-
کارشناس حوزه خودرو از رویکرد راهبردی یک صنعت استراتژیک می‌گوید

صنعت خودرو تسلیم استراتژی‌های شکست‌خورده

صنعت خودرو در ایران گرفتار راهبردهای شکست‌خورده قدیمی شده که به‌طور مداوم توسط سیاست‌گذاران و مدیران ارشد صنعت تکرار می‌شود. اگر به دو راهبرد از این نوع راهبردها بپردازیم شاید به جوابی برای این سوال که چرا ما در صنعت خودرو همیشه چالش داریم، برسیم.

صنعت خودرو تسلیم  استراتژی‌های شکست‌خورده

یک راهبرد شکست‌خورده «واردات محدود، مونتاژ و سپس بومی‌سازی»  و دیگر راهبرد ناموفق تمرکز کوتاه‌مدت  با سیاست‌های مدیریت بازار و تعرفه است. با بررسی چرایی شکست این استراتژی‌ها و پیشنهاد جایگزین‌های مؤثرتر، هدف ارائه یک درک صادقانه و بدون هیجان از چالش‌های صنعت و تأکید بر نقش حیاتی نوآوری و تمایز در موفقیت صنعت است.  در این گزارش در گفت‌وگو با علی میرزایی‌،  پژوهشگر حوزه خودرو درباره راهبردهای کلان صنعت خودرو کشور به گفت‌وگو پرداخته که در ادامه می‌خوانید.

نخست درباره آنچه به‌عنوان استراتژی ناقص در زیرمجموعه واردات محدود، مونتاژ و سپس بومی‌سازی، از آن سخن می‌گویند برای ما بگویید. این راهبرد چگونه اجرایی شده و چه پیامدهایی داشته است؟

این استراتژی بر این باور استوار است که واردات تعداد محدودی از واحدهای کاملا ساخته‌شده (CBU) یا واحدهای CKD، و مونتاژ آنها در  کشور و در نهایت تولید محصولات مشابه در داخل منجر به رشد فناوری بومی و سودآوری خواهد شد، اما این استراتژی در کشور جواب نداده و با اینکه تقریبا همه شرکت‌های خودروسازی به‌دنبال این روش هستند، این رویکرد به چند دلیل اساسا ناقص است.

همان‌طور که می‌دانید زمان یکی از شروط موفقیت در بازار است. صنعت خودرو جهانی، یک میدان نبرد شدید است و شرکت‌ها همه سعی در عرضه محصولات سریع‌تر از رقبای خود با هم رقابت می‌کنند. در سال‌های اخیر سرعت بالای نوآوری، به‌ویژه در چین، بر نیاز شرکت‌ها به نوآوری و انطباق سریع با فناوری نو تأکید می‌کند. تاخیر در عرضه محصول می‌تواند منجر به از دست رفتن فرصت‌ها و کاهش رقابت شود. این در حالی است که واردات محدود، مونتاژ و سپس بومی‌سازی، یک استراتژی بسیار زمانبر است.

 در این استراتژی عدم‌تمایز، مولفه قابل توجهی به‌شمار می‌رود. کپی کردن طرح‌های موجود، شرکت‌ها را از توسعه پیشنهادهای فروش منحصربه‌فرد یا پیشرفت‌های تکنولوژیک بازمی‌دارد. به‌عنوان مثال، موفقیت تسلا تا حد زیادی به‌دلیل رویکرد نوآورانه و ارزش آن از دید مصرف‌کنندگان است. بدون تمایز در تولید، شرکت‌ها برای موفقیت در یک بازار شلوغ تلاش می‌کنند. در ایران شاهد موفقیت این رویکرد به‌صورت محدود بوده‌ایم، اما به‌طورکلی این استراتژی‌ها شکست‌خورده هستند، همان‌طور که در تعدادی از محصولات سایپا و ایران‌خودرو ردپای آن را دیده‌ایم. ما نه‌تنها با این نوع پلتفرم‌ها جهش صنعتی نداشتیم، بلکه رضایت مشتری از محصول سال‌به‌سال کاهش پیدا کرد.

