هوشمندسازی، تحولی پرسود و کمزیان
دومین پیشنیاز توجه به آموزش نیروی انسانی است تا بتواند از سازکارهای هوشمند بهره مناسب و صحیحی ببرد و در نهایت هم توجه به حوزه استفاده از فناوریهای هوشمند است تا زیرساختها بهصورت متناسب با آن پیادهسازی شود.
میگویند مدیریت یکپارچه و آنلاین فعالیتهای معدنی، افزایش سرعت تصمیمگیری، پایش ایمنی تاسیسات و پرسنل، آموزش مجازی با کیفیت بسیار بالا و حذف ریسکها و مخاطرات حین آموزش را از مزایای بکارگیری فناوریهای هوشمند در فعالیتهای معدنی است. بر این اساس، ضروری است که معدنکاران ایرانی بدون فوت وقت تلاش کنند تا از مزایای این تحولات تاثیرگذار بهرهمند شوند.
چندی است که تصمیمگیران دولتی هم بر اهمیت این تغییر تاکید میکنند و بهنظر میرسد عزم خود را برای قدم گذاشتن در این مسیر جزم کردهاند، اما آیا پیشنیازهای این تحول در کشور فراهم است؟ صمت این پرسش را با 2 فعال حوزه معدن مطرح کرد. پاسخهای آنها را در ادامه میخوانید.
پیشنیازهای هوشمندسازی
حسین حمیدزاده ـ نایب رئیس هیاتمدیره انجمن تحقیق و توسعه و نوآوری صنایع و معادن ایران: هوشمندسازی یعنی اینکه ما بتوانیم همه فعالیتهایمان را از طریق استفاده از آیتی و سیستمهای روز بهصورت دقیقتر و با کنترل بهتر انجام دهیم. بر این اساس، زیرساخت اولیه آن پدید آمدن بستر مناسب در زمینه اینترنت و آیتی است.
بنابراین هم نیروی انسانی، هم امکانات سختافزاری و هم نرمافزاری باید هر 3 با هم برای استفاده از ثمرات هوشمندسازی توانمند و مهیا شوند.
چالشهای اینترنتی
یکی از معضلاتی که ـ بهطوراخص در بخش معدن ـ هوشمندسازی را بهتعویق انداخته و باعث شده است که در این حوزه پیشرفت قابلقبولی نداشته باشیم، مشکل اینترنت و زیرساختهای آن
است.
معادن بهطورعموم در محدودههای خارج از شهر و در مناطق بیابانی یا کوهستانی دورافتاده قرار دارند و دقیق در همین نقاط امکان دسترسی به اینترنت بسیار بسیار ضعیف است.
این معضل باعث شده که معدنداران این مناطق از هوشمندسازی کمتر استقبال کنند.
معادنی که تاکنون اقدام به چنین کاری کردهاند یا معادن بسیار بزرگی هستند که بیشتر دولتی یا نیمهدولتی هستند.
این مجموعهها بهطورمعمول نزدیک به شهرهای بزرگ هستند و در عمل امکان بهرهبرداری از اینترنت پرسرعت برای آنها مهیا است. از طرف دیگر از امکانات مالی و نیروی انسانی کارآمد هم برخوردار هستند، بنابراین میتوانند سیاستهای خود را در زمینه هوشمندسازی، عملی کنند و با صرف هزینه بالا بستر مناسب را برای خود پدید آورند.
به عنوانمثال معادن بزرگی که تاکنون اقدام به هوشمندسازی کردهاند ـ مثل چادرملو یا معدن اسفندقه ـ معادن دولتی هستند و براساس همین الگو پیشرفتهاند، بنابراین دستیابی به هوشمندسازی حداقل در کوتاهمدت برای معادن دولتی یا خصوصی امکانپذیر است.
وقتی صحبت از معادن کوچک یا متوسط میکنیم ـ که بهشکلمعمول در اختیار بخش خصوصی است ـ هوشمندسازی بسیار سخت و دور از دسترستر میشود.
حفاظت از سیستمهای هوشمند
محافظت از سیستمها یا بهعبارت دیگر حفظ امنیت شبکه، مقوله مهمی است که فقط حوزه معدن و صنایع معدنی را تهدید نمیکند. موضوع امنیت شبکه در مجموع در کشور ما نقاط ضعفی دارد که باید با استفاده از دانش روز آن را برطرف
کرد. تا موقعی که این اتفاق نیفتاده است و ما به دانش روز مسلح نشدهایم، بهطورقطع این مشکل برایمان بهوجود میآید و هرچند وقت یکبار شاهد خرابکاریهایی عمدی یا سهوی در سیستمهای بخشهای مختلف خواهیم بود که مجموعهای را دچار مشکل میکند.
