انزوای اقتصاد در فقدان فناوری
چطور نظام بانکی و بازار سرمایه از نوآوریهای دیجیتالی عقب ماند؟در حالی امروز در تقویم با عنوان «روز ملی فناوری اطلاعات» ثبت شده است که ایران، باوجود شعارها و اسناد بالادستی متعدد، هنوز در مسیر دیجیتالیسازی نظام بانکی و بازار سرمایه از کشورهای در حال توسعه آسیایی عقبتر است. این عقبماندگی نهتنها هزینههای نظام مالی را بالا برده، بلکه بهرهوری اقتصادی را در سالهای اخیر کاهش داده و در مواردی عامل فرار سرمایهگذاران خرد از بازارها شده است. فناوری اطلاعات و علم انفورماتیک در دو دهه اخیر، به ستونفقرات نظامهای مالی مدرن تبدیل شدهاند. از الگوریتمهای معاملاتی در بورسهای بزرگ جهان تا بانکداری دیجیتال، پرداختهای هوشمند، مدیریت دادههای کلان بیگ دیتا و هوشمصنوعی در تحلیلهای اعتباری، همه و همه وابسته به زیرساختهای فناورانه هستند. کشورهایی چون سنگاپور، هند، مالزی و حتی اندونزی بهخوبی این فرصت را دریافته و با سرمایهگذاریهای بلندمدت در زیرساختهای دیجیتال، اکنون به بازیگران نوآور در اقتصادهای منطقهای بدل شدهاند. جایگاه ایران در این میان اما تنها نوآوری کاغذی و عملکرد سنتی بوده است. در ایران، اگرچه نهادهای تصمیمگیر از جمله بانک مرکزی، سازمان بورس و شورایعالی فضای مجازی در اسناد بالادستی خود بارها به لزوم تحول دیجیتال اشاره کردهاند، اما در عمل، نظام بانکی و بازار سرمایه همچنان از منظر زیرساختهای فناورانه با چالشهای متعدد مواجهند. صمت در گزارش پیشرو، نقش فناوری اطلاعات در بازارهای مالی را بررسی کرده که در ادامه میخوانید.

تابآوری بازار در شرایط بحرانی یا تعطیلی مقطعی
در نظام بانکی تنها درصد محدودی از بانکهای ایران توانستهاند از بانکداری باز (Open Banking) یا خدمات ابری بهرهمند شوند. خدمات دیجیتال اغلب به اپلیکیشنهای ساده همراهبانک یا اینترنتبانک خلاصه شدهاند. فقدان سیستمهای اعتبارسنجی پیشرفته، دادهمحور و هوشمند از عوامل مهم عقبماندگی در توسعه وامدهی دیجیتال و بانکداری خرد نوین است.
در بازار سرمایه اما وضع به شکل دیگری است، پلتفرمهای معاملاتی کارگزاریها بهطورعمده فرسوده، کند و مستعد خطا هستند. در حالی که بازارهای مالی منطقهای مانند بورسهای هند، فیلیپین و مالزی از هوشمصنوعی برای تحلیل خودکار سبد سرمایهگذاران یا کشف ناهنجاریها استفاده میکنند، در ایران حتی سطح ابتدایی «الگوریتم تریدینگ» با محدودیتهای شدید مواجه است. بررسی تطبیقی نشان میدهد کجا عقب افتادهایم؟ مقایسه با چند کشور آسیایی، تصویری روشنتر از عقبماندگی ایران ارائه میدهد. در هند نئوبانکها با ویژگی پرداختهای آنی (UPI) و سیستم رتبهبندی اعتباری پیشرفته فعال هستند و بورس این کشور مجهز به الگوریتمتریدینگ، API باز برای تحلیلگران و راهاندازی پلتفرمهای بلاکچین برای اوراق است.
در سنگاپور نیز بانک مرکزی دیجیتال بوده و خدمات AI در اعطای وام، تحلیل ریسک با کلاندادهها است. بورس سنگاپور تمامدیجیتال و اتصال لحظهای به بازارهای جهانی با پیادهسازی Sandbox برای فینتکها برقرار است. در مقایسه با این کشورها بانکداری ایران نیمهدیجیتال و فقدان اعتبارسنجی هوشمند است. معاملات آنلاین محدود و در الگوریتم تریدینگ ضعف محرز است.
با این حال، نمیتوان انکار کرد که طی سالهای اخیر نشانههایی از تحول دیجیتال در ایران مشاهده شده است. راهاندازی سامانههایی مانند نهاب، شاهکار، سجام و سامانه جامع اطلاعات مشتریان در بازار سرمایه، گامهایی اولیه اما پراهمیت هستند. شرکتهایی همچون توسن، داتین و فناپ در تلاشاند تا خدمات بانکی را بهروز کنند، اما همچنان این تلاشها محدود به جزایری پراکنده در دل یک اقیانوس سنتگرایی هستند.
