-
نویسنده<!-- -->:<!-- --> <!-- -->ابوالفضل روغنی گلپایگانی- رئیس سندیکای تولیدکنندگان کاغذ ایران

اثر توسعه صنعتی بر بهبود رفاه عمومی

ابوالفضل روغنی گلپایگانی- رئیس سندیکای تولیدکنندگان کاغذ ایران

اثر توسعه صنعتی بر بهبود رفاه عمومی

صنعت و توسعه آن، یک نیاز اجتماعی و اقتصادی است. بررسی اهمیت صنعت در توسعه پایدار، اشتغال، کنترل تورم و تعادل‌بخشی به تراز ارزی نشان می‌دهد توسعه صنعتی برای دستیابی به اقتدار اقتصادی، در هر کشوری ضروری است. دولت و سازمان‌های مربوطه باید از طریق استراتژی‌های مناسب و حمایت از صنعت، زمینه‌های توسعه پایدار را فراهم و شرایط مساعدی برای رشد و پیشرفت صنعت ایجاد کنند؛ از این ‌رو ضروری است دولت و مسئولان تصمیم‌گیرنده در اسرع وقت نسبت به تدوین سند جدید استراتژی توسعه صنعتی با مشارکت فکری نخبگان بخش خصوصی اقدام کنند تا به‌عنوان نقشه راه موردتوجه دستگاه‌های اجرایی مرتبط قرار گیرد. بررسی اهمیت صنعت و معدن و تاثیر آن بر توسعه اقتصادی و اجتماعی می‌تواند جزو اولویت‌های فعالان اقتصادی باشد، اما من در این یاداشت تلاش دارم علاوه بر آن، برخی از چالش‌ها و دشواری‌های موجود در فعالیت‌های صنعتی و جایگاه کارآفرینان در حل و فصل این مسائل را نیز موردتوجه قرار دهم. فعالیت‌های صنعتی همواره با چالش‌ها و دشواری‌های خاصی همراه است، اما باوجود این چالش‌ها، صنعتگران کشورمان علاقه وافری به کارآفرینی دارند. شاخص‌های نامطلوب فضای کسب‌وکار نشان می‌دهد فعالیت در صنعت با چالش‌های فراوانی مواجه است، اما صنعتگران به‌دلیل عشق و علاقه‌ به کارآفرینی، تمام تلاش خود را به کارهای صنعتی اختصاص می‌دهند و از واحدهای صنعتی در برابر ناملایمات و مخاطرات، محافظت می‌کنند. اهتمام صنعتگران به رشد کشور و حفظ روند تولید و اشتغال، آنها را ترغیب می‌کند تا در راستای توسعه صنعتی، با ارائه راهکارهای نوآورانه، بهبود و پیشرفت را دنبال کنند. می‌دانیم که اقتدار اقتصادی کشورها به توان تولید کالاهای قابل صادرات یا کالاهای دارای جایگاه موثر در زنجیره تجارت جهانی بازمی‌گردد و دولت برای تقویت این بخش، نیازی به تصدی‌گری ندارد و صرفا با حذف موانع دست‌وپاگیر از مسیر کارآفرینان بخش خصوصی، می‌توان به اهداف عالی رشد اقتصادی دست یافت.

حمایت از تولید رقابت‌پذیر

باتوجه به اینکه برخی از صنایع کشور، دوره کودکی و نوجوانی خود را طی می‌کنند، نمی‌توان از آنها انتظار داشت که بلافاصله از نظر نرخ و کیفیت، با صنایع بزرگ و قدیمی خارجی رقابت کنند، به همین دلیل می‌توان از ابزارهای تعرفه‌ای در حد معقول و برای زمان مشخص کمک گرفت تا صنایع جوان داخلی تقویت شوند و سپس وارد رقابت کاملا برابر شوند. توجه به این نکته ضروری است که برخی کشورها برای حمایت از تولیدکنندگان خود، تسهیلات و ترجیحات خاصی را در اختیارشان قرار می‌دهند؛ به‌طور مثال می‌توان با تعرفه‌های ترجیحی برای واردات، فضای متعادل‌تری را برای رقابت کالاهای داخلی فراهم کرد. برای نمونه در سال‌های اخیر ظرفیت‌های خوبی برای تولید کاغذ در داخل کشور فراهم شده که با حمایت‌های هوشمند و منطقی، می‌توان به شکوفایی هرچه بهتر این ظرفیت‌ها کمک کرد. صنعت یکی از زیرساخت‌های اصلی اشتغال است که با ایجاد زمینه‌های کارآفرینی و فرصت‌های شغلی برای افراد، به رشد اقتصادی و کاهش بیکاری کمک می‌کند. صنعت از طریق ایجاد شغل‌های متعدد و متنوع، یکی از مهم‌ترین منابع اشتغال در جوامع مختلف است. ایجاد شغل‌های صنعتی، باعث بهبود شرایط اقتصادی و اجتماعی افراد و کاهش بیکاری در جوامع می‌شود. این امر به‌نوبه خود، تاثیر بسزایی در بهبود شرایط زندگی جامعه دارد.

در نهایت اینکه مجمع جهانی اقتصاد بخش صنعت را محرک اصلی رشد، موفقیت و نوآوری کشورها معرفی می‌کند. این بخش علاوه بر ایجاد ارزش‌افزوده بیش از سایر بخش‌های اقتصاد منجر به ایجاد اشتغال خواهد شد. ارزش‌افزوده، اشتغالزایی، تحریک نوآوری و پاسخگویی به نیازهای مصرف‌کنندگان عوامل کلیدی رشد اقتصادی بلندمدت و پایدار هستند. جریان قوی نوآوری در زمینه مواد اولیه، فناوری اطلاعات و فرآیندهای تولید و ساخت، آفرینش فرصت‌های جدید برای طراحی و ساخت محصولات و خدمات جدید ازجمله مواردی است که به‌واسطه بخش صنعت منجر به رشد اقتصادی کشور خواهد شد.

اقتصاد ایران در میان کشور‌های درحال توسعه جزو معدود کشورهایی است که در سال‌های دهه ۶۰ میلادی، صنعتی شدن را در دستور کار قرار داد. از آن زمان تاکنون اقدامات زیادی از قبیل تاسیس نهادهای مختلف پشتیبان و صرف منابع قابل‌توجه مالی برای ایجاد واحد‌های صنعتی بزرگ صورت گرفته است. در سال‌های اخیر نیز تمام اجزای صنعتی شدن مانند قطعات یک پازل طی ادوار مختلف و بنا بـه تشخیص تصمیم‌گیرندگان به طور مجزا در کشور ایجاد شده‌اند، اما این اجزا تحت یک فرآیند تکاملی در کنار هم قرار نگرفته‌اند. موضوع هنگامی پیچیده‌تر می‌شود که کشوری در یک مسیر توسعه پیش رفته باشـد و لزوما مسیر انتخاب‌شده با واقعیات و ملزومات پیچیده آن کشور در تطابق نباشد. باتوجه به موارد یادشده دوباره به بخش نخست این نوشتار بازمی‌گردم و اینکه صنعت و توسعه آن، یک نیاز اجتماعی و اقتصادی است و توسعه صنعتی برای دستیابی به اقتدار اقتصادی، در هر کشوری ضرورتی انکار‌ناپذیر است.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین