پرونده بازاحیای بافتهای فرسوده
بیتاله ستاریان - کارشناس بازار مسکن

در دنیا احیای ساختمانهای ناایمن بهصورت سالانه انجام میشود، اما از آنجایی که ایران با مشکلات اقتصادی فراوانی دستوپنجه نرم میکند، از این قافله عقب مانده است.
در تمام کشورها، دولت نباید برای احیای بافتهای فرسوده اقدامی انجام دهد، اما باید امتیازات و مشوقهایی نظیر افزایش تراکم ساخت و طبقات، معافیتهای مالیاتی، تسهیلات ویژه بانکی و صدور سریع پروانه ساخت برای بخش خصوصی در نظر بگیرد تا سازندگان، انگیزه لازم برای فعالیت در این زمینه را داشته باشند.
باتوجه به اینکه در حال حاضر بازار مسکن در رکود بهسرمیبرد، سازندگان تمایلی به ساختوساز در بازار مسکن ندارند، در واقع بهقدری هزینه ساخت، حقوق و دستمزد بالا رفته است که ساخت مسکن برای انبوهسازان بهصرفه نیست. در این شرایط، طبیعی است که استقبالی از نوسازی بافتهای فرسوده نشود و هر روز وسعت این مناطق افزایش یابد.
از آنجایی که واحدهای مسکونی بافتهای فرسوده سالهاست که بدون سازه بودهاند، ساختمانهای این مناطق غیرقابلسکونت بوده و با وقوع زلزله در معرض ریزش هستند،بنابراین باید به بافتهای فرسودهای که روی گسل قرار گرفتند، بهویژه در شهر تهران توجه بیشتری شود، چراکه در صورت وقوع زلزله، سناریو خطرناک و وحشتناکی بهوقوع خواهد پیوست.
لزوم توسعه ابزارهای تامین مالی
بانکها در اعطای تسهیلات به احیای بافتهای فرسوده همکاری نمیکنند، چون اینگونه تسهیلات، تکلیفی هستند و موجب خروج پول میشوند. از سوی دیگر، بانکهای دولتی ضررده هستند و توانایی اعطای چنین تسهیلاتی را ندارند. زمانی میتوان به همکاری بانکها در زمینه اعطای تسهیلات امید داشت که منابع درآمدی وسیعی داشته باشند.
برای برونرفت از مشکل نقدینگی احیای بافتهای فرسوده، باید از ابزارهای تامین مالی مختلف نظیر بورس، اوراق و پیشفروشهای قانونمند بهره برد و فقط روی بانکها حساب باز نکرد، چراکه بانکهای کشور آنقدر اعتبار ندارند که آن را به بخشهای مختلف کشور نظیر مسکن اختصاص دهند.
این رویکرد که بخش مسکن برای تامین مالی متکی به بانکها بوده، درست نیست و باید از ابزارهای مالی دیگر دست به تامین نقدینگی بزند. البته دولت هم باید دست از تصدیگری بردارد و همزمان نقش تاجر، صنعتگر و تولیدکننده را بازی نکند. اگر در این زمینه تغییراتی رخ دهد و اقتصاد کشور به بخش خصوصی واگذار شود، ناخودآگاه ابزارهای تامین مالی افزایش خواهد یافت. در غیر این صورت، دخالت دولت در اقتصاد، زمینهساز فساد و رانت میشود که در حال حاضر هم شاهد آن هستیم.
زمانی میتوان در کالبد شهرها دست برد و اقدام به بهسازی، نوسازی و بازسازی مناطق کرد که تمام جوانب را در نظر گرفت، نه اینکه فقط برخی از واحدهای مسکونی بازسازی شوند، بدون اینکه زیرساختهای آن منطقه موردبازسازی قرار گیرد.
البته در شرایط فعلی، احیای بافتهای فرسوده بسیار کند پیش میرود، بهطوریکه در واقعیت شاید میزان احیا یک تا ۲ درصد باشد، اما همین میزان هم غنیمت است، چراکه در صورت وقوع زلزله، جان بسیاری از ساکنان این خانههای فرسوده در خطر خواهد بود.