تکرار و کپی طرح‌های خارجی، کیفیت و قابلیت اطمینان محصولات اصلی را تضمین نمی‌کند. فرآیندهای تولید موفق مانند آنچه تویوتا استفاده می‌کند، عمیقا در فرهنگ، شیوه‌های مدیریت و برنامه‌ریزی استراتژیک و اقتصادی شرکت تویوتا ریشه دارد. بدون این عناصر اساسی، کیفیت و قابلیت اطمینان ممکن است آسیب ببیند. در ایران، مصرف‌کنندگان معمولا محصولات مونتاژی ملی (از غرب یا شرق) را کم کیفیت می‌دانند که می‌تواند در طول زمان به اعتبار آن برند آسیب بزند. حفظ تصویر مثبت از برند در صنعتی که در آن اعتماد و وفاداری مصرف‌کننده دارایی‌های مهمی هستند، بسیار اهمیت دارد، اما در ایران حتی محصولات کپی‌شده از روی محصول خارجی اصلی هم بسیار بی‌کیفیت‌تر هستند.

در این میان، ما  نقطه‌ضعف رقابتی هم داریم. شرکت‌هایی که به این روش که بسیار تقلیدی است، متکی هستند برای رقابت با مبتکرانی که محصولات خود را به‌طور مداوم بهبود می‌بخشند، نمی‌توانند رقابت کنند، چون اعتماد به نفس و ذهنیت نوآوری را ندارند. این نقطه‌ضعف رقابتی، دستیابی یا حفظ سهم بازار را برای مقلدان دشوار می‌کند. علاوه بر این، بخش‌های مختلف بازار ترجیحات منحصربه‌فردی دارند و کپی کردن محصولی که برای یک بخش طراحی شده، ممکن است نیازهای بازار دیگر با فرهنگ و جغرافیای متفاوت را برآورده نکند.

درباره تمرکز کوتاه‌مدت دولت به‌عنوان یک استراتژی ناقص دیگر که در صحبت‌های خود از آن نام بردید. بیشتر توضیح دهید.

استراتژی ناقص دوم تمرکز کوتاه‌مدت دولت است. این استراتژی یکی دیگر از استراتژی‌های شکست‌خورده، تاکید دولت بر دستاوردهای کوتاه‌مدت نسبت به موفقیت‌های بلندمدت است. ایران در 20 سال گذشته تعرفه بسیار گیج‌کننده‌ای بر واردات خودرو گذاشته است که کاملا غیرقابل‌پیش‌بینی و خاص دولت حاکم بوده؛ به نفع و علیه شرکت‌های خودروسازی تولیدی یا وارداتی. دولت گاهی اوقات واردات خودروهای معمولی را ممنوع می‌کند و درعین‌حال اجازه واردات خودروهای لوکس با تعرفه‌های بالا را می‌دهد. اگرچه تعرفه‌ خودروهای لوکس درآمد فوری ظاهری برای دولت ایجاد می‌کند، اما به اقتصاد کلان کشور آسیب می‌رساند و نابرابری‌های اجتماعی را تشدید می‌کند.

تعرفه‌های بالابر واردات خودروهای لوکس می‌تواند ناکارآمدی بازار را ایجاد کند و برای رشد اقتصادی مضر باشد، به‌ویژه در کشورهای در حال توسعه که نیاز به ادغام در زنجیره‌های ارزش جهانی دارند. این راهبرد ناقص، نابرابری‌های ثروت را برجسته می‌کند و منجر به تنش و نارضایتی اجتماعی می‌شود. علاوه بر این، با توجه به نوسانات نرخ ارز، واردات خودروهای به صرفه جذاب نیست و حتی خودروسازان مونتاژی به‌دنبال واردات خودرو لوکس هستند. عدم‌کنترل عرضه و تقاضا حمل‌ونقل و تحرک مردم را می‌تواند محدود  و بازار خودرو را آشفته کند و بر دسترسی مردم به جابجایی سایر فرصت‌ها تأثیر منفی می‌گذارد. نوسانات شدید بازار در چند سال اخیر آن‌چنان زیاد بوده که تمرکز وزارت صمت را فقط به صنعت خودرو و کنترل بازار محدود کرده  و برنامه‌ریزی کلان در سطح وزارت صمت برای آینده صنعت خودرو اولویت بالایی نداشته است.   نگرانی‌های زیست‌محیطی و ایمنی هم در این راهبرد نمایان می‌شود. واردات خودروهای دست‌دومی که بدون توجیه علمی توسط دولت ارائه‌شده بسیار نگران‌کننده است، زیرا کنترل کیفیت چنین خودروهایی بسیار چالش‌انگیز است. استانداردهای زیست‌محیطی و ایمنی فعلی برای چک کردن این خودروها در مرزها وجود ندارد که می‌تواند پیامدهای منفی داشته باشد. خودروهای قدیمی معمولا استانداردهای آلایندگی مدرن را برآورده نمی‌کنند و  تخریب محیط‌زیست را تشدید می‌کنند. علاوه بر این، این وسایل نقلیه ممکن است فاقد ویژگی‌های ایمنی مدرن باشند و خطراتی را برای سلامت و ایمنی عمومی ایجاد کنند. درآمد اقتصادی ناشی از واردات سردرگم برای دولت شاید در کوتاه‌مدت جذاب باشد، اما اثرات بلندمدت منفی این نوع سیاست‌ها پر ریسک خواهد بود.

