-
کد خبر: 112147
تاریخ انتشار: 1403/04/04 06:56
یک کارشناس اقتصاد در گفت‌وگو با صمت :

حضور تکنوکرات‌ها روند توسعه را تسریع می‌کند

معاون اسبق سازمان برنامه و بودجه درباره برنامه نامزدهای انتخابات دوره چهاردهم ریاست‌جمهوری می‌گوید: «در شرایطی که احزاب به‌عنوان یک ساختار و تشکل سیاسی به رسمیت شناخته نمی‌شوند و نظام انتخاباتی کشورمان هم اهمیتی برای وابستگی تشکیلاتی افراد قائل نیست، این افراد هستند که به‌عنوان نامزد در مقابل مردم قرار می‌گیرند. این امر موجب می‌شود احزاب و انتخابات حزبی در کشورمان آنقدر تضعیف شوند که امروز گاهی می‌بینیم آنها به یک بخش کم‌کار و شاید بیکار تبدیل شدند و همچنان افراد و شخصیت‌های پرنفوذ هستند که می‌توانند نقش اصلی را در عرصه‌های انتخاباتی ایفا کنند.» مهدی پازوکی تصریح می‌کند: «باور من این است که رفع تحریم‌ها، چه به‌شکل احیای برجام و چه به شکل بهتری از این گزینه، مانند «والفجر مقدماتی» مشکلات اقتصادی ایران است. یعنی با اقدامات مناسب برای رفع موانع تحریمی، مسیر اصلاح اقتصاد کشور هم باز خواهد شد. اقتصادی که تحت تحریم است، در بن‌بست قرار می‌گیرد و به همین دلیل اهداف تعیین‌شده داخلی هم نمی‌توانند زمینه کافی برای تحقق پیدا کنند.» آنچه در ادامه می‌خوانید مشروح گفت‌وگوی صمت با این کارشناس اقتصاد است.
حضور تکنوکرات‌ها روند توسعه را  تسریع می‌کند