در آینده، با استفاده از فناوری بلاکچین میتوان بازار سرمایهای داشت که بهصورت تماموقت، شفاف و غیرمتمرکز فعال باشد. به این شکل معاملات، شناسایی کاربران، انتقال مالکیت و تسویهها بدون نیاز به تعطیلی یا تاخیر، حتی در حالت قطعی سیستم مرکزی ادامه پیدا خواهند کرد.
یکی از راهکارهای هوشمند کشورهای توسعهیافته، ایجاد «بازار شبیهسازیشده» برای شرایط اضطراری است. اگر بازار رسمی تعطیل شود، بازار ثانویه دیجیتالی (با سازکار کنترلشده و نظارت از راه دور) فعال میماند تا از هیجان بازار جلوگیری شود. چنین سیستمی میتواند جلوی فشار روانی بر سرمایهگذاران را بگیرد و دادههای تحلیلی برای تصمیمگیریهای بعدی را فراهم کند. سامانههایی مثل کدال (در ایران) نیز میتوانند با ارتقای هوشمصنوعی و اتوماسیون، اطلاعرسانی در لحظه را انجام دهند.
بازار سرمایه یک بستر زنده و حساس به اطلاعات است. تعطیلیهای مقطعی بدون پشتیبانی دیجیتال، میتواند منجر به شایعه، فرار سرمایه، کاهش نقدشوندگی و بیاعتمادی عمومی شود. با بهرهگیری حرفهای از فناوری اطلاعات، میشود کاری کرد که حتی در شرایط فوقبحرانی، بازار نهتنها تعطیل نشود، بلکه بهصورت کنترلشده و هوشمند ادامه پیدا کند.
دیجیتالی شدن بورس ایران؛ ضرورت یا انتخاب؟
رضا غیابی، مشاور مدیریت و فعال اقتصادی؛ بورس ایران بهعنوان یکی از نهادهای کلیدی اقتصاد کشور از دهه ۱۳۴۰ تاکنون با فراز و نشیبهای زیادی مواجه بوده است. این بازار در ابتدا با تعداد محدودی سهام و ابزارهای مالی آغاز بهکار کرد، بهتدریج به یکی از مهمترین ارکان تامین مالی و سرمایهگذاری کشور تبدیل شد، با اینحال توسعه بورس ایران همواره با چالشهای ساختاری و بیرونی همراه بوده است؛ چالشهایی که بخش عمدهای از آنها به عوامل غیرشفاف در سیاستگذاری و اقتصاد کلان کشور بازمیگردد. در سالهای اخیر، بازار سرمایه ایران وارد دوران جدیدی شده که با ظهور فناوریهای دیجیتال، فرصتها و چالشهای تازهای پیشروی این نهاد قرار گرفته است.
در جهان امروز، دیجیتالیشدن به یکی از شاخصهای اصلی توسعه اقتصادی و کارآیی بازارهای مالی تبدیل شده است. بورسهای بینالمللی در سالهای اخیر با سرعت بالایی به سمت دیجیتالی شدن حرکت کردهاند، از کاربرد بلاکچین در معاملات گرفته تا استفاده از الگوریتمهای هوشمصنوعی برای تحلیل دادهها و پیشبینی قیمتها. بورس ایران نیز نمیتواند از این جریان جهانی بیتاثیر باشد؛ بهویژه در شرایطی که تحریمها، نیاز به شفافیت و جذب سرمایهگذاران داخلی و خارجی را دوچندان کرده است. اما مسیری که بورس ایران برای دیجیتالیشدن در پیش گرفته، با موانع متعددی همراه است. برخی از این موانع ساختاری هستند، از جمله ضعف در زیرساختهای فناوری اطلاعات و نبود سیستمهای نظارتی و دادهمحور پیشرفته. برخی دیگر، به چالشهای مدیریتی و سیاسی مرتبط است؛ جاییکه تصمیمگیریهای کلان، گاه بهجای حمایت از نوآوریهای دیجیتال، باعث ایجاد محدودیتهای جدید میشود.
یکی از مهمترین چالشها، ضعف در زیرساختهای فنی و ارتباطی است که سرعت پردازش اطلاعات، امنیت سایبری و دسترسی کاربران به سامانههای معاملاتی را تحتتاثیر قرار میدهد. قطعیهای متعدد سامانه معاملات آنلاین در سالهای اخیر نشان از این ضعف دارد. از سویی بسیاری از فعالان سنتی بازار هنوز به ابزارهای دیجیتال اعتماد ندارند و این موضوع باعث کندی پذیرش فناوریهای نوین میشود، در حالی که در بورسهای پیشرفته جهان، الگوریتمهای معاملاتی و روباتهای هوشمند به رکن اصلی معاملات تبدیل شدهاند، در ایران این فناوریها همچنان در حاشیه قرار دارند.
در بازار سرمایه ایران، شفافیت یکی از نقاط بحرانی است. هرچند ورود فناوری میتواند به شفافترشدن معاملات کمک کند، اما زمانیکه مداخلات بیرونی و غیراقتصادی بهصورت مستقیم بر روند بازار تاثیرگذار باشند، فناوری نمیتواند بهتنهایی مشکل را حل کند. قوانین موجود بهاندازه کافی با تحول دیجیتال سازگار نیستند. بهعنوانمثال، برای پذیرش فناوریهایی مانند بلاکچین و قراردادهای هوشمند، باید چارچوبهای حقوقی جدیدی تعریف شود که هنوز در کشور وجود ندارد. دیجیتالی شدن بورس ایران نه یک انتخاب، بلکه ضرورتی استراتژیک برای بقا و رشد این نهاد در دهههای آینده محسوب میشود.