بایدها و نبایدهای هوشمندسازی
شهرام شریعتی ـ دبیرکل خانه صنعت، معدن و تجارت جوانان ایران: وقتی درباره معادن صحبت میکنیم باید این نکته را در نظر بگیریم که بخش عظیمی از این حوزه در تمام کشورهای دنیا با روشهای قدیمی و سنتی فعالیت میکند و جز شرکتهای بسیار بزرگ معدنی بقیه از فناوری روز عقب هستند.
در حال حاضر بسیاری از بخشهای زندگی بشر امروزی هوشمند شده است، بسیاری از صنایع، بیمارستانها، بخش آموزش و بسیاری از موضوعات دیگری که زندگی روزمره ما با آن سر و کار دارد، هوشمند شده است، اما معادن ـ بهصورت کلی ـ و بهویژه معادن کوچک و متوسط هنوز راه درازی تا هوشمندسازی پیشرو دارند.
بهعنوان یک مثال ساده توجه کنید که امروزه حتی در دورافتادهترین نقاط کشور هم تلویزیون، موبایل و اینترنت وجود دارد،اما در معادن منطقه هنوز از روشهای چندین دهه پیش استفاده میشود.
در پیچ و خم یک مسیر طولانی
هرچند ـ همانطور که گفته شد ـ این عقبماندگی مختص ایران نیست و در سراسر دنیا بهچشم میخورد، اما راه ما بهنسبت دیگر کشورهای دنیا دورتر است و پیچوخمهای بیشتری دارد.
در حال حاضر بیش از ۲۰سال است که معادن بزرگ دنیا ـ حداقل معادن شاخص در کلاس بینالمللی ـ هوشمندسازی را آغاز کردهاند، زیرساخت موردنیاز آن پیاده شده و اصول آن به مرحله عملیاتی رسیده است. در کشور ما حتی معادن بزرگ هم هوشمندسازی در سطح متوسط را ـ بهمعنی واقعی ـ اجرایی نکردهاند،برای مثال در معادن بزرگی مثل انگوران، سونگون و امثال آن هنوز هیچ اقدامی در این راستا به چشم نمیخورد.
البته باید گفت معادنی مثل مس سرچشمه، گلگهر و چادرملو اقدامات مناسبی در این راستا انجام دادهاند، اما این موارد استثنا هستند و علاوه بر این، هنوز در کلاس جهانی به جایگاه مناسبی در زمینه هوشمندسازی دست پیدا نکردهاند، بنابراین باید 2 مسئله را مدنظر داشته باشیم، نخستین که باید در قدم اول تصمیمگیری را جدی بگیریم که این مرحله در کشور ما بسیارسخت و پرچالش است و دیگر اینکه فکری برای رابطهمان با دیگر نقاط دنیا کنیم و هرچه زودتر به آن سر و سامان دهیم تا بتوانیم سرمایهگذار خارجی را جذب کنیم و در نهایت بحث هوشمندسازی را کمکم پیادهسازی کنیم.
با اینترنت چه باید کرد؟
همه ابعاد هوشمندسازی به اینترنت وابسته نیست. بسیاری از معادن بزرگ و شرکتهای تولیدی و صنعتی در همه نقاط دنیا برای محافظت از اطلاعات محرمانه خود و نگرانی از بابت هک و نفوذ به سیستمها، تمایلی به استفاده از بستر اینترنت برای هوشمندسازی نشان نمیدهند.
درست است که تمام سیستمها دیجیتال است و استفاده از اینترنت میتواند راندمان بسیاری از صنایع را بالا ببرد،اما بهنظر میرسد که خود معدنداران تمایل چندانی به این موضوع ندارند. در کشور ما هم مشکلاتی در اینباره بهوجود آمده که موجب شده است بعضی احساس کنند که وصل شدن به سیستم اینترنتی امنیت چندانی ندارد و باعث میشود که سیستم با خطراتی روبهرو شود.
هوشمندسازی در مقیاس کوچک
هوشمندسازی بهشکلی که در تعریف فوق به آن اشاره شد، استفاده از هوش مصنوعی و سیستمهای رایانهای است تا به مدیریت مجموعه برای افزایش راندمان کمک کند. پس هوشمندسازی در موارد زیر میتواند کمک بزرگی به بهرهبردار معادن کوچک یا متوسط باشد،برای مثال قرار است به محلولی یک ماده افزودنی اضافه شود، با استفاده از ابزارهای هوشمند میتوان فهمید چه میزانی از ماده در چه زمانی باید به محلول اضافه شود و به این ترتیب خطاهای انسانی تا حد ممکن کاهش مییابد یا حتی بهصفر میرسد یا نحوه مدیریت بهینه نیروی انسانی چگونه است، چگونه باید از سیستمهای نظارتی دقیق استفاده کرد تا ایمنی فضای کار افزایش یابد، خطاهای محاسباتی چگونه حذف میشود، چطور میتوان مصرف سوخت را کنترل کرد و موارد متعددی از این دست.