این روزها تبلیغات انتخاباتی به موضوع اصلی رسانه‌ها تبدیل شده است. در میان وعده‌هایی که این روزها داده شده، به‌نظر می‌رسد بیشترین اجماع نامزدها، حول مسئله تحریم‌ است. چقدر این را درست می‌دانید؟
من هم رویکرد جدیدی که برخی از آقایان نامزد انتخابات اتخاذ کردند را به فال نیک می‌گیرم. شاید این تجربه اداره کشور در سال‌های اخیر بود که به برخی دوستان ثابت کرد با برقراری مانعی مانند تحریم‌ها نمی‌توان کشور را به‌درستی اداره کرد. من هم فکر می‌کنم گرچه بحث‌های اقتصادی علمی مهمی را در این روزها مشاهده نکردیم و وعده‌ها هم نسبتی با جهت‌گیری‌ها نداشته، اما این رویکرد که رفع تحریم‌ها را به سود اقتصاد کشور می‌داند، درست است.
البته برای کسانی که در تمام این سال‌ها می‌دانستند ایالات متحده و غرب بی‌دلیل تحریم‌های ظالمانه را اعمال نکردند و اگر این اقدام ضدایرانی، نتیجه مهمی نداشت، هرگز اعمال نمی‌شد، این حرف‌ها مدت‌ها پیش اثبات شده بود. در این میان برخی نمی‌خواستند قبول کنند؛ که به‌نظر می‌رسد اکنون بیشتر کسانی که مدافع احیای برجام نبودند هم، امروز به‌خوبی می‌دانند اگر امکان استفاده از فرصت اقتصاد جهانی را از اقتصاد ملی سلب کنند، اهداف‌شان در دسترس نخواهد بود.
با این وصف شما هم موافق این هستید که رفع تحریم‌ها یک گام اساسی است؟
نه‌تنها به این جمله که گفتید باور دارم، بلکه معتقدم رفع تحریم‌های ظالمانه به‌طور قطع به سود اقتصاد کشورمان و دولتی خواهد بود که سکان کشور را در دست می‌گیرد، زیرا همان‌طور که در سال ۹۵ هم مشاهده کردیم، با لغو تحریم‌ها به‌سرعت تورم تک‌رقمی شد و نرخ رشد دورقمی. افتخار این کارنامه به جیب دولت وقت ریخته می‌شود و البته یک گام مهم برای تسهیل اداره کشور هم برداشته خواهد شد.
با این وصف شما فکر می‌کنید مشکلی چون فساد هم با رفع تحریم‌ها مرتفع می‌شود؟
بدون‌تردید فساد هم از این امر متاثر خواهد شد، زیرا با رفع تحریم‌ها، شفافیت بیشتر خواهد شد و این نیز کسانی را که با دور زدن تحریم‌ها بخشی از منابع کشور را به جیب می‌زدند، بیکار می‌کند، اما نباید از حرف من این‌گونه برداشت کنید که گویا من معتقدم با رفع تحریم‌‌ها ناگهان همه چالش‌های دیرپای کشور هم رفع می‌شود و همه چیز قرار است گل و بلبل شود. من هم معتقدم در نظام تصمیم‌گیری و تدبیر حاکم بر کشور، مشکلاتی اساسی وجود دارد که همگی درونی و به‌اصطلاح «داخلی» هستند. این مشکلات به‌طور طبیعی بدون تغییرات اساسی در ساختار تصمیم‌گیری، رفع نمی‌شوند و بود یا نبود تحریم‌ها هم تاثیری در عملکرد برخی‌ها ندارد.
در عین حال باور من این است که رفع تحریم‌ها، چه به‌شکل احیای برجام و چه به شکل بهتری از این گزینه، مانند «والفجر مقدماتی» مشکلات اقتصادی ایران است. یعنی با اقدامات مناسب برای رفع موانع تحریمی، مسیر اصلاح اقتصاد کشور هم باز خواهد شد. اقتصادی که تحت تحریم است، در بن‌بست قرار می‌گیرد و به همین دلیل اهداف تعیین‌شده داخلی هم نمی‌توانند زمینه کافی برای تحقق پیدا کنند.
فکر می‌کنید رفع تحریم‌ها زمینه یکسری اصلاحات ساختاری یا اساسی را در اقتصاد به‌وجود می‌آورد؟
وقتی فشار تحریمی‌ رفع می‌شود، خواه ناخواه یک وضعیت «نرمال» به‌وجود می‌آید و همزمان اقدامات مشخص ایالات متحده برای بی‌ثبات کردن اقتصاد ایران هم به‌نوعی به سطح غیرعلنی‌تر می‌رود. به‌احتمال فراوان این زمینه‌ای مناسب برای حرکت به سمت یک دوره باثبات‌تر و پایان دوره پرتنشی است که از ابتدای دهه ۹۰ تاکنون بر کشورمان حاکم بوده و موجب بحران‌های امروز شده است.
در این میان باید به این نکته هم توجه کنیم که اگر نظام تدبیر در ایران نخواهد به خردمندان فرصت دهد و زمینه را برای حضور و استفاده از این دست کارشناسان فراهم کند، اثرات لغو تحریم‌ها، کوتاه‌مدت و مقطعی خواهد بود و پس از چندی، دوباره اقتصاد کشور درگیر انواع نابسامانی‌ها خواهد شد. به‌زبان ساده‌تر اصلاحاتی می‌تواند در اقتصاد ایران موثر و مفید باشد که در گام نخست رفع فشارهای تحریمی را هدف‌گذاری کند و پس از آن هم سراغ باز کردن زمینه‌های حضور گسترده‌تر نیروهای باکیفیت و توانمند در نظام تصمیم‌گیری و تدبیر را فراهم کند. به‌طور خاص تاکید من بر حضور گسترده تکنوکرات‌ها است که می‌توانند زمینه‌های تسریع حرکت را هم فراهم کنند.
یعنی فکر می‌کنید حضور تکنوکرات‌ها روند توسعه را سرعت می‌بخشد؟
