مسئولیت نظام بانکی در مبارزه با فقر
ایمان کرمی کارشناس اقتصاد
خلاف گذشته های دور که «فقر» تنها در نداشتن پول کافی برای ادامه حیات و تهیه مایحتاج روزمره خلاصه می شد، امروز نداشتن دانش های پایه، دسترسی نداشتن به اینترنت و حتی ندانستن زبان دوم نیز نوعی فقر محسوب می شود. با این حال داشتن زندگی حداقلی و تامین نیازهای اولیه بشری هم در بسیاری از نقاط دنیا به یک آرزو تبدیل شده است.
ادیان و مذاهب و مکاتب فکری هر یک به فراخور خود برای حل مشکل فقر راه هایی پیش روی بشر نهاده اند. تحقق رفاه عمومی و برقراری عدالت اقتصادی از اهداف نظام اقتصادی اسلام است و بدون تردید ترسیم و اجرای این نظام موجب زدودن پدیده شوم فقر از سطح جامعه می شود. یکی از گام های اساسی برای تحقق این مقصود، اصلاح نظام بانکی و در نظر گرفتن وام های بدون بهره در پیکره آن برای اقشار کم برخوردار است.
مجموع این عوامل، دلایل محکمی است بر اینکه همه افراد یک جامعه، چه در قالب فردی، چه در قالب سازمانی و چه در قالب جامعه، باید تلاش حداکثری خود را برای از بین بردن و ریشه کنی «فقر» به کار ببندند.
طبیعی است با کمک های مقطعی می توان «فقر» را تا حدودی از بین برد، اما به طور قطع اقداماتی ریشه ای و زیربنایی در این زمینه می تواند موثرتر واقع شود و «فقر» را به عنوان پدیده ای مذموم به طور کلی از جامعه بزداید. نظام بانکی در این زمینه یکی از مهم ترین مسئولیت ها را برعهده دارد، چراکه حجم قابل توجهی از پول و دارایی اشخاص در اختیار نظام بانکی است و مدیریت درست این منابع می تواند تا حدی به کاهش «فقر» منجر شود. به همین منظور، بانک ها باید در این زمینه اقدامات گسترده ای انجام و همواره بخش عمده ای از منابع قرض الحسنه خود را به رفع احتیاجات عمومی تخصیص دهند.
هر سال میزان زیادی از تسهیلات قرض الحسنه در قالب تسهیلات تکلیفی ازسوی دولت به بانک ها ابلاغ می شود و بانک ها را مکلف می کند وام هایی در قالب تسهیلات خرد و کم بهره به اقشار نیازمند جامعه برای رفع نیازهای ضروری شان اعطا کنند. این تسهیلات حتی در اختیار افراد تحت پوشش نهادهای حمایتی مانند کمیته امداد امام خمینی (ره) قرار می گیرد؛ به طوری که بسیاری از مددجویان با استفاده از همین منابع برای خود کسب وکاری راه اندازی کرده اند. همچنین سالانه بنا به دستور دولت ازسوی بانک ها مبالغی برای آزادسازی زندانیان جرائم غیرعمد تخصیص می یابد؛ افرادی که ناخواسته، در بند شده اند و خانواده آنها به واسطه همین گرفتاری در تنگدستی به سر می برند. خوداشتغالی، کمک به زنان سرپرست خانوار و حتی تسهیلات در قالب رونق تولید و کسب و کار، سرفصل هایی است که حجم زیادی از منابع بانک ها باید به سوی آنها هدایت شود.
همه این اقدامات یک نتیجه دارد و آن هم افزایش فعالیت های اقتصادی، افزایش درآمد سرانه و حرکت به سمت جامعه پویا و درآمدزا به جای جامعه مصرف کننده و هزینه زاست.
بانک ها می توانند با هدایت صحیح نقدینگی، همچنین تمرکز بر «رونق تولید» و رشد اقتصادی مستمر، پدیده شوم «فقر» را از چهره کشور پاک کنند.
۲۵ مهر مصادف با ۱۷ اکتبر، ازسوی سازمان ملل متحد به عنوان «روز جهانی ریشه کنی فقر» نام گذاری شده، این در حالی است که امروز حجم قابل توجهی از مردم جهان با پدیده «فقر» دست و پنجه نرم می کنند.
مورد استفاده قرار نگرفتن امکانات بالقوه اقتصادی، فقدان سرمایه لازم برای سرمایه گذاری، کمبود تقاضا برای نیروی کار، پایین بودن دستمزدها و رشد اقتصادی منفی، از آثار فقر است.
این آثار در سطح کلان به وابستگی اقتصادی که اغلب با وابستگی سیاسی همراه است می انجامد. محرومیت از حقوق اجتماعی، ضعف بنیه علمی، رواج ناهنجاری های اجتماعی و افزایش اضطراب و ناراحتی های روحی از دیگر آثار فقر هستند که برای خروج از این بحران ها راهی جز خروج از فقر نداریم.