بستر هوشمندسازی مهیا است؟
همانطور که پیش از این هم گفته شد، این اقدام 2 پیشنیاز مهم و ضروری دارد.
اول تصمیم مدیریتی کلان و دوم فراهم شدن فناوری. ما به این 2 بال نیاز داریم تا بههدف برسیم. در حال حاضر معادن کوچک در کشور آن قدر گرفتار مسائل ابتدایی و کوچک شدهاند که شاید بتوان گفت دغدغه اصلی آنها هوشمندسازی نیست.
هماکنون در بسیاری از معادن کوچک و متوسط هوشمندسازی موضوعی لوکس بهنظر میرسد در صورتی که این اقدام نیاز امروزه هر فعالیت اقتصادی از جمله معدن و صنایع معدنی است. اما شرایط فعلی بهگونهای است که بهرهبردار بخش خصوصی ـ که معدن کوچک یا متوسط مقیاسی دارد ـ به فکر تامین حقوق کارگران، تامین سوخت موردنیاز یا تهیه ماشینآلات و امثال آن است و دیگر مجالی ندارد که به مسئله لوکسی مانند هوشمندسازی توجه کند. واقعیت این است که در شرایط سخت اقتصادی نمیتوان معدنکار را مجبور کرد که قدم در این وادی بگذارد. همانطور که باوجود اهمیت غیرقابلانکار مسائل محیطزیستی هنوز هم نمیتوانیم معدنکاران را مجبور به رعایت نکات و الزامات زیستمحیطی کنیم. بهعبارت دیگر، اهمیت مقولههایی مانند محیطزیست یا هوشمندسازی بر کسی پوشیده نیست، اما آنقدر عرصه بر تولیدکنندهها ـ چه صنعتی و چه معدنی ـ تنگ شده است که خواهناخواه آنچنان تمایلی برای ورود به این مباحث را ندارند، اما شک ندارم که با بهبود شرایط و تامین زیرساختهای لازم معدنکاران ـ حتی در معادن کوچک و متوسط ـ بهسرعت مسیر خود را تغییر میدهند.
چالشها و فرصتهای اشتغالزایی
شاید با هوشمندسازی معادن فرصت شغلی بسیاری از دست برود، اما همزمان نیروهای متخصص میتوانند جذب بخش توسعه معدن و صنایع معدنی شوند.
اگر دولت سوبسیدهایی برای هوشمندسازی به معادن اختصاص بدهد و امکانات آن را فراهم کند، موجب رشد و توسعه معادن و ایجاد فرصتهای شغلی جدید میشود. در حال حاضر ما در زمینه نیروی فنی دچار کمبود هستیم و برای تامین نیروی کار متخصص برای بسیاری از معادن با مشکلات عدیدهای روبهرو میشویم. اگر تعدادی از این نیروها آزاد شوند، میتوانند در زمینه توسعه معدن، استخراج و بهویژه اکتشاف، فعالیت کنند.
درست است که اشتغال موضوع بسیار مهم و حساسی است، اما در حال حاضر در بخش معدن مشکل اشتغال وجود ندارد. شاید تا 15،10 سال پیش، فارغالتحصیلان معدن، زمینشناسی یا نیروهای متخصص و کاربلد دغدغه اشتغال داشتند، اما در حال حاضر این مشکل بهندرت بهچشم میخورد و فرصتهای شغلی زیادی وجود دارد، اما نیروی متخصص برای پر کردن جاهای خالی نیست.
سخن پایانی
امروزه فناوری در بسیاری از جنبههای زندگی ما وارد شده است،اما معدنکاری هنوز بهشکل سنتی و قدیمی پیش میرود. اگر هدف این است که معدن نقش مهمتری در بهبود توسعه اقتصادی و افزایش تولید ناخالص داخلی ایفا کند، باید هرچه سریعتر بهسوی هوشمندسازی حرکت کنیم.
برگ برنده ما در بخش معدن فقط ذخایر غنی معدنی ما است، اما راندمان تولید قابلقبول نیست. بدون بهرهبرداری از فناوری روز و مزایای هوشمندسازی نمیتوانیم فاصله موجود را پر کنیم، پس تا دیر نشده است باید حرکت خود را آغاز کنیم.