چنین خواهد کرد، اما به‌طور خاص می‌خواهم بر این نکته تاکید کنم که شیوه سنتی اداره کشور که به‌ویژه در این 4 دهه مورداستفاده قرار گرفته، امروز دیگر به کار نخواهد آمد و ضرورتی دوچندان وجود دارد که روش‌های مدرن‌تری برای اداره کشور یافت تا هدررفت و انحراف منابع کاهش یابد.
جز بحث‌های حول تحریم‌ها، مباحث دیگری هم مطرح شده که به‌نظر نمی‌رسد چندان پخته باشند. چقدر انتخابات ناگهانی این دوره، در بی‌برنامگی مزمن نامزدها موثر بوده است؟
به‌طور حتم وضعیت فعلی انتخابات موجب شده بی‌برنامگی ازسوی نامزدها افزایش یابد و احتمال دارد این بار سطح بی‌برنامگی بیش از دوره‌های پیشین باشد، اما نمی‌توانیم همه بی‌برنامگی موجود را صرفا به انتخابات پیش‌بینی‌نشده ۸ تیر مربوط بدانیم.
شما قبول دارید که نامزدها گرچه وعده‌های مختلفی می‌دهند، اما برنامه مدون ندارند؟
این حرف را کاملا قبول دارم، اما در دوره‌های پیشین هم چندان برنامه‌ای دیده نشد و کار کارشناسی هم ازسوی کسی ارائه نشد.
فکر می‌کنید این معضل از چه چیز به‌وجود آمده است؟
من فکر می‌کنم مشکل اصلی را باید از نظر ساختاری تحلیل و تبیین کرد. یعنی تنها این دوره نیست که ما با بی‌برنامگی مواجهیم. گیریم حرف شما هم درست باشد و در این دوره به‌دلیل اتفاقات غیرقابل پیش‌‌بینی سطح بی‌برنامگی بیشتر از گذشته باشد. در دوره‌های پیشین که یک‌ سال پیش از انتخابات تقریبا ترکیب نامزدها مشخص و هر نامزد در حال آماده کردن خود بود هم با برنامه‌های مدون یا راهگشای مهمی مواجه نبودیم.
این مسئله را من به ساختار حاکم مرتبط می‌دانم. در ساختار فعلی کشور نظام حزبی به رسمیت شناخته نمی‌شود و تحزب افراد بیشتر نقطه ضعف محسوب می‌شود تا نقطه قدرت. به همین دلیل حتی افرادی که نامزد انتخابات می‌شوند، خلاف باور عمومی که آنها را متعلق به یکی از جناح‌ها می‌داند می‌گویند ما جناحی نیستیم؛ تو گویی جناحی بودن فاکتوری منفی است.
در شرایطی که احزاب به‌عنوان یک ساختار و تشکل سیاسی به رسمیت شناخته نمی‌شوند و نظام انتخاباتی کشورمان هم اهمیتی برای وابستگی تشکیلاتی افراد قائل نیست، این افراد هستند که به‌عنوان نامزد در مقابل مردم قرار می‌گیرند. این امر موجب می‌شود احزاب و انتخابات حزبی در کشورمان آنقدر تضعیف شوند که امروز گاهی می‌بینیم آنها به یک بخش کم‌کار و شاید بیکار تبدیل شدند و همچنان افراد و شخصیت‌های پرنفوذ هستند که می‌توانند نقش اصلی را در عرصه‌های انتخاباتی ایفا کنند.
اما میان عملکرد دولت‌های مختلف تفاوت وجود دارد. این‌طور نیست؟
بله؛ وجود دارد و این تفاوت را هم من بیشتر محصول تفاوت‌های شخصیتی رؤسای‌جمهوری در دوره‌های مختلف می‌دانم. ضمن اینکه نبود تحزب در کشور موجب می‌شود بحث، بررسی و انتقاد در کشورمان نتواند در مسیر کارشناسی و علمی خود قرار بگیرد.
چگونه نبود نظام حزبی به آزادی بیان و انتقاد لطمه زده است؟
نقد بینش‌ها و احزاب اصولا ساده‌تر از نقد افراد است؛ به‌ویژه افرادی که درباره آنها نظرات مختلفی وجود دارد. در واقع وقتی یک فرد کانون انتخاب تمام مردم ایران می‌شود، نقد عملکرد دولتش به‌راحتی یک مسئله شخصی عنوان می‌شود. حال آنکه انتقاد به احزاب هم راحت‌تر است و هم مرسوم. ضمن اینکه نیروهای یک حزب هم می‌توانند به انتقاد از عملکرد خودشان دست بزنند، اما در کشور ما چنین نیست. مثلا نگاه کنید که چه عملکرد ضعیفی را در 3 سال گذشته مشاهده کردیم و چقدر دولت سیزدهم در تحقق وعده‌هایش شکست خورد، اما امکان نقد این دولت به حداقل رسیده، زیرا آن اتفاق برای آقای رئیسی افتاد. در هر حال آمارها به‌خوبی نشان می‌دهند برای نخستین بار 3 سال تورم بیش از ۴۰ درصدی محصول عملکرد دولتی بود که 3 سال بیشتر عمر نکرد و اجازه نقد آن هم داده نمی‌شود.
انتظار اصلی شما از دولت بعدی چیست؟
کشور در مسیر نادرستی قرار دارد و به سود همه است که هرچه زودتر این مسیر تغییر کند. دولت بعدی علاوه بر رفع تحریم‌ها باید در نظام تصمیم‌گیری تغییراتی اساسی ایجاد کند و به‌طور خاص از وزرا و مسئولانی که در 3 سال گذشته چنین کارنامه‌ بدی از خود به جا گذاشتند استفاده نکند و همزمان مسیر ورود نیروهای کارآمد و تکنوکرات به نظام تصمیم‌گیری را هموار کند. دولت بعدی باید دولت سیزدهم را به‌عنوان یک عقبگرد تحمیلی به اقتصاد کشور به رسمیت بشناسد و تمام تلاشش برای گسست با این دوره را انجام دهد.

 


کپی لینک کوتاه خبر: https://smtnews.ir/d/3zvkr6