ترمیم ضایعات نخاعی با سلولهای بنیادی
پروین محمدی-پژوهشگر در زمینه سلولهای بنیادی
در میان تمام راهحلهایی که دانش و فناوری برای حل معضلات بشری عرضه کرده است، حل چالشهای درمانی بهواسطه روشها و شیوههای نوین خوشایندتر و امیدوارکنندهتر است. زمانی که انسانها بهدلیل فقدان آنتیبیوتیکها با ابتلا به سادهترین عفونتها جانشان را از دست میدادند، بهطورقطع ساخت داروهایی برای درمان این دست از بیماریها، کمک زیادی برای جان سالم به در بردن انسانها از بیماریهای مختلف کرده است. گفتنی است، طی سالهای اخیر، فناوری سلولهای بنیادی شاهد پیشرفتهایی بوده که امیدهای جدیدی را برای درمان اختلالات ژنتیکی نادر ایجاد کرده است. امروزه با کمک این سلولها میتوان بیماریهایی را درمان کرد که تا چند سال پیش غیرقابلدرمان بودند. دکتر راکش میشرا، مدیر موسسه ژنتیک و جامعه تاتا، چندی پیش اعلام کرد که تحقیقات اخیر، احتمالات هیجانانگیزی را برای داشتن یک روش مداخله مستقیم برای درمان موثر بیماریهای خاص نشان داده است. یکی از موفقیتهای بزرگی که مردم شاهد آن بودهاند، استفاده از فناوری سلولهای بنیادی برای درمان اختلالات ژنتیکی است که در آن میتوان این سلولها را از یک فرد سالم گرفت و با سلولهای بنیادی بیمار شناساییشده، جایگزین کرد. البته چالشهای ایمنی خاصی نیز در این فرآیند وجود دارد.
آنها در پژوهشی به این نتیجه رسیدند که کاربرد سلولهای بنیادی توسط برخی پژوهشگران بهواسطه خواص ممتاز آن میتواند نقش جدی در درمان ضایعات نخاعی داشته باشد. همانطور که میدانید، نخاع قسمتی از دستگاه عصبی مرکزی است که درون کانال نخاعی قرار دارد. در واقع نخاع، طناب سفیدرنگی به طول کمابیش ۴۵ سانتیمتر است و از سوراخ پسسری تا سطح نخستین یا دومین مهره کمری ادامه پیدا میکند. بنابراین، نخاع دوسوم فوقانی کانال مهرهای را در ستون مهرهها اشغال کرده است. آسیب طناب نخاعی از عوامل مهم اختلالات حسی، حرکتی، دستگاه ادراری یا ترکیبی از این موارد است که با عواملی محافظت میشوند؛ برای مثال مایع مغزی ـ نخاعی که در فضای زیر عنکبوتیه در اطراف نخاع قرار دارد.
تصادفات اتومبیل، شایعترین علت آسیبهای طناب نخاعی هستند و از دیگر علل آن میتوان به سقوط، حوادث ورزشی و زخمهای ناشی از شلیک گلوله اشاره کرد. آسیب اولیه بعد از اعمال ضربه به نخاع رخ میدهد، در حالی که آسیبهای ثانویه که بهطورمعمول بعد از نخستین ضربه بهوجود میآید، بیشترین پیامدهای نورولوژیکی را بههمراه دارد.اختلال عملکرد سد خونی ـ مغزی، التهاب موضعی، تشکیل رادیکال آزاد، مرگ نورونی و دمیلیناسیون همگی جزو آسیبهای ثانویه محسوب میشوند که ممکن است منجر به فلج اندام تحتانی و فوقانی شوند. همچنین، شرایط بیمار ممکن است با مشکلات دیگری نظیر عفونت، مشکلات قلبی، تنفسی و مثانه هم بدتر شود. تمامی شرایط گفتهشده، اثر چشمگیری بر کیفیت زندگی و امید به زندگی بیمار دارد و موجب تحمیل هزینههای هنگفت بر جامعه هم میشود. باوجود تحقیقات بسیار و پیشرفتهای انجامگرفته در بهبود کیفیت زندگی، هنوز هم آسیبهای طناب نخاعی عامل مهمی در معلولیت و مرگومیر افراد است و متاسفانه تا به امروز روشهای درمانی بهکاررفته، برای درمان آسیب نخاعی موثر نبوده است. اما پیشرفتهای اخیر در فناوریهای درمانی وابسته به سلولهای بنیادی، مسیر جدید و نویدبخشی را پیشروی درمان آسیبهای وارده به طناب نخاعی قرار داده است. در تحقیقات مرتبط با درمان با کمک سلولهای بنیادی برای آسیب طناب نخاعی، کاربرد سلولهای بنیادی توسط برخی پژوهشگران بهواسطه خواص ممتاز آن موردتوجه بوده است.
یکی از روشهای جدید برای انکپسوله کردن سلولها (کنار هم قرار دادن ۲ یا چند چیز متفاوت و در عین حال مرتبط و گنجاندن آنها در یک موجودیت بهاصطلاح کپسول) استفاده از سیستمهای میکروفلوئیدی است؛ سیستمهایی که منجر به کنترل دقیق و نگهداری سلولها در حجم بسیار کوچک سیال میشوند. از مزایای آن میتوان به نیاز به مقدار پایین از مواد و محلول، کنترل دقیق شرایط محیطی، امکان ایجاد شیب غلظت برای سلول و پلیمر، انتقال سریع مواد به سلولهای کشت دادهشده، اشاره کرد. بهدلیل آنکه زمان انجام این طرح همزمان با شیوع همهگیری کرونا بود، تعطیلی دانشگاهها و آزمایشگاهها در روند تحقیقات وقفهای ایجاد کرد. همچنین، دسترسی به امکانات و تجهیزات بهسختی امکانپذیر بود و در عمل ۶ تا ۹ ماه در فرآیند طرح، وقفه بهوجود آمد. با این حال، توانستیم با کمک این روش سلولدرمانی، تستهای حیوانی را روی موشصحرایی انجام دهیم که البته برای توسعه طرح، نیاز به انجام تستهای حیوانی در سایر حیوانات وجود دارد.