چه توصیه‌هایی برای دوری از تکرار اشتباهات استراتژیک دارید؟

نخست باید نوآوری داشته باشیم، به وجه تمایز توجه کنیم و روی بازارها و مشکلی که می‌خواهیم حل کنیم، متمرکز شویم.

دولت باید در سطح کلان به مسئله حمل‌ونقل بپردازد و شرکت‌ها باید بر ایجاد زمینه‌های بازار جدید و با محصولات موجود یا متفاوت کردن محصولات خود به‌گونه‌ای که زمینه‌های بازار جدیدی را ایجاد کنند، در بازار جهانی به رقابت بپردازند. این رویکرد می‌تواند به شرکت‌ها کمک کند چابک شوند و مشتریان وفادار به کیفیت را جذب کرده و برند ایرانی را قوی‌تر کنند.

در این راستا همچنین باید دینامیک جهانی را  درک کرد. شرکت‌های خودروساز باید استراتژی‌های بازارهای موفقی مانند چین را عمیقا درک کنند و آنها را برای ایجاد بازارهای جدید به‌جای کپی کردن صرف، تطبیق دهند. این درک می‌تواند به شرکت‌ها در نوآوری و رقابت در بازار جهانی کمک کند. بسیاری از خودروهای ما با ادعای ملی بودن مانند تارا و ری‌را، به صنعت چین وابسته هستند. قبول کنیم هنوز خودروساز بین‌الملل نشده‌ایم و از ادعای اولین بودن‌ها مانند ساخت اولین خودرو ملی، ساخت اولین کراس‌اور ملی، ساخت اولین خودرو سواری برقی، دست برداریم و برای آینده با جدیت برنامه‌ریزی و بر منابع خود تکیه کنیم، نه بر سود کوتاه‌مدت. در این مسیر همچنین باید چشم‌انداز بلندمدت داشته باشیم.  ما باید به صنعت خودرو خود در چارچوب پویایی جهانی نگاه عمیق داشته باشیم. اگر می‌خواهیم خودروساز شویم باید بتوانیم با چینی‌ها و غربی‌ها رقابت کنیم-ایزوله کردن صنعت جز عقب‌رفت حاصلی برای کشور ندارد. محصولات ما باید با واردات محصولات چینی خود را متمایز و ادعا کنند که تولید ملی است. با مونتاژ کردن یک تکنولوژی دیگر نمی‌توانیم ادعای خودروسازی کنیم، در بلندمدت شاهد رشد نخواهیم کرد و به‌مرور کنترل بازار خود را از دست خواهیم داد و آن را به چینی‌ها واگذار خواهیم کرد. به نظر می‌رسد ما، بارها و بارها استراتژی‌های شکست‌خورده را تکرار می‌کنیم که ممکن است در گذشته در محدوده زمانی موفقیتی خاص داشته باشند، اما دوباره کورکورانه توسط صنعت ما آزمون‌وخطا می‌شوند. دولت باید سیاست‌هایی را اتخاذ کند که از رقابت‌پذیری بلندمدت صنعت حمایت کند، نه از درآمد مالیاتی کوتاه‌مدت. این شامل سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌ها، آموزش، و تحقیق و توسعه برای ایجاد یک محیط مساعد برای نوآوری است. بازیگران صنعت باید فراتر از دستاوردهای کوتاه‌مدت فکر کنند و برنامه‌ریزی استراتژیک بلندمدت را جدی بگیریم. این شامل تمرکز بر نوآوری، تمایز، و درک روندهای بازار جهانی برای اتخاذ تصمیمات آگاهانه است که در بلندمدت به نفع صنعت خواهد بود.

