مراقب «آشیانه زندگی» باشیم!
بهلول علیجان-پدر اقلیم شناسی سینوپتیک
برای مقابله با تهدیدات تغییرات اقلیمی ابتدا باید شناخت دقیقی از روند تغییرات دما در یک تا ۲ دهه آینده کسب کنیم، چرا که نخستین نشانه تغییرات اقلیمی، تغییرات دمایی است که بر دیگر عناصر اقلیمی نظیر بارش، نم نسبی، رطوبت خاک و... اثر میگذارد. بنابراین، دانستن شرایط آینده اقلیمی نواحی امروز بیش از هر مورد دیگری، در بحث محیطزیست اهمیت دارد. بیشک کلیگویی درباره آثار زیانبار تغییرات اقلیمی منجر به تکرار حرفهایی میشود که تاکنون زیاد درباره آنها گفته و شنیده شده است. باید براساس این کلیات برنامههای جزئی و مشخصی را بهمنظور آمادگی با تغییرات اقلیمی بکار گرفت. همچنین از آنجایی که برخی گونههای گیاهی و جانوری برای اقتصاد یک منطقه نقش حیاتی دارد، دانستن و عمل به موارد یادشده کمک زیادی به جلوگیری از پناهندگان اقلیمی و مردم بومی مناطق میکند.هر موجودی در کره زمین با در نظر گرفتن تمامی جوانب محیطی نظیر رطوبت، حاصلخیزی و املاح موجود در خاک، نم نسبی، دما و غیره، دارای میزان مشخصی از حد آسایش است. بهعبارت روشنتر، اقلیمشناسان در نمودارهایی به تناسب شرایط مطلوب زیستی هر نوع از جانداران محدوده آسایش آنها را تعیین کردهاند و این محدوده تعیین میکند که زیستگاه کدام نوع از جانداران در کدام منطقه کره زمین باشد. بنابراین تمامی موجودات، در محدوده آسایش قادر به ادامه حیات بوده و براساس نمودارهای اقلیمی نمیتوانند بالاتر یا پایینتر از آن محدوده آسایش، به زیست خود ادامه دهند. برای مثال دستهای از گیاهان در محدوده دمایی ۵- تا ۴۰+ درجه میتوانند به زیست خود ادامه دهند و اگر شرایطی حاکم شود که گیاهی خارج از این محدوده دمایی قرار گیرد، قادر به ادامه حیات نخواهد بود.
همچنین برخی محورها در نمودارهای زیستی، برای بعضی از گونههای گیاهی وسیعتر است که نشانگر قدرت تطبیقپذیری بالای این نوع از گیاهان با شرایط مختلف اقلیمی است، اما برخی گیاهان هم در محدوده باریک دمایی قرار دارند؛ دسته اول سازگاری بیشتری با تغییرات اقلیمی خواهد داشت، اما دسته دوم در شرایط محدود دمایی میتوانند به زیست خود ادامه دهند و توان سازگاری کمتری با تغییرات اقلیمی خواهند داشت.نام دیگر این محدودههای زیستی، «آشیانه زندگی» است و تغییرات اقلیمی باعث ویران شدن آشیانههای زندگی موجودات کره زمین میشود.شناخت از محدودیت دمایی و آشیانه زندگی گیاهان میتواند کمک شایانی به آمایش دقیق مکانی کند؛ برای مثال، با دانش محدودیت آلایندگی گیاهان میتوان میزان و محدودیت کشت آنها را باتوجه به شرایط فعلی تعیین کرد. برای مثال، گیاهانی که در محدوده باریک منواکسیدکربن قرار دارند، نباید در خیابان کاشته شوند. کسب آگاهی درباره آشیانههای زیستی گیاهان درباره عناصر مختلف امری ضروری است؛ برای مثال، از آنجایی که گیاهان آب را از خاک میمکند، باید فشاری از ۳ تا ۱۵ اتمسفر را متحمل شوند. گیاه نیازمند حداقل فشار برای دریافت آب از خاک است. برای مثال، گیاه خیار بیشتر از ۳ اتمسفر قدرت مکش ندارد و باید خاک بهقدری مرطوب باشد که گیاه بتواند با فشار ۲ تا ۳ اتمسفری آب را وارد ساقه خود کند، اما گیاهان سازگار با اقلیم بیابانی از حداکثر فشار بهرهمند هستند. بنابراین، باید دید تا یک یا ۲ دهه آینده وضعیت اقلیمی یک منطقه چگونه خواهد بود تا بتوان گیاهان سازگارتری را کشت کرد.
با اینهمه هنوز انقراض تنوع زیستی و مخاطراتش برای مردم ملموس نیست. این درحالی است که در صورت ادامه این بیتوجهی، بحران تنوع زیستی هم مانند بحران کمبود آب گریبان کشور را خواهد گرفت. در واقع، مشکل دیگری هم ممکن است به معضل آب اضافه شود و آن هم از بین رفتن بسیاری از گونههای گیاهی و جانوری است. برخی از گونههای گیاهی در چرخه کربن مهم هستند، برخی دیگر هم تحت تاثیر چرخه متان از بین میروند. برای مثال زمانی در مزارع شمال قورباغههایی رشد میکردند که برای زیست گیاهان مفید بودند، اما با توسعه کشت برنج و آفات زیادی که ایجاد شد و به تبع آن با استفاده از آفتکشها این قورباغهها از بین رفتند. اما بعدها متوجه شدند حذف قورباغهها منجر به افزایش آفاتی میشود که بیماریهای مختلفی را به انسان انتقال میدهد.تازمانی که با خطر انقراض تنوع زیستی آشنا نباشیم، نمیتوانیم از تغییرات اقلیمی صحبت کنیم. باید گونههای غالب کشور را در نظر بگیریم و با شناخت رابطه آنها را با دیگر عناصر تغییرات اقلیمی راهکارهای سازگارانهتری را تدوین کنیم.
برای درک این موارد نیازمند تحقیقات گسترده از سوی اقلیم شناسان و جغرافیدانان هستیم. ابتدا باید رابطه تغییر اقلیم با گونههای گیاهی را مشخص کنیم و بدانیم که کدام گونه گیاهی تحت تاثیر تغییرات اقلیمی از بین میروند. این درحالی است معمولاً مطالعات به صورت موردی در حد پایاننامه کارشناسی ارشد و یا در حد تخصیصتر در حد یک پایان نامه دکترا است. متاسفانه امروزه استادان و دانشجویان فرصت زیادی برای انجام تحقیقات ریشهای ندارند.