برای دستیابی به این هدف، چند راهکار کلیدی را میتوان پیشنهاد داد. سرمایهگذاری در زیرساختهای فناوری اطلاعات؛ این موضوع باید در اولویت برنامههای دولت و نهادهای مربوطه قرار گیرد. بدون سیستمهای سریع و ایمن، هرگونه تلاش برای تحول دیجیتال ناکام خواهد ماند.
ترویج فرهنگ دیجیتال در میان فعالان بازار؛ این کار نیازمند آموزشهای گسترده و تغییر ذهنیت بازیگران سنتی بازار است. اصلاحات قانونی و ایجاد بسترهای جدید؛ قوانین و مقررات باید بهگونهای اصلاح شوند که پذیرای نوآوریهای دیجیتال باشند، در غیراینصورت بسیاری از پروژههای فناورانه بهدلیل موانع حقوقی متوقف خواهند شد. افزایش شفافیت از طریق فناوریهای دادهمحور؛ استفاده از سیستمهای پیشرفته برای تجزیه و تحلیل دادهها، گزارشهای شفافتر و کاهش مداخلههای انسانی میتواند به بهبود عملکرد بازار کمک کند.
اگرچه چالشهای موجود بر سر راه دیجیتالیشدن بورس ایران قابلتوجه است، اما نمیتوان از فرصتهای بینظیری که این تحول بههمراه دارد غافل شد. دیجیتالیشدن نهتنها میتواند به جذب سرمایهگذاران جدید کمک کند، بلکه به بهبود شفافیت، افزایش سرعت معاملات و کاهش هزینهها منجر خواهدشد، اما اگر این چالشها بهدرستی مدیریت نشوند، میتوانند به تهدیدی جدی برای عملکرد و اعتبار بازار سرمایه ایران تبدیل شوند. در نهایت، بورس ایران در نقطهای حساس قرار دارد؛ نقطهای که در آن، سیاستگذاری درست، ایجاد اعتماد و نوآوری در فناوری میتواند این نهاد را از یک بازار سنتی و آسیبپذیر به یک بازار پیشرفته و رقابتی تبدیل کند. مسیر پیشرو آسان نیست، اما فرصتها بهاندازهای هستند که نباید آنها را از دست داد.
سخن پایانی
فناوری اطلاعات دیگر یک گزینه اختیاری نیست؛ ابزار بقای نظامهای مالی مدرن است. اگر نظام بانکی و بازار سرمایه ایران بخواهند از سقوط در باتلاق ناکارآمدی نجات پیدا کنند، باید فناوری را نه بهعنوان پروژهای نمایشی، بلکه بهعنوان راهبردی ملی بپذیرند. بازآرایی نظام مالی ایران، بدون تحول دیجیتال ممکن نیست. در روز ملی فناوری اطلاعات، شایسته است که نه صرفا جشن بگیریم، بلکه صادقانه نگاهی به مسیر طیشده بیندازیم و نقشهای عملی برای عبور از عقبماندگی طراحی کنیم. عقبماندگیای که با استمرار آن، نهتنها بازار مالی، بلکه آینده اقتصاد کشور در معرض تهدید جدی قرار خواهد گرفت.
بازار سرمایه ایران در مسیر دیجیتالی شدن است، اما هنوز فاصله زیادی با بازارهای پیشرو دارد. برای جلوگیری از تعطیلیهای مقطعی و افزایش تابآوری، نیاز به ارتقای فناوری، بازنگری ساختاری و حمایت قانونی فنی داریم. تجربههای موفق جهانی مانند هند میتوانند راهنمای خوبی برای جهش ایران باشند.
علل عقبماندگی نظام بانکی و بازار سرمایه در این میان بیشتر از پول، کمبود بینش و سیاستگذاری هوشمند است. بسیاری از کارشناسان، مشکل اصلی را نه در نبود سرمایه یا متخصص، بلکه در نبود نگاه راهبردی به فناوری اطلاعات در بدنه سیاستگذار میدانند. فناوری اطلاعات هنوز در ایران بهعنوان یک «ابزار لوکس» دیده میشود، نه بهعنوان موتور محرک رشد اقتصادی. نتیجه این بیتوجهی، عقبافتادگی در حوزههایی چون نبود نظام جامع «شناسه مالی یکتا» برای کاربران بازار سرمایه، عدمدسترسی یکپارچه بانکها به پایگاه دادههای ملی جهت اعتبارسنجی، فقر شدید در تربیت نیروی متخصص بینرشتهای (اقتصاد + فناوری)، رشد غیرکنترلشده و بدون چارچوب استارتآپهای مالی بدون نظارت فناوریمحور و روزنههای امید نیز جرقههایی از تحول، اما ناکافی است.