احیای صنعت خودرو در ایران که در سطح جهانی دستخوش دگرگونی عظیم شده، بسیار چالش‌برانگیز است. تکیه بر استراتژی‌های منسوخ و مکرر شکست‌خورده، نسخه‌ای برای پیشرفت نخواهد بود. برای دستیابی به رشد و موفقیت پایدار، صنعت باید بر نوآوری، برنامه‌ریزی استراتژیک و درک پویایی جهانی تمرکز کند. تصمیم‌گیرندگان باید با در نظر گرفتن درس‌های گذشته و فرصت‌های آینده به تصویر بزرگ‌تر نگاه کنند تا تصمیمات استراتژیک آگاهانه بگیرند. برای احیای صنعت خودرو، داشتن چشم‌اندازی فراتر از روزمرگی ضروری است. این چشم‌انداز باید روندهای آینده، تغییرات بالقوه بازار و فرصت‌های نوظهور را در نظر بگیرد. با پیش‌بینی تغییرات و آماده شدن برای آنها، شرکت‌های خودروساز و زنجیره تامین می‌توانند موقعیت خود را برای استفاده از فرصت‌های جدید و اجتناب از تهدیدات احتمالی قرار دهند. درک تاریخچه صنعت و شرکت‌های خودروسازی برای اتخاذ تصمیمات استراتژیک آگاهانه بسیار مهم است. با تجزیه‌وتحلیل موفقیت‌ها و شکست‌های گذشته، شرکت‌ها می‌توانند الگوها و روندهایی را شناسایی کنند که می‌توانند استراتژی‌های آینده را تعیین کنند. این دیدگاه تاریخی همچنین می‌تواند به شرکت‌ها کمک کند تا دلایل اصلی چالش‌های فعلی خود را درک کنند و راه‌حل‌های موثرتری را توسعه دهند

تغییر توجه به دینامیک چین و غرب، برای ایجاد یک استراتژی بلندمدت حیاتی است. با درک روندهای جهانی، تغییرات اجتماعی و اقدامات رقبا، شرکت‌ها می‌توانند فرصت‌ها و تهدیدهایی را که ممکن است بلافاصله آشکار نشوند را شناسایی کنند. این تمرکز بیرونی همچنین می‌تواند الهام‌بخش نوآوری باشد و به شرکت‌ها کمک کند تا از منحنی جلوتر بمانند.

ایجاد یک مدل ساده شده از جهان می‌تواند به شرکت‌ها کمک کند تا تصویر بزرگ تغییرات را درک کنند و آن را به‌طور موثر به ذی‌نفعان منتقل کنند. تفکر خودروسازی، نه صرفا مونتاژکاری باید در کشور احیا شود. باید روندها، فرصت‌ها و تهدیدهای کلیدی را در سطح کشور به نقد گذاشته شود تا بحث و توسعه اقدامات استراتژیک را آسان‌تر کند. ولی یادمان باشد که زمان به نفع صنعت ایران نیست و دنیا به سرعت در حال متحول کردن صنعت حمل‌ونقل خویش است. با تمرکز بر حیاتی‌ترین عناصر، شرکت‌ها می‌توانند از گرفتار شدن در جزئیات بازار جلوگیری کنند و تصمیمات موثرتری بگیرند.

در نهایت اگر مورد دیگری را درباره رویکرد استراتژیک صنعت خودرو کشور لازم می‌دانید، مطرح بفرمایید.

صنعت خودرو ایران با چالش‌ها و فرصت‌های قابل‌توجهی مواجه است. این صنعت می‌تواند با دور شدن از استراتژی‌های قدیمی و پذیرش نوآوری، برنامه‌ریزی بلندمدت و چشم‌انداز وسیع‌تر به رشد و موفقیت پایدار دست یابد. تصمیم‌گیرندگان باید تصویر بزرگ و الهام‌بخش رشد را برای کشور ترسیم کنند، از گذشته بیاموزند و فرصت‌های آینده را بسازند-نه منتظر شرق یا غرب باشند. با برنامه‌ریزی آگاهانه می‌توان به‌طور موثر در چشم‌انداز پیچیده صنعت خودرو حرکت کرد. تدوین استراتژی پویا در صنعت خودرو در ایران در قدم اول در ایران یعنی به دور ریختن تفکر کپی‌برداری از محصولات کشورهای دیگر، که رویکردی منسوخ است و به دلایل متعددی شکست می‌خورد. ایران می‌تواند با نوآوری، تمایز برند، تضمین کیفیت و موقعیت رقابتی برای رشد و سودآوری پایدار خودروسازی نوین در غرب آسیا باشد، اگر تصمیم‌گیران صنعت، آن آینده‌نگری را به سودآوری کوتاه‌مدت ترجیح دهند.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین