالی اقتصاد ایران بازیابد. در غیر این صورت، رشدهای اخیر تنها خاطرهای گذرا خواهند بود و سرمایهگذاران همچنان ترجیح خواهند داد داراییهای خود را به بازارهای موازی و کمریسکتر منتقل کنند.