فرصتسوزی در چابهار
محمدرضا مودودی-کارشناس تجارت بینالملل
چابهار به عنوان دروازه ورود شرق به غرب هر چند برای تحقق این نقش ارتباطی رقبای بزرگی همچون مناطق آزاد «صحار» و «دقم» عمان و «گوادر» پاکستان را در کنار خود دارد و مزیت های نسبی و طبیعی آن سبب شده تا رقبا نیز به اهمیت ژئوپلتیک و اقتصادی این منطقه اذعان و اعتراف کنند.این منطقه از مزیت های اقتصادی بی نظیری در مقایسه با سایر مناطق همجوار برخوردار است که از جمله دسترسی آن به بازار ۶۰۰ تا ۸۰۰ میلیون نفری افغانستان، کشورهای آسیای میانه و مشترک المنافع، همچنین روسیه و شمال افریقا و ارتباط آنها با اروپای شرقی می توان اشاره کرد.از سوی دیگر ایران بیش از ۲ هزار کیلومتر مرز آبی در شمال و جنوب کشور و دسترسی مهمی به آب های آزاد و دریاهای استراتژیک در منطقه دارد. این دسترسی، ایران را برای کشورهای محصور در خشکی تبدیل به کشوری مهم با موقعیت مکانی ارزشمند تبدیل کرده است. در نظر کشورهای منطقه، ایران مسیری مناسب برای دسترسی به آب های آزاد و انجام فعالیت های تجاری در این بستر، مقرون به صرفه است.
باوجود تمامی این ظرفیت ها، ایران دهه ها است که مزیت مکانی خود را از دست داده و نتوانسته از نقاط بندری خود به ویژه ظرفیت مناطق جنوبی استفاده کند. در بین نقاط جنوبی ایران، چابهار یکی از مناطق مهم، اما مغفول مانده ای است که از هیچ یک از ظرفیت های گردشگری، صنعتی و تجاری آن به نحو احسن بهره برداری نشده است. اگر نگاهی جامع تر به وضعیت زیرساختی و تجاری ایران بیندازیم، می بینیم طی سال ها و دهه های گذشته، نگاه مثبت و تخصصی به هیچ یک از بسترهای تجاری و اقتصادی مهم کشور نشده است. باوجود درآمدهای گسترده ارزی ایران طی ۲ دهه گذشته، زیرساخت های فنی و لجستیکی که وجود و توسعه آنها به طورمستقیم بر تجارت و اقتصاد تاثیر دارد، تجهیز و تکمیل نشدند. نمونه بارز بی توجهی به زیرساخت ها، نبود کریدور تخصصی و تکمیل شمال ـ جنوب است. زیرساخت های حمل ونقل ریلی، هوایی و زمینی این کریدور هنوز کامل و تجهیز نیست و به این دلیل نتوانستیم از ظرفیت های دریایی خود استفاده کنیم. برای بهره گیری از فرصت تجارت دریایی و مزایای بنادر، باید ابتدا مسیری تجهیز و تکمیل برای حمل ونقل بارها از/به مناطق بندری وجود داشته باشد. این درحالی است که به دلیل نبود این مسیر، راه دسترسی به بنادر جنوبی به ویژه چابهار هنوز تکمیل نیست.بدون شک، وجود خطوط مناسب ترانزیتی و حمل ونقل، یکی از مهم ترین الزامات در خدمت گرفتن ظرفیت های دریایی است. از سویی دیگر، تقویت تجهیزاتی بنادر، ظرفیت پهلوگیری آنها را افزایش می دهد و زمینه را برای ارائه خدمات بندری مناسب مهیا می کند.در شرایطی که یک بندر بتواند تاثیر و اهمیت خود در فعالیت های تجاری را اثبات کند، نظر سرمایه گذاران مختلف داخلی و خارجی به آن جلب می شود و صنایع بزرگ می توانند به این مناطق وارد شوند. در نهایت، این بنادر و محدوده های اطراف آنها از مزایای توسعه صنعتی و تجاری بهره برداری خواهند کرد.
یکی از ابعاد توافقنامه های بین المللی و چندجانبه، ورود کشورهای مختلف به حوزه سرمایه گذاری های مشترک است. به بیان دیگر، همکاری کشورها برای رشد و توسعه یک منطقه، وارد کردن منابع مالی برای تقویت طرح های توسعه ای و سایر مسائل این چنینی، از مزایای مهم موافقتنامه های تجاری و اقتصادی مختلف به ویژه در حوزه ترانزیت است. در رابطه با بندر چابهار نیز ورود سرمایه های خارجی در نهایت منجر به اشتغال آفرینی و ایجاد ارزش در این منطقه خواهد شد. باید تاکید کرد افزایش همکاری های تجاری با کشورهای منطقه، سبب ایجاد پیوند عمیق راهبردی ایران با این کشورها می شود. تبدیل کشورهای همسایه به شرکای استراتژیک، یکی از مهم ترین مزیت های اجرای موافقتنامه های تجاری است. با این وجود، موافقتنامه چابهار تا امروز نتوانسته هیچ یک از مزایای عنوان شده را برای ایران در پی داشته باشد. نه تنها موافقتنامه چابهار، بلکه هیچ یک از تفاهمنامه های گسترده و مهم ایران حتی قراردادهای منعقدشده با چین و روسیه نیز ورود سرمایه های خارجی برای توسعه و تقویت مناطق جنوبی کشور را در پی نداشته است. به این دلیل، ظرفیت بالقوه چابهار و سایر مناطق جنوبی کشور، طی سال های گذشته بالفعل نشدند و این یک نکته منفی برای تجارت ایران محسوب می شود. با توجه به موارد یاد شده چابهار می توانست تبدیل به بندری مهم و پررونق در جنبه های مختلف اقتصادی تبدیل شود، اما بی توجهی به آن منجر به فرصت سوزی شد. موافقتنامه های مختلف نیز نتوانست جای خالی این کم توجهی های گسترده را پر کند، از این رو شاهد هستیم باوجود تمام وعده های داده شده، هنوز نقایص فنی، زیرساختی و مدیریتی مهمی درباره منطقه چابهار و سواحل مکران وجود دارند.